آداب و سنن ( خواص و فضیلت خوردن گوشت )

خواص گوشت

در حـدیـث صـحـیـح از حـضـرت امـام جـعـفـر صـادق عـلیـه السـلام مـنقول است كه بهترین نان خورش ها دردنیا و آخرت گوشت است مگر نشنیده كه حق تعالى در وصـف بـهـشـت مـیـفرماید كه ولَحْم طَیْرٍ مِمّایَشْتَهُونَ یعنى گوشت مرغ از آنچه خواهش داشته باشند آنرا .

در حـدیـث مـعـتبر دیگر منقول است كه عَبْدُ الاْعْلى وَمُسْمَعْ بآنحضرت عرض نـمودند كه نزد ما روایت میكنند از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم كه خدا دشمن مـیـدارد خـانـه پر گوشت را حضرت فرمود كه راست میگویند اما این معنى ندارد كه ایشان فهمیده اند بلكه معنیش آنستكه خدا دشمن میدارد خانه را كه گوشت مردم را بغیبت در آنخانه بخورند .

در حـدیـث دیـگـرازآنـحـضـرت مـنـقـول اسـت كـه حـضـرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم گوشت بسیار میخوردند و دوست مى داشتند و فرمود كه پـدرم گـوشـت را بـسـیار دوست میداشت و روزى كه فوت شد سى درهم براى گوشت جدا كرده بود و حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم فرمود كه ما گروه قریش گوشت را دوست میداریم .

درحـدیـث حـسن از حضرت صادق علیه السلام منقول است كه گوشت خوردن در بدن گوشت مـیـرویـانـد و كـسـیكه چهل روز گوشت نخورد كج خلق میشود و هر كه كج خلق شود اذان در گـوشـش بـگـوئیـد وفـرمـود: هـر كـه چـهـل روزبـگـذرد و گـوشـت نـخـورد توكل بر خدا كند و قرض كند و بخورد كه قرضش ادا میشود .

درحـدیـث صـحـیح منقول است كه شخصى بخدمت حضرت امام رضا علیه السلام عرض كرد كـه اهـل بـیـت ما گوشت گوسفند نمیخوردند و مى گویند كه سودا را بحركت میآورد وازآن دردسـر ودردهـاى دیـگـر بـهـم مـیـرسـد حـضـرت فـرمـود كـه اگـر خـداى عـزوجـل گـوشـتـى بـهـتـر از گـوشـت گـوسـفـنـد مـیـدانـسـت فـداى اسمعیل را گوسفند قرار نمیداد .

ازحـضـرت امـام مـحـمـد بـاقـر عـلیـه السـلام مـنـقـول اسـت كـه بـنـى اسـرائیـل بـحـضرت موسى علیه السلام شكایت كردند از پیسى كه در میان ایشان بسیار شده بود حق تعالى وحى نمود بحضرت موسى كه امر كن ایشانرا كه گوشت گاو را با چغندر بخورند .

از حـضـرت صـادق مـنـقـول اسـت كـه فرمود شیر گاو دواست و روغن گاو شفا است و گوشت گاو درد است .

در چـنـد حـدیـث منقول است كه هر كه یك لقمه چربى گوشت بخورد بقدر آن درد از بدنش بیرون رود .

در احـادیـث مـعـتـبـره وارد شـده اسـت كـه خـواهـد خـشـم او كـم شـود وانـدوهـش زایل شود گوشت دراج بخورد .

از جناب امام موسى علیه السلام منقول است كه گوشت كبك ساق پا را قوى میگرداند و تب را دور میكند .

در حـدیـث صـحـیـح از حـضـرت امـام مـحـمـد تـقـى عـلیـه السـلام منقول است كه گوشت اسفرود مباركست و پدرم آنرا دوست میداشت و میفرمود كه براى صاحب یرقان بریان كنید و یا بخورانید .


از جـنـاب امـام مـوسـى عـلیـه السـلام منقول است كه گوشت هبره را خوردن باكى نیست و از براى دفع بواسیر و درد پشت نافع است و اعانت میكند بربسیارى جماع .

از حـضـرت امـام رضـا عـلیـه السـلام سـؤ ال كردند از گوشت گوره خر، فرمود كه چون وحشى است خوردن آن جایز است اما نخوردنش نزد من بهتر است .

از حـضـرت امـام موسى علیه السلام منقول است كه باكى نیست در خوردن گوشت و شیر و ورغن گاومیش .

در حـدیـث حـسـن مـنـقـول اسـت كه حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم نهى فرمود از خـوردن گـوشـت خـام و فرمود كه این خوردن حیوانات درنده است كه بلكه نباید حورد تا آنكه آتش یا آفتاب آنرا تغییر دهد .

درحـدیـث دیـگـر از آنـحـضـرت مـنـقـول اسـت كه سه چیز است كه خوردنى نیستند و بدن را فربه مى كنند و سه چیز است كه خوردنى اند وبدنرا لاغر میكنند و دو چیز است كه بهمه چـیـز نـفـع مـیـرسـانـنـد و بـهـیـچ چـیز ضر نمیرسانند و دو چیز است كه بهمه چیز ضرر میرسانند و بهیچ جهت نفع نمیرسانند اما آنهائى كه خوردنى نیستند و فربه میكنند پیراهن كـتـان پـوشـیـدن و بوى خوش كردن و نوره مالیدن و اما آنها كه خوردنى اند ولاغر میكنند گـوشـت خـشـك و پـنـیـر وشكوفه خرما و اما آن دو چیز كه بهمه جهت نفع میرسانند آب نیم گرم و انار و اما آن دو چیز كه بهمه جهت ضرر میرسانند گوشت خشك كرده و پنیر .

حلیه المتقین صفحة 81





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن ( خواص و فضیلت خوردن گوشت )،
[ پنجشنبه 30 بهمن 1393 ] [ 09:00 قبل از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( فضیلت خوردن سویق)

فضیلت خوردن سویق

در حـدیـث صـحـیـح از حـضـرت امـام رضـا عـلیـه السـلام مـنـقـول اسـت كه نیكو خوراكى است سویق یعنى آرد بو داده گرسنه را سیرمیكند و طعام را هضم میكند .

از حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام مـنـقـول اسـت كـه سویق بوحى الهى ساخته شده است و گوشت را میرویاند و استخوان را محكم میكند و خوراك پیغمبرانست و قاو وت خشك پیسى را زایـل مـیـگرداند و بازیت خوردن گوشت میرویاند و استخوانرا سخت میكند و بشره را نازك میكند و قوت جماع را زیاد میكند و اگر سه كف سویق خشك ناشتا خورده شود بلغم و صفرا را برطرف میكند .

در حـدیـث دیـگـر فـرمـود كـه سـویـق هـفـتـاد نـوع بـلا را دفـع مـى كـنـد و هـر كـه چهل صباح بخورد كنفین او پر مى شود از قوت .

در حـدیـث دیـگـر فـرمـود كـه سـویـق عـدس تـشـتـگـى را زایل میكند و معده را قوت میدهد وصفرا را فرو مى نشاند ومعده را پاك مى كند و هفتاد درد را دواست و هیجان خون و حرارت را برطرف مى كند .

در حـدیـث صـحـیـح از حـضـرت امـام مـحـمـد تـقـى عـلیـه السـلام منقول است كه زنى كه خون حیضش بند نشود سویق باو باید خورانید تا بند شود .

حلیه المتقین صفحة 81





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن ( فضیلت خوردن سویق)،
[ سه شنبه 14 بهمن 1393 ] [ 08:00 قبل از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( فضیلت خوردن نان )

فضیلت خوردن نان

بـروایـت مـعـتـبـر از حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم منقول است كه گرامى دارید نان را كه كار كرده اند در آن ملائكه از مابین عرش تا زمین و بـسـیـارى از اهل زمین تا آنكه براى شما بعمل آمده است بعد از آن فرمود كه روزى حضرت دانـیـال بـنزد كشتیبانى آمده و گرده نانى باو داد كه مرااز آب بگذران كشتى بان نان را انداخت و گفت این نان را چه میكنم در پیش ما این نان در زیر پاى مردم افتاده است و پا بر آن مـیمالند پس دانیال دست بسوى آسمان بلند كرد و گفت پروردگارا نان را گرامى دار بتحقیق كه دید این بنده چه كرد با نان و چه گفت پس ‍ خداوند عالمیان وحى نمود بآسمان كـه باران مبار برایشان و وحى فرمود بزمین كه گیاه مرویان براى ایشان تا آنكه كار ایشان بجائى رسید كه از گرسنگى یكدیگر را میخوردند پس دو زن كه هر یك فرزندى داشـتـنـد روزى یـكـى بـدیـگـرى گـفت كه بیا من و تو امروز فرزند مرا بخوریم و فردا فرزند تو را بخوریم پس چون نوبت بفرزند دیگرى رسید ابا كرد از خوردن فرزند و نـزاع كـردنـد و مـخاصمه بنزد حضرت دانیال آوردند حضرت فرمود كه كار شما باینجا رسـیـده اسـت ؟ گـفتند بلى و بدتر پس دست بآسمان برداشت و گفت پروردگارا عود كن بـر مـا بـفـضـل و رحـمـت خود و عقاب مكن اطفال و بیگناهان را بگناه كشتى بان پس حضرت بـاریتعالى فرمود بآسمان كه باران ببار و بزمین كه گیاه برویان براى خلقم آنچه در ایـن مـدت ازایـشـان فـوت شـده اسـت بـدرسـتـیـكـه مـن رحـم كـردم بـر ایـشـان و طفل صغیر ایشان .

بـسـنـد صـحـیـح و غـیـر صـحـیـح از حـضـرت امـام جـعـفـر صـادق عـلیـه السـلام منقول است كه نان را در زیر كاسه مگذارید .

در حدیث فرمود كه نانرا گرامى دارید گفتند گرامى داشتن نان كدامست ؟ فرمود كه چون نان حاضر شود بخورید و انتظار چیزى دیگرى مبرید .

از حـضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم مرویستكه نان را بو مكنید بروش درندگان كه نان مباركست وبآن نماز میكنید و روزه میدارید وحج خانه پروردگار خود مى كنید .

در روایـت دیـگـر فرمود كه خداوندا بركت بده از براى ما در نان و میان ما وآن جدائى میفكن كه اگر نان نباشد ما نمازنمیكنیم و روزه نمیگیریم و فرائض خدا را اداد نمیتوانیم كرد .

در حـدیـث دیـگـر فـرمـود كـه چـون نـان و گـوشـت حـاضـر شـود ابـتدا بنان كنید و رخنه گرسنگى را بنان ببندید پس گوشت بخورید .

بـسـنـد صـحـیـح از حـضـرت امـام رضـا عـلیـه السـلام منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه و آله وسلّم فرمود كه گرده هاى نانرا كوچك كنید كه با هر گرده بركتیست .

در چند حدیث معتبر منقول است كه نانرا بروش عجمان از كارد مبرید و لیكن بدست بشكنید .

در بعضى روایات وارد شده است كه اگر نان خورش نباشد نانرا بكارد مى توان برید .

در حـدیـث از حـضـرت امـام رضـا علیه السلام منقول است كه فضیلت نان جو برنان گندم مـانـنـد فـضـیـلت ما اهل بیت است برسایر مردم و هیچ پیغمبرى نیست مگر آنكه دعا كرده است بـراى خـورنـده نـان یـا آش جـو وبـركـت فـرسـتـاده اسـت بـر او و داخل هیچ شكمى نمى شود مگر آنكه هر دردیكه در آن هست بیرون میكند و نان وطعام جو قوت پـیـغمبرانست و طعام نیكان است و حق تعالى نگردانیده است قوت پیغمبرانرا مگر نان جو و فرمود كه داخل شكم صاحب مرض سل نمیشود چیزیكه نافعتر از نان برنج باشد .

حلیه المتقین صفحة 79





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن ( فضیلت خوردن نان )،
[ شنبه 4 بهمن 1393 ] [ 06:10 قبل از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( در آداب بعد از طعام )

در آداب بعد از طعام

در حـدیـث مـعتبر از حضرت امام رضا منقول است كه هرگاه چیزى خوردى بر پشت بخواب و پاى راست را بر روى پاى چپ گذار .

....  از حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم مـنـقـول است هر كه پاره نانى بیابد بردارد بخورد یك حسنه از براى او باشد و هر كه پـاره نـانـى در مـیان جاى كثیفى یا نجسى بیابد پس بشوید آنراو بردارد براى او هفتاد حسنه بوده باشد .

... درحـدیـث صـحـیـح از حـضـرت امـام رضـا عـلیـه السـلام منقول است كه هر كه درخانه طعامى بخورد و از آنطعام چیزى بیفتد آنرا بردارد و اگر در صـحـرا بـاشـد بـراى مـرغـان و حـیـوانـات بـگـذارد .

... در حـدیـث صـحـیـح از حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام منقول است كه نیم خورده مومن شفاى هفتاد درد است .

در حدیث دیگر منقول است كه آن حضرت فرمود كه من انگشتان خود را بعد از طعام آنقدر مى لیسم كه خادم من گمان میكند كه این از حرص است و همچنین نیست بدرستیكه حق تعالى نعمت فـراوان عـطـا فـرمـود بـاهـل نهر ثرثار به حدّی كه از مغز گندم نان سفید مى پختند و با آن اسـتـنـجـا مـیكردند و بر مقعد اطفال خود میمالیدند تا آنكه كوه عظیمى از آن نانها جمع شد روزى مـرد صـالحـى گـذشـت دیـد زنـى از زنـان نـجـاسـت طفل خود را پاك میكند گفت از خدا بترسید و نعمت خدا را از خود برمگردانید آنزن گفت كه ما را از گـرسـنـگـى نـمیترسیم پس حق تعالى برایشان غضب فرمود و باران آسمان و گیاه زمین را از ایشان بازداشت تا آنكه محتاج شدند بآن نانها كه استنجا كرده بودند و بتراز و در میان خود قسمت میكردند . ... .

حلیه المتقین صفحة 77





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن ( در آداب بعد از طعام )،
[ جمعه 16 آبان 1393 ] [ 12:09 قبل از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( در بیان دعاى وقت طعام خوردن )

در بیان دعاى وقت طعام خوردن 

از حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم مـنـقول است كه چون خوان را میگذارند چهار هزار ملك در دور آن احاطه میكنند اگر بنده بسم اللّه گـفـت مـلائكـه مـیـگـویـنـد خـدا بـركـت فرستد بر شما و برطعام شما پس باشیطان میگویند بیرون رو اى فاسق كه تو را بر ایشان سلطنتى نیست و بعد از فارغ شدن اگر گـفـتـنـد اَلْحـَمـْدُلِلّهِ مـلائكـه مـیـگـویند كه ایشان جماعتى اند كه نعمت داد خدا بـایـشـان پـس ادا كـردنـد شـكـر پـروردگـار خـود و اگـر بـِسـْمِ اللّه در اول نـگـفـتـنـد مـلائكه با شیطان میگویند كه بیا اى فاسق و با ایشان طعام بخور و اگر خوان را برداشتند و ایشان حمد الهى نكردند ملائكه میگویند كه ایشان گروهى اند كه خدا بایشان نعمت داد و ایشان پروردگار خود را فراموش ‍ كردند .

در حـدیـث دیـگـر مـنـقـول اسـت كـه چـون سـفـره نـزد حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسلّم میگستردند این دعا میخواندند سُبْحانَكَ اَلَلّهُمَّ ما اَحْسَنَ ماتَبْتَلینا سُبْحانَكَ ما اَكْثَرَ ماتُعْطینا سُبْحانَكَ مااَكْثَرَ ماتُعافینا اَللّهُمَّ اَوْسِعْ عَلَیْنا وَعَلى فُقَراءِ الْمُؤْمِینَ وَالْمُؤ مِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ .
در روایـت مـعـتبر دیگر منقول است كه چون طعام نزد حضرت امام زین العابدین مى گـذاشـتـنـد ایندعا مى خواندند اَللّهُمَّ هذا مِنْكَ وَ مْ فَضْلِكَ وَعطائِكَ فَبارِكْ لَنافیهِ وَسـَوِّغـْناهُ وَ ارْزُقْنا حَلَفا اِذا اءَكَلْناهُ وَ رُبَّ مُحْتاجٍ اِلَیْهِ رَزَقْتَ فَاَحْسَنْتَ اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مـِنْ اَلشـّاكِرینَ و چون خوان را برمیداشتند ایندعا میخواندند :

 اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى حـَمـَلَنـا فـى الْبـَرّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقَنا مِنَ الطَّیّباتِ وَفَضَّلَنا عَلى كَثیرٍ مِنْ خَلْقِهِ مِمَّنْ خَلَقَ تَفْضیلا .

از حـضرت صادق علیه السلام منقول است كه نام خدا برطعام ببرید چون فارغ شوید بگوئید اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى یُطْعِمُ وَلایُطْعَمْ .

در حـدیـث مـعـتـبـر دیـگـر از آنـحـضـرت مـنقول است كه روزى حضرت امیرالمؤ منین مـیـفـرمـودنـد كـه مـن ضامنم از براى كسیكه بِسْمِ اللّهِ بر طعام بگوید كه آزارش نـكـنـد و آزار كـشـیـدم حـضـرت فـرمـود كـه شـایـد چـند رنگ طعام خورده باشى بر بعضى بِسْمِاللّهِ گفته باشى و بربعضى نگفته باشى اى احمق  .

در حـدیث صحیح منقولستكه شخصى بخدمت حضرت صادق علیه السلام عرض كرد كه از طعام آزار میكشم فرمود كه مگر بِسْمِ اللّهِ نمیگوئى ؟ گفت نه فرمود باین سـبب آزار میكشى هرگاه از سخن فارغ شوى و عود بخوردن كنى بِسْمِ اللّهِ بگو .

در روایـت صـحـیـح دیگر منقولست از آنجناب كه هرگاه چند ظرف باشد برهر ظرفى یك بـِسـْمِ اللّهِ بـگـو راوى گـفـت كه اگر فراموش كنم چه كنم ؟ فرمود بگو بِسْمِ اللّهِ على اوله و آخره .

در روایـت مـعـتـبـر دیـگـر مـنـقـول اسـت كـه آنجناب بعد از طعام این دعا را خواندند اَلّلهُمَّ هذا مِنْكَ وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِكَ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم اَلّلهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ .

در حـدیـث مـعـتـبـر از حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام مـنـقـول اسـت كـه چون ملائكه بنزد حضرت ابراهیم علیه السلام آمدند و گوساله بریان براى ایشان آورد و گفت بخورید گفتند نمى خوریم تا بگوئید بِسْمِ اللّهِ و چـون فـارغ شـویـد بـگـوئیـد اَلْحـَمـْدُلِلّهِ حـضـرت جبرئیل رو كرد بسوى سه ملك دیگر و گفت لازم است یا سزاوار است كه حقتعالى چنین بنده را خلیل خود گرداند .

در حـدیـث مـعـتـبـر دیـگـر مـنقول است كه آنحضرت فرمود كه من ضامنم هر كه این كلمات را بـگـویـد هـیچ طعامى او را آزار نكند اَلّلهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ خَیْرِ اْلاَسْماءَ اْلاَرْضِ وَالسَّماءِ اَلرَّحْمنِ الرَّحیم الَّذى لایَضُّرُ مَعَهُ داءٌ .

درروایت دیگر منقول است كه شخصى از ضعف معده بحضرت علیه السلام شكایت كـرد حـضـرت فـرمـود چـون از طـعـام خـوردن فـارغ شـوى دسـت بـر شـكـم بمال و بگو اَلّلهُمَّ هَنِّئْنیهِ اَلَلهُمَّ سَوِّغْنیهِ اَلّلهُمَّ اءَمْرَ اءْنیهِ .

در حـدیـث صـحیح از آنحضرت منقول است كه چون خوان حاضر شود اگر یكى از حاضران بِسْمِ اللّهِ بگوید از دیگران مجزیست .

حلیه المتقین صفحة 74





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن ( در بیان دعاى وقت طعام خوردن )،
[ یکشنبه 11 آبان 1393 ] [ 10:44 بعد از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( در بیان بعضى از آداب و اوقات طعام خوردن )

 در بیان بعضى از آداب و اوقات طعام خوردن 

سنت است كه چاشت رابامداد بخورد و درمیان روز دیگر چیزى نخورد وبعد از نماز خفتن بار دیـگـر طـعـام خـورد ولقـمه را كوچك بردارد و نیكو بجاید و بروى مردم نظر نكند و طعام بسیار گرم نخورد و در طعام گرم ندمد بلكه بگذار تا سرد شود و بعد از آن بخورد و نانرا به كارد نبرد و استخوانرا پاك نكند و بكمتر از سه انگشت چیزى نخورد و دست در پـیـش دیـگران دراز نكند و كاسه و انگشتانرا بلیسد و در حالت جنابت مكروهست طعام و آب خـوردن و اگـر وضـو بـسـازد یـا دسـت بـشوید ومضمضه واستنشاق بكند یا دست و رو را بشوید و مضمضه بكند یا دستها رابشوید و مضمضه بكند كراهتش ضعیف میشود ..... .

در حـدیـث مـعـتـبـر دیـگـر منقولست كه پسر برادر شهاب بحضرت امام جعفر علیه السلام شـكـایـت كـرد از دردهـا و امـتلا و فساد معده حضرت فرمود كه چاشت و شام بخور و در میان دیـگـر چـیـزى مـخـور زیـرا كـه خـداونـد عـالمـیـان در وصـف طـعـام اهـل بـهـشـت مـیفرماید لَهُمْ رِزْقُهُمْ فیها بُكْرَةً وَعَشّیا ترجمه اش اینستكه مهیا است براى اهل بهشت روزى ایشان در بهشت در بامداد و پسین یا خفتن .

در حـدیـث مـعـتـبـر از حـضـرت امـیـرالمؤ منین علیه السلام منقولست كه طعام خوردن آخر روز پیغبران بعد از نماز خفتن است پس آنرا ترك مكنید آه تركش موجب خرابى بدن است ..... .

از حـضـرت امـام رضا علیه السلام منقولستكه در بدن رگى هست كه آن عشا نام دارد و هر كه در طرف شب چیزى نمیخورد آن رگ او را نفرین میكند تا صبح میگوید خدا ترا گرسنه بـدارد چـنـانـچـه مـرا گـرسـنـه داشتى خداترا تشنه بدارد چنانچه مرا تشنه داشتى پس البته ترك مكنید عشا را اگر چه بلقمه نان باشد و اگر چه بدمى آب باشد ....

از حـضـرت امام رضا علیه السلام منقولستكه طعام گرم بركت ندارد وشیطان در آن بهره دارد و در حـدیـث مـوثـق از سـلیـمـان بـن خـالد مـنـقـولستكه گفت حاضر شدم شب بر سفره حـضـرت امـام جـعـفـر صـادق علیه السلام در تابستان خوانى آوردند آه نانى در آن بود و كـاسـه آوردنـد كـه تـریـد و گـوشت در آن بود پس دست بر آن گذاشتند و بر داشتند و فـرمـودنـد كه امان میطلبیم از خدا از آتش جهنم پناه مى بریم بخدا از آتش جهنم تاب این گـرمـى را نـداریم و صبر بر آن نمیتوانیم كرد چگونه تاب آوریم و صبر كنیم برآتش جـهـنـم . ایـنـرا مـكـرر فـرمـودنـد تـا طـعـام چـنـان شـد كـه مـیـتـوانـسـت خـورد پـس تناول فرمود ما نیز تناول كردیم .

از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقولست كه نهى فرمود از دمیدن در خوردنى و آشامیدنى .

از حضرت صادق علیه السلام منقول است كه مكروه است سه دمیدن در گرهها وافسانه ها و در طعام و در موضع سجده.... .

در حـدیـث مـعـتبر از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقولست كه هرگاه یكى از شما طعام خورد باید كه از پیش خود بخورد .

در حدیث دیگر منقولستكه آنحضرت كاسه طعام را میلیسیدند و میفرمودند كه هر كه كاسه طعام را بلیسد چنانستكه مثل آن طعام را تصدق كرده باشد .

مـنـقـولسـتـكـه حـضـرت امـیـرالمـؤ مـنـیـن عـلیـه السـلام بـتـمـام انـگـشـتـان تناول میفرمود و میگفت كه هر كه كاسه طعام را بلیسد ملائكه بر او صلوات فرستند و دعا كنند براى او بفراخى روزى و حسنات مضاعف براى او بنویسند ..... .

بسند معتبر منقولستكه حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم فرمود كه هرگاه كسى طعام خورد و انگشتان خود رابلیسد وبمكد خداوند عالمیان فرماید كه خدا بركت دهد ترا .... .

از حـضـرت امیرالمؤ منین علیه السلام منقولستكه كسى كه خواهد طعام او را ضرر نرساند تـا گـرسـنـه نـشـود و معده پاك نشود چیزى نخورد و چون خواهد بخورد بِسْمِ اللّهِ اَلرْحـْمـنِ اَلرْحـیـمِ بـگـوید و نیكوبجاید ودست از طعام وقتى بكشد كه هنوز خواهش طعام داشته باشد ..... .

بـسـنـد مـعـتبر منقولستكه حضرت على بن الحسین علیه السلام فرمود كه استخوانرا پاك مـكـنید كه جنیان را در آن بهر هست و اگر پاك كنید ایشان از خانه شما میبرند چیزى را كه بهتر از این باشد .

از حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم مـنـقـولسـت كـه وقـتـیـكـه طعام میخوردند بـِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرّحیم مى گفتند و از پیش ‍ دیگرى چیزى بر نمیداشتند و پـیـش از مـهـمانان شروع بطعام میكردند و بانگشت مهین و انگشت بعد از آن و انگشت میانین طعام میخوردند و گاهى انگشت چهارم را هم ضم میكردند و گاهى بتمام انگشتان میخوردند و هرگز بدو انگشت چیزى نمیخوردند و میفرمودند كه این خوردن شیطان است .

حلیه المتقین صفحة 64





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن ( در بیان بعضى از آداب و اوقات طعام خوردن )،
[ یکشنبه 13 مهر 1393 ] [ 06:13 بعد از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( در تـجـویـز خـوردن طـعـامـهـاى لذیـذ )

در تـجـویـز خـوردن طـعـامـهـاى لذیـذ و مـذمـت حـرص و افـراط در آن

بـدان كـه از احـادیـث اهـلبـیـت عـلیـهـم السلام ظاهر میشود كه طعامهاى لذیذ خوردن و بمردم خـورانـیدن و تكلف در خوبى و پاكیزه گى اینها خوبست و طعامهاى لذیذ را برخود حرام كردن خوب نیست اما باید از حلال باشد و آنقدر نخورد كه او رااز عبادت الهى باز دارد و مـانـنـد حـیـوانـات پـیـوسـته همتش مصروف بخوردن و آشامیدن نباشد بلكه باید منظور و مقصود او از خوردن و آشامیدن تحصیل قوت عبادت باشد و باید آنقدر صرف كند كه نسبت بحال او اسراف نباشد كه خدا مسرفان را دوست نمیدارد ... .

ابـو خـالد كـابـلى مـیـگوید كه بخدمت حضرت امام محمد باقر علیه السلام رفتم حضرت چـاشـت طـلبـیـدند و من خوردم با آنجناب طعامیكه هرگز از آن نیكوتر و پاكیزه تر طعامى نـخـورده بـودم پس فرمود كه چگونه دیدى طعام ما را؟ گفتم فداى تو شوم هرگز باین خـوبـى طـعـام نخورده بودم لیكن بیادم آمد این آیه كه در كتاب خدا است وَلَیُسْئَلُنَّ یـَوْمـَئِذٍ عـَنِ النَّعـیـم كـه تـرجـمـه اش ایـنـسـتـكـه البـتـه سـؤ ال كـرده خـواهید شد در روز فیامت از نعمت الهى حضرت فرمود مراد از نعیم در این آیه مذهب تـشـیـع و ولایـت اهـلبـیـت عـلیـه السـلام اسـت كـه در روز قـیـامـت از شـمـا سئوال خواهد شد .

بـسند صحیح از حضرت صادق علیه السلام منقولستكه حقتعالى از آن كریم تر است كه سـؤ ال كـنـد از مـؤ مـن از خـوردنـى و آشـامـیـدنـى كـه در دنـیـا بـر او حلال كرده باشد .

بسند حسن از آنجناب منقولستكه طعام بعمل بیاور و یاران خود را بطلب و باایشان بخور .

از حـضـرت رسـول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقولستكه باسیرى چیزى خوردن مورث پیسى است .

از حـضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقولستكه سه چیز است كه خدا دشمن دارد صاحب آنـهـا را خـواب كـردن بـدون بـیـدارى شـب و خـنـده كـردن در غـیـر مخل تعجب و خوردن طعام در هنگام سیرى .

از حـضـرت رسـول مـنـقـولسـتـكـه مومن در یك شكم چیزى میخورد و كافر در هفت شكم چیزى میخورد یعنى بسیار میخورد .

در حـدیـث دیـگـر مـنـقـولسـتـكـه ابو جحیفه بخدمت آنجاب آمد و آروق میزد از سیرى حضرت فـرمـود كـه آروق خود را منع كن كه هر كه در دنیا سیرتر است در قیامت گرسنه تر است پس ابو جحیفه بعد از آن طعام سیر نخورد تا از دنیا رفت .

در حدیث دیگر فرمود كه هیچ چیز را خدا دشمن نمیدارد مانند شكم پر از طعام .

از جـناب امیرالمؤ منین منقولستكه حضرت عیسى علیه السلام بشهرى رسید كه مرد و زنى فریاد میكردند وبا یكدیگر نزاعى داشتند از سبب آن پرسید مرد گفت كه این زن من است و صالحه است و عیبى ندارد اما من او را دوست نمیدارم و میخواهم از او جدائى اختیار كنم فرمود كـه بـهمه حال سبب این كراهت را بگو چیست گفت كه رویش كهنه و بیطراوت شده است بى آنـكه پیر شده باشد حضرت عیسى علیه السلام بآنزن فرمود كه میخواهى كه آب رویت بـرگـردد و تـازه شـود گفت بلى فرمود طعام كه میخورى سیر مخور زیرا كه طعام زیاد كـه در مـعـده بـجـوش آمـد آبـرو را مـیـبـرد آنـزن چـنـیـن كـرد پـس بحال طراوت برگشت و محبوب شوهر شد .

از حـضـرت امـام موسى علیه السلام منقولستكه اگر مردم میانه رو باشند در طعام خوردن همیشه بدن ایشان صحیح باشد .

از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقولستكه پنج خصلتست كه مورث برص و پـیـسـى اسـت نـوره كـشـیـده در روز جـمـعـه و چـهـارشـنـیـه و وضـو وغـسـل كـردن بـآبـى كـه در آفـتاب گرم شده باشد و در حالت جنابت چیزى خوردن و در حال حیض با زن جماع كردن و در وقت سیرى چیزى خوردن .

از حـضـرت امـام جعفر صادق علیه السلام منقولستكه آدمى را ناچار است از طعامى كه بآن قـوت بـیـابـد و هـرگـاه طـعـامـى خـورد باید كه یك حصه شكم را براى طعام قرار دهد و یـكـحـصـه را براى آب و یكحصه را براى نفس و سعى مكنید در فربه كردن خود چنانچه حـیـوانـات را بـراى كـشـتـن فـربه میكنند و فرمود كه هرگاه شكم سیر شد باعث طغیان و فـسـاد مـیشود و فرمود كه هر دردى و بیمارى از بسیارى خوردن بهم میرسد بغیر از تبر كه آن بناگاه میرسد .

حلیه المتقین صفحة 61





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن ( در تـجـویـز خـوردن طـعـامـهـاى لذیـذ )،
[ یکشنبه 13 مهر 1393 ] [ 05:55 بعد از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( دربـیـان ظـرفـهـائى كه در خوردن و آشامیدن وسایر استعمالات مى توان استعمال نمود )

دربـیـان ظـرفـهـائى كه در خوردن و آشامیدن وسایر استعمالات مى توان استعمال نمود و آنچه نهى از آن وارد شده است

جـایـز نـیـسـت خـوردن و آشـامـیـدن در ظـرف طـلا و نـقـره و در اسـتـعـمـال غـیـراكـل و شرب خلافست و احوط اجتناب است و همچنین در نگاهداشتن براى زینت احـوط اجتنابست و بعضى گفته اند طعامى را كه در ظرف طلا و نقره كنند حرام میشود اگر چـه طـعـام را در جـاى دیـگـر كـنـنـد و اگـر چـه دلیـلى نـدارد امـا احـوط اجـتـنـابست و جمعى بـاطـل مـیـدانـنـد وضوئى را از ظرف طلا و نقره بسازند و در مانند سرمه دان و عنبر چه و سرقلیان و قندیلها كه هر دو طرفش گشوده باشد كه در مشاهد مشرفه میآویزند و ظرف مـصـحـف ودعـا و آئیـنـه را بطلا و نقره گرفتن بلكه چوب ونیرا بنقره گرفتن خلافست و احوط در همه اجتناب است اگر چه حرمت اینها بر فقیر ثابت نیست و در نعلبكى قلیان كه از نقره و طلا باشد احتباط بیشتر باید كرد ومكروهست از ظرف نقره كوب وطلا كوب چیزى خـوردن و آشـامیدن و اگر بخورد بهتر است كه دهانرا كه بموضع طلا و نقره نرساند و اشـهـر مـیـان عـلمـاءِ آنـسـت كـه جـایـز نـیـسـت اسـتـعـمـال پـوسـت مگر پوست حیوانى كه در حـال حـیـوة پـاك بـاشـد و آنـرا بـعـنـوان مشروع كشته باشند یا از دست مسلمانى گرفته باشند و حرام است استعمال پوست حیوان مرده و همچنین پوستى كه یافته باشند اگر چه گمان باشد كه از دست مسلمان افتاده است مثل كفش در مسجد مسلمانان و بعضى گفته اند كه جـایـز اسـت اسـتـعـمـال مـیـتـه در عـمـلى كـه مـشـروط بـطـهـارت نـبـاشـد مـثـل آب بـزراعـت و حـیـوانـات دادن و امـثـال ایـنـهـا وایـن قـول قـویـسـت و احـوط اجـتـنـابـسـت و هـمـچـنـیـن بـعـضـى جـایـز دانـسـتـه انـد اسـتـعـمـال پوستى را كه ظن بهم رسد كه آنرا كشته اند یا از دست مسلمانى افتاده است و خـالى از قـوتـى نیست و احوط اجتناب است و پوست حیوان طاهرى كه گوشت آنرا نخورند وقـابـل تـذكـیـه بـاشـد اسـتـعـمـال مـیـتـوان كـرد امـا پـیـش از دبـاغـى كـردن مـكـروه اسـت اسـتـعمال آن و ظرفى كه در آن شراب كرده باشند هر چند نجاست در آن نفوذ نكرده باشد مثل شیشه ومس بشستن پاك میشود و همچنین هر چه كاشى داشته باشد و منفذى نداشته باشد كـه شـراب در جـرم آن جـا كـنـد و در مـثـل سـبـو و كـدو و خـم بـى كـاشـى و امثال اینها خلافست و اشهر آنستكه بآب كشیدن پاك میشود خصوصا در وقیتكه آنقدر در آب بگذارند كه آب در آن نفوذ كند و اثر شراب در آن نماند و احوط اجتنابست .

از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقولستكه هر كه دردنیا از ظرف طلا و نقره آب خورد و در آخرت از ظروف طلا و نقره بهشت محروم باشد .

بـسـنـد مـعـتـبـر مـنـقـول اسـت كـه محمدبن اسماعیل بن بزیع از جناب امام رضا علیه السلام سـئوال كرد از ظروف طلا و نقره حضرت اظهار كراهت فرمودند گفت بما روایت رسیده است كـه امـام موسى علیه السلام آئینه داشتند كه بنقره گرفته بودند آنجناب فرمودند كه نـه الحـمـدللّه هـمـیـن حـلقـه داشـت از نـقـره و آن آئیـنـه الحـال نـزد من است و فرمود كه برادرم عباس را چون ختنه میكردند براى او چوبى ساخته بـودنـد و آنـرا بـنـقـره گـرفـتـه بـودند كه فبضه نقره اش نزدیك به ده درهم بود كه ششصد و سى دینار عجمى باشد حضرت امام موسى علیه السلام فرمود كه آنرا شكستند .

در حـدیـث مـعـتـبـر از حـضـرت مـوسـى بـن جـعـفـر عـلیـه السـلام منقول است كه ظرف طلا و نقره متاع جماعتى است كه یقین بآخرت ندارند .

در حدیث دیگر از عمروبن ابى المقدام منقول است كه ظرفى آوردند بنزد حضرت امام جعفر صـادق عـلیـه السـلام كـه آب بـخورند پاره از نقره بر آن چسبانیده بودند دیدم آنجناب بدندان خود آنرا از آنطرف میكندند .

در حـدیـث موثق از آنجناب منقول است كه مكروه است آب خوردن از ظرفیكه نقره كوب باشد یـا بـعـضـى از آن نقره باشد و روغن مالیدن از روغن داد چنین و شانه كردن از شانه چنین مكروه است .
در حـدیـث معتبر از آنجناب منقول است كه كراهت دارد خوردن چیزى كه در سفالى كه از مصر می آورند پخته باشند .

در روایـت مـوثـق از جـنـاب امـام رضـا عـلیـه السـلام مـنـقـول اسـت كه طعال مخورید در ظرفهاى سفالى كه از مصر می آورند و از بزیع بن عمر مـنـقـول اسـت كـه بـخـدمـت امـام مـحـمـد تـقـى عـلیـه السـلام آمـدم دیـدم كـه حـضـرت طـعـام تـنـاول مـى فـرمـودنـد در مـیـان كـاسـه سـیـاهـى كـه در مـیـان آن بـرنـگ زرد سـوره قل هو اللّه احد نقش كرده بودند .

حلیه المتقین صفحة 59





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن ( دربـیـان ظـرفـهـائى كه در خوردن و آشامیدن وسایر استعمالات مى توان استعمال نمود )،
[ یکشنبه 13 مهر 1393 ] [ 05:46 بعد از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( در فضیلت خضاب كردن مردان و زنان )

در فضیلت خضاب كردن مردان و زنان 

بدانكه مردان را خضاب موى سر و ریش سنت مؤ كد است و زنان را خضاب موى سر و دسـت و پـا سـنـت اسـت و مـردانرا خضاب دست و پا كراهت دارد مگر اندك رنگى كه بعد از نـوره بـر جـمیع بدن سنت است حنا مالیدن از آن رنگ در دست بماند كه رنگ ناخن بسرخى مـایـل شـود چـنـانـچـه بـسـنـدهـاى مـعـتـبـر از حـضـرت رسالت صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقولستكه چهار چیز است كه از سنتهاى پیغمبرانست بوى خوش كردن و نزدیكى بزنان و مسواك كردن و خضاب كردن بحنا .

در حـدیـث دیـگـر از آنحضرت منقولستكه یكدرهم در خضاب صرف شود بهتر است از هزار درهـم كـه در راه خـدا صـرف نمایند و در آن چهارده خصلت هست باد را از گوش دور میكند و غبار را از چشم بر طرف میكند و چشم را جلا میدهد و بینى را نرم میكند و دهان را خوشبو میكند وبـن دنـدانـرا مـحـكـم مـیـكـند و گندزیز بغل را دفع میكند و گم میكند وسوسه شیطانرا و مـلائكـه بسبب آن شاد میشوند و سبب خواشحالى مؤ منان و خشم كافران میشود و زینت است و بوى خوش است و موجب خلاصى از عذاب قبر مى شود ونكیر ومنكر شرم میكنند از آن .

در حدیث دیگر فرمود كه موى سفید خود را رنگ كنید و شبیه مشوید بیهودان و حسن بن جهم گـفـت كـه بـخـدمت حضرت امام رضا علیه السلام رفتم دیدم آنحضرت خضاب ریش برنگ سـیـاه كـرده بـودنـد پـس فـرمـود كـه در خـضاب كردن اجر عظیم هست و خود را ساختن موجب زیـادتى عفت زنان است و جمعى از زنان دست از عفت برداشتند بسبب این كه شوهران ایشان خـود را براى ایشان نمى آراستند عرض كرد كه بما رسیده است كه حنا موى سفید را زیاد میكند حضرت فرمود كه موى سفید خود زیاد میشود بى حنا .

در حـدیـث دیـگـر مـنـقـول اسـت كـه شـخـصـى بـخـدمـت حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم آمـد حـضرت نظر كرد دید موى سفید در ریش او بهم رسیده است فرمود كه این موى سفید نور است پس فرمود كه هر كه در اسلام یكموى سفید در ریـش او بـهـم رسـد از بـراى او نـورى بـاشد درقیامت پس آنشخص بحنا خضاب كرد و بـنـزد آنـحـضـرت آمد فرمود كه هم نور است و هم اسلام پس رفت و خضاب سیاه كرد و آمد فـرمـود نـور اسـت و اسـلام اسـت و ایمان است و محبوب میگرداند بسوى زنان و خوف وبیم میافكند در دل كافران .

در حدیث معتبر منقول است كه گروهى بخدمت حضرت امام حسین علیه السلام آمدند دیدند كه آن حـضـرت بـسـیـاهـى حـضـاب كـرده اسـت در ایـن بـاب از آن حـضـرت سئوال كردند دست را بر ریش خود گذاشته و فرمودند كه امر كرد رسولخدا صلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم در یكى از جنگها كه مسلمانان بسیاهى خضاب كنند تا باعث غلبه ایشان شود بر كافران .

در حدیث حسن منقول است كه از حضرت صادق علیه السلام پرسیدند كه حضاب سر وریش آیـا سـنـت اسـت فـرمـود كـه بـلى حـضـرت امـیـرالمـؤ مـنـیـن عـلیـه السلام براى آن خضاب نـمـیـفـرمـودند كه حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم فرموده بود كه یا على موى ریـش تو از خون سرت خضاب خواهد شد انتظار آن خضاب میكشید و حضرت امام حسین علیه السلام و حضرت امام محمد باقر علیه السلام هر دو خضاب مى كردند .

در حـدیـث دیـگـر مـنـقـول اسـت كه حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود كه من براى آن خـضـاب نـمـیـكـنـم كـه هـنـوز صـاحـب تـعـزیـه ام در وفـات جـنـاب رسول .

در احـادیـت بـسـیـار مـنـقـول اسـت كـه حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیه وآله وسلّم خضاب میفرمودند .

در حـدیـث مـعـتـبـر منقول است كه حضرت صادق علیه السلام نظر كردند بمردیكه از حمام بیرون آمده بود و دستهایش را حنا بسته بود حضرت فرمود كه آیا تو را خوش میآید كه خـدا تـورا چـنـیـن خـلق كـنـد گـفـت نـه واللّه ولیـكـن خـبـر بـمـا رسـیـده اسـت كـه هـر كـه داخـل حـمـام شـود بـایـد كـه اثـر حـمـام بـر او دیده شود یعنى حنا حضرت فرمود كه غلط فـهـمـیـده بـلكـه مـراد آنـسـتـكـه چـون سلامت از حمام بدر آید بشكر این نعمت دو ركعت نماز بگذارد .

در حدیث حسن منقولستكه حضرت صادق علیه السلام فرمودند كه از جمله علامات بدى كه در آخـرالزمـان ظـاهـر شود آنستكه آثار زنان در مردان فرزندان عباس ظاهر شود و خضاب كـنـنـد و خـود را مـشاطه گى كنند بروش زنان و ظاهر آنستكه مراد خضاب دست و پا باشد زیرا كه خضاب سر و ریش سنت است و از علامات مردان است .

در حـدیـث مـعـتـبـر مـنقول است از آنحضرت كه باكى نیست در حمام خلوق بدست و پا بمالد بجهة تركهائیكه در دست بهم میرسد از بابت دوا اما خوشم نمی آید كه همیشه این كار كند و خلوق بوى خوشى بوده است كه زعفران داشته است و رنگ از آن در بدن میمانده است .

در حـدیـث دیگر از ابى الصبا منقول است كه اثر حنا در دست حضرت امام محمد باقر علیه السـلام دیـدم یـعـنـى اثر ضعیفى كه از حنا مالیدن بعد از دارو میماند چنانچه بعد از این مذكور خواهد شد.
در حـدیـث مـعـتـبـر از حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام مـنـقـول اسـت كه سزاوار نیست زنرا كه دستش را از حضاب خالى گذارد اگر چه بمالیدن حـنـا بـاشـد هـر چـنـد كـه پـیـر بـاشـد و فـرمـود كـه امـر كـرد رسـول خـدا صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم زنـان شـوهـر دارو بـى شـوهـر را بـخـضاب اما شوهردار براى شوهرش اما بى شوهر براى آنكه دستش بدست مردان نماند .

حلیه المتقین صفحة 53





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن ( در فضیلت خضاب كردن مردان و زنان )،
[ سه شنبه 25 شهریور 1393 ] [ 10:48 بعد از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( در آداب نظر به آئینه كردن )

در آداب نظر به آئینه كردن

 بـسـنـد مـعـتـبـر از حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام مـنـقـولسـتـكـه رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله وسلّم فرمودند كه خداوند عالمیان واجب مى گرداند بهشت را از براى جوانى كه بسیار نظر در آئینه كند وحمد خدا بسیار گوید بر آنكه خدا او را بصورت نیكو آفرید و او را معیوب نگردانیده است .

در بـعـضـى از روایـات مـذكـور اسـت كـه حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیه وآله وسلّم نظر میكردند در آینه وموى سرمبارك و ریش را شانه مـیـكردند و از براى اصحاب خود و زنان خود، خود را میساختند و میفرمودند كه خدا میپسندد و دوست میدارد از بنده اش كه چون بنزد برادران مؤ من رود از براى ایشان زینت كند و خود را بسازد .

از حـضـرت امیرالمؤ منین علیه السلام منقولستكه چون در آئینه نظر كند باید كه بگوید اَلْحـَمـْدُلِلّهِ الَّذى خـَلَقـَنـى فـَاَحْسَنَ خَلْقى وَصَوَّرَنى فَاَحْسَنَ صُوَرتى وَزانَ مِنّى ماشانَ مِنْ غَیْرى و اكرمنى بالاسلام .

در فـقـه الرضـا عـلیه السلام و غیر آن مذكور است كه چون خواهى در آینه نظر كـنـى آیـنـه را بـدسـت چـپ بگیر و بگو بِسْمِ اللّهِ پس چون در آن نظر كنى دست راست را بـرپـیـش سـر بگذار و بر روبكش و ریش خود را بدست راست بگیر و در آینه نظر كن و بگو اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى خَلَقَنى بَشَرا سَوِیّا وَ زَیَّنَنى وَلَمْ یُشِنى وَفَضَّلَنى عَلى كَثیر مِنْ خَلْقِهِ وَ مَنَّ عَلَىَّ بِاْلاِسْلامِ وَرَضِیَهُ لِىْ دینا پس آینه را از دست بگذار و بـگـو اَلّلهُمَّ لاتُغَیّرْ مابِنامِنْ نِعَمِكَ وَاجْعَلْنا لاِءَنْعُمِكَ مِنَ الشّاكِرینَ وَلاِلا ئِكَ مِنَ الْذ اكِرینَ .

در روایـت دیـگـر وارد شده است كه آئینه را بدست چپ میگیرى چون روى خود را در آئینه دیدى بگو اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى اَحْسَنَ وَاَكْمَلَ خَلْقى وَحَسنَ خَلْقى وَ خَلَقَنى خَلْقا سـَوّیـا وَلَمْ یـَجـْعـَلْنـى جَبّارا شَقیّا اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى زَیَّنَ مِنّى ماشانَ مِنْ غَیْرى اَلّلهُمَّ كَما اَحْسَنْتَ خَلْقى فَصَلّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَحَسِّنْ خُلُقىِ وَتَمّمْ نِعْمَتِكَ عَلَىَّ وَزَیّنى فى عـُیـُونِ خـَلْقـِكَ وَجـَمِّلْنـى فـى عـُیـُوِنِ بـَرّیـَتـِكَ وَارْزُقْنى الْقَبولَ وَ الْمَهابَةَ وَالّراءفَةَ وَالرَّحْمَةَ یااَرْحَمَ الرّاحِمینَ .

در روایـت دیـگر منقولستكه حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم بحضرت امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود كه یا على چون در آئینه نظر كنى بگو اَلّلهُمَّ كَما حَسَّنْتَ خَلْقى فَحَسِّنْ خُلْقى وَرِزقْى .

حلیه المتقین صفحة 52





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن،
[ جمعه 17 مرداد 1393 ] [ 09:22 بعد از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( در آداب سرمه كشیدن )

در آداب سرمه كشیدن

 در حـدیـث مـعـتـبـر از حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام مـنـقـولسـت ـكـه حـضـرت رسول صلّى اللّه وآله وسلّم سرمه سنگ بچشم میكشیدند و در وقت خواب طاق طاق .

در حدیث معتب از حسن بن جهم منقولستكه گفت حضرت امام رضا علیه السلام میلى از آهن بمن نمودند و سرمه دانى از استخوان و فرمودند كه اینها از حضرت امام موسى علیه السلام بود باین میل سرمه بكش .
بـسـند صحیح از حضرت صادق علیه السلام منقولستكه سرمه كشیدن در شب چشم را نفع میرساند و در روز زینت است .

و در حـدیـث مـعـتـبـر دیـگر از حضرت امام محمد باقر منقولستكه سرمه سنگ در دیده كشیدن دهانرا خوشبو میكند و مژگان را محكم میكند .

بسند موثق از حضرت صادق علیه السلام منقولستكه سرمه كشیدن دهان را شیرین میكند .

در حدیث دیگر فرمود كه سرمه كشیدن موى مژگان را مى رویاند و بینائى را تند میكند و اعانت میكند برطول دادن سجود .

در حدیث دیگر فرمود كه سرمه سنگ چشم را جلا میدهد و موى مژه را مى رویاند و آب ریختن چشم را زایل میكند .

در روایـت دیگر فرمود كه سرمه كشیدن قوت جماع را زیاد میكند وفرمود كه هرشب سرمه سنگ را كه مشك نداشته باشد در دیده بكشد چشمش هرگز آب سیاه نیاورد .

در حدیث معتبر از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام منقولستكه هر كه سرمه كشد باید طاق بكشد و اگر چنین هم نكند باكى نیست .

در حـدیـث صـحـیح منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله وسلّم پیش از خواب سرمه میكشیدند چهار میل در دیده راست و سه میل دردیده چپ .

در حـدیـث معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقولستكه چهار چیز است كه رو را نورانى میكند نظر كردن در روى نیكو و در آب جارى و در سبزه زار و سرمه كشیدن وقت خواب .

از حضرت امام رضا علیه السلام منقولستكه هر كه ایمان بخدا و روز قیامت دارد باید كه سرمه بكشد .

حـضـرت صادق علیه السلام فرمود كه سرمه كشیدن در وقت خواب امان میدهد از آب آوردن چشم .

از حـضـرت امـام رضـا عـلیـه السـلام مـنقولستكه هر كه را ضعف در باصره بهم رسد هفت میل از سرمه سنگ در وقت خواب در چشم كشد چهار در چشم راست وسه در چشم چپ .

از حـضـرت امـام مـحـمـد بـاقـر عـلیـه السـلام مـنـقـولسـتـكـه حـضـرت رسـول صـلّى اللّه عـلیـه وآله وسـلّم در هـر چـشـم سـه میل میكشیدند در وقت خواب .

روایـت دیـگـر وارد شـده اسـت كـه سـه مـیـل در چـشـم راسـت و دومـیـل در چشم چپ میكشیدند حضرت صادق علیه السلام فرمود بر شما باد بمسواك كردن كـه چـشـم را جلا میدهد و برشما باد بسرمه كشیدن كه دهان را خوشبو میكند زیرا كه چون مـسـواك مـیـكـند آدمى بلغم نازل میشود از چشم و جلا مى یابد و چون سرمه مى كشد بلغم از چشم برطرف میشود وبدهان نازل میشود و دهان خوشبو بشود .

در فـقـه الرضـا مـذكـور اسـت كـه چـون اراده نـمـائى كـه سـرمـه بـكـشـى مـیـل را بـدسـت راسـت بگیر و در سرمه دان بزن و بگو بسم اللّه چون میلرا در چشم كشى بگو اَلّلهُمَّ نَوّرْ بَصَرى واجْعَلْ فیه نُورا اءُبْصِرُبِهِ حَقَّكَ وَاهْدِنى اِلى طَریقِ الْحَقِّ وَ ارْشُدْنى اِلى سَبیلِ الرَّشادِ اَلّلهُمَّ نَورْ عَلَىَّ دُنیاى وَ آخِرَتى .

در مـكـارم الاخـلاق روایـتـكـرده اسـت كـه ایـن دعـا بـخـوانـد در وقـت سـرمـه كشیدن اَلّلهـُمَّ اِنـّى اَسـْاءَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَنْ تَجْعَلَ النُّورَ فى بَصَرى وَالْبَصیرَةَ فى دینى وَالْیَقینَ فى قَلْبى وَاْلاِخْلاصَ فى عَمَلى وَالسَّلامَةَ فى نَفَسْى وَالسِّعَةَ فى رِزْقى وَالشُّكْرَ لَكَ اَبَدا مااَبْقَیْتَنى .

حلیه المتقین صفحة 50





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن،
[ جمعه 17 مرداد 1393 ] [ 09:19 بعد از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( در زیور طلا و نقره پوشیدن و به زنان واطفال پوشانیدن )

در زیور طلا و نقره پوشیدن و به زنان واطفال پوشانیدن

در حدیث صحیح منقولستكه از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام پرسیدند كه آیا جایز است كه پسران نا بالغ را زیور و طلا بپوشانند فرمود كه حضرت امام زین العابدین علیه السلام زینت میفرمود زنان و اطفان خود را بزیور طلا ونقره و در حدیث صحیح دیگر از آنجناب پرسیدند در این باب فرمود كه پدرم امام محمد باقر علیه السلام زنان و فرزندان خود را زیور طلا و نقره میپوشانیدند .

در حدیث صحیح دیگر از آنحضرت پرسیدند از زیور كردن زنان بطلا و نقره فرمودند كه باكى نیست و در حدیث معتبر دیگر از آنجناب منقولستكه سرغلاف شمشیر حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم و دسته اش از نقره بود و در میان حلقه هاى نقره داشت و زره آنجناب سه حلقه نقره در پیش و دو حلقه در عقب داشت .

از حضرت رضا علیه السلام منقولستكه ذوالفقار را جبرئیل براى رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم از آسمان آورد و زیورش از نقره بود و در حدیث حسن از آنحضرت منقولستكه باكى نیست زیور كردن شمشیر بطلا و نقره و در حدیث دیگر فرمود كه زیور شمشیر حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم تمام از نقره بود دسته اش و سر دسته اش .  

در حدیث معتبر دیگر فرمود كه باكى نیست زینت كردن قرآنها و شمشیرها را بطلا و نقره وبسند موثق دیگر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقولستكه همیشه زنان زیور میپوشیدند .

در حدیث معتبر از فضل بن یسار منقولستكه از حضرت امام جعفر علیه السلام پرسید از كرسى كه در آن طلا باشد آیا میتوان در خانه نگاه داشت حضرت فرمود اگر طلا باشد به و اگر آب طلا بر آن مالیده باشند باكى نیست .

در حدیث دیگر از آن حضرت منقولستكه سزاوار نیست زن خود را معطل بگذارد و زینت نكند اگر چه گردن بندى داشته باشد كه در گردن ببندد و سزاوار نیست كه دستش از خضاب خالى باشد اگر چه بمالیدن حنا باشد هر چند سالدار باشد .

در روایت معتبر وارد شده است كه جایز است دندانها را طلا بیكدیگر ببندد بدانكه در باب زیور طلا احوط و اولى آنستكه مردان اجتناب نمایند اگر چه در شمشیر و مصحف باشد .

حلیه المتقین صفحة 49





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن،
[ جمعه 17 مرداد 1393 ] [ 09:16 بعد از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( در فضیلت دُر نجف وبلور و حدید صینى وسایر نگینها )

در فضیلت دُر نجف وبلور و حدید صینى وسایر نگینها

بسند معتبر از مفضل بن عمر منقولستكه گفت روزى بخدمت حضرت صادق علیه السلام رفتم و انگشتر فیروزه در دست داشتم فرمود كه اى مفضل فیروزه سیرگاه دیده هاى مردان و زنان مومنه است یا دور گرداننده دردهاست از دیده هاى ایشان و من دوست میدارم براى هر مؤ من كه پنج انگشتر در دست داشته باشد یاقوت و آن فاخرترین همه است و عقیق و آن خالص تر است براى خدا وبراى ما اهل بیت و فیروزه و آن چشم را قوت میدهد و سینه را گشایش مى دهد و قوت دل را زیاد میكند و چون پى كارى رود آنرا در دست كند پس چون برگردد حاجتش برآوره شده است و حدید صینى و آن را دوست نمیدارم كه همیشه در دست داشته باشد ولیكن بد نمیدانم در دست كردن آن را در وقتیكه بدیدن كسى رود كه از او ترسد از اهل شربراى آنكه شر او ساكن میشود و حدید صینى شیاطین را دور میكند و باین سبب دوست میدارم كه داشته باشم پنجم آن درّى كه در نجف اشرف خدا ظاهر میسازد بدرستیكه هر كه آن را دست كند بهر نظر كردنى بآن خداوند عالمیان زیارتى یا حجى یا عمره در نامه عمل او بنویسد كه ثوابش ثواب پیغمبران و صالحان باشد و اگر خدا رحم نمیكرد بر شیعیان ماهر آینه هر نگین از آن بقیمت بسیار میرسد ولیكن خدا ارزان كرده است براى ایشان كه توانگر و فقیر ایشان توانند در دست كرد. ابوطاهر میگوید این حدیث را بحضرت امام حسن عسكرى علیه السلام عرض كردم فرمود كه این حدیث جدم بحضرت صادق علیه السلام است گفتم شما هیچ چیز را بر عقیق سرخ اختیار نمیفرمائید فرمود بلى براى فضلیت بسیارى كه در آن وارد شده است بدرستى كه پدرم خبرداد مرا كه اول كسى كه انگشتر عقیق در دست كرد حضرت آدم علیه السلام بود دید كه در عرش نوشته است اَنَا الْلّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنَا وَحْدى مُحَمَّدٌ صَفْوَنىْ مِنْ خَلْقى اَیَّدْ تُهُ بِاءَخیهِ عَلِىٌ وَ نَصَرْتُهُ بِهِ تا آخر نامهاى پنجگانه آل عبا، پس چون حضرت از آن درخت میوه خورد و بزمین آمد متوسل شد بسوى خدا باین نامهاى مبارك و ببركت این نامها خدا توبه اش را قبول كرد پس حضرت آدم انگشترى از نقره ساخت و نگینش را از عقیق سرخ كرد واین نامهاى پنجگانه را برآن نقش كرد و آن انگشتر رادر دست راست خود كرد پس ابن سنتى شد كه پرهیز كاران از فرزندانش همه بسنت او عمل كردند.

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقولستكه نیكو نگینست بلور واز حسین بن عبداللّه منقولستكه سئوال كردم از حضرت امام على نقى علیه السلام كه آیا خوبست انگشتر كردن سنگریزه كه از چاه زمزم بیرون آرند فرمود بلى اما چون خواهد كه استنجا كند از دست بیرون آورد یعنى اگر در دست چپ باشد .

حلیه المتقین صفحة 43





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن،
[ جمعه 17 مرداد 1393 ] [ 09:11 بعد از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]

آداب و سنن ( فضیلت فیروزه و جزع یمانى )

در فضیلت فیروزه و جزع یمانى 

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقولستكه هركه انگشتر فیروزه در دست كند دستش فقیر نشود .

از حسن بن على بن مهران منقولستكه بخدمت حضرت امام موسى كاظم علیه السلام رفتم در انگشت آنحضرت انگشترى دیدم كه نگینش ‍ فیروزه بود و نقشش اَللّهُ الْمَلِكُ بود بسیار نظر كردم در آن انگشتر فرمود كه چه نظر میكنى ؟ گفتم حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام انگشتر فیروزه داشته است كه نقشش اَللّهُ الَمَلِكُ بوده است فرمود كه آن را میسناسى ؟ گفتم نه فرمود كه همان انگشتر است و این سنگى استكه جبرئیل براى رسول خدا بهدیه آورد از بهشت و آنحضرت بحضرت امیرالمؤ منین بخشید .

از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام منقولستكه انگشتر جزع یمانى در دست كنید كه رد نمیكند مگر متمردان شیاطین را .

از حضرت امام رضا علیه السلام منقولستكه حضرت امیرالمؤ منین فرمود كه رسول خد صلّى اللّه علیه وآله وسلّم بیرون آمدند و انگشتر جزع یمانى در دست كرده بودند و با مانماز كردند و چون از نماز فارغ شدند انگشتر را بمن دادند و فرمودند كه این انگشتر را در دست راست خود كن و با آن نماز بكن كه نماز در جزع یمانى برابر هفتاد نماز است و تسبیح و استغفار میكند و ثوابش براى صاحبش نوشته میشود .

على بن محمد حمیرى گفت كه دختر جعفربن محمود را خواستم و بسیار او را دوست میداشتم و فرزند از او بوجود نمى آمد بخدمت حضرت امام على نقى علیه السلام رفتم و این مطلب را عرض كردم پس تبسم نمود و فرمود كه بگیر انگشترى كه نگینش فیروزه باشد و برآن نقش ‍ كن این آیه را رَبِّ لاتَذَرْنى فَرْدا وَ اَنْتَ خَیْرُالْوارِثینَ چنان كردم یكسال نگذشت كه از آن زن پسرى بوجود آمد .

از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقولستكه خداوند عالمیان میفرماید كه من شرم میكنم از دستى كه بسوى من بلند شود بدعا و درآن دست انگشتر فیروزه باشد پس او را ناامید برگردانم .

حلیه المتقین صفحة 42





موضوع: آداب و سنن، برچسب ها: آداب و سنن،
[ سه شنبه 14 مرداد 1393 ] [ 10:39 بعد از ظهر ] [ ابراهیم قربانی نهرخلجی ]
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات