همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 

بنام قدرت مطلق الله
لژیون همسفران عشق  روز دوشنبه مورخ 95/3/10 با حضور گرم اعضا واستادی همسفر خانم الهه ودستور جلسه وادی دهم راس ساعت 18 آغاز بکار نمود.


در ابتدا استاد محترم چنین فرمودند:


در ابتدا خداوند را بسیار شاکرم که باز هم در جمع شما  دوستان قرار گرفتم.از همه شما تشکر میکنم بابت خدمتهای صادقانه شما در هفته پیش که لژیون خدمتگذار بودیم  وبخوبی این خدمتها را انجام دادید ودبیر جلسه خیلی از شما تشکر کردند.مساله بعدی این که روز پنج شنبه این هفته تولد یکسال رهایی خانم افسون را در همین شعبه جشن میگیریم وایشون از شما دعوت کردند که دراین جشن شرکت نمایید.  من بسیار خوشحالم چون خانم افسون یکساله رها شدند ولی پنج ماهه که در آزمون کمک راهنمایی قبول شده اند....





ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :



عکس گل متحرک برای تبریک تولد

دستهایی که خدمت می کنند مقدس تر هستند از لبهایی که دعا می کنند


قبول شدن خانمها افسون،زهرا روحانی در دو مرحله ازمون کمک راهنمایی وقبولی خانمها زهرا کتانی وطاهره در یک مرحله از ازمون کمک راهنمایی را در راس به آقای مهندس دژاکام وبه سرکار خانم الهه راهنمای عزیزمان وبه کلیه اعضای لژیون همسفران عشق تبریک عرض می نماییم





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


بنام قدرت مطلق الله

روز یک شنبه مورخ 94/10/20 لژیون همسفران عشق با حضور گرم اعضا وبا استادی همسفر خانم الهه وبا دستور جلسه وادی هشتم راس ساعت 16/30 آغاز به کار نمود.



در ابتدا استاد محترم چنین فرمودند:

در این وادی همیشه اقای مهندس ضرب المثل چینی ها را بکار می برنند که در سفر هزار فرسنگی قدم اول مهم است.باید هر اقدامی باید اول خودمان حرکت کنیم یعنی تا ما حرکت نکنیم هیچ راهی برای ما مشخص نمی شود. درابتدا هم باید خواسته ها را بشناسیم اهداف خودمان را در نظر بگیریم. آنها را درجه بندی کنیم سپس حرکت خودمان را آغاز نماییم.اول در جهت براورده شدن خواسته های قویتر تلاش کنیم مثلا یک سفر اولی در درجه اول فقط باید به رهایی فکر کند ورسیدن به این خواسته برایش در اولویت باشد...



ادامه مطلب


نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


بنام قدرت مطلق الله

روز یک شنبه مورخ 94/10/6 لژیون همسفران عشق با استادی همسفر خانم الهه وبا دستور جلسه سی دی بدون حس 1و2وبا حضور گرم اعضا راس ساعت 16/30 آغاز به کار نمود.


درابتدا استاد محترم چنین فرمودند:

ما روز پنج شنبه در همین شعبه انتخابات مرزبانی را در پیش رو داریم .انتخابات یکی از پارامترهای مهم کنگره است.اقای مهندس در سی دی انتخابات میگویند که انتخاب شما باید فرد اصلح باشد. مهم نظر خودتان است وهیچ بستگی به نظر راهنما ویا دیگران ندارد بلکه انتخاب بر حسب نظر  خودتان باشد. در ضمن کارت عضویت را فراموش نکنید و از کسی سوال نکنید که شما به چه کسی رای میدهی ...


ادامه مطالب در ادامه مطلب


ادامه مطلب


نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


بنام قدرت مطلق الله
لژیون همسفران عشق در تاریخ 94/8/17 با حضور گرم اعضاوبادستور جلسه زلزله در شهر وجودی وبا استادی همسفر خانم الهه راس ساعت 16/30 آغاز به کار نمود.


در ابتدا استاد محترم چنین فرمودند:
درابتدا باید این نکته را یاد اوری کنم برای بچه هایی که امتحان کمک راهنمایی دارند که خواهشا اصلا به دنبال سوال نروید وبیشتر روی منابع امتحان که همان کتاب عبور از منطقه 60 درجه ،14 وادی عشق،جزوه کمک راهنمایی،چهار مقاله وپروتکل وسی دی ها را مطالعه کنید وجزوه برداری کنید تا در روزهای نزدیک به امتحان فقط جزوه ها را مرور کنید.
همچنین تصاویر کتاب و مفاهیم انها را به خوبی یاد بگیرید ودر مورد سفر اقای مهندس وکل سفرشون وپیامها،در مورد تریاک ومشتقاتش والکولوئیدها وخلاصه تمام مطالب کتاب را بخوبی یاد بگیرید.



ادامه مطلب


نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


سه شنبه 3 آذر 1394 :: نویسنده : همسفر فاطمه

پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در...

همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد: ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای. پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت:


من تو را کی گفتم ای یار عزیز / کاین کره بگشای و گندم را بریز 

 آن گره را چون نیارستی گشود/ این گره بگشوندنت دیگر چه بود

پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است. پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود.





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




( کل صفحات : 6 )    ...   3   4   5   6   
درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات