فرازی از زندگی نامه شهید علی ضامن مهرابی
فرازی از زندگی نامه شهید علی ضامن مهرابی
نام : علی ضامن
نام خانوادگی: مهرابی
نام پدر: حیدر
متولد : 09 / 08 / 1342
واحداعزام: سپاه پاسداران
تاریخ و محل شهادت: 1364 منطقه فاو ( عملیات والفجر8 )
شهید علی ضامن درخانواده مذهبی ساده و بی آلایش به دنیا آمد. نام ایشان را از نام مبارك ولقب ثامن الحجج حضرت علی بن موسی الرضا(ع) ضامن آهو انتخاب كردند. خانواده شهید از اقشار کم درآمد جامعه بود . پدرش برای امرار معاش تمام طول سال را با تحمل سختی ها کار می کرد و به خاطر تامین زندگی مادر شهید نیز معمولا در کنار پدرش مشغول به کار می شد و با تحمل سختی ها ومرارت ها زندگی آبرومندانه ای داشتند . علی ضامن دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستا و دوران دبیرستان را در داران گذراند .
در دوران تحصیل همیشه شاگرد ممتاز مدرسه بود و با وجود شرایط سخت زندگی ومشکلات مالی برای کمک به خانواده در مواقع فراغت از تحصیل کار می کرد . اوچند سال قبل از پیروزی انقلاب با نیروهای انقلابی آشنا شد و با توجه به اینکه خود شرایط سخت دوران ستم شاهی را درک کرده بود به جمع انقلابیون پیوست ودر فعالیتهای روزهای اوایل پیروزی انقلاب ، همگام با دیگر دوستانش در حرکت های انقلابی شرکت می کرد و دربرگزاری برنامه های مذهبی و فعالیتهای انجمن اسلامی نقش محوری داشت . همزمان با روزهای اول جنگ تحمیلی برای حضور در جبهه روز شماری می کرد. سرانجام ، به تبعیت از پیام رهبر كبیر انقلاب مبنی بر وجوب دفاع از میهن ، درس و مدرسه را رها كرد و به دنبال این مهم شتافت علی ضامن اولین بار ، پس از گذراندن آموزش نظامی تاریخ 23 / 04 / 1361 بعنوان نیروی بسیجی ازسپاه فریدن عازم منطقه جنوب شد و در جمع رزمندگان لشگر 8 نجف درعملیات رمضان ( شرق بصره ) شرکت نمود . در این عملیات كه در عمق خاک دشمن صورت گرفت ، وی در جمع نیروهای خط شکن بود و تا مرز شهادت پیش رفت و به زبان خودش امکان اسارت او قطعی بود که بطور معجزه آسایی یکی از نیروها با موتورسیکلت به او می رسد و او را از میان محاصره دشمن بیرون می برد و او پس از 45 روز به خانه برمی گردد و وقتی از او سوال می کنند که چرا درس ات را رها کرده ای ؟ می گوید : امروز به فرمان امام (ره ) حضور در جبهه واجب است و برای درس خواندن فرصت بسیار است .
موضوع: شهید علی ضامن مهرابی، برچسب ها: فرازی از زندگی نامه شهید علی ضامن مهرابی، نهرخلج،
خصوصیات اخلاقی شهید علی ضامن مهرابی
خصوصیات اخلاقی شهید به نقل از مادرش
علی ضامن در زمان حیات خود بسیار ساده زندگی می كرد واز تجملات دنیوی دور بود . همواره می گفت : ما باید همانند امامان معصوم(ع) خود ساده زندگی كنیم ، باید به فكر مستمندان وتهی دستان باشیم . وی اكثرا با رفقا و همرزمان خود بودند و با آنها از جبهه و جنگ صحبت می كردند . در زمان حیات خود همیشه درمساجد و پایگاه حضورفعالی داشت و همراه دیگر دوستان ، مراسم دعای كمیل و توسل و زیارت عاشورا برگزار می كردند .
دروصیتنامه خود به مردم سفارش كرد كه مساجد را خالی نگذارید ودعاهای وارده را حتماً بخوانید و پشتیبان ولایت فقیه باشید، هرگز از ولایت فقیه فاصله نگیرید .
موضوع: شهید علی ضامن مهرابی، برچسب ها: خصوصیات اخلاقی شهید علی ضامن مهرابی، نهرخلج،
خاطرات ازدواج شهید علی ضامن مهرابی
خاطرات ازدواج شهید علی ضامن مهرابی
علی ضامن پس از بازگشت از جبهه به عضویت سپاه در آمد . در زمستان همان سال(1361) همسر خود را از یک خانواده مذهبی و روحانی انتخاب و با او ازدواج کرد . مراسم عقد وعروسی بسیار ساده برگزار می گردد ، با توجه به تقید ایشان به پرهیزاز محرمات به همه اطرافیان تاکید کرده بود کسی حق استفاده از آلات طرب انگیز در مراسم عروسی را ندارد ، پس از ازدواج به تحصیل ادامه داد و دیپلم خود را گرفت . علی ضامن بطور مدام چندین بار دیگر به جبهه رفت و در چندین عملیا ت شرکت نمود . وی هرگز از کمک به مستمندان غافل نبود و بارها همرزمانش دیده بودند بخشی از حقوقی را که از سپاه دریافت می کند به مستمندان می دهد و خود با شرایط سختی زندگی را می گذراند . ثمره ازدواج این شهید یک پسر و یک دختر است .
علی ضامن قبل از آخرین اعزام به همسرش گفته بود خواب دیدم به شهادت رسیده ام و در تشیع جنازه دستم از تابوت بیرون مانده بود . یکسال بعد از تولد فرزند دوم ، شهید مهرابی ، در روز 22بهمن سال 1364برای آخرین بار به جبهه اعزام شد ودر عملیات پیروزمندانه والفجر هشت در منطقه فاو عراق شركت نمود .
موضوع: شهید علی ضامن مهرابی، برچسب ها: خاطرات ازدواج شهید علی ضامن مهرابی، نهرخلج،
نحوه شهادت شهید علی ضامن مهرابی
نحوه شهادت شهید علی ضامن مهرابی از زبان همرزمانش
علی ضامن جهت حضور در عملیات والفجر 8 داوطلبانه وارد گردان حضرت امیر (ع) شده بود یکی از گردانهای بنام لشگر مقدس 14 امام حسین (ع) که با تجربه ترین زبده ترین نیروهای عملیاتی در آن جمع بودند و در سختترین موقعیتهای عملیاتی وارد صحنه نبرد می شد گردان حضرت امیر (ع) بود .
پس از سقوط فاو در عملیات والفحر 8 نیروهای بعثی تلاش می کردند با انجام پاتک های سنگین فاو را ازدست رزمنگان سپاه اسلام خارج کنند و بیشترین فشار را از محور عملیاتی کار خانه نمک فاو که موقعیت استراتزیکی بود وارد می کردند لذا فرماندهان تصمیم گرفتند با انجام عملیاتی نیروهای بعثی را مجبور به عقب نشینی ازآن منطقه نمایند چند ساعت قبل از عملیات برای آخرین بار علی ضامن را دیدم از اینکه عازم عملیات بود بسیار خوشحال بود شور حال عجیبی در بین نیروها به چشم می خورد گویی برای شرکت در جشنی بزرگ آماده می شدند .
در محل استقرار گردان ، آب مصرفی که در اختیار نیروها قرار داشت بسیار شور بود . علی ضامن از من پرسید : آیا وضو ساختن با این آب از نظر شرعی صحیح است یا نه ؟ قطعا این سوال درآن شرایط سخت پیام خاصی داشت ؛ یعنی او با آنکه چند ساعتی با شهادت فاصله نداشت همچون مولایش ابا عبدالله (ع) فقط در یاد طهارت ونماز بود وهیچ درخواست دنیایی نداشت .
هنگام شب زمان عملیات فرا رسید به استعداد سه گردان نیرو وارد عمل شدند یکی از این گردانها گردان حضرت امیر المؤمنین (ع) از لشگر امام حسین (ع) بود که ماموریت داشت به قلب دشمن بزند درمقابل نیروهای بعثی هم ازهمان محور با سه تیپ از قویترین نیروها ی خود اقدام به پاتک نمودند در منطقه نبرد بین نیروهای سپاه اسلام و بعثیون که درواقع سه برابر ما نیرو و تجهیزات وارد عمل کرده بودند درگیری بسیار سنگینی درگرفت نیروهای ما مردانه جنگیدند در ساعات اولیه شب خط بعثی ها شکسته شد و در ادامه جلوی پیش روی دشمن بعثی را گرفتند آتش طرف مقابل بسیار سنگین بود ودر منطقه درگیری آتش بحدی شدید بود , که بنظر می رسید زمین وآسمان در آتش می سوزد با توجه به شرایط سرزمینی منطقه که نمکزار وباطلاق بود امکان پشتیبانی نیروها ی خودی که در قلب نیروهای بعثی می جنکیدند نبود بعثی ها با تلاش فراوان وگسیل نیروهای تازه نفس به منطقه نبرد موفق شدند تا قبل ازروشن شدن هوا با قیمانده نیروهای ما را که اکثرا" زخمی شده بودند به محاصره خود درآورند .
نکته جالب توجه آن است که مقاومت دلاورانه مردان سپاه اسلام درآن عملیات باعث شد که ارتش بعث درفاو زمین گیر شود ، چنانچه اگر بعثی ها در آن عملیات موفق می شدند امکان باز پس گیری فاو و به محاصره درآمدن نیروهای سپاه اسلام قطعی بود . صبح روز بعد از عملیات فرمانده گردان به شهید خرازی فرمانده لشگر گزارش داد تعداد سی نفر از گردان امیر (ع) سالم برگشته اند و بقیه نیروها شهید یا زخمی شده و در محاصره دشمن مانده اند که با شرایط موجود امکان انتقال آنان به عقب ممکن نمی باشد ، به بیان یکی از همرزمان شهید که خود نیز زخمی شده بود علی ضامن در همان دقایق اولیه عملیات زخمی می شود از او می خواهند که به عقب برگردد لیکن خودداری می کند و می گوید چیز مهمی نیست و بعد از آن دیگر کسی او را نمی بیند . پیکر گلکون شهید مهرابی بهمراه دیگر همرزمان شهیدش همچون شهدا ی کربلا در زیر آفتاب بدون غسل و کفن بر جای می ماند بیش از 70 روز بعد عملیات دیگری انجام می شود و پیکر پاک شهید علی ضامن بهمراه دیگر شهدا بدست خانواده هایشان می رسد وظاهرا خوابی که شهید مهرابی دستش از تابوت بیرون مانده تعبیر می شود .
موضوع: شهید علی ضامن مهرابی، برچسب ها: نحوه شهادت شهید علی ضامن مهرابی، نهرخلج،
نحوه ی اطلاع از شهادت شهید علی ضامن مهرابی
نحوه ی اطلاع از شهادت
پیكر پاك شهید به همراه دیگر همرزمان شهیدش بیش از هفتاد روز پس از شهادتش به وطن بازگردانیده می شود و به خانواده اش جهت شناسایی وی اطلاع می دهند . شناسایی شهید از روی چهره ممكن نبود لیكن از روی آثار به جا مانده از شهید و به سختی شناسایی می گردد و با همان لباس های رزم كه در لحظه شهادت در تنش بوده همچون مولایش ابا عبدالله علیه السلام بدون غسل و کفن در گلستان شهدای دهستان نهرخلج به خاک سپرده می شود .
موضوع: شهید علی ضامن مهرابی، برچسب ها: نحوه ی اطلاع از شهادت شهید علی ضامن مهرابی، نهرخلج،
وصیتنامه سردار رشید اسلام شهید علی ضامن مهرابی
وصیتنامه سردار رشید اسلام شهید علی ضامن مهرابی
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عندربهم یرزقون و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه
سلام و درود بر پیامبرن الهی رهبران بشریت بخصوص خاتم انبیا و سلام و درود بر ائمه معصومین و خاتم الاوصیا حضرت مهدی(عج) و سلام و درود بر دخت گرامی حضرت رسول حضرت هرا (س) و بر قهرمان کربلا زینب (س) درود و سلام بر نائب بحق امام زمان (عج) حضرت امام خمینی و یاران و سربازان راستینش و درود و سلام بر ارواح طیبه مجاهدان و شهدای گرانقدر از حضرت آدم تا احد و از شهدای احد تا شهدای کربلای معلا و سرور شهیدان حضرت امام حسین (ع) و از کربلای حسین تا کربلای 17 شهریور و 7 تیر و تا کربلای غرب و جنوب ایران تا شهدای بزرگوار عملیات پیروزمندانه والفجر هشت .
پدر بزرگوار ، مادر گرامیم ، خانواده خوبم ، فرزندان دلبندم ، خواهران و برادران عزیزم ، نور چشمانم و ملت شهید پرور و ملت حزب ا... سلام ودرود خدا و پیامبران بر شما که راه راست الهی را انتخاب کرده اید و چونان رهبران الهی در راه خدا با قامتی راست و عزمی آهنین و اراده ای راسخ و گامهای استوار با صبر تحمل انقلابی زینب گونه و خروشی حسین گونه در برابر تمامی کفر جهانی و منافقین و سلطنت طلبان پست ایستاده و مقاومت می کنند و نیرنگهای استکبار شرق و غرب را یکی پس از دیگری شکست داده و در راه رضای خدا از یثار جان و مال و جوانان خود دریغ ندارید . درود بر شما امت پاک پیامبر اسلام .
اینجانب علی ضامن مهرابی فرزند حیدرعلی بنا به وظیفه الهی و احساس محبت که نسبت به خانواده محترم خودم و فامیل و همشهریان دارم این جملات را به عنوان وصیت نامه می نویسم و الا من لیاقت پیام دادن ندارم .
همه ملت ایران از من بهتر و بیشتر و خالصانه تر می فهمند و میدانند ، لیکن بخاطر اینکه انسانهائی که لاقل در آخر عمر راه راست سعادت را یافته اند هر چند خود ، سعادت رسیدن به آنها را نداشته باشند میخواهند لااقل اطرافیان و آشناییان و هم مکتبان و هم مسلکانش به سعادت برسند لذا در دقایق آخر عمر مطالب مفیدی میگویم : برادران گرامی و خواهران محترم بر شما باد تقوای الهی ، بخدا قسم اگر اسلام راستین را انتخاب نکرده و تمام احکام و فروع آن را عمل نکنید نه تنها در آخرت که در این دنیا پشیمان خواهید شد که خیلی دیر یا اصلا سودی ندارد .
موضوع: شهید علی ضامن مهرابی، برچسب ها: وصیتنامه سردار رشید اسلام شهید علی ضامن مهرابی، نهرخلج،