همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 

دوشنبه 96/6/13لژیون هسفران عشق بااستادی خانم الهه و دبیری خانم فتانه

دستور جلسه وادی چهاردهم و سی دی باز سازی

خانم الهه:خداوند بزرگ را بسیار شاکرم که اجازه داد بار دیگر باهم باشیم من حالم خوب است انشاله شما هم حالتان خوب باشد و همه در صحت و سلامتی باشید

من پارسال از دکترام دفاع کردم و خیلی اتفاقات برایم افتاد و اذیت شدم و مطابق وادی چهاردهم که باید خودمان را دوست داشته باشیم رفتم و برای خودم یک دستبند خریدم واز روزی که برای خودم برای خودم جایزه خریدم خیلی خوشحالم اقای مهندس می فرمایند: وقتی عصبانی هستید بروید و برای خودتان جایزه بخرید و من خودم هر موقع حرص خورده باشم یا عصبانی شده باشم برای خودم بستنی میخرم ولی چون این چند وقت خیلی زیاد حرص خورده بودم رفتم و برای خودم جایزه گران قیمت خریدم و میخاهم به شما بگویم باید پول هایتان را پس انداز کنید و برای خودتان طلای دست دوم بخرید که مزد ساخت ان کم شود در قدیم زنان برای خودشان طلا میخریدنند و بعد که محتاج میشدند می فروختند پس مادران باید به فکر باشند و طلا بخرند که در اینده بتوانند برای فرزندانشان خرج کنند من نمی گویم یک دفعه پول زیادی بدهید کم کم طلا بخرید و برای روز مبادا پس انداز کنید چون زندگی خیلی سر بالای دارد .

لطفا تیتر وادی چهاردهم را بخوانید

انچه باور است محبت است و انچه نیست ظروف تهی ست

وخانم ثریا پیام وادی چهاردهم را از حفظ خواندند

بسم الله الرحمن الرحیم

عشق محبت انچه باور است محبت است

و انچه نیست ظروف تهی است

من که می گویم کلام خود نیست

بلکه فردیست در جمع بیکران هستی

که باورش کار هر کس نیست

مگر معنای ان بداند که ان چیست

ارابه ها را در بیکران به حرکت در اورید

که نگهبانان ماورابه انچه در زمین می گذرد نیازمندند

بشکافید انچه شکافتنی نیست

در دل سنگ بروید و ترکیب ها را جدا نمایید.

خانم الهه:

هر موقع که پیام خوانده میشود چه از کتاب 60 درجه و چه از کتاب عشق باید سکوت را رعایت کنید. 

.

من چند روز پیش جایی مهمانی بودم و به من گفتند شما روژ لب طبیعی نمی خواهید و برای خودم خریدم خیلی چیز ها طبیعی هست و تا میتوانید شما هم از مواد طبیعی استفاده کنید

مخصوصا مواد خوراکی سعی کنید از ماست و دوغ و ارده و بقیه مواد خوراکی طبیعی استفاده کنید که به بدنتان اسیب نرسد

اقای مهندس می فرمایند : اگر می خواهید زود ثمر بدهد بروید و صیفی جات بکارید اگر می خواهید شش ماهه ثمر بدهد بروید گوجه و خیار هندوانه بکارید و اگر می خواهید ده ساله جواب بدهد درخت بکارید ومن خودم چند سال پیش درخت نارنگی کاشتم و امسال خیلی نارنگی داده است ولی چند سال طول کشید که به بار بشیند چهر ساله بود که خریدم حالا چهار سال طول کشیده که میوه داده است ولی اگر می خواهید انسان تربیت کنید صد سال زمان می برد و در کنگره ما تربیت انسان انجام میدهیم اقای مهندس می فرمایند من اگر بخواهم برای شما تا پانصد سال هم صحبت بکنم اطلاعات دارم و از اطلاعات من کم نمی شود و اگر کسی می اید به کنگره و اموزش میبیند برای ما ارزشمند است چون اقای مهندس در طی چندین سال طول کشیده که اطلاعات جمع کند و در اختیار ما گذاشته است و بنا براین سلامتی این افراد برای ما مهم است و چند سال طول کشیده تا کسی مثل اقای حکیمی ویا اقای کامران شریفیان ویا خانم مرجان بشوند شما هم در اینده همین جایگاه را تجربه می کنید برای همین می گوییم اول باید خودتان را دوست داشته باشید و سلامتی خودتان مهم است

انچه باور است یعنی چه؟ یعنی اعتقاد و ایمان دارد مثلا من باور دارم که این دو شخص پدر و مادر من هستند من فیلمی میدیدم که پدری دخترش را رها کرده بود و پس از 7 یا 8 سال که او را پیدا کرد او شده بود بیست ساله او پس از چند سال که به دخترش گفت پدر تو هستم دختر حالش خراب شد چون ان حس و باور به هم خورد پس به هر چیزی که ایمان و اعتقاد دارید باور هم دارید و هر چه که باور و اعتماد است محبت است انچه باور است محبت است و انچه نیست ظروف تهی است یعنی ادمهایی که این باور را ندارند انها نمی توانند عشق بورزند انها ظروف خالی هستند مثل این است که شما من را مهمانی کنید و بروید و ظرف طلا بخرید و به من بگویید این ظرف طلا است و میلیاردها تومان پولش را دادم ولی داخل ان هیچ غذایی نباشد ان ظرف به هیچ دردی نم خورد چون ظرف تهی است بعد میگوید من که میگویم کلام خود نیست یعنی کسی که میگوید محبت است و تنها پیوند محبت ما را به هم متصل نگه میدارد کلام من نیست بلکه فردیست در بی کران هستی که باور ان وجود کار هر شخصی نیست حالا یکی میگوید ان شخص وجود خداوند است یکی میگوید ان وجود لایتناهی است یکی میگوید نیروها هستند و اصلا مهم نیست که اسم ان چه هست مهم این است که وجود دارد و ان وجود خودش سر شار از محبت است و بر مبنای محبت کانات را پایه ریزی و استوار کرده است بلکه فردیست دربی کران هستی که باورش کار هر کس نیست مگر معنای ان بداند که ان چیست یعنی هر کسی نمی تواند معنی محبت را لمس کند البته بعضی از انسانها مثل شماها که اجازه دارید بیایید کنگره این کلمات و این جا را درک می کنید و متوجه میشوید چون ما قبل از این که به کنگره بیاییم معنی محبت را درک نمی کردیم و اگر هم محبتی میکردیم با منت بود محبت سه تا شرط دارد یکی با اگاهی باشد و ذره ذره باشد و بلا عوض باشد ارابه ها را در بی کران به حرکت در اورید یعنی شروع کنید به حرکت و این حرکت حرکتی است از ظلمت به نور از نادانی به دانایی از حقارت به سر افرازی از کفر به ایمان و در نهایت از نفرت به طرف عشق پس داریم ارابه ها را به طرف عشق در بی کران به حرکت در می اوریم و برایمان مهم نباشد که حالا من به این فرد محبت میکنم این محبت من کجا میرود .

ما بی کران مادی و بی کران معنوی داریم بی کران مادی یعنی این دنیا را هر چه قدر که نگاه کنید بزرگ و بی کران است شما کهکشان راه شیری را به ان توجه کنید یا کره زمین را خورشید یک میلیون برابر بزرگتر از زمین است حالا در کهکشان راه شیری میلیاردهامیلیارد ستاره مثل خورشید هست و به جایی میرسد که شما درکش نمیکنید مثلا میگویند در بی کران کهکشانی را کشف کرده اند که با ما چهار میلیارد سال نوری فاصله دارد یعنی یک نوری چهار میلیارد سال پیش به ما خورده الان نورش رسیده و ما فهمیدیم که یک همچین کهکشانی وجود دارد یعنی اگر من بخواهم به سمت کهکشان حرکت کنم اگر سوار وسیله ای بشوم که با سرعت نور حرکت کند چهار میلیارد سال دیگر میرسم سرعت نور در هر ثانیه 300 هزار کیلومتر است تازه ممکن است یک کهکشان دیگری هم باشد که 40 میلیارد سال دیگر طول بکشد که به ان برسیم و هنوز نورش به ما نرسیده باشد اقای مهندس می فرمایند کره زمین مثل این است که به کویر لوت بروید و یک دانه از ماسه های ان را پیدا کنید این میشود اندازه زمین به کل هستی و ممکن است کوچکتر هم باشد در بی کران مادی من هر چهکه درست کنم حالا در هر حلقه ای از افرینش که باشد این طور نیست که از بین برود مثلا کتابی بنویسم یا انسانی را تربیت کنم

بی کران معنوی یعنی نه تنها در این بعد می ماند بلکه در بعد و جهان های دیگر و در جاهای دیگر که ما نمیتوانیم ببینیم و در جهان ماورا هم میتوانند استفاده کنند مثلا کتابی بنویسم مثل کتاب 60 درجه که کسانی که در حلقه های ماورا هستند بتوانند از ان استفاده کنند و دقیقا عقاب در کتاب می گوید ما نمونه ای از این کتاب را در ارشیو نگه داشتیم برای کسانی که به این سمت می ایند نخواهند این سفر را تکرار کنند پس یک بی کران هست که از چشم ما غایب است و ما نمی توانیم ببینیم چرا که نگهبانان ماورا یعنی افرادی که در ماورا نگهبان هستند به انچه در زمین میگذرد نیازمندند چرا نیازمندند برای این که مثلا اگر شما بیماری اعتیاد دارید و قرار است درمان شویدباید در بی کران مادی درمان شوید وقتی که درمان شدید نتیجه ان میرود در بی کران معنوی بشکافید انچه شکافتنی نیست یعنی چه ؟ شما بعضی ها را دیده اید که قلبشان مثل سنگ خارا است و این سنگ را می گویند قابل شکافتن نیست ولی تو میتوانی با کلام خود و محبت کردن در دل او نفوذ کنی مثال شیر اب که با ان نرمی روی سنگ میچکد و پس از مدتی سنگ را سوراخ میکند و ممکن است سال اول هیچ اتفاقی نیفتد ولی بعد از گذشت چند سال سنگ سوراخ میشود پس تمام قلب هایی که سنگ هستند هم قابل شکافتن هستند و ما نمتوانیم در مورد کسی قضاوت کنیم و بگوییم این قلبش از سنگ است بشکافید ودر دل سنگ بروید یعنی به قلب انهایی که از سنگ هست نفوذ کنید با چه با محبت کردن و محبت بلا عوض و ذره ذره و در اگاهی باشد.

خانم فاطمه سوال کردند یعنی ما این علمی که در هر مرحله ای از تکامل یاد میگیریم بعد از جهان ماده میرود به جهان معنوی و دو مرتبه که می خواهد به تکامل برسد این علم همراهش بر می گردد به جهان ماده ؟

خانم الهه :این دائما در حال رفت و برگشت است و متوقف نمیشود و علم منتقل میشود .

پروین:من قبل از این که به کنگره بیایم فردی بودم بسیار متاثر مثلا اگر کسی به من میگفت که پیر شده ای ماهها غصه میخوردم یادش بخیر خانم مرجان به ما میگفت باید خودتان به خودتان احترام بگذارید واین صحبت خانم مرجان بسیار روی من تاثیر گذاشت و من تغییر کردم حالا هر روز صبح که از خواب بیدار میشوم جلوی ایینه میروم وبه خودم سلام میکنم و میگویم چه قدر جوان شده ای چه قدر خوشگل شده ای و اگر انسان خودش را دوست نداشته باشد نمیتواند فرد دیگری را دوست داشته باشد وباید یاد بگیریم برای خودمان کادو بخریم.

سمیه:من با عشق توانستم خودم را بشکافم و به درون خودم بروم ودیدم قبلا نمی توانستم ابرازمحبت کنم ولی حالا متوجه شدم بیان کردن محبت و ابراز محبت نمودن راحت است خداروشکر میکنم که به کنگره می ایم ونقطه تحملم بالا رفته است مدتی بود که با دوتن از پزشکان مشکل داشتم ولی امروز انها نزد من امدند و گفتند صبر شما قابل ستودن است و امروز که خوشحال هستم برای همین است و من تواتنستم ارامشی را که کسب کرده بودم به انها منتقل کنم.

مریم:من هم در کنگره یاد گرفتم که عشق و محبت را در خانواده ابراز کنم قبلا بیشتر به مسافرم و بچه ها محبت میکردم ولی بلا عوض نبود و از انها انتظار داشتم که همیشسه از من تشکر کنن ولی حالا دیگر انتظار ندارم وخوشحالم که به کنگره می ایم و اموزش میگرم ویاد گرفتم برای تولد خودم و یا روز همسفر کادو بخرم.

ثریا ش:من قبلا ادم بسیار اعصبی بودم ولی حدوده 7 ویا8 ماهی هست که سرکار میروم وهمین باعث شده که بیشتر ارامش بگیرم وبه دیگران عشق و محبت بکنم حتی بعضی ها به من میگویند که وقتی شمارا میبینیم خیلی انرژی کسب میکنیم و ارامش میگیریم و خوشحال هستم که این حس را دارم و از خداوند تشکر میکنم و به نظر من همه ی ما مشکلات مختلفی داریم و اگر بگوییم مشلاتمان را باهم عوض کنیم شاید کسی حاضر نشود و باید همیشه روی لبانمان لبخند باشد و به همه ی انسان ها عشق و محبت کنیم جتی کسانی که قلبشان از سنگ هست ومطمئن باشیم اگر قلب انها به خواب رفته روزی از خواب بیدار میشود وانشاالله که بتوانیم هرروز بیشتر به طرفه ارزش ها حرکت کنیم و ارامش بگیریم و قدرصندلی خودمان را بدانیم.

ثریا:من هم قبل از اینکه به کنگره بیایم همیشه به کسانی که محبت میکردم انتظار داشتم که انها هم به من محبت بکنند حتی بعضی وقت ها انها را غرق در محبت میکردم ولی از وقتی که اموزش گرفتم متوجه شدم با این کار به بدن خودم ضرر می رسانم ولی حالا محبتم بلا عوض است چند وقت بود که دوست داشتم فردی را به کنگره بیاورم و امروز موفق شدم و این به خاطر ایمان و عشق به کنگره است و از شما التماس دعا دارم .

افسون:من قبلا عاشق مسافرم بودم وخیلی دوستشان داشتم ولی اعتیاد باعث شده بود که مشکلات ما زیاد شود و فراموش کنیم که همدیگر رادوست داریم ولی از وقتی که به کنگره امده ام ممخصوصا وادی اول راگوش کردم خیلی لذت بردم و من فکر میکنم اگر ما وادی اول را خوب متوجه شویم به چیز هایی اضافه فکر نمیکنیم و به نظرمن وقتی که باز نشسته شوم به وادی چهادهم میرسم.

خانم الهه:بچه ها درموقع ی مشارکت نباید کسی را تهدید منید مثلا بگویید بیایید دیگر دروغ نگوییم ممکن است کسی بگویید من میخواهم دروغ بگوییم و به شما ربطی ندارد من هم که راهنمایی شما هستم هیچ موقع نمگوییم ولی اگر بگوییم مثلا بچه ها بیایید از امروز اینکار رابکنیم و یا نکنیم اشکالی ندارد و اگر بگوییم جنبه ی شعاری دارد و به قول اقای مهندس که میگویید اگر چریدی پس دنبه ات کو یعنی اگر بره رفته در صحرا چریده نتیجه اش کو یعنی اگر خودت تشخیص دهی که حالت خوب است این دیگر وسلام و نامه تمام.ومطلب دیگر که درذهنم هست این است که شما به کنگره می ایید نباید کلاس هایی مثل کلاس عرفان یا جاهایی دیگر بروید اگر انجا میروید به کنگره نیایید وشما متوجه نمیشوید من این را متوجه میشم و یک اتفاق هایی می افتد که دیگر نمیتوانید جمع و جورش کنید فکر میکنید در انجا و در کنگره مثلا میگویند محبت بکنید ولی اینگونه نیست من خودم در زمان بچگی از یکی عرفا خوشم می امد ومرتبا به دایی خودم پول میدادم که برایم نوارکاست بخرد و من گوش کنم ولی از وقتی که به کنگره امدم دیگر انهاراگوش نمیدهم چون متوجه شدم که صحبت های انها خیلی با جهانبینی ما فاصله دارد و اگر علم ناب میخواهید بیایید کنگره و شما باید دقت کنید انشاالله در اینده راهنما میشوید وممکن است رهجویی شما بگوید من به کلاس های عرفانی میروم یا یوگا یا مدیتیشن و درانجا هم عینه حرف هایی شما را میزنند باید به او بگوییم یا به انجا برو ویا به کنگره بیا واین عینه صحبت هایی اقای مهندس است چون وقتی که به کلاس هایی دیگر میروید اموزش ها فرق میکند و بعدا تضادش را نشان میدهد و حال خودتان خراب میشود.

فاطمه:اگر ما بخواهیم الگویی را برای عشق و محبت قرار بدهیم خود اقای مهندس الگوهستند روزی که ما برای رهایی مان به تهران رفته بودیم در ان موقع چون مشکلات من زیاد بود متوجه خیلی از رفتارها و حس ها نمی شدم ولی وقتی که در اتاق اقای مهندس بودیم و او خانم الهه عزیز را دیدند به ایشان گفتند بیا کنار من و بامن عکس بگیر و خانم الهه در این دو ساعت گریه می کردنند و بعد که اقای مهندس تشریف اوردند تا گل های رهای ها را بدهند نگاهی محبت امیز به همه کردند و برای من جای تعجب داشت و متوجه شدم که این نگاه با نگاه های دیگر فرق دارد بعد که برگشتیم از چند نفر پرسیدم که چگونه میشود این گونه به همه نگاه کرد وهمه به من گفتند فقط با تزکیه و پالایش وقتی که به این مرحله رسیدی همه تو را همان جور دوست دارند

مریم:دو هفته قبل که ما خدمتگزار بودیم من مسافرت بودم و دائما خودم را سر زنش میکردم که چرا من نبودم تا خدمت کنم امروز خوشبختانه وقتی وارد کنگره شدم دیدم کسی هنوز نیامده و به من خدمت دادند و این باعث شد که من اعتقاد و ایمانم نسبت به کنگره بیشتر شود

شهرزاد:من قبلا به اطرافیانم بیش از حد و اندازه محبت می کردم ولی بلا عوض نبود و دوست داشتم که به من برگرددولی الان یاد گرفتم که به جا و ذره ذره به دیگران محبت کنم و اطرافی

انم را غرق در محبت نکنم که باعث تخریب در انها بشود و برداست من از این وادی این است که تا وقتی که بخشش صورت نگیرد من نمی توانم محبت کنم و تا وقتی که از مسافرم و بقیه کینه به دل دارم وانها را نبخشیدم نمی توانم به انها محبت کنم پس اگر در من بخشش صورت گرفت من می توانم محبت بلا عوض داشته باشم و خیلی از موضوعات و مسائل در زندگی هست که باید رهایشان کنیم و فقط رها کردن در مسئله اعتیاد نیست مثلا در قبال این که همسر یا مادر هستم باید وظیفه خود را به نحو احسنت انجام بدهم تا ان محبت واقعی صورت بگیرد

خانم ها منصوره و مریم و فاطمه و سمیه در مورد سی دی باز سازی مشارکت کردند

در این سی دی جناب اقای مهندس در مورد مثلث جهان بینی صحبت میکنند او می فرمایند همه انسان ها باید این سه ضلع مثلث را در زندگی خود به کار بگیرند و اگر این سع ضلع را به کار بگیرند زندگی خوب و ارامی دارند واگر نه زندگی انها نا متعادل است و نا به سامانی دارند و بیشتر انسان ها تفکر نمی کنند و جهان بینی نباید اطلاعات غلط و پوچ باشد مثلا روش های درمان اعتیاد که در ماهواره تبلیغ میکنند پس هر چه را که میشنوید به صحت ان پی ببرید و مواظب باشید که در تله نیفتید چون انسانها زود گول میخورند او می فرمایند هر انسانی در هر مقطع از زندگی خود باید دو کار انجام بدهد یکی کارهای عقب مانده و دوم بنای کهنه خود را از نو بسازند اکثر انسانها کارهای نیمه تمام دارند که این کارها شامل سه قسمت میشود یکی کارهایی که در گذشته است و یکی در حال و یکی در اینده مثلا ساعت دیواری شما باطری میخاهد و شما همت نمیکنید که در مغازه بروید و باطری بخریید و یا چار پایه را بیاورید و باطری را عوض کنید و هر روز موکول میکنید به روزبعد یا میخواهید لیسانس بگیرید یا امتحان خیاطی یا امتحان رانندگی بدهید ولی انجام نمدهید و مدام ذهنتان در گیر است من فکر میکنم همه انسانها افکار افیونی دارند فقط افراد معتاد نیستند که افکار انها افیونی است و انسان معتاد برای این که به یک سر خوشی برسد مواد مصرف میکند ولی بعد از یک مدت برای این که درد احساس نکند مواد مصرف میکند که به حالت طبیعی برسد و بنای کهنه همان شهر وجودی است که باید ان را نو سازی کنید حالا ممکن است در اثر مصرف مواد یا در اثر افکار مخرب یا در اثر استرس یا غصه خوردن این بنا کهنه شده باشد پس باید این شهر را باز سازی کنید اقای مهندس در اینجا می فرمایند من اگر خودم را با 20 سال پیش مقایسه بکنم خیلی فرق کردم و حتی حاضر نیستم کسی عکس های قبلا مرا ببیند من در گذشته بیماری های زیادی داشتم و خون بدنم این قدر سفت و سیاه بود که اصلا به رنگ قرمز نبود من 20 سال است که هر روز به استخر میروم و حالم خوب است ومن باید الگوی شما باشم شما نباید بگویید من دیگر سنم زیاد است واز من دیگر گذشته است و نمی توانم خودم را باز سازی کنم ایشان در مورد غذا خوردن صحبت میکند و می فرماید ما مشکل فقر غذایی داریم منظورم این نیست که غذا نداریم بخوریم بلد نیستیم چه غذایی درست کنیم و بخوریم باید از سبزی جات و حبوبات و ماهی استفاده کنید مثل قدیم ابگوشت درست کنید که انواع املاح رادارد ویا قرمه سبزی درست کنید وکسی که وارد کنگره میشود باید هدف داشته باشد و در زندکی هم باید هم هدف داشته و هم فعالیت افرادی که بدون هدف و کار هستند انها به رکود میرسند و بیمار میشوند حالا چه بیماری روحی چه بیماری جسمی } خداوند انسان را از خاک افرید بنابراین تمام عناصری که در خاک است در بدن ما وجود دارد پس باید از انواع مواد غذایی استفاده کنیم مثل فسفر که برای مغز ما خوب است و یا کلسیم که استخوان های ما احتیاج دارد .

استاد عزیز خانم الهه کتاب عشق را باز کردند واز روی صفحه 181 خواندند و توضیح دادند:

خوشا به حال انکس که می دهد و به دنبال باز پس گرفتن نیست ) بی دریغ همچون قدرت مطلق و منتظر نمی ماند بلکه ناظر است پس بسیار با ارزش است که می دهد و باز نمی ستاند مگر خطایی مشاهده شود )یعنی کسی که عشق و محبت میکند ولی چشمش به دنبال این که عشق به او برگردد نیست مثل قدرت مطلق واقعا خداوند عاشق است چگونه است که ما مرتب می گوییم فلانی به من سلام نکرد یا فلانی پشتش را به من کرد شما فقط ظاهر انهارا میبینید و از درون انها خبر ندارید پس در مورد انها قضاوت نکنید کسی که جواب سلام نمی دهد یا از نادانی او است یا متوجه نشده است و کسی که مثل قدرت مطلق عاشق است به دنبال پس گرفتن نیست بلکه او ناظر است و شاهد است و نمی گوید چرا به من بر نمی گردد و اگر خطایی ببیند محبت را یک درجه کم میکند .

شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند

پس وقتی که کافر میشوید و چشمانتان را به روی نعمتی که دارید ببندید باعث می شود که نعمت از دستتان برود

انگاه انچه که افریده شده ( انسان) به جا در حرکت باشد لحظه به لحظه قدم هایش را به گلستانی تبدیل میکند که با کوچکترین نسیم فضا پر از رایحه های گل از انواع و اقسام می گردد بهشت را تا جان در بدن دارد می بیند و با همه هستی به پرواز در می اید منتظر نمی ماند که کسی پیدا بشود و با الفاظ او را دلخوش بدارد چشمهایش در خواب هم می بیند و به سیر و سیاحت دیگر پدیده های حق الهی می شود .دیگر برای او ظلمت و تاریکی و سیاهی بی معنی می شود و هر لحظه به انچه مشاهده می نماید سجده می کند و شاکر افریننده عشق و محبت می شود .

اینها کلماتی هستند که در حال حاضر شاید بسیار خنده اور باشند .

عاشق و انچه در او هست تنها بزرگترین سرمایه ایست که اگر ببخشد زیاد و زیاد تر می شود و انگاه خواهید دید در ژرفای محبت غوطه ور بودن یعنی رسیدن به حق یعنی توحید

یعنی منتظر نمی ماند که مثلا شوهرش به او بگوید قربانت بروم و هدیه برایش بخرد خودش می رود و برای خودش هدیه میخرد

اقای امین در سی دی موانع محبت می فرمایند بزرگترین سرمایه هر انسانی محبتی است که در درون خودش دارد واز این محبت می تواند به بقیه انسانها بدهد و هر چه قدر به انسانها محبت می کند مانند چاه ابی است که هر چه قدر از ان اب بکشید زلال تر و شفاف تر می شود و مرتبا به دنبال کلاس های توحید و خداشناسی نگردیید اگر کسی می خواهد به توحید و یگانگی برسد باید به عشق یعنی وادی چهاردهم برسد .

اگر خواستی بنویسی محکم بنویس و بدان در درون خودت هر قدر که باشد می توانی باسخاوت بیشتری بر قلم فرمان برانی و چون قلمت از تو فرمان می گیرد مانند شمشیری برنده بر قلبهای تشنه وارد می شود و به جای دریدن سیراب می کند و از سیراب شدن انها جهانی به گلستان تبدیل می شود .

می گویند در زمان رسول الله یک یک نفر مرده بوده و امدند نزد حضرت محمد و گفتند ما مرده را خاکش کردیم و خشت روی ان گذاشتیم به انها گفت بروید و خشت هارا بر دارید انها گفتند او دیگر مرده است و اخرش تبدیل به خاک می شود او فرمودند هر کاری را که می خواهید انجام دهید درست انجام دهید و بروید خشت ها را درست و محکم بگذارید که خاک روی مرده نریزد و باید بر مبنای معرفت و عدالت و عمل سالم کارهایتان را انجام بدهید و عمل سالم انجام نمی گیرد مگر این که شما معرفت را یاد گرفته باشید و معرفت داشته باشید یعنی دانایی دارید واگر فکر و نیت شما سالم باشد این می شود عمل سالم مثلا من نیتم و عمل خودم سالم بوده و رفتم برای خودم طلا خریدم و نیت من تشویق کردن خودم بوده و اگر نیت خراب باشد ولی عمل سالم باشد باز این عمل سالم نیست وحس و عمل و حرکت هم باید سالم باشد تا به عمل سالم برسد و اگر کسی می خواهد حقیقی باشد واقعا درسی نیست که بروید و یاد بگیرید و من اگر ادم خوبی باشم این را خود به خود همه میفهمند مثل بوی گل که حقیقی است و همه حس می کنند و می گویند به به چه بوی خوبی .

من در روز پنج شنبه در مورد شرک و محبت صحبت کردم و در مورد ابراهیم خلیل الله یعنی دوست خدا من برای بچه ها کاملا توضیح دادم

و شعری از مولانا خواندم

نفس خود را قربان نما در راه او نی که خون جاری کنی در اب جوی

یعنی به جای این که حیوانات را قربانی کنی نفس خودتان را قربانی کنید و خواسته های نا معقول خودتان را قربانی کنید چون نفس انسان است که انسان را کارهای

بد وا میداردو نمی خواهد بروی و گاوی سر ببری

ندا:اگر عشق به خدا عمیق و حقیقی باشد نباید از کارهای دیگران ناراحت بشوم یعنی اگر کسی به من بدی می کند با یک صحبت کردن با خدا حالم خوب میشود ولی اگر حالم خوب نشود می گویم هنوز درست و عمیق عاشق خداوند نیستم و باید مشکلات را رحمت خداوند بدانم و شاید خدامی خواهد ببیند صبر و تحمل من چه قدر است

سی دی هفته آینده : سی دی نتیجه

نویسنده :همسفر طاهره





نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


دوشنبه 20 شهریور 1396 04:15 ب.ظ
خانم طاهره عزیزم خدا قوت ودست مریزاد بسیار عالی بود
چهارشنبه 15 شهریور 1396 11:20 ب.ظ
خانم طاهره عزیز خوش آمدید به جمع وبلاگ نویسان،خدا قوت!
چهارشنبه 15 شهریور 1396 08:11 ق.ظ
خانم الهه عزیز استاد بزرگوار خدا قوت
از مشارکت اعضا و صحبت های خانم الهه عزیز بسیار آموختم
مــوفّــق و مؤیّــــد بــاشیــــــد
سه شنبه 14 شهریور 1396 10:06 ب.ظ
خدا قوت به خانم الهه عزیز و همه همسفران عزیز.مثل همیشه عالی بود.از صحبتهای شما بسیار آموزش گرفتم.
سپاس از خانم طاهره عزیز بابت تهیه گزارش.
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.


درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات