همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 
شنبه 23 مرداد 1395 :: نویسنده : شهرزاد بصیری
    

 در جهان وقتی شما به دنیا میای جشن می گیرن در جهان دیگه برای بعضی البته اونایی که کارشون درسته وقتی از جهان میرن جشن میگیرن آدمایی که انسان های درستی هستن و به قول ما بهشتی هستن دیگه اینها موقعی که میمیرن تازه اون موقع رو جشن میگیرن گریه می کنیم زاری می کنیم ولی برای اونا تازه صعود می کنن به مراتب بالا می رسن از خیلی مشکلات رها میشن پس برای بعضی از بزرگان اون روزی که فوت می کنن روز غمناکشون نیست روزی که دارن معراج میرن ما اینجا سوگواری می کنیم چون اونو از دست دادیم پس در بعضی از جهان ها وقتی که صعود می کنن و به معراج میرن اونو به عنوان جشن وشادمانی می گیرند.

به نام خدا

متن کامل سی دی تولد (مهندس دژاکام)

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر

امروز سه شنبه هفدهم ماه آذر ساعت 9:05 امیدوارم حال همتون خوب باشه حال من هم به حمدالله خوب هست مبحثی که روش میخواییم صحبت کنیم تولد هست و یا جشن تولد، مربوط به تاریخ 72/6/13 هست که یک دیالوگ هایی بین استاد و شاگرد رد و بدل میشه که در این قصه نقش استاد رو سردار و نقش شاگرد رو نگهبان داره.

شاگرد سوال میکنه: شما نیک میدانید بعضی از انسانها در زمین جشن تولد میگیرند یعنی برای روزی که به این دنیای زمینی وارد شده اند جشن و شادمانی برپا میکنند نظر شما در این مورد چیه؟

خب ما آدما اکثراً در تمام نقاط زمین روزی که به دنیا میان اینو جشن میگیرن، مطلبی که ما باید در نظر بگیریم نظر ما اینه که انسان دو بخش هست قسمت صور پنهان و صور آشکار و جسم یه چیزی هست دقیقاً مثل یک ماشین که ما درش سکونت داریم برای یک مدت خاصی که در زمین هستیم سکونت ما در این قسمت ماشین هست یا جسم این ماشین تولید میشه طبق یک پیام خاص که اون مسئله القاء هست و تولید کننده ی این ماشین پدر و مادر هستن و یک عضو مونث و یک عضو مذکر اینو تولید میکنند اصولا این تولید در تمام هستی در جریان هست چون هستی ادامه دار هست و باید خود سیستم هستی به چرخش خودش ادامه بده.

 در این سیستم به گونه ای هست که هر سلولی سعی میکند اطلاعات و دانش خودش رو به سلول دیگه منتقل کنه حالا این انتقال از این سلول به سلول دیگه ممکنه به شکل های مختلف انجام بگیره یا به صورت موجی باشه یا به صورت ذره ای باشه، موجی یعنی بدون سیم باشه ذره ای ممکنه با برخورد یا اصابت این انتقال انجام بگیره پس ببینید که در هستی هر سلول سعی می کنه اطلاعات خودشو به سلول دیگری از نوع خودش منتقل کنه پس میاد در چرخه یه سری اطلاعاتی رو یه تجربه ای کسب می کنه به یه دانشی می رسه اینو منتقل می کنه به سلول دیگه باز سلول دیگه همینطور، اینا مربوط به قسمت جسم هستن پس ما وقتی که پدری، مادری، خواهری، برادری این ها در قسمت جسم با هم یه نسبت هایی دارن ولی ممکنه در قسمت نفس که اصطلاحأ بهش میگن روح اینا ممکنه هیچ نسبتی با همدیگه نداشته باشن در سماوات دو تا موجود کاملأ مجزا بودن ولی طبق یک سری مسائل خاص در یک خانواده در کنار همدیگه قرار گرفتن چون ما معتقد هستیم که زندگی ما از روز ازل آغاز شده همیشه اینو در تفکرات خودمون داریم از روزی که پیمان الست بود.

 حالا میگن مهندس تو چرا همش از دین صحبت میکنی یا یه خورده ای گرایش به این طرف داری چون من چیزی کاملتر از اون ندیدم یعنی اعتقاد ما بر این است که از یک بعد که دانش بسیار بالاتری قرار داره یه سری مطالب میاد برای ما و از اون دانش بالاتر و قوی تر من تا حالا پیدا نکردم تمام بزرگان ماهم که می بینید از نظر تفکر و اندیشه در مرحله بالایی قرار دارن همشون از متون کتاب آسمانی خودمون استفاده میکردن.

 مثلا: مولانا یه مجتهد بود، مولوی یعنی همین میگیم مولوی خودمون میگیم آخوند- روحانی در فرقه های دیگه مسلمین میگن مولوی یعنی آخوند پس یه شخص دینی بود دیگه یا حافظ همینطور چون ما یه قانون داریم قانون علیت هر چیزی یه علتی میخواد و در قانون علیت توحید یا وجود خداوند این اصلأ احتیاجی به اثبات نداره اگه بخوایم توحید رو نپذیریم باید دلیل بیاریم براش  بر مبنای این هر چیزی یه خالق میخواد بر مبنای یه سری مسائل خاص خودشو میخواد بدون اون امکانپذیر نیست حالا ممکنه ما بگیم که خوب اگه هر چیزی یه علتی میخواد وجود انسان، زمین، آسمان وجود درخت اینا همه علت میخوان پس خداوند چه جوری بدون علته؟ اونو ما پاسخشو نمی تونیم بدیم.

 چون چند تا مورچه بودن روی یک صحفه کاغذ می بینن یکی داره با قلم یه خطی رو می نویسه مورچه ها باهم بحث می کنن که این خط چطوری نوشته شده؟ کی اینو به این زیبایی نوشته؟

 یه مورچه که خیلی خیلی بالاتر بود، قوی تر بود اون میگه این خط ها خودش به وجود نیومده یه چیزی هست به نام قلم اون این خطو به وجود آورده باز یه مورچه دیگه بود از اون بالاتر بود میگه نه بابا اون قلمه نیست اون قلم لای یه چیزی هست به نام انگشت اون انگشتا دارن این قلمو به حرکت درمیارن که این قلم می نویسه باز دو مرتبه یکی دیگشون تحقیقات گسترده ای میکنه می بینه نه بابا اون انگشتا هم کاره ایی نیستن یه چیزی هست به نام دست این دست سرش چندتا شاخک داره این شاخک ها اسمش انگشته اون ها دارن این خطو به وجود میارن باز دو مرتبه یکی دیگه تحقیق می کنه می بینه نه بابا این دست مال یه موجودیه اسم اون موجود اینجوریه اون داره اینو می نویسه همین جوری مرحله به مرحله که میرن میبینن باز بالای دست یه چیز دیگه هست.

 در هستی هم همینطوره ما اگه نمیتونیم بعضی چیزهارو توجیح بکنیم در مقابل هستی مثل مورچه هستیم حالا یه سری به ما میگن این خط رو قلم نوشت میگن اینا مثلا مال عشعری اند یه عده میگن انگشتا  این قلمو گرفته میگن اینا مشاعره اند یه عده میگن مال دسته میگن اینا اشراقند اینا اصالت وجودند هی فرقه، فرقه، گروه گروه میشه که هنوز به اون مرحله ما نرسیدیم اینایی که ما داریم مطرح می کنیم اینا نیاز ماست نیاز دانستن ماست که اطلاعات ماست که بدونیم حسابی هست کتابی هست و حرکتایی که انجام میدیم برای چیه؟ برای چی خیلی کارهارو نباید بکنیم طبق این قضیه این میشه جسم، میشه ماشین.

 وقتی ما می رسیم به انسان قضیه فرق می کنه انسان یکی از ماشین های بسیار بسیار پیچیده ست دلیلیش اینه که اگه ما بخوایم با این ماشین کار بکنیم باهاش باید کلی آموزش ببینیم چون می خوایم با ماشین رانندگی کنیم نمیرین تمرین رانندگی؟۲۰ جلسه، ۳۰ جلسه میرین تمرین می کنین بعد میرین امتحان میدین گواهینامه میدن بهتون ولی برای راه اندازی این ماشین که اسمش جسمه میدونین چند سال طول می کشه؟ برای حیوانات خیلی طول نمی کشه.

 مثلأ برای گوسفند تا زایید فوری بلند میشه دنبال مادرش راه میوفته یک سال هم نشده بچه دار میشه گاو هم همینطور ۱۴ماه ۱۵ماه که ازش گذشت گاو می تونه یا بچه دار بشه یا بچه دار بکنه کامل بالغ میشه  رو پرندگان هم همینطور رو همه خیلی سریع به اون نتیجه میرسن.

 ولی به انسان که میرسه می بینی که ۱۸ سال طول میکشه که تازه بالغ میشه حالا تو به یه مرحله ای رسیدی که حق داری گواهینامه بگیری پشت فرمان بشینی حالا دیگه میتونن مسؤلیتو به خودت واگذار کنن زیر ۱۸ سال صغیره نمیتونه ملکی رو بخره نمیتونه معامله ای رو انجام بده به خارج از کشور نمیتونه بره خودش تنهایی، پس این جسم فوق العاده اهمیت زیادی داره.

 استاد میگه: ما خوشحالیم که انسان های خوب با ما هم صحبت هستن امیدوارم که هر تولدی در هر جهانی مبارک باشد یاد شما ما را شاد نمود پیام قلب شما به ما رسید و ما هم خوشحال هستیم و تشکر می کنیم البته برای هر تولدی شادمانی برپا می کنند و خوشحالی فراوان اما در جهان دیگر برای دور شدن از زمین و به معراج را بیشتر جشن می گیرند و ما هم برآن هستیم که فاصله خود را با خالق نزدیکتر کنیم.

میگه در جهان وقتی شما به دنیا میای جشن می گیرن در جهان دیگه برای بعضی البته اونایی که کارشون درسته وقتی از جهان میرن جشن میگیرن آدمایی که انسان های درستی هستن و به قول ما بهشتی هستن دیگه اینها موقعی که میمیرن تازه اون موقع رو جشن میگیرن گریه می کنیم زاری می کنیم ولی برای اونا تازه صعود می کنن به مراتب بالا می رسن از خیلی مشکلات رها میشن پس برای بعضی از بزرگان اون روزی که فوت می کنن روز غمناکشون نیست روزی که دارن معراج میرن ما اینجا سوگواری می کنیم چون اونو از دست دادیم پس در بعضی از جهان ها وقتی که صعود می کنن و به معراج میرن اونو به عنوان جشن و شادمانی می گیرند.

(پشرفت انسان ها در امورات زمینی ارتقاء به معراج هست) یعنی عروج بالا رفتن هرچی انسان ها پیشرفت بکنن در مسائل زندگی دنیا ارتقاء پیدا می کنن در جهت دیگری.

 (بایدتوان خود را در همه موارد پیشرفت بدهید و این پیام اوست) باید در تمام موارد از نظر فکری-جسمی – کار- محبت- دانش- علم- مردم داری باید خودتو پیشرفت بدی.

 (شما راه خود را یافته اید با ما باشید و از هیچ تلاشی فروگذار نکنید در برابر ظالمین مظلوم نباشید در برابر نیکویی ها جواب خوب بدهید تواضع و وقار از بزرگان است ) در برابر کسایی که ظلم می کنن مظلوم واقع نشین البته این با تفکر و اندیشه است فوری نخوای شمشیر از نیام بکشی و در مقابل بایستی یه موقعی یه ظلمی انجام می گیره یه موقعی تو فکر میکنی ظلم شده دو تا مسئله است یه موقعی ما یکی رو ظالم میدونیم ولی اون ظالم نیست ظالم خود ما هستیم در طلب ظلم گفتیم که کدوم ظالم هست تشخیص همین خیلی مطلبه، یه موقع میگیم هر کی به ضرر ما کار میکنه او ظالم هست هر کی به نفع ما کار میکنه اون خوبه میگه نه.

 ( در برابر نیکویی ها جواب خوب بدهید) وقتی کسی به شما محبت می کنه جوابشو بدین یه انسان به شما خدمتی می کنه جوابشو بدین لااقل بگین دستت درد نکنه مرسی متشکرم اگه به شما نیکی میکنه شما حداقل بهش بدی نکنید.

 بابا هنوز دیر نشده تازه اومدی وارد یک سیستم شدی حالت بسیار بسیار خراب اوضاع به هم ریخته مشکلات پیچیده یه بنده خدایی اومده با تمام  مسائلی که تو زندگی خودش داره وقتشو گذاشته مجانی به تو سرویس داده برنامه داده یک سال دو سال تورو  آورده به رهایی رسونده الان خوب شدی درست شدی بر علیهشم حرکت میکنی حرف می زنی اقدام می کنی این جواب نیکی را با نیکی دادنه انگشتاشو عسل کرده داده بخوری تو انگشتاشم گاز می گیری این پس در مقابل نیکویی ظلم کردنه بدی کردنه همه حرفهای ما اینه که همه اینا برمی گرده به خود ما اگه جواب نیکویی را با بدی بدیم مشکلمون می گیره اومده تورو در یک اداره استخدامت کرده بهت کار داده در اون اداره یک سال دو سال گذشته میخوای زیر آب اونو بزنی از اون کار معلقش کنی جاسوسیشو می کنی که بری سر جای اون بشینی کسی که آورده تو رو نان داده کار داده تو میشینی که زیر آب اونو بزنی بر علیه اون اقدام میکنی.

 ( تواضع و وقار از بزرگان است ) تواضع، افتادگی، فروتنی آموز، اگر طالب فیضی، هر گز نخورد آب زمینی که بلند است وقتی آبیاری میکنن زمینی که بلند باشه آب نمی خوره زمینی که افتاده دست پایینی آب می خوره این که انسان مؤدب باشه باوقار باشه مال بزرگانه، بزرگان باوقارند اونایی که فهمیده اند خیلی با محبت اند و افتاده اند با دیگران با احترام برخورد می کنند در تمام موارد به دیگران کمک می کنند کسی که خیلی باوقار باشه اون طی می گیره سالن رو تمیز می کنه اون از بزرگواریشه اون کسی که جاهل باشه خیال می کنه اگه این کارو بکنه بهش توهین میشه پس وقار از بزرگان است.

 شاگرد میگه: ممکن است توضیح بیشتری بدهید.

استاد میگه: در برابر دوستان خود افرادی هستند که خصمانه رفتار می کنند می باید قدم های با اراده و پایداری بردارید.

 میگه بعضی که دوستان شما هستند برعکس هست خصمانه برخورد می کنند اینا ضربش به خودشون میخوره اون ضربه به ما نمی خوره بین همه ما انسان ها ممکنه باشه در صور آشکار یه جور عمل می کنند صورپنهان یه جور دیگه جلوی ما ابراز محبت می کنند ولی پشت سر دارن زیر آب می زنند این در انسان ها هست طبیعی هم هست اگر بگی اینجوری نباید باشه اینجوری غیرطبیعیه.

 نکته اینجاست که اینطور مسائل در بین انسان ها طبیعیه اگر غیر این بود میشه غیر طبیعی اگه این کارو انجام میدن شما باید بدونید این خصلت انسان هاست نه که بگیم انسان ها بدن چون انسان ها بین دوقطب مثبت و منفی هستن در حقیقت موضوع رو اینطوری نگاه بکنیم که هر نفسی دوتا مشاور داره اصطلاحأ میگیم یه مشاورش روح هست یه مشاورش جن وقتی خصمانه برخورد میکنه اون جن تحریکش میکنه که خصمانه برخورد کنه وقتی درست رفتار میکنه تحت القاء روح هست هر انسانی ممکنه یه کدوم رفتار رو داشته باشه بنابراین طبیعیه دوست ولی رفتار خصمانه داره خیلی کم هستن که دوست داشته باشن و رفتاراشون در پنهان و آشکارا یکی باشه خیلی بین خودمون هم داریم طبیعی هم هست حالا ممکنه کم باشه یا زیاد باشه.

 استاد: وضع مالیه را مانند خزانه دولت و ملت جدا نمایید تا درموقع لزوم به شما آگاهی های لازم در جهت بهره برداری آن داده شود.

 وقتی میخوای قدم های محکم و پایدار برداری یکی از اون قدم ها اینه که هر انسانی باید وضع مالیه رو مرتب کنه من همیشه یکی از دروسم به اعضای کنگره این بوده اون روی مسئله مالیه است که بسیار حساسه و روش حساب و کتاب هست درست انسان باید دم قنیمته در زمان حال استفاده کنه ولی باید فکر آینده نگری هم داشته باشه بعضی جاها می بینی یک سال پس انداز میکنن بعد همشو برمیدارن میرن سواحل این کشور اون کشور میرن تفریح میکنن این خیلی خوبه ولی یک مقدارشم باید پس انداز بکنن تا فردا از کار بی کار میشه تمام زندگیش بهم می ریزه همه چیز بستگی به شغلش داره که صبح کار کنه و شب بخوره و دچار بحران های بسیار بسیار متعدد میشه.

 بنابراین وضع مالیه رو باید محکم کرد میگه خزانه دولت و ملت رو جدا کرد میگه خرج خونه رو با خرج کارت جدا کن کسی که مغازه داره باید خرج خونش با خرج مغازش، شراکتش کاملأ جدا باشه نمی تونه بگه من هرچی کار کردم می خورم نه باید اینا کاملأ ازهم تفکیک شده باشه.

استاد: تا در موقع لزوم به شما آگاهی های لازم در جهت بهره برداری آن داده بشه، وقتی خزانه رو جدا کردی در موقع لازم به تو القاء میشه که از اینا چگونه بهره برداری کنی.

استاد: احیانأ در مقابل جهان دلتنگ می شوید باید خود را به شادی ها عادت دهید و این مطلب قبلأ هم به شما عرض شده بود تا روزی چشمه جوشان بشوید یا ازخود انوار داشته باشید.

 ما گاهی اوقات در مقابل بعضی مسائل دلتنگ میشیم همش نباید غمناک باشیم این در تفکر ما خیلی مهمه که ما همیشه خودمون رو یک موجود قربانی و بازنده در نظر بگیریم یا نه اگه فکر کنیم شکست خوردیم نمی تونیم به شادی ها فکر بکنیم اینا همه در اندیشه ماست وقتی به شادی ها خودت رو عادت دادی یواش یواش یه آدم شاد میشی چشمه جوشان میشی وقتی به غم ها نگاه می کنی تبدیل به یک موجود تاریکی میشی که انگار از دنیا جداگانه ای زده شدی.

استاد: همه موارد ذکر شده باید مدنظر شما باشد.

 حالا شاگرد باز صحبت می کنه: این وضع همه ماست یا بعضی از ماهاست متشکرم اما نکته ای که بایستی به گونه ای درکش کنم و درمورد آن به قدرت تشخیص برسم این است که بعضی از انسانها مرض دارن و بعضی ها غرض دارن و من باید تفاوت این دو را درک کنم.

میگه بعضی ها مریضن، تعادل ندارن بعضی ها تعهد دارن باید فرق این دو رو بفهمم و اما در مورد وضع مالی و جدا کردن خرج خانه و کار باید به عرض شما برسانم که آنقدر بحران مالی دارم که خزانه ی من نه تنها یک پول سیاه هم ندارد بلکه کلی هم بدهکار است اصلا پولی نیست کلی هم بدهکارم ولی به هر حال سعی خود را خواهم کرد و از هیچ تلاشی فرو گذار نخواهم بود اگر ممکن است برایم توضیح دهید اکنون مرا چگونه رویت میکنید.

 این ممکنه برای همه ی ما پیش بیاد یه موقع انسان پول نداره این خیلی خوبه که پول نداره، یه موقع هست بدهکاره یعنی صفر نیست زیر صفره بارها تکرار کردیم که وضع مالی رو سر و سامان دادن یه چیزه پول داشتن یک چیز دیگست یعنی هر انسانی میتونه وضع مالیش رو مرتب بکنه ولی زمان میبره این سال 72 هست الان سال 94 هست چند سال میشه؟ 22 سال از اون موقع حساب کنم شاید 10 سال طول کشید تا من وضعم اومد از منفی رسید به نقطه ی صفر بعد از صفر شروع کرد به رشد کردن پس امکانپذیره ولی نه در کوتاه مدت این نیست بیاین کنگره بعد شش ماه بخواین همه چی درست بشه بعضی ها میگن تو آموزشها هست که اگه ما  تو صراط مستقیم باشیم وضعمون خوب میشه پس چرا وضع من خوب نشد الان شش ماه گذشت چرا وضع من خوب نشد ممکنه هفت الی هشت سال طول بکشه کسی تعهد نداد که وضع تو خوب بشه تو اگه بخاطر این آمدی برو دنبال کارت، قانون اینه که اگه درست حرکت بکنی افکار و اندیشه ات رو درست اصلاح کنی امیدت به زندگی درست باشه، مثبت نگر باشی، تلاش کنی در طی زمان شما وضعت خوب خواهد شد این نیست که یک ساله خوب بشه.

 میخوام این نتیجه رو بگیرم که اگه ما هیچی نداریم هفته ای یک دونه نون گیرمون میاد باز میتونیم یک تیکه از نون رو بکنیم یه گوشه ای بزاریم پس انداز کنیم و پس انداز مال کسایی که فقیرن. مشکلات مالی دارن انسانهایی که میلیاردرن اونا که لازم ندارن پس برای همه ی ما امکان داره.

 استاد: اکنون باید به شما بگوییم که با دریافت القاء قدری به جلو هدایت شده اید اما در خصوص تحمل قدری باید حوصله داشته باشید.

 در جهان امروز تنها چیزی که حرف اول رو میزنه استقامته، هوش حرف اول رو نمیزنه کسی که در مشکلات زندگی استقامت داشته باشه اون پیروزه دست به هرکاری بزنه 97٪ شون دو الی  سه سال اولش ضرره بعد سه الی چهار سال یواش یواش سود میاد بعضی ها یه کاری انجام میدن شش ماهه استفاده نمیکنن میزنن به هم، هر کاری بخوای انجام بدی باید استقامت انجام بدی بچه ها موقعی که در حال درمانید یه ذره حالتون خوب شد بعضی ها فوری معکوس میشه چندین سال که خواب بودیم حالا میایم تو سفر یه ذره حالمون بهتر میشه فوری میخوایم پولدار بشیم، میخوایم ماشین، خونه بگیریم یه مرتبه میخواییم سه شیفت کار کنیم بعد به کلاس ها هم نمیام بعد گذشت شش ماه مشکل چند برابر میشه شیشه بوده میبینم حالا هروئین هم بهش اضافه شده.

استاد: باید قدری حوصله داشته باشین و نوشتن تفکر لازم دارد در اینجا ما همه چیز را با تفکر انجام میدهیم، میگه همه چیزرو ما با تفکر میدیم که بعد اولین وادی اومد برای ما که با تفکر ساختارها آغاز میشود‌.

 استاد: شما هم باید با ذهن بیشتر کار کنید زحمت دارد آسودگی خیال هم دارد ما به هر سو میرویم از همه جا برایمان پیغام می آورند در خصوص کار های گفته شده امیدواریم که انجام بدهید و به تاخیر نندازید زمان شما را کارتان تعیین میکند.

 با ذهنتون کار کنید ما تفکر میکنیم در تفکر ذهنمون فعال میشه شروع به کار میکنه این ذهنی که باهاش کار میکنیم بارها گفتیم یه سری آشغال هست که تو این اضافه هست اینارو باید بریزیم بیرون اگه اینارو ریختیم بیرون تفکر ما شکل پیدا میکنه هر کدوم از آقایون، خانم ها یک سری خرت و پرت دارن که سالهاست تو کمده به درد هیچی هم نمیخوره از اینجا میزاری اونجا هی جا به جا میکنی به درد هیچی هم نمیخوره زحمت زیاده بعد یه چیزی هم که لازمه بین اینا نمیتونی پیداش کنی ذهن هم همین طوره باید بتونیم اون چیزی که به ما مربوط نیست رو بزاریم کنار به مقدار چیزای خلاصه توش باشه که به دردمون میخوره بنابراین باید رو ذهنمون کار کنیم و اون اضافه ها رو بریزیم بیرون کار فوق العاده سختیه باید به اون دانش و آگاهی برسیم تا بتونیم این کارو بکنیم.

 زمانی که باید به عروج برسیم یا به تاریک ترین نقطه برسیم اون کار ما مشخص میکنه ما چقدر تلاش میکنیم آیا تلاش ما در جهت مثبته یا منفی زمان رسیدن به رهایی توی DST  تلاش فرد مشخص میکنه خوب باشه میره رو ده ماه.

استاد: میزان توفیق را باید یاد داشت نمایید اهمیت مطالب به عمل رسیدن است باز هم با شما هستم، گاهی اوقات انسان یه کارنامه داره که کاراش رو یاد داشت میکنه مخصوصا توی DST که هممون یاد داشت میکنیم اهمیت مطالب اینه که چقدش به انجام میرسه چقدش رو ما موفق میشیم کار کنیم.

 شاگرد سوال میکنه: چه کار هایی رو باید انجام بدهم؟ لطفا دوباره فهرست وار بفرمایید (میگه:1. امور مالی جهت جدا سازی) میدونید چند وقته بحث من همش امور مالی هست امور مالی بی دینی نیست، ضد معنویت نیست شما اگه امور مالیتون خوب باشه یه نفر که نیازمنده میتونید کمک بکنید اگه بد باشه نهتون گرو هشتتون باشه چطوری میتونید کمک کنید خودتون به دیگران آویزونید از قدیم میگن کسی که معاش داره معاد داره کسی که غذا داره دین داره بنابراین مسئله ی مادی بسیار مهمه بارها گفتم آب رو زمین سفت وایمیسته نه رو زمین شل، هر چی داری یه مقداریشو باید پس انداز کنی شما خرج یومیه خونه داری یه ده هزار تومنی رو بزارین کنار اینو از خرج خونه جدا بکنید چون در امور مالی پول، پول میاره خاصیتش اینه بی پولی، بی پولی میاره.

 چطوری پول، پول میاره خیلی سادس تو کشور خودمون یک میلیارد رو بزاری توی بانک یک ساله میشه ماهی بیست میلیون تومان یعنی یک میلیارد بزاری بانک ماهی 17 الی 18 میلیون بانک میده بهت مشکل شرعی هم نداره ببینید ما چقد ضرر بی پولی میدیم پس اینجوری پول، پول میاره الان اکثرا بازاریا هر چی دارن گذاشتن بانک ماه به ماه بهرشو میگیرن میخورن.

 استاد: پیشرفت امور کارها مربوط به اشتراک خودتان و دیگران، کارهایی که داری باید پیشرفت بکنی کارهایی که با دیگران داری جدا بکنی، مرتب کنی و پیشرفت بکنی.

استاد: قدم راست و عمل درست جلودار ندارد و میرود، کار درست جلودار نداره چون جلودارش الله است راه مستقیم جلودارش خداونده اگه کاری انجام بدیم و درست باشه اون برکت پیدا میکنه و ادامه پیدا میکنه چون راه مستقیمه.

استاد: برای این که راه مستقیم است شما باید پیش بروید تا آنچه باید به کار ببرید ما همراه و همیار شما هستیم این مطالب درست است باید به خود رجوع کرده و نواقص را برطرف نمایید.

 ما همه باید به خودمون رجوع کنیم و اون نواقص که داریم رو برطرف کنیم از قدیم گفتن کلاهتو بکن قاضی ما بی طرف بشینیم کارهای خودمون رو نگاه کنیم ببینیم کدوم قسمتش نقص داره ممکنه در خیلی موارد باشه ما خودمون رو طلبکار بدونیم ولی بشینیم بررسی کنیم میبینیم نه ما حق نداریم این نقص ماست یه نفر به ما خدمت کرده ما داریم بهش خیانت میکنیم.

استاد: و آن چه بر بازو و پای شما در فکرتان در گذشته ایجاد نموده اند تصفیه نمایید، اون چیزی که در دستته و غلطه باید تصفیه بشه.

استاد: و این ارتقاء از زمین شروع شده با همه ی مشکلات خود شما قبول نموده اید، میگه: به فکرت، دستت، پات  چیزایی منفی هست باید تصفیه کنی چون خودت قبول کردی که آیا ما بعد از پایان عمرمون در بهشت قرار میگیریم یا در جهنم.

 ما بعضی وقتا یه شرایط بسیار خوب داشتیم به راه غلطی رفتیم باید دو مرتبه برگشت کنیم و اون راه درست رو بریم و اون بند ها رو از دست و پای خودمون باز کنیم.

استاد: باید سختی ها رو تحمل مینمودید تا اثبات بشه آنچه در گذشته داشتید معلوم بشه، یه وضعیت مناسبی داشتیم از خط خارج میشیم باید دو مرتبه برگردیم سر جای خودمون پس باید سختی ها رو تحمل کنیم هر کاری سختی های خودش رو داره.

استاد: شما این وظیفه را به یک جهت راهبری نمودید در حالی که در گذشته اینطور نبود بعدا خواهیم گفت که شما باید سیقل یا بصیرت بشوید آیا مفهوم شد.

 پس در فکر این باشیم که وقتی از این جهان عروج میکنیم باید پربار باشیم در اول صحبت هام گفتم وجود خداوند رو لازم نیست ثابت کنیم اینا ثابت شده اند اگه بخوای بگی نیستن باید ثابتش کنی مثل مورچه ها ثابت کن این خط تصادفی به وجود اومده ما در کنگره افراد زیادی هستیم که داریم دور هم آموزشها رو میگیریم مسئله ی اصلی ما هم درمان اعتیاد هست.

 اومدیم یه سری قانون گذاشتیم به جای این که یه سری با هم دست میدادن از طریق دست یه سری مریضی ها به هم منتقل میشد و بعد همدیگرو میبوسیدن بعضیا این بوسیدن ایجاد مشکل میکرد نه از نظر شرعی وقتی میبوسی اگه مریضی داشته باشی با آب دهانت بیماری رو منتقل میکنی به صورت طرف مقابل یه بوس نیست که سه تا بوس اینطرف و اونطرف بعضی پیشانی بعضی گردن ایجاد مشکل میکنه این که میگیم شونه سمت راست همدیگه رو نه این که ببوسید انگار که دارید میبوسید این بخاطر جلوگیری از این مریضی هاست ما از 17 الی 18 سال پیش اینارو برا کنگره پیش بینی کردیم که مراعات کنید این برای جلوگیری از بیماری ها بود خواهش میکنم اینو دقت کنید بعد وارد یه مکانهایی میشی باید با صد نفر دست بدی قبلا جک بود میگفتن یکی وارد استادیو شد با همه دست داد حالا انگار تو کنگره هم همین طوری هست دیگه میای تو گاهی اوقات باید با سیصد نفر با همه دست بدی اینو یخورده مراعات بکنید.

از این که به حرفای من توجه کردین از همتون ممنونم.

نویسنده: مسافر علی رحیمی

 لژیون آرامش





نوع مطلب : متن سی دی های جهانبینی، 
برچسب ها : کنگره 60، درمان اعتیاد، سی دی تولد از مهندس دژاکام،
لینک های مرتبط :


نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.


درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات