همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 
چهارشنبه 3 خرداد 1396 :: نویسنده : همسفر افسون

به نام دوست

در ابتدای جلسه استاد فرمودند: امیدوارم که حال همگی خوب باشد. حال من هم خوب است. استاد عزیزمان خانم الهه همیشه تاکید خاصی روی نظم و انضباط لژیون دارند. دقت ویژه ای به چیدمان منظم صندلی ها داشته و اگر نامرتب چیده شده باشد، حتما تذکر می دهند و با بیان جمله ی معروف " نظم ما نشانه ی حال خوش ماست"، اهمیت نظم را یادآور می شوند.

سرکار خانم الهه: پیشاپیش حلول ماه مبارک رمضان را به شما تبریک می گویم.ما هیچوقت نمی گوییم "ماه رمضان"، می گوییم "ماه مبارک رمضان". لطفا در این مورد مشارکت کنید.

همسفر طاهره: در ماه مبارک رمضان باید سعی کنیم از نقطه ی "سخن گفتن"به مرحله ی "عمل کردن" برسیم. در این ماه باید تا جایی که می توانیم به فقرا و مستمندان کمک کنیم.

همسفر مریم: ماه مبارک رمضان، ماه سازندگی است. ماهی است که نقطه ی تحمل ما را بالا می برد. سالهای قبل نقطه ی تحملم خیلی پایین بود و در ساعات قبل از افطار ناراحت و عصبانی بودم و باعث ناراحتی فرزندان و خانواده ام می شدم. اما در دو سال گذشته با آموزش های کنگره آموختم که روزه گرفتن چه محاسنی برای خودم دارد، توانستم در آرامش نقطه ی تحملم را بالا ببرم و فرزندانم نیز در آرامش بسر می برند.

همسفر خردسال ابوالفضل: خانم الهه را دوست دارم، آقای مهندس و پدر و مادرم را دوست دارم. همه را دوست دارم.

همسفر شهرزاد: من همیشه به ماه رمضان علاقه داشتم اما پس از آشنایی با کنگره، عاشق این ماه شده ام. ماه مبارک رمضان برای من یادآور خاطرات خوب است. ورودمان به کنگره در دومین روز ماه مبارک بود و رهایی مان هم مصادف شد با نهمین روز همین ماه (البته سه سال بعد)! همیشه در این ماه خوشحال و شاد هستم.

همسفر ثریا: من از وقتی که به کنگره آمده و متوجه شدم که روش dst توسط آقای مهندس، برگرفته از ماه مبارک رمضان است، با شنیدن نام این ماه مبارک، اشک در چشمانم حلقه می زند. به یاد می آورم که خداوند در این ماه فردی را برگزید و او را از تاریکی به سمت نور و روشنایی هدایت کرد تا او نیز انسان های دردمند دیگری را از تاریکی نجات دهد. این روش ابداع شد و ما از مسیر ضد ارزش ها به سوی صراط مستقیم حرکت خود را آغاز کردیم. قبل از کنگره، من به روزه گرفتن اهمیت نمی دادم. روزه هایم را می گرفتم اما نگاهم به این عمل با امروز متفاوت بود. امروز دخترم پرسید در این روزهای گرم و طولانی چگونه روزه بگیریم؟ گفتم من که برای این کار آماده ام. ماه نزول قرآن، ماه تزکیه و پالایش، ماهی که سعی می کنیم بیشتر مراقب زبان خود باشیم و غیب و دروغ نگوییم. مراقب چشمانمان باشیم. دلم می خواهد همه ی ماه ها مثل ماه مبارک رمضان باشد که بیشتر مراقب خودمان باشیم. من هم حلول این ماه را به همه مخصوصا خانم الهه ی عزیزم تبریک می گویم.

همسفر زهرا: خوشحالم که پیام کنگره در ماه مبارک رمضان به من رسید. ورودمان به کنگره هم در دومین هفته ی این ماه بود. همیشه از مدتی قبل با شادی منتظر حلول این ماه هستم. زندگی ما در این ماه از نظم بیشتری برخوردار می شود.

همسفر زهرا: ما هم رهایی مان در  ماه مبارک رمضان بود. من سحرهای ماه مبارک را خیلی دوست دارم. از وقتی که همه افراد خانواده دور هم دعای سحر می خوانیم، سحری میخوریم و پس از آن تاصبح دعا و قرآن می خوانیم. قبل از آمدن به کنگره قرآن را به زبان عربی میخواندم و رد می شدم. کاری با معنای آن نداشتم و متوجه مفهومش نمی شدم ولی الان اینگونه نیست. برکت ماه مبارک عجیب است. از ابتدای آن همیشه یخچال پر است! انشالله بتوانیم از این ماه درس بگیریم. واقعا معنای ماه مبارک رمضان را من در کنگره یاد گرفتم. گرچه قبلا هم همه ی روزه هایم را می گرفتم اما بی توجه به مفاهیم آن. در طول زمانی که روزه بودم خودم را کنترل می کردم ولی از زمان افطار باز هم غیبت و سایر ضدارزش های معمول را انجام میدادم! توجیه علمی ماه رمضان و اثر تخریبی ضدارزش ها را نمی دانستم. امیدوارم بتوانم در این ماه کمی بیشتر از کارهای ضد ارزش دوری کنم.

همسفر پروین: من همیشه  ماه مبارک رمضان را خیلی دوست داشتم ولی وقتی فهمیدم که درمان بیماری اعتیاد در این ماه و با الهام از این ماه آغاز شده است، علاقه ام چند برابر شده. برکت مادی این ماه بسیار زیاد است اما برکت معنوی اش خیلی بیشتر است. برای مثال در همه ی ماهها مردم با عده ای رفت و آمد دارند و مهمانی برگزار می کنند اما مهمانی های این ماه بدون چشمداشت و بدون انتظار جبران است. همه در این ماه با یکدیگر مهربانانه تر رفتار می کنند. ماه مبارک رمضان، ماه صبر، آرامش و استقامت است. همه ی ما قبل از آشنایی با کنگره، بر اساس اعتقاداتمان روزه می گرفتیم اما اغلب نزدیک افطار بداخلاق و عصبی بودیم. بعد از برخورداری از آموزش های کنگره، در سال های اخیر، نزدیک افطار اصلا یادم نمی آید که روزه ام و ساعتها چیزی نخورده و ننوشیده ام چون سطح انرژی ام بالاست و حال خوبی دارم! مسافرم که سفر سیگارش را مدتی است آغاز کرده و گهگاه گریز می زند، در ماه مبارک اصلا به سراغ سیگار نمی رود. خدا را شاکرم که پس از رهایی مان بر خلاف سال های قبل سحرگاه صدای تلویزیون را بلند کرده و خانوادگی از آن بهره مند می شویم. در سال هایی که مسافرم مصرف کننده بود، هنگام سحر مجبور بودیم برای این که او بیدار نشود، صدای دعای سحر را خیلی کم کنیم و همیشه نگران برخورد وی بودیم. این ماه را بسیار دوست می دارم چون ماه صلح و مهربانی است. از خدا می خواهم که به آقای مهندس عمر طولانی عطا بفرماید که روش درمان بیماری اعتیاد را در اختیار همه قرار داده اند. همچنین از درگاهش طلب صدور اذن درمان برای بیماران درگیر اعتیاد دارم زیرا ما در اقوام خود افراد زیادی داریم که به آنها پیام کنگره را داده ایم اما چون اذنش صادر نشده، اقدامی برای درمان خود نمی کنند. خداوند را به ین ماه عزیز قسم می دهم که این برکتی که ما از آن بهره مند شده و لذتش را می بریم، روزی تمام دردمندان افتاده در دام اعتیاد قرار دهد.

همسفر ندا:  ماه مبارک رمضان برای ما هم دربردارنده ی اتفاقات خوب بوده و هست اما در سال های قبل، علیرغم علاقه ای که من و مسافرم به این ماه داریم، مسافرم از تحمل تشنگی گله مند بود. امسال که رها شده ایم با شادمانی منتظر رسیدن این ماه است. من همیشه حتی در شرایطی که به نوزادم شیر می دادم، روزه هایم را می گرفتم و برخلاف هشدار اطرافیان که می گفتند شیرم کم می شود، در هنگام روزه داری، شیرم از همیشه بیشتر بود. امیدوارم همانطور که دهانم برای خوردن و آشامیدن بسته می ماند، برای ارتکاب ضد ارزشهایی مثل غیبت نیز بسته شود.

همسفر ثریا: ماه مبارک رمضان نسبت به ماه های دیگر بسیار پربرکت است زیرا گناه کمتری در این ماه صورت می گیرد. قبل از آمدن به کنگره در ماه مبارک رمضان از هنگام سحر تا زمان افطار لحظه شماری می کردم اما بعد از آموزش گرفتن در اینجا، نقطه ی تحملم خیلی بالا رفته است.

در ادامه استاد فرمودند: بچه ها در اینجا خیلی شیطنت می کنند اما جای نگرانی نیست چون در این مکان اگر زمین بخورند، اگر خوراکی شان روی زمین بیافتد و بردارند بخورند، اگر از بلندی بیافتند، اتفاق بدی برایشان رخ نمی دهد. قبل از شروع جلسات لژیون ها، فتانه از من اجازه گرفت که از بچه ها مراقبت کند زیرا بعضی از مادران در حال حاضر حال خوبی ندارند و ممکن است از فرزندانشان غافل شود. وقتی عشق به این خدمت را در چشمانش دیدم، گفتم از مرزبانی اجازه بگیر. خوشبختانه خانم های مرزبانی قبول کرده اند و قرار شده که از اسیستنت سوال کرده و در صورت موافقت ایشان، فتانه مسئول نگهداری بچه ها می شود. برای حس خوب خدمت، به او تبریک می گویم.

خانم الهه افزودند: دلیل این که می گوییم ماه "مبارک" رمضان، این است که این ماه حامل برکت است. رمضان از مصدر "رمض" به معنای سوختن گرفته شده است. همه ی ماشین هایی که مورد استفاده ی ما هستند مثل ماشین لباسشویی، ظرفشویی، چرخ گوشت و غیره؛ بعد از یک سال کار کردن، دچار کاهش راندمان می شوند. مثلا اگر الان چرخ گوشت، یک کیلو گوشت را در سی دقیقه چرخ می کند، سال آینده همین مقدار را در مدت سی و پنج دقیقه چرخ خواهد کرد چون دستگاه دچار استهلاک می شود. شما بعد از سه چهار سال مجبورید لاستیک های اتومبیلتان را عوض کنید زیرا مستهلک می شود. آقای مهندس می فرمایند تمام اعضاء و جوارح شما مثل کلیه، معده، روده، کبد، زبان، دندان و همه ی قسمت های بدنتان مدام در حال کار هستند. مثلا زبان شما در شبانه روز دهها مرتبه به دندانتان که از کلسیم تشکیل شده، برخورد می کند. همه ی این ها باید بتوانند خود را بازسازی کنند. تصور کنید یازده ماه سال شما غذا وارد معده و روده ی خود کرده اید. معده بخشی از آن را که مورد نیاز بوده استفاده کرده و مابقی را در قسمت هایی مثل شکم و امثالهم دپو(انبار) کرده است. در یک ماه رمضان ما به معده ای که یازده ماه از صبح تا شب کار کرده است، ساعاتی استراحت می دهیم و استفاده ی همیشگی و معمول را در آن ساعات از معده نمی بریم. برای همین از کلمه ی "رمض" استفاده می کنیم چون در این مثال، چربی هایی که در بخش هایی از بدن مانند شکم انبار شده است، می سوزد. این سوختن نه فقط در جسم زمینی ما، بلکه در کالبدهای دیگرمان نیز رخ می دهد. حتی به گونه ای در ذهن ما هم روی می دهد. آقای امین می فرمایند کسانی که در ماه مبارک رمضان تحمل دو ساعت تشنگی و گرسنگی را ندارند، ریشه ی ناتوانی آنها در جسمشان نیست، در روانشان است. آنها قدرت تحمل سختی را نداشته و سریعا به نقطه ی آشوب می رسند. افرادی که چند سال از ورودشان به کنگره می گذرد، یاد گرفته اند. کسانی که سطح تحملشان کم و تحریک پذیریشان زیاد است، جهان بینی را درست نیاموخته اند، جهان بینی شان ایراد دارد. کسی که روی جهان بینی اش کار کرده، علیرغم این که بدنش ده-دوازده ساعت تحت فشار است، دچار بداخلاقی نمی شود و شخصیت محکم تری دارد.

در هنگام روزه داری، نزدیک ظهر، حدود ساعت دوازده، کمی دچار ضعف می شویم. عصبانی و بداخلاق نمی شویم اما اندکی احساس ضعف می کنیم. هرچه به غروب آفتاب و زمان افطار نزدیک می شویم، از شدت این ضعف کاسته می شود به طوری که نزدیک افطار احساس گرسنگی و تشنگی مان به حداقل می رسد و احساس شادی و آرامش داریم. چه کسی میداند دلیل این امر چیست؟

همسفر طاهره در پاسخ به سوال استاد اینچنین گفت: معمولا یکی دو ساعت مانده به افطار ، زمانی که ساعتها از خوردن و آشامیدن خودداری کرده ایم، میزان ترشح مواد شبه افیونی در بدنمان افزایش می یابد و همین امر موجب شادابی می گردد.

همسفر شهرزاد: در مورد مسافران اتفاقی که می افتد آن است که به دلیل کاهش میزان مورفین( شربت ot) در بدن، مراکزی که مواد شبه افیونی تولید می کنند، فعالیتشان افزایش یافته و مقدار بیشتری از آن مواد(شبه افیونی) تولید می کنند. این امر در مورد همسفران هم اتفاق می افتد. بدن برای جبران کاهش مواد غذایی و سطح انرژی، ترشح مواد شبه افیونی را افزایش می دهد.

همسفر زهرا: ترشح مواد شبه افیونی باعث می شود که در ساعت های آخر روز، بدن از موادی که قبلا در خود ذخیره کرده، استفاده می کند.

سرکار خانم الهه: اولین وعده ی مصرف ot بین ساعت 6 و 7 صبح است. وعده ی بعدی ساعت 2 بعد از ظهر است. مورفین در بدن مسافر تا 6 ساعت موجود است. دو ساعت باقیمانده، زمانی است که بدن خودش شروع به ترشح مواد شبه افیونی می کند. این اتفاق مجددا از ساعت 8 تا 10 شب در بدن مسافر تکرار می شود. تاثیر شربتی که ساعت دو خورده شده، تا ساعت 8 شب در بدن وجود دارد و از ساعت 8 تا 10 به بدن مسافر شوکی وارد می شود که نتیجه اش تولید مواد شبه افیونی است. بدینگونه مراکزی که در بدن فرد مبتلا به بیماری اعتیاد، از کار افتاده و مواد شبه افیونی تولید نمی کند، مجددا به مرور زمان شروع به بازسازی خودشان می کنند.

اگر می خواهید اندکی وضعیت جسمی و روانی مسافرانتان را بفهمید، باید روزه بگیرید. البته تفاوت بسیاری بین این دو وجود دارد زیرا ما به آب و غذا اعتیاد نداریم و استفاده نکردن از آب و غذا فقط کمی ما را دچار ضعف می کند اما مصرف نکردن مواد باعث خراب شدن حال مصرف کننده ها و مسافران می شود.

ماه مبارک رمضان باعث می شود که ما سحرخیز شویم. هیچ چیزی به قشنگی سحرهای ماه مبارک نیست. من و خواهرم معمولا به پشت بام رفته و از تماشای ستارگان و هوای بی نظیر سحرگاه لذت می بریم. خواندن آیات کلام الله حس های مارا باز می کند. من مجددا حلول این ماه را تبریک می گویم. انشالله ماهی پر از آرامش و خیر و برکت برای همه باشد. لطفا برای من خیلی دعا کنید چون بسیار به آن محتاجم. انشالله بهترین ها برای همگی اتفاق بیافتد. برای یکدیگر دعا کنید. وقتی برای دیگران دعا کنیم، برکتش به خود ما نیز برمی گردد.

                         .....................................................................

این هفته دستور جلسه ی لژیون، سی دی "معما" بود که با مشارکت همسفران عزیز به آن پرداخته شد:

همسفر مریم: آقای مهندس می فرمایند اگر مسئله ای حل شود، به آن "علم" اطلاق می  گردد و اگر حل نشود بصورت "معما" باقی خواهد ماند! علم عبارت است از کشف و ابداع قوانین ذرات و امواج برای تغییر و تبدل و ترخیص. در اینجا منظور از ذرات، همان ماده است و منظور از امواج، احساس و تفکر می باشد. ما در زندگی روزمره ی خود، با انواع و اقسام معماها روبرو هستیم. هر معما دارای سه پارامتر است: یکی صورت مسئله، دوم فاعلی که می خواهد مسئله را حل کند و سوم مسئله ای است که حل می شود. معمایی که حل شود به علم تبدیل می شود.در حل معما، صورت مسئله نقش بسیار کلیدی دارد. اولین گام، مطرح کردن صورت مسئله است. ویژگی های معما، در صورت مسئله داده می شود. مثلا وقتی میخواهیم کاری را انجام دهیم، باید بدانیم که با انجام آن کار، به چه نتایجی می رسیم، خطرات آن کار چه هستند، محاسن و معایب آن کار چیست. برای روبرو شدن و حل کردن معماها، باید از تفکرات بالایی برخوردار باشیم.

همسفر ثریا: هرکار و موضوعی که در اندیشه و فکر ما باشد و بخواهیم انجامش بدهیم، به انجام می رسد مشروط بر این که هم از نیروهای درونی و هم از نیروهای بیرونی استفاده کنیم. معما یعنی یک مسئله ی حل نشده که اگر حل شود، دیگر معما نیست، علم است. علم عبارت است از کشف یا ابداع قوانین حاکم بر ذرات و امواج برای تغییر، تبدیل و ترخیص. ذرات یعنی ماده و امواج یعنی احساس و تفکر. قوانین مربوط به ذرات و امواج را وقتی کشف کنیم، می شود علم. هرمعما سه پارامتر دارد: 1 / صورت مسئله 2/ فاعل یا کسی که می خواهد مسئله را حل کند. 3/ حل مسئله. در معما صورت مسئله نقش خیلی مهمی دارد. در اولین گام باید صورت مسئله را طرح کنیم و بدانیم که چه داریم و چه می خواهیم. ویژگی های معما، در صورت مسئله وجود دارد. برای حل معما باید این ویژگی را در صورت مسئله پیدا کنیم. وقتی معما به پاسخ رسید، آن پاسخ، "علم" است. ما در تمام سطوح باید روی معماها تفکر کنیم. باید بدانیم با انجام کاری که مد نظرمان است، به چه نتایجی می رسیم و خطرات این کار چقدر است. ما همیشه در هرسطحی که باشیم، با معماهایی مواجه می شویم که باید حلشان کنیم. پس متوجه شدیم که اگر صورت مسئله مان صحیح نباشد، هرگز به جواب نمی رسیم. مثلا برای درمان اعتیاد اصلا صورت مسئله ای وجود نداشت. همان طور که معتادان بی نام همچنان می گویند اعتیاد یک بیماری مرموز و لاعلاج  و پیش رونده است! یعنی اعتیاد برای آنها یک معماست! دلیل معما بودنش این است که صورت مسئله برای آنها درست مطرح نشده. کسی می تواند بگوید من درمانگر اعتیاد هستم که توانسته باشد یک نفر را به درمان قطعی (نه ترک) برساند. ترکی که با زور و حبس و امثالهم صورت گیرد، درمان نیست. اما در روش dst صورت مسئله ی اعتیاد بصورت کامل مشخص شده و تمام ویژگی های اعتیاد در این صورت مسئله قید شده است. درمان هر فرد، در واقع وجود هر فرد، یک معماست. به عبارت دیگر هر انسان ویژگی های خاص خودش را دارد. معما هم صور آشکار دارد و هم صورپنهان که باید هر دو را مورد توجه قرار دهیم. مثلا یک فرد ممکن است در صور آشکارش ثروتمند باشد اما در صور پنهانش، بدهکار و ورشکسته باشد! وقتی انسان بطور کامل روی موضوعی تمرکز می کند، الهامات و القائات آغاز می شود. الهامات و القائات فقط برای افراد خاص نیست. هر قفلی که باز شود، هر معمایی که حل شود، راه را برای حل معماهای دیگر باز می کند. همه چیز در هستی برنامه ریزی شده و وجود دارد. ما فقط آنها یا ارتباط بین آنها را پیدا می کنیم. ما چیزی به جهان اضافه نمی کنیم. مثلا نیوتن با کشف رابطه ی سیب (اجسام) با زمین، جاذبه ی زمین را کشف کرد. این جاذبه قبل از کشف آن توسط نیوتن، وجود داشت اما ما آن را نمی دانستیم. متد dst راه را برای درمان اعتیاد باز کرد اما آقای مهندس می فرمایند این متد می تواند راه را برای درمان بسیاری از بیماری ها بگشاید. ما در مسائل زیادی به علم دست نیافتیم. مثلا در بیماری سرطان ما فقط با استفاده از اشعه و داروهای شیمیایی، سلول های سرطانی را از بین می بریم و مانع رشدش می شویم ولی درمانی صورت نگرفته چون هنوز قادر به بازسازی آن سلول ها و کشف علت آن نشده ایم.

همسفر ندا: هنگامی که معما به جواب رسید، آن جواب، علم نامیده می شود. سه پارامتر معما عبارتند از: مشخص کردن "صورت مسئله ی معما"، فاعل مشخص باشد، "فاعل" فردی است که می خواهد معما را حل کند و نهایتا "حل معما". صورت مسئله حاوی ویژگی هایی است که با شناختن آن، قادر به حل معما و کشف علم می شویم. در طی زندگی به معماهای مختلفی برمی خوریم. باید صورت مسئله صحیحی برایش تعریف کنیم و با استخراج ویژگی های معما از صورت مسئله، به حل آن مبادرت کرده و در حقیقت به علم دست یابیم. کنگره در زمینه ی درمان اعتیاد، همین مسیر را پیموده است. با دست یافتن به علم درمان اعتیاد، روش و مسیری مشخص شده که راهنما آن را به رهجو آموزش می دهد. این علم و این روش باعث تعجب بسیاری از دانشمندان جهان که در زمینه ی اعتیاد کار می کنند شده است. برای حل معما، ما به الهامات و القائات هم نیازمندیم. اینها چیزهایی نیست که فقط در اختیار افراد خاص و برگزیده قرار داشته باشد. هرکسی می تواند آنها را داشته باشد و مورد استفاده قرار دهد. ما از نیروهای درونی و بیرونی کمک میگیرم تا معماهای خود را حل کنیم. برخی افراد میخواهند فقط از نیروهای بیرونی برای حل مسائلشان بهره ببرند مثلا از خیریه ها. آقای مهندس می فرمایند با این روش انسان نمی تواند معماهای زندگی اش را حل کند. هر فرد ویژگی هایی دارد که باید با توجه به آن ویژگی ها در صدد حل معماهایش برآید. بدون در نظر گرفتن ویژگی های فردی، با کمک گرفتن از هیچ راهنمایی نمی توانیم مسائلمان را حل کنیم. معما صور آشکار و پنهان دارد. ممکن است شخصی را در خیابان ببینیم و تصور کنیم که خیلی سالم و سرحال است اما در صور پنهانش که ما از آن بیخبر هستیم، از بیماری های مختلفی که برای ما قابل دیدن نیست، رنج ببرد. یا فردی که ثروتمند به نظر میرسد، ممکن است مقدار زیادی بدهی داشته باشد که ما از آن اطلاعی نداریم. ممکن است فردی در مراکز ترک اعتیاد، ترک کرده و ظاهرش خیلی خوب به نظر برسد اما در صور پنهان، از مشکلات زیادی رنج ببرد.

همسفر طاهره: آقای مهندس در این سی دی می فرمایند علم عبارت است از کشف یا ابداع قوانین حاکم بر ذرات و امواج برای تغییر، تبدیل و ترخیص. معما هم مسئله ی پیچیده ای است که حل نشده. وقتی مسئله ای را حل می کنیم، به علم می رسیم. هر معما سه پارامتر دارد. یکی حل مسئله است، دوم این که چه کسی میخواهد مسئله را حل کند و سوم صورت مسئله. معما چیز پیچیده ای نیست که قادر به حل آن نباشیم فقط باید روی آن متمرکز باشیم. باید آینده ی نتیجه ای که بدست می آید را در نظر بگیریم  ببینیم چه فایده ای دارد، خطر و ضرر و سود و فایده ی آن چیست و چقدر است. صورت مسئله خیلی مهم است و باید آن را به درستی بدانیم. آقای مهندس در روش dst با طرح صحیح صورت مسئله ی اعتیاد موفق به کشف روش درمان اعتیاد شدند که نتیجه ی آن رهایی بیماران دردمند و خانواده های آنان از چنگال این بیماری است. در این روش هم جسم مسافران به درمان و تعادل می رسد و هم روانشان. تعادل روان و اندیشه از طریق آموزش جهان بینی و افزایش دانایی باعث می شود که فرد درمان شده ای که به تعادل رسیده اگر در یک انبار مواد مخدر قرار بگیرد، آرامشش را از دست نداده و میلی به مصرف در او ایجاد نشود. هرشخصی خودش بهتر و بیشتر از دیگران از ویژگی های خودش آگاه است و برای همین بهتر از دیگران می تواند بداند که چگونه معماها را با کمک نیروهای درونی و بیرونی حل نماید. در حل معماها، صور پنهان در کنار صور آشکار نقش کلیدی دارد. وقتی روی حل معمایی متمرکز می شویم الهامات و القائات هم به ما کمک می کنند. این کمک برای هر فردی که متمرکز روی حل معمایی باشد وجود دارد و صرفا در اختیار افراد خاص نیست. همه چیز در جهان وجود دارد و انسان تنها قادر به کشف آنهاست و خودش چیزی به جهان اضافه نمی کند. مثلا قوانین فیزیک در جهان جاری هستند و دانشمندان و محققان با حل معماهای فیزیک، آنها را کشف می کنند. کنگره با کشف روش dst در واقع چاهی را حفر کرده که به آب رسیده است و بعد از این کشف، همه می توانند از این آب گوارا استفاده کنند. آقای مهندس می فرمایند هیچکس نباید بخاطر علم و دانشی که در اختیار دارد، به خود غره شود زیرا بشر هنوز به مقدار ناچیزی از علم دست یافته و بسیاری از مسائل مثل بیماری هایی از قبیل سرطان را نشناخته و نمی داند. بسیاری از افراد برای حل مسایل فقط از نیروهای بیرونی استفاده می کنند، مثلا برای درمان اعتیاد فقط از مراکز خدمات ترک اعتیاد و خیریه ها کمک می گیرند. کنگره برای درمان اعتیاد به افراد می آموزد که از نیروهای درونی خود هم بهره ببرند. آقای مهندس در مورد مولوی و شمس می فرمایند: مولوی در مکاشفات خود و در عالم خواب با شمس ارتباط داشته و شمس تبریزی یک انسان زمینی مانند بقیه ی انسانها نبوده است. ایشان می فرمایند ایرانی ها از زمان های قدیم به علوم مختلف توجه داشته واز دانش بالایی برخوردار بوده اند.

در پایان، همه ی حاضران در جلسه دست در دست یکدیگر دعا کردند. امید که با نظر قدرت مطلق، همه دعاهای خیر در بارگاه حضرتش مستجاب گردد.

همسفر افسون    

 

 

  

 

 





نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


چهارشنبه 10 خرداد 1396 09:38 ق.ظ
با خدا قوت به کمک راهنمای محترم خانم الهه ورهجوهای فعال لژیون
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.


درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات