دستور جلسه روز دوشنبه مورخ 23/11/96 لژیون همسفران عشق با استادی موقت خانم شهرزاد وبا دستور جلسه وادی ششم ودبیری خانم سمیه  آغاز به کار نمود.

همسفر شهرزاد:خدارا شکر امروز خیلی پر انرژی هستم.خانم الهه عزیز استاد جلسه هستند در شعبه امین گلی.

دستور جلسه وادی ششم:

حکم عقل را در قالب فرمانده ، کاملاً اجرا نمائیم

سی دی کفر

همسفران خانمها افسون ،مریم ،منصوره، ندا، زهرا، طاهره، ثریا درارتباط با سی دی کفر مشارکت داشتند.

"به نام قدرت مطلق"

ماه رمضان را به همه تبریک می‌گویم. امیدوارم حس های خوبی را تجربه کنیم. امسال هم که جناب مهندس روزهء درصدی را برای همه واجب اعلام کرد و همانطور که روش DST از دل ماه رمضان پدید آمد و خیلی درمان های دیگر هم در کنار آن پدیدار شد و شگفتی ساز شد، خود همین روزه و آداب آن می‌تواند در درمان خیلی از بیماری ها تاثیر داشته باشد. مسئله اینجا بوده که آنهایی که سلامت کامل دارند، روزه استاندارد می‌گیرند و در آن بحثی نیست. در مورد کسانی که بیمار هستند؛ عُلَما و شریعت هم می‌گویند که واجب نیست روزه بگیرند و ما در کنگره می گوئیم: که با هماهنگی پزشکش می‌تواند روزه درصدی را بگیرد و این را هم هیچکس روی آن بحث و ناراحتی ندارد و چه بسا که یکسری از ما بتوانیم با بالا بردن نقطه تحمّل خودمان، آن اعتماد به نفس را در خودمان پیدا کنیم و جسممان را تقویت کنیم و سال های آینده روزه کامل بگیریم و چه بسا یکسری از بیماری ها رو به بهبود برود و لذّت هم دارد و تجربه کرده ایم که وقتی کسی چند ساعتی را روزه می‌گیرد و بعد کنار بقیّه سرسفره می‌نشیند، احساس خوبی دارد. نکته ای که برای من جالب بود اینکه؛ در همه ادیان، روزه به شکلی وجود دارد. حالا کامل ترین آن در اسلام است که به نظر سخت تر از همه است. امّا تأثیر و سازندگی اش هم بیشتر است. اخیراً دانشمندان روی این موضوع تحقیقاتی کرده اند و می‌گویند: اگر این کار را انجام دهید، مثلاً این خواص را دارد ‌و این شاید نقطهء آغازی باشد برای کسانی که فکر می ‌کنند علم چیزی است که آنها می‌دانند و قابل رویت است. و خیلی ها که خود را روشنفکر می‌دانند و اصلاً قبول ندارند و شاید به دید تمسخر نگاه کنند به آداب روزه. ولی یواش یواش این دارد وارد علم می‌شود و شاید زمانی برسد که این دیدگاه کاملاً تغییر کند و این نقطه تفکّر ایجاد شود که چطور یکی از نسخه های کتاب آسمانی آمد و راهگشای بشریّت شد برای درمان خیلی از بیماری ها. شاید ما به یک معدنی از گنج نزدیک شده باشیم یا رسیده باشیم که یکی از نسخه هایش توانسته است خیلی از مسائل را حل کند. اگر ما بتوانیم مسائل دیگری را از درون این قضیه استخراج کنیم و روی آن با دید تفکّر نگاه کنیم، شاید خیلی از مسائل دیگر را هم بتوانیم حل کنیم. حالا این مسائل چه چیزهایی می‌تواند باشد؛ باید خواند و مطالعه کرد. در ماه رمضان یکی از کارهایی که در کنار روزه گرفتن انجام می‌شود، معمولاً خواندن کلام الله شریف هست. من خودم کلام الله را مطالعه می‌کنم و از چیزهایی هست که دوست دارم. خیلی بهتر است که علاوه بر متن عربی، روی معانی هم کار کنیم. یک ترجمه خوب پیدا کنید و روی مفاهیم آن دقّت کنید. ترجمه خوب ترجمه ای است که از خودش چیزی را اضافه نکرده باشد. مثل بعضی از مترجمان که طرف دوسه جمله می‌گوید، بعد می پرسی چه گفت؟ می‌گوید: گفت مرسی!! همه را حذف می‌کند و همان یک کلمه ای که خودش بلد است را می‌گوید. بعضی از مترجمان قرآن برعکس این قضیه اند. اگر روی معانی متمرکز شویم چیزهای خوبی را پیدا می‌کنیم. جالب اینجاست که خیلی از بحث های کنگره هم برگرفته از قرآن است. مثل سی دی یاران جناب مهندس و....

هر چقدر که انسان حس هایش خوب می‌شود، قدرت جذب مطالب در او بیشتر می شود.  در ابتدای قرآن هم می گوید: "ذلکَ الکِتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدی لِلمُتَّقین" این کتابی است که در آن هیچ ریبی نیست، برای هدایت پرهیزکاران. یعنی اگر کسی پرهیزکاربود؛ همان وادی پنجم واجرای فرامین،  برای او قابل استفاده می شود و مفاهیم برایش باز می شود.  من خودم بارها این را تجربه کردم وقتی در تاریکی ها هستی وحس هایت خوب نیست وقتی مطالب را می خواندم دیدم قدرت جذبم تغییر کرده است.  علّت اینکه می گویند ثواب خواندن قرآن در رمضان بیشتر است هم همین است چون بهره بیشتری می‌برد.  چون طبیعتاً در ماه رمضان به خاطر آداب روزه و پرهیز کردن خیلی از مسائل، حس های انسان پالایش می شود و یک سری از حس هایش قوی می شود. قدرت جذب و فهمیدن آیات در او بیشتر می‌شود بنابراین با مطالعه در ماه رمضان بهره بیشتری می برد تا در حالت عادی! اینها برای کسانی هست که استفاده می‌کنند. 

 در کنگره یک اتّفاق خیلی جالب افتاد و بعد از درمان آقای مهندس این معجزه دوّم بود. آقای مهندس سیگار خیلی می کشید حتّی بیشتر از زمان مصرف! جالب اینجاست که آن موقع در کنگره سیگار یک ارزش محسوب می شد و کسانی که سیگار نمی کشیدند طرد می شدند و در خدمت ها جایی نداشتند و علّتش این بود که می گفتند کسی که به درمان رسیده و سیستم ایکسش راه افتاده، نشانه اش این است که بتواند خوب سیگار بکشد. یعنی کسی که سه پاکت می‌کشید سیستمش خیلی خوب کار می کرد. چون آدم خمار سیگار نمی خواهد. واین از نظر خودمان عادی بود ولی از نظر بیرون زیاد جالب نبود. مثلاً در مسابقات وقتی بازی تمام می شد همه سیگار می کشیدند. این صحنهبرای خیلی ها عجیب بود.

این درمانی که با یک سختی هم همراه شد و آقای مهندس بیمارستان رفتند؛ باعث کشف متد DST برای سیگار شد. آن موقع راهی وجود نداشت خیلی ها با خود سیگار کم می کردند که جواب نمی داد. جالب اینجا بود که وقتی جناب آقای مهندس از بیمارستان به خانه آمد، بعد از یک ساعت گفتند: بروید آن سیگار من را بیاورید! ما هم تعجّب کردیم و گفتیم الان اگر بکشد چه می شود بعد متوجّه شدیم که منظور شان بسته آدامس بوده است. ولی هیچ وقت نگفتند آدامس من را بیاورید یعنی به نیکوتین خوراکی به چشم سیگار نگاه می کرد. این یک کلید مهم است برای کسانی سفر سیگار می کنند. من خودم این سفر را انجام دادم و سال ۹۴به رهایی رسیدم و این دیدگاه را ما یاد گرفته ایم که دیگر به شربت نگوئیم شربت. بگوئیم شربت OT یا اپیوم! و این دیدگاه در سیگار هم به وجود آمد و چهره کنگره از آن به بعد کاملاً عوض شده و شاید بتوان گفت که درمان DST با درمان نیکوتین تکمیل شد و پلی شد برای برقراری ارتباط با محقّقان خارجی که در مجله "کان سِلرِ" نتیجه تحقیقاتشان در مورد سیگار آمد و بعد آمدند و کنگره را شناختند. الان که نگاه می کنم مصرف سیگار در طول سفر تدریجی برای سفر اوّلی، اثر منفی دارد. چون وقتی پلّه را کم می کند مقداری از انرژی که باید صرف بازسازی سیستم شود، صرف مهار و خنثی کردن تخریب سیگار می شود. پس بعد از این اتّفاق کیفیت درمان هم جهش پیدا کرد. خوب حالا موضوعی که من باید در موردش صحبت بکنم؛

**

استاد گرامی خانم الهه :

ما در حالت عادی تحت الهام دو نیرو قرار داریم: نیروی بازدارنده و نیروی الهی یا همان فرمان عقل

اگر انسان به فرمان نیروی بازدارنده یا تاریکی عمل کند.یعنی در فرمان خداوند شریک قائل شده با این معنا که خداوند به انسان میگوید دروغ نگو اما نیروی بازدارنده میگوید دروغ بگو مشکلی ندارد، بدین ترتیب بر مبنای قانون عمل عکس العمل وقتی انسان در فرمان خداوند شریک قائل میشود؛بر فرمان اوبر نفس وجسمش شریک قائل میشوند.

مثلاً طرف میخواهد صبح زود بیدار شود ولی چون در فرماندهیش شریک دارد نمیتواند صبح زود بیدار شود چون شریکش فرمان اورا نقض میکند.پس وقتی کسی به فرمان نیروی بازدارنده یا شیطان عمل میکند یعنی دچار شرک شده است.

از طرف دیگر ما فرمان نیروی الهی یا فرمان عقل راهم داریم ولی ممکن است فرمان عقل را نادیده بگیریم.کسی که فرمان را درست ببیند ولی عمل نکند در واقع دچار کفر شده است. کفر در لغت به معنی پوشاندن است. یعنی چیزی وجود داشته باشد ولی ما روی آن پارچه ای قرار دهیم و آنرا بپوشانیم.کفر یعنی پوشانیدن خوبی ها. وقتی کسی خوبیهای همسر خودش را نبیند یعنی خوبی آنهارا پوشانیده است و دچار کفر شده است. بر مبنای قانون عمل عکس العمل وقتی کسی خوبیهای دیگران را نبیند دیگران هم خوبیهای او را نخواهند دید.

خداوند متعال را بسیار تا بسیارسپاسگزارم که اجازه داد با همدیگر باشیم.

فرارسیدن ماه مبارک رمضان را به همه عزیزان تبریک میگویم.انشاءالله طاعات همگی مبارک و مقبول باشد.

حال من خوب است انشاءالله حال همگی خوب باشد و در سلامت کامل باشید وروزه­هاتون گرفته باشید سالم وسرحال باشید و از برکات ماه مبارک رمضان استفاده کرده باشید.

همسفر خانم ثریا:خیلی خوشحالم که مسافرم بعد از 10 سال لحظه طعم خوش افطار وسحر ماه مبارک رمضان را با اینکه بیماری دیابت داشتند چشیدند و این آرامش را مدیون کنگره خانم الهه عزیز و شما دوستانم هست.

همسفر زهرا (1):خیلی خوشحالم وخدارا شاکر هستم که بعداز 8 سال با همسرم در این ماه مبارک سحر و افطار کنار همدیگر بودیم واین ماه مبارک رمضان از بهترین ماه ها، در این چندسال برای من است و امیدوارم این آرامش در زندگی همه دوستان به وجود بیاید از خانم الهه وآقای مهندس خیلی سپاسگذارم.

همسفر سمیه:من تا یک شب قبل از ماه مبارک رمضان تکلیف خودم را نمیدانستم .یک مدتی بود که همه چیز به هم ریخته بود نمیتوانستم نماز بخوانم و روزه بگیرم.خیلی نیروی بازدارنده بود.تا اینکه با خانم الهه عزیز تماس گرفتم وحال خودم را به ایشان گفتم ،و خانم الهه پیام دادند که سعی میکنم سحر بیدارتان کنم و این جرقه ای شد برای من وهمان لحظه تصمیم خودم را گرفتم واینقدر خوشحالم و خدا را شکر میکنم با اینکه این سه روز خوابم خوب نبوده وکارم زیاد بوده این روز ها به من خیلی خوش گذشته حتی به مسافرم و پسر 8 ساله ام و اینکه اگر من سحرها بیدار نمیشدم و مسافرم را بیدار نمیکردم نمیتوانستند روزه بگیرند از خانم الهه خیلی تشکر میکنم که همیشه آنجایی که موقع آن هست به سرا غمان می آیند.

همسفر فتانه: چند سالی بود که نماز نمیخواندم چه برسد به اینکه روزه هم بگیرم. تا هفته قبل که خانم الهه در مورد ماه مبارک رمضان صحبت میکردند. در راه به خودم میگفتم من راه چه به نماز چه برسد که روزه هم بگیرم . گذشت تاشبی که قرار بود ما فردا روزه بگیریم از خانم الهه پرسیدم که من نماز نمیخواندم و میخواهم نماز بخوانم چه کار کنم گفتند اشکالی ندارد که قبلاً نماز نمیخواندید از الان شروع کنید. واقعاً ته دلم قرص شد و گفتم من هم میتوانم نماز بخانم و سمت خدا بروم من روزه گرفتن را در سالهای سوم و چهارم دبستان چشیده بودم امسال بعد از چند سال سحر و افطار را درک کردم واز خانم الهه و آقا مهندس تشکر میکنم که باعث شدند ما به سمت خداوند بیایم.

همسفر زهرا(2):قبلاً مسافرم که مصرف میکردند روزه میگرفتند ولی به این صورت که از زمانی که سحری میخوردند میخوابیدند تا افطار و قبل افطار وسایلشان را آماده میکردندافطار که میکردند مصرفشان شروع میشد تا سحر و یا بیرون از خانه .و باهمدیگر نبودیم.اما امسال با اینکه بیماری دیابتشان کمی خوب شده بود توانستند روزه بگیرند و خیلی زیبا در کنار هم سحری میخوریم و افطار میکنیم.خداوند عمری با عزت به آقای مهندس و خانم الهه بدهد که این آرامش را به زندگی ما آوردند انشاءالله به همه سفر اولی ها این توفیق داده بشود.

همسفر مریم:من به دلایلی نمیتوانستم روزه بگیرم ولی آقای مهندس فرمودند درصدی روزه بگیریم و من توانستم این عمل را انجام بدهم و از خداوند خواستارم امسال بتوانم روزه کامل بگیرم.

استاد گرامی خانم الهه: چند پیام از اسیستنت محترم داشتند.

1-     در روزهای 2شنبه و 5شنبه اگر بچه می اورید کنار خودتان باشند.

2-     موقع پذیرایی راهنماها کمک میکنند.

3-     کمک به لژیونهای مالی(ماه مبارک رمضان) و زمین بکنید.

((آقای مهندس میفرمایند: همین قدر که اکسیژن برای ما مهم است دور هم بودن هم برای ما مفید است ))

*در جمع بودن نعمتی هست که خداوند به هرکسی نمی دهد*

آقای مهندس میفرمایند: شما اینقدر پول برای بچه ها خرج میکنید کلاسهای متعدد خانه بچه ها ،بهزیستی،مدرسه، دانشگاه،آخرش هم معتاد میشوند می آیند به کنگره ؛چرا پول و انرژیتان را صرف جای دیگر میکنید وآخرش می آیید کنگره از همان اول به کنگره کمک بکنید.

 استاد گرامی خانم الهه:

این سوال را از خودم بپرسم که در استحکام پایه های علمی ومالی کنگره چه کرده ایم؟

پس بر مبنای این دستور جلسه وضعیت این هست که یک ساختمان که میخواهند محکم کنند از سیمان استفاده میکنند و وقتی میخواهمند این سیمان را محکم کنند هر روز صبح وعصر به آن آب میدهند تا استحکام پیداکند.

حال ما میخواهیم بدانیم آبی که به سیمان کنگره میدهیم چیست؟

رهایی ها یعنی یک میخی میزنیم ومستحکم تر میکنیم .میتوانیم مقاله بنویسیم در سایت انگلیسی کمک بکنیم،وبلاگ بنویسیم کار وبلاگ نویسی سخت است ولی مطالب را خیلی خلاصه نکنیم تا مطلب درست تفهیم بشود.اگر دبیر بشویم با باید زودتر داخل کنگره باشیم. اگر رهجو شدیم نباید هینطور پشت سرهم سه جلسه غیبت داشته باشیم .رهجو به راهنما نمیتواند پیام بدهد که من نمیآییم باید اجازه بگیرد که فلان مشکل برایم پیش آمده اجازه میدهید که من امروز نیایم.رهجو باید قدر این جایگاه را بداند. من اگر رهجو هستم شالم باید سفید یک دست باشد.نه شالی سفید با توپهای مشگی.

((آقای مهندس میفرمایند:وقتی شال سفید یکدست سرتان میکنید شما متوجه نیستیددر صور پنهان شما چه اتفاقی می افتد ولی من که استادتان هستم و نگاهتان میکنم میدانم چه اتفاقی می افتد.وقتی میگویند.یک طرف همدیگر را بغل کنید چند بار دست ندهید و بوس نکنید یک طرف وآنهم طرف راست.

*اگر قرار است کاری انجام بدهیم تمام انجام بدهیم.*

اگر من همسفر مسافرم هستم به تمام همسفر باشم نه اینکه اسمم همسفر باشد .غر بزنم. بند پای مسافر باشم و غل زنجیر باشم .اگر باشم هیچ خدمتی به هیچ کس نتوانسته ام بکنم.

در برابر مسافرم سکوت کنم اگر حالش بداست. وضعیت اقتصادی خراب است. خیلی کارها به سختی انجام میشود.

اگر من همسفری خوبی باشم اگر مسافرم آمد چیزی به من گفت نترسد.

مثال:میپرسیم دیشب کجا بودی. میگوید ماشین خراب شده بود ما خنده تمسخر بکنیم و بگوئیم خودتی . ماباید بگوئیم شما که سرما نخوردید، اذیت نشده باشید.

ما اگر قرار باشد در این ماه صفات خداوند را کسب کنیم باید عیب های همدیگر را بپوشانیم نباید عیب های مسافرمان را به راهنمایش بگوییم.یک خانمی شکایت مسافرش را به راهنمای آاقا کرده بودند.آن راهنما میگفتند حس من نسبت به مسافر خراب شده تا این حس بخواهد عوض شود مدتها طول میکشد.

بچه هادر کنگره زود نقش میگیرند.

یک بزرگی میگفت شخصی پرده کعبه را گرفته و میگفت کعبه تو خیلی عزیزی ولی آبروی انسان از تو عزیزتر است .

حتماً سی دی بنویسید از روی سایت نگیرد در صورتی میتوانید که در آن هفته مشکلی داشته باشید و مجبور شده اید. در شرایط عادی جایز نیست.

همسفر خانم الهه:زمانی که خانم الهه گفتند با راهنمای مسافر حرف نزنیم این آموزش خوبی برای من بود که با راهنمای مسافرم صحبت نکنم و فقط سلام کنم خوشحالم که این اموزش را گرفته ام.

استاد گرامی خانم الهه:این برای تمام آقایان کنگره است یعنی هیچ صحبتی نکنیم. من خودم هم این کار را انجام نمیدهم شاید در این چندسال 4الی 5 بار بود باشد.

اگر میخواهید بچه های لژیونتان سر سنگین عاشقانه بیایند بروند این همه اش بستگی به من دارد که قرار است در آینده کمک رانما بشوم.

همسفر ابوالفضل:آنچه باور است محبت است و انچه نیست ظروف تهی است.من که میگویم کلام خودم نیست؛بلکه فردست در جمع بیکران هستی که باورش کار هرکس نیست؛مگر معنای آن، بداند که آن چیست. ارابه هارا در بیکران به حرکت درآورید که نگهبانان ماوراء به آنچه در زمین میگذرد ، نیازمندند.بشکافید آنچه شکافتنی نیست،در دل سنگ بروید و تر کیب ها راا جدا نمایید.

انتخابات دبیری.مسئول انتشارات و مسئول پذیرایی انجام شد.

خانم ندا :دبیر

خانم منصوره :مسئول انتشارات

خانم طاهره :مسئول پذیرایی

لژیون همسفران عشق شدند.

داری ونداری ما از دیده بان ها هست.یعنی سیستم کنگره هرمی نیست که یک نفر در رأس این هرم و بقیه مقامات پایین را داشته باشند.

در کنگره سیستم درختی است یعنی یک نفر میشود ریشه که آقای مهندس دژاکام که بنیان کنگره هستند نه بنیانگذار.

ریشه این درخت آقای مهندس تنه این درخت دیده بان ها هستند.چیزی که درخت را در برابر طوفانها وسرما نگه میدارد ریشه درخت است. وقتی ریشه درخت ازبین برود ساقه وتنه می افتد.وقتی میبینید کنگره اینقدر محکم است یعنی ریشه محکم است. وقتی ریشه محکم باشد تنه هم محکم میشود.

« خانم آنی میگویند من وفرزندانم وقف کنگره هستیم»مال وقفی یعنی همیشه در اختیار کنگره باشدو کنگره همیشه در رأس باشد.

سلام به گرمی دلهای که همیشه با عشق ومحبت می تپد امروز در 30/10/95 دست به قلم شدم و برای بار اول دل نوشته خود را با عشق فراوان به کنگره 60 تقدیم مینمایم.

چند سالی از زندگیمان می گذشت که متوجه شدم همسرم دچار اعتیاد هست.تنها کاری که برای همسرم توانستم انجام بدهم این بود که هرگز ایشان را ترک نکنم حتی فکرش را هم نکنم به خاطر دوست داشتن و محبت به همسرم حتی یک لحظه هم به جدایی فکر نکردم .زندگی وخانواده ام را خیلی دوست داشتم خداوند را شاکر هستم که در پی این چند سال صبر زیادی به من عطا کرده بود.وهمیشه امیدوار بودم در یک راه درست و منطقی قرار میگیریم. در پی این چند سال همسرم برای خلاص شدن از درد اعتیاد چند بار سعی کرد ولی موفق نشدند.آخرین ترک شان این بود که وارد کلاسهای NA شدند ولی در این کلاس هم فقط 6 ماه موفق بود چون ترکهای قبلی 3 یا 4 ماه بود من خیلی خوشحال شدم و گفتم حتماً در این کلاس موفق میشود ولی پس از 6ماه دوباره شروع به مصرف مواد خود کرد پس از مدتی تا این که پیام گنگره به ما رسید وارد کنگره شدیم و خداوند را شاکر هستم که در طی 11 ماه و25 روز توانستیم از دام اعتیاد رها  و وارد سفر دوم بشویم .و باز هم خدارا شاکر هستم که امیدم را نامید نکرد و کنگره را بر سر راه من قرار داد تا بتوانیم در این راه موفق شویم از بنیان کنگره 60جناب آقای مهندس دژاکام کمال تشکر را دارم.

تقدیم با احترام همسفر ثریا

برگرفته از وبلاگ کمک راهنماجناب آقای جواد اعتماد مقدم

زمانی که مجرای چاکراه ها بسته شود و یا از حالت تعادل خارج شوند،سرکوب کردن هر نوع احساسات و عواطف و شوک عصبی و هر نوع ناراحتی و لطمه روحی باعث میشود چاکراه ها، یعنی مراکز انرژی حیاتی از حالت تعادل خارج شوند.غم، غصه،عصبانیت، حسادت،خودخوری و رنجش، صدمه شدیدی به چاکراهه ها می زند و آنها بسته میشوند.برای برقراری تعادل مجدد باید فوراً هر نوع احساس ناخوشایند خود را شناسایی و هر نوع انرژی منفی را رها کنید تا چاکراه ها بتوانند دوباره متعادل شوند.

گزارش عملکرد لژیون در روز سه شنبه 2/6/95

استاد در جلسه در مورد چاکراه های هفت گانه مراکز انرژی که در ستون فقرات و کالبد قرار دارند صحبت کردند

ابتدا استاد فرمودند :

بدن ما شامل انرزی های مثبت و منفی است .سمت راست بدن حاوی انرژی مثبت و سمت چپ بدن حاوی انرژی منفی است .این انرزی ها بر مسیر چرخشی چاکراه ها نیز تاثیر می گذارند .

در ادامه استاد فرمودند :

زمانی که مجرای چاکراه ها بسته شود و یا از حالت تعادل خارج شوند،سرکوب کردن هر نوع احساسات و عواطف و شوک عصبی و هر نوع ناراحتی و لطمه روحی باعث میشود چاکراه ها، یعنی مراکز انرژی حیاتی از حالت تعادل خارج شوند.غم، غصه،عصبانیت، حسادت،خودخوری و رنجش، صدمه شدیدی به چاکراهه ها می زند و آنها بسته میشوند.برای برقراری تعادل مجدد باید فوراً هر نوع احساس ناخوشایند خود را شناسایی و هر نوع انرژی منفی را رها کنید تا چاکراه ها بتوانند دوباره متعادل شوند.

1) چاکراه تحتانی :  

 به چاکراه ریشه و اصلی  معروف است این چاکراه  رابطه محکم با عمل خوب انسانها دارد این چاکراه انرژی  حیات را تشکیل میدهد و فرد را سفت و محکم روی زمین قرار می دهد و باعث  کسب انرژی از کائنات می شود این چاکراه بر حس بویایی و قسمت های محکم بدن مثل دندان ها ، ناخن ها، استخوان ها نظارت دارد.

پرکاری چاکراه تحتانی یا ریشه باعث میشود که فرد سلطه جو .خود محور و مادی گرا  شود.

 کم کاری  این قسمت باعث احساس اضطراب  نا امنی و عصبی بودن فرد میشود.

 حال چه  کنیم که این چاکراه به خوبی عمل  کند  هر نوع دلخوری  بین شما و خانواده تان وجود دارد از خود دور کنید. شک وتردید نداشته باشید و مادی گرایی را از خود دور کنید تا شادی قابل وصفی پیدا کنید.

2)چاکراه خاجی یا معده :

این قسمت نشان دهنده خلاقیت و توازن احساسی فرد میباشد  اگر این چاکراه  سالم باشد  فردی خوشبین  و خوش معاشرت با دیگران میشوید اگر این چاکراه مشکلی  داشته باشد و پرکار باشد  فرد دچار احساسات زیادی میشود و خیلی سریع عاشق و شفیق  فردی دیگر  میشود.  کم کاری  این  قسمت باعث منزوی بودن وبی تفاوتی  فرد نسبت  به اطرافیان و جامعه خود میشود  و شخص نا امید می شود . حال  چه کنیم که چاکراه  به خوبی عمل کند  خوشبین و امیدوار  باشیم وبه دیگران خالصانه خدمت  کنید .

3)چاکراه خورشیدی:

 این چاکراه به عزت و نفس  ودرک و فهم  شخص مربوط  می شود  و ایجاد خلاقیت میکند  سالم بودن این قسمت  باعث می شود فرد اعتماد به نفس پیدا کند و پرکاری این قسمت باعث خشم و فرد حالت تهاجمی به خود میگیرد  زیاد با دوستانتان سر سازگاری  ندارید .

 کم کاری این قسمت  باعث منفی گرایی  می شود  حال چه  کنیم  که این چاکراه  به خوبی عمل کند. مشکلات  که با فرزند و همسر  خود پیدا  میکنید را زیاد  بزرگ  نکنید  به قول معروف نصیحت بکنید ولی گیر ندهید و گذشته های  بد را یاد آوری  نکنید  سعی کنید  ببخشید و بگذرید.

4) چاکراه قلب:

این چاکراه به فرد ارتباط برقرار کردن و محبوب شدن را می آموزد. وقتی که این قسمت سالم باشد باعث می شود فرد با محبت و دلسوز باشد. و راحت تر ارتباط برقرار میکند. پرکاری این قسمت باعث می شود در عشق احساس مالکیت کند و از طرف مقابل خود طلبکار باشد وکم کاری این قسمت باعث شود فرد  عذاب وجدان داشته باشد و وحشت زده عمل کند. حال چه کنیم این چاکراه به خوبی عمل کند. سعی کنیم احساسات سرکوب شده خود را بروز ندهیم . خود و دیگران را ببخشیم از دیگران سوء استفاده نکنیم ودیگران را با مادیات نسنجیم.

5)چاکراه گلو:

این چاکراه نقش مهمی در انتقال افکار وحقایق دارد وسالم بودن آن باعث میشود که فرد ترسی از گفتن حقیقت نداشته باشدوبه راحتی عذر خواهی کند.

پرکاری این چاکراه باعث میشود که فرد گوش شنوا نداشته باشد و زیر بار حرف دیگران نرود.چون مدام درحال حرف زدن با خود وقضاوت کردن دیگران میباشدو حال اگر بخواهیم این چاکراه عملکرد خوبی داشته باشد.باید دروغ نگوئیم وقبل از سخن گفتن به ندای قلبتان گوش دهید.و با اعتماد به نفس وشفاف حرف بزنید.

اگر از کسی خوشت می اید خیلی واضح  بیان کن و اگر کسی اشتباهی میکند رودربایستی را کنار گذاشته و حرفتان را رک بزنید.

6) چاکراه پیشانی یا چشم سوم:

این چاکراه بر درک، فهم وذهن شما نظارت دارد و ناظر بر بقیه چاکراه ها می باشد. سالم بودن این قسمت باعث خلاقیت قوی و گوش دادن به ندای درون وراه حل مشکلا تتان را به راحتی پیدا خواهید کرد.

پرکاری این چاکراه باعث میشود. شما واقع بین نباشید.انحصار طلب و متعصب باشید.

کم کاری این چاکراه باعث میشود به جای فکر کردن به موضوع به شکل مستقل هرکسی یا هر چیزی گفت همان را انجام دهید و بی ثبات بزدل باشد. 

برای توازن  این قسمت باید سعی کنید  تمرینهای مربوطه به تجسم  کردن را انجام دهید و ابراز عقیده کنید.

7)چاکراه فرق سر :

متوجه میشوید  تمام موجودات  در کاینات و هستی به نحوی به یکدیگر مرتبط هستند.

سالم بودن این چاکراه به فرد این امکان را میدهد که درک مرتبط بودن تمام موجودات در این دنیا و ارتباط داشتن آنها را به یکدیکر به خوبی متوجه شوید و این را بدانید که همه بهم نیازمندیم .

پر کاری این قسمت باعث میشود که فرد دچار افسردگی  شود و از لذت زندگی  محروم شود.  

کم کاری این چاکراه باعث میشود   فردی منزوی و گوشه گیر  و مردم گریز  است  حال چه کنیم که این چاکراه به خوبی  کار کند .در آگاهی و خرد خود پیشرفت کنیم  ومطالعه کرده و دانایی خود را بالا ببرید و به معنویات بپردازید.

نکته مهم :

حال که از گنجینه  بدن خودتان آگاه شده اید با توجه به چاکراه های  هفتگانه و روش متعادل کردن می توانید خود را از شر بیماریهای گوناگون ذهنی و جسمی خلاص کنید چون این چاکراه ها ارتباط زیادی با هاله تابان انسان ها دارد.

حال این سوال پیش می آید با توجه به این گنجینه کسب انرژی که خداوند متعال در بدن انسان ها قرار داده است می توان با به توازن رساندن آنها به جهان بینی محض برسیم و در صراط مستقیم قرار بگیریم.

و من اله التوفیق

نگارنده : مسافر سعید

رهجوی کمک راهنما : مسافر جواداعتمادمقدم

دستور جلسه روز دوشنبه مورخ 06/10/95 لژیون همسفران عشق با استادی سرکار خانم الهه آغاز به کار نمود.

در ابتدا استاد اینگونه آغاز نمودند:

سلام به دوستان گلم

خداوند متعال را سپاسگزارم که اجازه دادند مابا هم باشیم.

انشاءالله حال همگی خوب باشد حال من هم خوب و از زندگیتان لذت ببرید.

هفته همسفر را به شما همسفران عزیز تبریک میگویم.

در این هفته چند خبر خوب به من رسید. ودر جشن همسفر اتفاقات خیلی خوبی افتاده و برکت زیادی برای لژیون ما داشت. که خود دوستان تعریف میکنند.

همسفرخانم فتانه: من 2ماه بود به کنگره می آمدم و همسفر واقعی نبودم در ضمن مسافرم به کنگره نمی آمد. در روز جشن بایکی از دوستان آمدم که زمانی به پایان جشن نبود و من گفتم دیر شده وایشان گفتند همین چند دقیقه هم خوب است پیش دوستان هم لژیونیم نشستم.بچه ها ذوق میکردند.پیش خودم میگفتم الکی آمده ام من که مسافر ندارم. با مسافرم چندین بار تماس گرفتم وایشان اِشغال میکردند  جشن داشت تمام میشد و گوشیشان را جواب نمی دادند تادنبالم بیایند.بعد از چندین بار گوشی را جواب دادند که صدای بلندگوهای جشن را شنیدم.چیزی نگفتم تا جشن تمام شد بیرون رفتم دیدم یک شاخه گل ویک هدیه به من دادند ومن خیلی خوشحال شدم.در ضمن مسافر من 8ماه بود که ترک کرده بودند ولی حالشان خراب بود و قبول نمیکردند که به کنگره بیایند.و روز یکشنبه آمدند و مسافر کنگره شدند. تاقبل از این موضوع حالم خیلی بد بود با خانم الهه که صحبت کردم گفتند: از روی وادی دوم بنویسید .آن شب چندین بار نوشتم وخواندم تا حالم یکم بهتر شد کنگره خیلی انرژی مثبت دارد.

دستور جلسه سی دی تولد:

همسفر خانم مریم: بعضی از انسانها در زمین جشن تولد می‌گیرند یعنی برای روزی که به این دنیای زمینی وارد شده‌اند جشن و شادمانی بر پا می‌کنند نظر شما در این باره چیست؟ ما آدم‌ها اکثراً در تمام نقاط زمین، اکثراً روزی که به دنیا می‌آیند به دنیای زمینی پا می‌گذارند این را به اصطلاح جشن می‌گیرند آمدن به دنیاست.

یک مطلبی که ما باید در نظر بگیریم اینکه انسان دو بخش است: 1- صور پنهان ،  2- صور آشکار

جسم یک چیزی است دقیقاً مثل ماشین، که ما در آن سکونت داریم برای یک مدت خاصی که در زمین هستیم سکونت در آن قسمت ماشین است یا جسم این ماشین را تولید می‌شود طبق یک نقشه یا پروگرام خاص که آن مسئله لقاح است که تولید کننده این ماشین پدر ومادر هستند یک عضو مؤنث و یک عضو مذکر این را تولید می‌کنند اصولاً این در تمام هستی در جریان است چون هستی ادامه دار است و باید اطلاعات و یا خود سیستم هستی در چرخشش ادامه بدهد و این هستی به گونه‌ای است که هر سلول سعی می‌کند اطلاعات و دانش خودش را که دارد به سلول دیگر منتقل کند و حالا این انتقال از این سلول به سلول دیگر ممکن است به شکلهای مختلف انجام بگیرد که یا بصورت موجی یا بصورت ذره‌ای است.موجی: بدون سیم ، ذره‌ای: با برخورد یا اصابت این انتقال صورت می‌گیرد.

گزارش لژیون همسفران عشق 24/03/95 با استادی سرکار خانم الهه ودستور جلسه جهانبینی 2 آغاز به کار نمود.

به نام قدرت مطلق الله

سرکارخانم الهه:انشاءالله حال همگی خوب باشد وطاعتتان مقبول ومبارک باد.انشاءالله به برکت این ماه عزیز به خواسته های معقول خود برسید و الهی خدا همه بیماران را شفا بدهد وهمیشه سالم باشید.

وقتی میگوئیم کسی در کار کسی دخالت نکند این شامل همه بخش ها میشود.ونمیتوانم درکارخواهر لژیونیم دخالت کنم.نمیتوانم به حجاب پوشش وهرچیز دیگردخالت کنم.درهرجایگاهی که باشم مثلاً مرزبان- نگهبان- دبیر یا استادیم نمیتوانیم در جایگاه دیگران دخالت کنم و رد شدن از این ها از مو کمتر است.

دستور جلسه جهان بینی2:

قوانین بازی چه اهمیتی دارد.

قوانین بازی :هر جایی که وارد میشویم قانون آنجا را بدانیم.

همسفر خانم سحر:قوانین بازی دقیقاً وقتی توی بازی قرار میگیری و وقتی خوب بازی میکنید هم خودت لذت میبری هم منافعش به خودت میرسد. ومهمتر این است که به دیگران هم هیچ آزار واذیتی نمیکنید.وقتی خوب بازی میکنید هم به نفع خودت است وهم به نفع اطرافیانت است.قوانین زندگی وقتی درست و در راه مستقیم وارزشها باشد منافع به خودمان میرسد.

همسفر خانم افسون:دوسال بعد از ازدواج در تهران زندگی میکردیم تصمیم گرفتم به سر کار بروم و فکرمیکردم خیلی به زندگی کمک میکنم وسرگرم هستم.یعنی به خیال خودم خیلی کار خوبی انجام می دادم ولی چون خارج از قائده وقانون آن انجام می دادم.وخیلی از روزها از ساعت 8 صبح تا1 نصف شب سر کار بودم وبعد به خانه میرفتم.چون قواعد بازی را در نظر نگرفته بودم کمی فکر کردم که اینکه قواعد زندگی وکار را زیر پا گذاشتم وتا آدم به مشکلی نرسد متوجه آن نمیشود.

همسفرخانم زهرا(ن):من قائده خواب را رعایت نمیکردم تاساعت 5 صبح بیدار بودم وساعت 7 صبح باید سر کار میرفتم و اینکه در این چند سال آسیبهای به بدن خودم وارد کردم که در این چند وقت همیشه بیمار هستم واین عوارض آن قائده اجرا نکردن است.

همسفر خانم شهرزاد:من از تکنولوژی خوشم نمی آمد همان اوایل که خانم الهه وبلاگ نویسی را به من پیشنهاد دادند باید قوانینش را یاد میگرفتم.به قول آقای امین یادگیری قوانین اولش خشک است ولی وقتی یاد میگیرید میبینید چقدر از همان کاری که انجام می دهید لذت میبرد.ومن همان مقدار که وبلاگ نویسی را یاد گرفتم لذت میبرم چون با جان ودل انجام میدهم.

همسفر خانم مریم:قبل از اینکه به کنگره بیایم فکر میکردم قانون مادر بودن این است که مثل نگهبان بالای سر بچه ها باشم و امر ونهی آنها را انجام بدهم. ودقیقاً ضربه میخوردم و متوجه نمیشدم. اینکه حرفی به بچه ها میزدم و چند برابرش را بچه ها جواب میدادند ومن خیلی حرص میخوردم .وقتی که به کنگره آمدم با شناخت وآگاهی یاد گرفتم چه حرفی را بزنم یا نزنم و با تفکر انجام بدهم.

همسفر خانم سحر:ما مهمترین چیزی که در کنگره یاد میگیریم قوانین هستی است و هر جایی که مشکل پیش بیاید نقض قوانین را انجام داده ایم.

همسفر خانم الهه:زمانی که منزل پدرم بودم به خانواده ام اعتراض داشتم که چرا صبح ها تا سا عت 10 میخوابید وخانه ما قانون ندارد واین برایم آرزو شده بود الان این کار را در منزل خود انجام میدهم وساعت8:30 بیدارم گرچه کاری ندارم وخوشحالم که به آرزویم رسیدم.

همسفر زهرا (ک): قبلاً فرزندانم هرمشکلی داشتند با من مشورت میکردند و من نه از روی قصد وقرض به خواهر یا مادرم میگفتم.واین کار من باعث شد که دیگر با من مشورت نمیکنند چون من قائده را رعایت نکردم.

نقش حس:

همسفر خانم مریم(2): حس اولین نیروی است که قوه عقل را به کار می اندازد

همسفر خانم طاهره: حس مثل یک خبرنگار است و در کائنات میگردد وبرای ما اطلاعات می آورد.

دونوع حس داریم: 1- حس منفی     2- حس مثبت

همسفر خانم شهرزاد:در خیلی از مواقع حس ما خطا میکند و عقل خطای حس را برطرف میکند. مثل خورشید که ما اندازه کف دست میبینیم اما به اندازه کف دست نیست پس همیشه حسهای ما قابل اعتماد نیست.

سرکار خانم الهه: حس اولین نقطه به کارگیری عقل است همانجایی که خورشید را به اندازه یک کف دست می بیند در آسمان به عقلت میسپاری میگوئیم خورشید الان دارد نور میدهد ولی اندازه اش اینقدر ، ولی عقل مراجعه میکند به اطلاعات قبلی و میگوید گرچه خورشید را اینقدر میبینید ولی چون همه جا را دارد روشن میکند اندازه اش باید بزرگتر از این حرفها باشد . این حس وقتی تزکیه بشود و در مسیر تزکیه پالایش قرار بگیرد اطلاعات درست به عقل میدهد و گاهی اوقات اطلاعات نادرست به عقل میدهد.

اطلاعات حس وقتی غلط باشد و آن اطلاعات را به عقل بدهد عقل فرمان غلط صادر میکند .

عقل هیچ وقت فرمان غلط صادر نمیکند.

مثال: یک کیک خوشمزه با تزئین آلبالو گیلاس هست. حس به عقل میگوید این خوشمزه است ومیگوید خیلی خوب است عقل سریع فرمان میدهد برو بخور. ولی اگر حس درک کرده باشد مقداری زهر داخل این کیک باشد آیا بازهم کیک را میخورید یا نه چون اطلاعات درست به عقل رسیده وعقل فرمان درست صادر میکند.

در قدیم سوار چرخ وفلک که میشدیم ماه را روی زمین می دیدیم ،پدر مادرمان را جایی دیگر.چون ما میچرخیدیم جابه جا میگفتیم .و افرادی که حسشان خراب است مثل آدمهایی هستند که سوار این چرخ وفلک هستند ودرست تشخیص نمی دهند.

حس باید تزکیه وپالایش بشود.چرا؟

چون بتواند اطلاعات درست بگیرد ودرست به عقل انتقال بدهد تا تصمیم درست گرفته شود.

مسافرها هم حسشان خراب است.

همسفر خانم سحر:مسافرهایی که مواد مخدر یا شیشه مصرف میکنند.مثل کسی هست که داخل این چرخ وفلک هست و نمیتوانیم بگوئیم که توهم زده یا دروغ میگوید.چون دارد بر اساس دید خودش اطراف را میبیند.و میگوید چه اتفاقی می افتد ویک راه دارد که او را آرام آرام متوقفش کنیم .زیرا اگر یک دفعه ای باشد دوباره حسش خراب میشود.

تفاوت دانایی و دانایی موثر:

همسفر خانم مریم:دانایی فقط میدانیم ولی دانایی موثر میدانیم و به آن عمل میکنیم.

مثال: دروغ دانایی ولی دروغ نگفتن دانایی موثر

و مهمترین آن دانایی موثر است. وبا دانایی موثر به حال خوش میرسیم.

همسفر خانم شهزاد(2): دانایی یعنی علم و دانایی موثر یعنی علم وعمل

همسفر خانم سحر:آقای امین در سی دی قلعه عقل می فرمایند ما خیلی چیزها را علمش را داریم یعنی فقط در موردش میدانیم که جزء اطلاعات عمومی ما هست و این را با دانایی اشتباه می گیریم. یعنی فکر میکنیم دانایی آن را داریم مثل کسانی که مصرف کننده هارا را ترک میدهند اطلاعاتی دارند ولی دانایی ندارند.

همسفر زهرا (ک): هر سال دلهره ماه رمضان را داشتم که به چه صورت روزه بگیرم و چگونه گرسنگی را تحمل کنم اما امسال متوجه شدم که ماه مبارک رمضان چقدر برای بازسازی بدنم خوب است از یک ماه قبل انتظار ماه رمضان میکشیدم.

سرکار خانم الهه: به خاطر همین است که میگوئیم نگوئید ماه رمضان بگوئید ماه مبارک رمضان

شاید برای خیلی ها سخت باشد ماه مبارک رمضان ولی من از شب وداع ماه مبارک رمضان سال قبل تا امسال اشکم درآمده بود تا امسال لحظه شماری میکردم. واینکه آدم بداند چه خیرات ومبراتی هست در وجود ماه مبارک رمضان و چقدر بدن آدم به تعادل می رسد. خود من خیلی از بیماریهایم شفا پیدا کرد بدون اینکه استفاده از دارویی داشته باشم.

وقتی آدم بداند شفایش در چیزی هست با آغوش باز به استقبال آن میرود.

ما امسال گرسنگی وتشنگی نمی کشیم ممکن است یک ذره جانمان کم شود. چون جهان ذهنمان به آرامش رسیده است.

کسانی که میگویند ما نمیتوانیم روزه بگیریم اشکالشان جهان ذهنشان است.

همسفر خانم ثریا:دخترم امسال به تکلیف رسیده و چند هفته قبل از ماه مبارک رمضان باخود فکر میکردم که روزه بگیرد یا نگیرد. اوایل ماه منزل مادرم بودند وبرای سحرصدایش کرده بودند ولی بیدار نشده بود تا اینکه ایشان به خانه آمدند وگفتم دخترم برای سحر بیدارت کنم گفت امشب نه و فردا شب صدایم بزن. گفتم: دخترم برای سحر بیدارت میکنم سحریت را بخور مسواک بزن و بخواب اگر فردا ظهر گرسنه ات شد اشکالی ندارد غذا بخور و دوباره روزه بگیر تا افطار.خدارو شکر دخترم تا الان که ساعت 7 مشکلی نداشت وروزه هست و این اشت که فکر درست داشته باشیم به مشکلی بر نمی خوریم.

همسفر خانم پروین:من قبل از اینکه به کنگره بیایم چون ذهنم خیلی مشکل داشت همیشه ماه مبارک رمضان را سخت میگرفتم. و میگفتم من که مادر بچه ها هستم ودر خانه ام ظهر دیگر حال ندارم تازه بچه هایم بیرون خانه هستند.و میگفتم میخواهید سحر بیدار شوید یا نه ولی پسر بزرگم معتقد بودند ومیگفتند باید روزه بگیرم و من با ذهن خرابم میگفتم مادر تشنه ات نیست گرسنه ات نیست و او میگفت نه. تا اینکه خداروشکر به کنگره آمدم و سی دی الهام از رمضان را گوش دادم وبه ذهنی آرام رسیدم که روزه فقط گرسنگی و تشنگی نیست وبرای تمام اعضای بدن خوب ومفید است.

 پیام برای كسانی كه به دنیای تازه قدم نهاده‌اند و به خویش خویشتن توجه می‌نمایند. بر شما واجب و ضروری است كه از سخن به نقطه عمل حركت بنمائید و بر زمین و سماء توجه كنید. با اندیشه ژرف خود به رحمت ماوراء ایمان راسخ داشته باشید و بدانید كه پاداش شما دست همیاری شما را خواهد داد. آنگاه بذر نیكو بكار و یا تخم و دانه با ارزش. هم قوت كافی و هم سایبان‌هایتان برافراشته خواهد شد.

وادی نهم

نقطه تحمل : وقتی نیرویی که از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتر برسد ، نقطه تحمل پیدا میکند .

 پیام برای كسانی كه به دنیای تازه قدم نهاده‌اند و به خویش خویشتن توجه می‌نمایند. بر شما واجب و ضروری است كه از سخن به نقطه عمل حركت بنمائید و بر زمین و سماء توجه كنید. با اندیشه ژرف خود به رحمت ماوراء ایمان راسخ داشته باشید و بدانید كه پاداش شما دست همیاری شما را خواهد داد. آنگاه بذر نیكو بكار و یا تخم و دانه با ارزش. هم قوت كافی و هم سایبان‌هایتان برافراشته خواهد شد.

در ادامه مطلب بخوانید...

.

روز یک شنبه مورخ 94/10/13 لژیون همسفران عشق با استادی همسفر خانم الهه وبا دستور جلسه سی دی بدون حس 2وبا حضور گرم اعضا راس ساعت 30/16 آغاز به کار نمود.

استاد گرامی سرکار خانم الهه به همه دوستان سلام کردند وچند تذکر دادند که قوانین را رعایت کنند

1-    راس ساعت 2:45 کنگره باشید و اگر میخواهید آخر بیائید نیاید ومثل مهمانی که دعوت هستید به آخر آن میرسید وهیچ چیزی سر سفره نمیباشد که شما استفاده کنید.به جزیک مقداری غذای دست مالی میماند.

حافظ:ادب وشرم تورا خسرو مهرویان کرد.... آفرین برتو که شایسته صد چندانی

حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه.... هرکه را نیست ادب لایق صحبت نبود.

آقای مهندس میفرمایند: اگر مترسکی را داخل بیابان دیدید که یک شال نارنجی ,زرد ,سفید,سبز,انداخته باید با به آن احترام بگذارید. چه برسد به آدمهای کنگره که هرچه دلمان بخواهد هرجوری خواستیم نمیتوانیم صحبت کنیم.

 الگو باید بدون نقص باشد.

درست ,صحیح ,محکم وبا استوار   محکم وبا استوار   محکم وبا استوار

رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت

 می نمائیم.

در وادی یکم تا چهارم بر روی تفکر متمرکز شدیم و در وادی پنجم دانستیم که بایستی افکار واندیشه های خود را از قوه به فعل در آوریم و در وادی ششم، فرمانروائی عقل را به رسمیت شناختیم.

اکنون در مرحله ای قرار داریم که عقل بایستی با نیروهای خود، بعضی از مجهولات را کشف نماید تا راه درست را به ما نشان بدهد؛ پس در این وادی بحث را بر روی پیدا کردن راه ادامه می دهیم تا به اهمیت آن بیشترپی ببریم، زیرا این  مسئله، فوق العاده مهم است.

چه انسانها و دوستان زیادی از ما قربانی شدند، فقط به این دلیل که راه را پیدا نکردند و یا راه را اشتباه رفتند.چه بسیارند انسان های که قربانی شدند و زندگی آن ها متلاشی شد،فقط برای این که راه را پیدا نکردند.

خانم الهه: رمز راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می نمائیم.

ما هر وادی را که می خواهیم بشناسیم یه قدم عقب تر بر می گردیم ببینیم وادی قبلی چی چیزی گفته:

 وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا نمائیم) کلمه کاملاً خیلی مهمه که عقل ما به ما چه فرمانی می دهد، حال عقل حکم را میدهد می گوید این راه شماست

آنکس که راه دارد بی راهه می رود بگذار تا بیفتد بیند سزای خویش