لژیون همسفران عشق در تاریخ 95/8/3با استادی سرکار خانم الهه و دستورجلسه سی دی ماهان وحضور گرم اعضا شروع به کار نمود.

لژیون همسفران عشق در تاریخ 95/7/3با استادی سرکار خانم الهه و دستورجلسه سی دی ماهان وحضور گرم اعضا شروع به کار نمود. ابتدا استاد این چنین آغاز نمودند:خداوند متعال را بسیار سپاس گزارم که اجازه داد باز هم با هم دیگر باشیم ، انشاالله که حال همگی خوب باشد، حال من به حمدالله خوب است.

من یک مدتی به خاطر ضعف بدن و خواب آلودگی با یک پزشک طب سنتی صحبت کردم و ایشان یک راهکارهایی به من دادند وخیلی بهبود پیدا کردم. واقعا طب سنتی خیلی مظلوم واقع شده است.یکی از اقوام نزدیک ما مبتلا به یرقان(زردی)شده بود که این بیماری در سن بالا کشنده است.من با این آقا صحبت کردم و ایشان یک دستوری دادند و ظرف دوهفته این بیمار از حالت بحرانی خارج شد البته که دارو های شیمیایی هم جواب می دهد ولی یکسری نکاتی طب سنتی اشاره میکند که خیلی خوب است..

همسفر خانم شبنم:مبحث این سی دی پیرامون مسئولیت پذیری است. وقتی فکر و تفکر درست کار نکند انسان در حالت سکون است و هیچ حرکتی نمی کند و همه را واگذار به خدا می کند و کارهایش را به فردا می گذارد. آقای مهندس تعریف می کردند در زمانی که من یک مصرف کننده بودم یک مدتی کارم این شده بود که هرروز صبح از خواب که بیدار میشدم مصرف میکردم و به آرامگاه شاه نعمت الله ولی می رفتم، نمازی می خواندم، دعایی میکردم و هرروزیک استخاره میکردم و همیشه بد می آمد.بعد متوجه شدم که دیدگاهم را باید تغییر دهم با نشستن بر سر مزار مردگان و داد سخن گفتن کار درست نمیشود.تنها کسی که میتوانستم روی آن حساب کنم خودم بودم، ما باید خودمان تلاش و کوشش کنیم.گاهی اوقات میخواهیم یک چیزی را مفت به دست آوریم ولی نمیشودبایدتلاش کرد.

همسفرخانم مریم: ما باید خودمان کارهایمان را انجام دهیم وباید توکل به خداوند کنیم. شخصی پیش پیامبر آمد و گفت من توکل کردم و شترم را رها کردم که خداوند مواظبش باشد ولی شتر من گم شد. پیامبر فرمودند توکل بسیار خوب است ولی با توکل زانوی اشتر ببند.تمام انسان ها موجودات برگزیده ی خداوند هستند وبه جایگاه خودشان برمیگردند. من که با نادانی های خودم چند سال اشتباه رفته ام آیا با دعا کردن و واگذار کردن به خداوند مشکلاتم حل میشود؟ این کار شدنی نیست باید تلاش و حرکت کنم.

منظور از موجودات تک سلولی چه موجوداتی هستند؟

موجوداتی که تنها زندگی میکنند، ارتباط با جامعه ندارند، خودخواه و خودپسند، در جمع هستند ولی در جمع نیستند چون کسی با آنها ارتباط برقرار نمیکند اینها تک سلولی هستند باید مواظب باشیم تا طعمه امیال شخصی آنها نشویم.

تکامل در جمع پدید می آید. ما در زندگی هرچه بدست می آوریم باید از آن مراقبت کنیم. همانطور که آخرت و معنویات مهم است دنیا و مادیات هم مهم است باید حافظش باشیم که موجودات تک سلولی اینها را از چنگ ما در نیاورند.

جهان بینی برای ما نقش بسیار کلیدی دارد ما در جهان بینی می فهمیم که اندازه خوشی و زندگی کردن و... چقدر است.

خیام اگر زباده مستی خوش باش         با ماه رخی اگر نشستی خوش باش

چون عاقبت کار جهان نیستی است      انگار که نیستی چو هستی خوش باش

انسان دوست دارد خوش بگذراند. چون فقط در لذت و خوشی به هر هدفی که میخواهد می رسد.

همسفر خانم زهرا: هر انسانی باید در یک مقطع تلاش کند چون تلاش کردن در همه رشته ها کار بیهوده ای است و از یک شاخه به شاخه دیگر ن

استاد عزیز خانم الهه: ما می گوییم در سیر جهان همین کره خاکی نیست ما هستی را همین چیزی که هست می بینیم و آن چیزی که نیست را نمی بینیم چون خیلی چیزها که به دید ما نیست می گوییم نیستی. ما وقتی از این دنیا می رویم آن دنیا را می بینیم و آن هستی می شود و این دنیا نیستی می شود.پس این هستی الان برای ماهستی است وبرای بعدهای دیگرنیستی.

همیشه سیرعلم ازهستی به نیستی می رودتکامل پیدامیکندوبرمیگردد.دراین حیاط مادی مثلامازبان می اموزیم ویابه درمان قلب می پردازیم بعدامواج هرچه که ازاین علم هست برمی دارندوبه ماورامی برند.اینجاتولیدشد،به تکامل رسید،وبه ماورابه وسیله امواج انتقال داده می شودآنجاهم ساکنینی داردوعلمشان خیلی پیشرفته تر ازماست مثل علم درمان اعتیادکه آقای مهندس بااستادانشان صحبت می کردند.این تیپرکردن باید این جااتفاق می افتاد،مثلا21روزمی ماندندواگر21روزبیشتر می شدپیام می دادندخرماکه زیاد برنخل بماندازبین می رود.یعنی پله بعدی راشروع کن.این سیردائمادرحرکت است ازهستی به نیستی ،ازنیستی به هستی واین چرخه درحالت تکامل است

خیلی وقت هاالهامات ازنیستی یعنی ازماورابه مامی رسد.این به خاطراین است که این علم پیشرفت کند

همسفرخانم پروین:من هم قبلا همیشه آیت الکرسی می خواندم وتوکل به خدا هم می کردم ولی برایم مهم نبودکه چرابچه هایم دیربه خانه می آیندوبعد فهمیدم بایدفضای خانه راپرازمحبت ودوستی کنم.من توکل کرده بودم ولی بچه ها یم رارهاکرده بودم به حال خودشان.

استادعزیز خانم الهه :من به خانم هاطاهره،ثریا،الهه وثریاخیلی تبریک می گویم به خاطرخدمت امروزشان

همسفر خانم ثریا: من از دیشب تا امروز همه ی کار هایم را انجام دادم که امروز بتوانم زود به کنگره بیایم و خدمت کنم.

همسفر خانم طاهره: آدم باید از خدا بخواهد که یک  همچین جایی خدمت کند.

استاد عزیز خانم الهه: خداوند را سپاس گذاریم که این رزق را نصیب ما کرده که در هرکاری و هرخدمتی بچه های ما زود خدمت را می گیرندخدمت راباید بقاپید. ما باید آموزش ها را به عمل دراوریم، باید به کاری که یاد میگیریم عمل کنیم، باید مردم داری را یاد بگیریم. وقتی انسان شروع به خدمت کردن میکند و مردمداری را یاد میگیرند در عوض آن ،خود به خود روی آن حساب باز میکنند. بقیه بدون اینکه من بخواهم دیده شوم رفتار های من رامیبینند. وقتی اطرافیان ببینند که تو مثل یک آدم پخته عمل می کنی روی تو حساب باز میکنند.ما نباید فقط در کنگره، کنگره ای باشیم باید برای خودمان الگو باشیم. توانایی های من موقعی بروز پیدا میکند  که آن را به مرحله ی عمل درآورم.باید قدر کنگره را بدانیم.

همسفر خانم زهرا: ما در هر سمتی که داریم باید خودمان را نشان بدهیم، به خودمان احترام بگذاربم تا جای دیگر مورد تایید قرار بگیریم.

استاد عزیز خانم الهه: همه چیز به خواست ما بستگی دارد.هرچیزی که شما خوشتان بیاید به شما میدهند، وقتی خواست من قوی باشد که راس ساعت2:30کنگره باشم مطمعنم این اتفاق می افتد البته با سختی همراه است، اما میشود.

همسفرخانم سمیه: در محل کارم یک لحظه احساس مسئولیت کردم ولی با منیت زیاد،به یکی از همکارانم حرفی زدم که بعد باعث پشیمانی ام شد. چند ساعت بعد درحضور همه ی همکاران از او معذرت خواهی کردم و بعد حال خودم خیلی خوب شد.

استاد عزیز خانم الهه: این خیلی مهم است که وقتی یک کاری در یک جمع می کنیم به هر دلیلی بعد باید دقیقا درحضورهمه از او معذرت خواهی کنیم. وقتی ما در حضور جمع از یک شخصی معذرت خواهی کنیم منیت ما شکسته میشود.

همسفر خانم ثریا: درمورد صبر سوال کردند که دیگران به من میگویند چقدر تو صبر پیدا کرده ای؟ چقدر بی خیال شده ای؟...

استاد عزیز خانم الهه: صبر این است که من هرکاری که از دستم بر می آید انجام دهم.در هفته باید چند ساعتی را به کارهای خودمان برسیم، به تغذیه،آموزش، جهانبینی و...ممکن است این کلاسی که من می آیم سه ساعت طول بکشد ولی تاثیرش روی خودم و خانواده ام یک عمر است. این که دیگران چه فکر میکنند مهم نیست مهم این است که خودم به آرامش رسیده ام. من اگر امروز به یک شخصی اخم میکنم کسی حق قضاوت ندارد چون خودم و طرف مقابل دلیلش را می داند پس نباید برای ما حرف دیگران مهم باشد.

آقای مهندس در یکی از سی دی هایشان میفرمایند:اگر یک نفر امروز به تو گفت چقدر دماغت بزرگ است، بگو تو هم امروز چشم هایت خیلی بزرگ شده. بحث نکنید چیزی بگو و برو(به شوخی) لازم نیست با یکدیگر جنگ کنید کوتاه بیایید، سکوت کنید و ...