همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 

ویروس موجود غیر زنده ای هست که به محض ورود در یک سیستم زنده متواند فعالیت خود را شروع کند. ویروس را باید با تلسکوپ که چندین برابر می کند، ببینیم و جهانبینی هم نقش میکروسکوپ را دارد و ویروس هایمان را نشان می دهد.

ما سه نوع ویروس دراریم

.

.

.

در ابتدا خانم الهه به جلسه کمک راهنمایان رفتند و بچه ها با همکاری یکدیگر سی دی ویروس را شروع کردند.

خانم مریم سی دی را شروع کردند: شیشه در سال 82 باب شد و دز مصرفی آن زیاد نبود و به عنوان یک داروی محرک طرفداران زیادی پیدا کرد که در مکان های ورزشی و سالن های زیبایی شیشه به عنوان مکمل استفاده میشد وهیچکس هم باور نمی کرد که شیشه چه تخریب بالایی دارد و در ادامه آقای امین خدا را شاکر شدند که در کنگره به روش DST جواب داد و این یکی از معجزات کنگره هست.گاهی وقتها شخص تلاش خودش را میکند ولی به نتیجه نمی رسد. در کنگره نباید هیچ پولی رد و بدل شود به جز مواقع خاص مثل هفته راهنما و ... شاید اگر ما در کنگره مراودات مالی داشتیم فکر می کردیم خیلی خوب هست اما همیشه استفاده کردن از بعضی پتانسیل ها خوب نیست بخاطر همین کنگره این موارد را منع کرده چراکه شاید در اویل خوب بنظر برسد ولی در ادامه از دوزخ سر در می آوریم. بید عاقلانه تصمیم بگیریم نه حسابگرانه چراکه دچار یکسری بلاها می شویم. قوانین مهمتر از امکانات هست که ما را به آرامش می رساند.

خانم فاطمه مشارکت کردند: من هم در ابتدا که به کنگره می آمدم به همه می گفتم من فلان جا میروم و اگه دوست دارید بیائید که ما ببریمتون و بعد ها که مرزبانی دستور دادند نباید با هم بروید و بیائید ، از خانم الهه دلیلش را خواستم که ایشان در مورد تغییرات در زندگی ام پرسیدند که من هم گفتم بعد از هر بار که به خانه میرویم دعوا و مشاجره داریم و من به مسافرم می گویم چرا تو درست سفر نمی کنی؟چرا مسافر فلانی الان سفر دومی شده و.... خانم الهه هم گفتند دلیلش همین مقایسه کردن و گیر دادن به مسافر هست و من تازه متوجه اشتباهم شدم.گاهی نیاز هست که این مسیر عشق را تنها و با سختی برویم تا فولاد آب دیده بشویم.

خانم شهرزاد مشارک کردند: آقای امین می گویند قوانین برای سخت گیری و مشقت نیست بلکه صرفا بخاطر نتیجه گیری بیشتر هست حتی دانشگاههایی که سخت گیری بیشتری دارند بازدهی بیشتری دارند و کنگره هم همین هدف را دارد.آقای امین می گویند ویروس ها همان حقه های نفس اند .

خانم محدثه ادامه سی دی را دادند: در ادامه آقای امین مثال کشاورز را میزنند که اگه آب مجانی باشد و بخواهد مرتب به درختش آب بدهد ریشه ی درخت سست میشود و باعث میشود که شاخه ها نتوانند ورزن میوه ها را تحمل کنند. برای انسان هم همینطور هست که اگه ما همه چیز را مجانی بدست بیاوریم یکسری عواقبی برای ما به وجود میاید و باعث می شود که نتوانیم کارهایی که انجام میدادیم را انجام بدهیم.آب هم به همون اندازه ای که برای قدرت درخت خوب هست به همون اندزه هم آب بیش از حد قدرت درخت را از بین می برد.حفظ قوانین در کنگره بخاطر این هست که اگر ما بخواهیم به تمام خواسته های نامعقول خود جواب مثبت بدهیم ، قدرت خومان را از دست میدهیم.پس اشخاص باید به یک قدرت تشخیصی برسند که بین خواسته های معقول و نامعقول خود تمایز قائل شوند.وقتی یک سفر اولی یک روز می آید و روز یگر نمی آید به خاطر این هست که اون تشنه نیست پس باید او را رها کرد و دقیقا فرد زمانی که تشنه شد و قدر صندلی اش را دانست و محصول قوی ای برای لژیونش میشود.درست هست که تعداد کسانی که رها می کنیم مهم هست اما مهتر این هست که شخصی که رها میشود صفات خوبی را جذب کرده باشد که بتواند با تمام قدرت آن را به دیگران انتقال دهد.

خانم شهرزاد در مشارکت خود فرمودند: آقای امین در این سی دی می فرمایند وقتی انسان یک چیزی را مجانی و فراوان در دست دارد قدردان آن نیست مثل خود ما در زندگی هایمان که همیشه مشغول مقایسه کردن خود با ظاهر زندگی دیگران هستیم.

خانم زهرا سی دی را چنین ادامه دادند: در این سی دی گفته شده که سر موقع به لژیون بیائید و اگر شما سی دی ها و جزوات را بخوانید کم کم خصوصیات خوبی را جذب می کنید و بعدها میتوانید اینها را به دیگران انتقال بدهید.جواب دادن به خواسته های نامعقول وجواب ندادن به خواسته های معقول توانایی ما را کم میکند. در کنگره جهان بینی می خوانیم که بتوانیم خواسته هایمان را از همدیگر تشخیص بدهیم و هر چه که بهتر تشخیص دهیم بهتر می توانیم توانایی  های خود را به کار بگیریم.ما سه نوع ویروس دراریم که یکی از آنها ویروس بیماری مثل سرماخوردگی و ... هست و یکی دیگر ویروس کامپیوتر هست که وقتی سیستم را روشن کنیم این ویروس شروع به کار می کنیم و حتی اگر کاری با سیستم انجام ندهیم این ویروس به کار خودش ادامه میدهد و ویروس آخر ویروس فکر و اندیشه  هست که وارد  قلعه ی عقل میشود که اینها همان حقه های نفس هستند که خودشان را خیلی خوب و ماهر نشان میدهند.

خانم شهرزاد چنین توضیح دادند: در کنگره هم انرژی زیادی به خاطر هنر و مشاغل مختلفی هست ولی ما نباید از انرژی موجود استفاده کنیم و اصلا چنین روابطی در کنگره خلاف قانون هست چراکه انسان بر اثر سختی ها و در فشار توانایی هایش شکوفا میشود.

خانم الهه بعد از جلسه کمک راهنمایان به لژیون آمدند و ضمن عرض سلام به همه ی دوستان رهایی خانم ملیحه را هم تبریک گفتند و از ایشان خواستند مشارکت کنند.

خانم ملیحه چنین مشارکت کردند: لحظه رهایی و بخصوص گرفتن گل رهایی از دستان پر محبت آقای مهندس بسیار خاص و پر انرژی بود و من امیدوارم که روزی همه سفر اولی ها بشود . امیدوارم که از اینجا به بعد حضور مستمر و پررنگ تری در کنگره داشته باشم.

سپس خانم الهه در مورد دیر سفر کردن افراد صحبت کردند: به میزانی که صندلی را اشغال کنید و سفر نکنید ضرر میزنید یعنی اگر دوسال هست می آئید ولی سفر نکردید یعنی شما حداقل 22 میلیون ضرر مالی به کنگره وارد کردید (که برای هر نفر 11 میلیون در 11 ماه سفرش هست) اما ضرر معنوی آن بیشتر هست یعنی من از خیر رسیدن و به رهایی رسیدن x  تعداد فرد محتاج که می خواستند به کنگره بیایند و من صندلی ای را  اشغال کرده بودم و سفر نکردم ،جلوگیری کردم و طبق قانون عمل و عکس العمل همین موضوع که من جلوی خیر رسیدن به یک نفر را گرفتم یکی دیگر هم جلوی خیر رسیدن به من را می گیرد. ندیدن یعنی ناسپاسی و کسی که ناسپاسی میکند قطعا ناسپاسی هم می بیند. پس باید تا زمانی که این صندلی در اختیار شماست قدر بدانید. من بخاطر بستن شالم ،شرمنده ی شخص سفر اولی میشوم و این شماها هستید که باید سفر کنید و این مکان را برای دیگران فراهم کنید.برکات کار من چندین برابر از جایی دیگر به زندگیم وارد میشود پس ما باید بسنجیم و برای مکانی که می آئیم و کارمان ارزش قائل شویم. زمانی که من به شما می گویم فلان کار را نکن یا بکن بخاطر این هست که شما مو می بینید و من پیچش مو را می بینم.گاهی وقتها ما به تجربه بین بچه ها دیده ایم که جایی که باید از خودشان می گذشتند نگذشتند و شاید ده ها برابر همان میزان را برای چیزی بد خرج کردند پس از خودشان گذشتند اما نه در موردی خوب!! و سپس خانم الهه از بچه ها خواستند در مورد سی دی مشارکت کنند.

خانم مریم از تجربه ی شخصی خودشان گفتند: من در کنگره با خانم آرایشگری آشنا شدم  و با هم رفت و آمد کردیم و من یک بار برای کار آرایشگری از ایشان کمک گرفتم و چون ایشان از من پول نگرفته بود من خودم را موظف میدانستم که همیشه ایشان را با ماشین ببرم و بیاورم و این تا جایی پیش رفته بود که گاهی ما تا نیم ساعت یا کلی وقت باید منتظر این خانم می ماندیم و آنجا بود که من به حرف خانم الهه رسیدم و فهمیدم چرا با بچه های کنگره در بیرون از کنگره نباید رفت و آمد کرد و کم کم از این کار فاصله گرفتم.

خانم زهرا چنین مشارکت کردند: قبل از این که به کنگره بیایم یکسری افراد وارد زندگی ام میشدند و مثل ویروس با ظاهری زیبا بودند و من هم اینها را طبق گفته ی خودشان راز دار میدانسم و همه ی مسائلم را به اینها می گفتم و از همین فردایش مشکلات برایم فراهم میشد تا این که به کنگره آمدم و متوجه شدم که نه تنها دیگران نمی توانند کمکم کنند بلکه برایم مشکل ساز میشوند و دیگر حرف ها و مشکلاتم را برای بقیه نمی گویم.

خانم شبنم هم چنین فرمودند: همین درد و دل کردن های بیجا و دلسوزی های بیجا نوعی از ویروس هست که در وجود من هست و در نهایت به خودم ضربه میزند.

خانم الهه در ادامه خود کلمه ی ویروس را بهتر توضیح دادند: ویروس موجود غیر زنده ای هست که به محض ورود در یک سیستم زنده متواند فعالیت خود را شروع کند حتی ما خیلی از ویروس ها را داریم ولی آنها را نمی بینیم چون نامرئی هست و از دید ما پنهان هست اما به محض وارد شدن به سیستم بدن ،من را بهم میریزد. ویروس ها ناشناخته اند و ما خیلی ویروس داریم ولی نمی شناسیم و زمانی این ویروس ها مرئی میشوند که وارد بدنمان شوند و یک اختلالاتی را ایجاد کند و فقط دکتر ویرورا تشخیص میدهد بنابراین کنگره هم برای شما حکم دکتر را دارد و با آموزش به شما می گوید فلانی شما ویروس منیت و حسادت دارید و ... ویروس را باید با تلسکوپ که چندین برابر می کند، ببینیم و جهانبینی هم نقش میکروسکوپ را دارد و ویروس هایمان را نشان می دهد.

خانم سمیه هم در مشارکت خود فرمودند: من به غیر از شما در خانه هم یک کمک راهنما دارم و ایشان به من می گویند که شما حالا حالاها باید تلاش کنی و هیچ تغییری تا کنون نکرده اید.

سپس خانم الهه چنین پاسخ دادند: اولین کسی که تغییر را حس می کند،خود شخص هست اما اصولا آنهایی که از همان اول (سفر اول) همراه مسافرشان نبودند این مشکل را دارند چون مسافر طی زمان سفرش در کنگره آموزش دیده و از لحاظ سطح دانایی بالا رفته و ایشان همسفری که تازه می آید را با خودش مقایسه میکندو برای همین هم سطح بودن و هم زبان بودن ما می گوئیم مسافر که آمد همسفر باید بدود و زودتر بیاید و این مثل این هست که مسافر و همسفر مثل حلزون حرکت می کردند اما الان مسافر مثل پلنگ بدود و همسفر مثل (قبل) حلزون حرکت کند.

سپس جلسه با دعای دوستان به اتمام رسید.

 

 

 

 

 

 

با سپاس و احترام

نویسنده: همسفر زهرا روحانی





نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


جمعه 2 مهر 1395 08:50 ب.ظ
با سلام وخداقوت به لژیون همسفران عشق وخانم الهه ونویسنده خانم زهراچقدر خوب بچه ها موضوع سی دی وویروس را توضیح دادند ومن متوجه ویروس های خودم شدم با استفاده از صحبت های بسیار ساده وشیرین شماخدا خیر بدهد به کمک راهنما های محترم که از طریق وبلاگ به ما آموزش می دهندخدا به همشون سلامتی ونیروی مضاعف بدهد.
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.


درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات