روزگار
همیشه بر یک قرار نمی ماند. جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی کمترین
آرزویم این است: و اینها آرزوهای من برای توست در آخرین
لحظات سال92
هفت سین :سینی معرب چینی است که در قدیم به طبق های بزرگی که از چین آورده بودند ،گفته می شد. احتمالا هفت سین باز مانده ی همین هفت سینی می باشد.
یکی از مقدمات اصلی نوروز ایرانیان «سفره ی هفت سین» است که پیش از تحویل سال گسترده می شود این سفره از سابقه ی تاریخی و کهن برخوردار بوده و هر یک از اجزای آن به نیت خاصی بر سفره نوروری جای می گیرد.
هفت سین دارای شرایط سنتی و اجباری شامل ۵ صفت زیر می باشد: ۱.به زبان فارسی باشد.۲.با سین شروع شود.۳.خوش یمن باشد.۴.نماد یا سنبل باشد.۵.محافظت کننده باشد...اما به راستی چرا هفت ؟آیا تاکنون فکر کرده اید؟عدد هفت در بسیاری از ادیان ومذاهب گذشته و کنونی جایگاه و منزلت خاصی دارد.و به اصطلاح عدد خوش یمنی است.برای آشنایی بیشتر هفت را در چند دین ،مذهب و قوانین حاکم دنیا ببرسی می کنیم. وبرای مثال :۱ .مسلمانان در مناسک حج هفت بار دور خانه ی خدا را طواف می کنند.۲.تجزیه نور خورشید هفت رنگ است .۳. خداوند همه چیز را در هفت روز افرید.۴.هفت آسمان داریم.۵.هفت طبقه زمین داریم.۶.اصحاب کهف ۷تن بودند.۸.عجایب هفت گانه.۹.در قران هفت بار سلام آمده است.۱۰.در بهشت هفت نهر و چشمه وجود داردودوزخ هفت طبقه است.۱۱. اولین سوره قران هفت آیه دارد. نماد های سفره ی هفت سین :آن چه در سفره می گذارند نمادی و آرمانی است. قرآن :دانایی ونشانه ی استواری ایمان و زینت بخش سفره ی نوروزی مسلمین است . ماهی :زندگی و خوش بختی و نماد روزی حلال شمع : آتش گرما دوستی سبزه :به نام فرشته ی اردیبهشت نماد نوزایی و خرمی و نو زیستی و تولد دوباره ی طبیعت و خوش بختی سرکه :به نام فرشته ی مرداد نماد شادی ،شکیبایی و عمر طولانی.و پاکی محیط و زدودن آلودگی ها. سکه:دارایی سماق: به نام فرشته ی بهمن چون به رنگ خورشید هنگام غروب است ومزه زندگی و طلوع خورشید .نمادی است برای از بین رفتن شام تیره و طلوع صبح صادق .نشان برکت آشپزخانه و پخت و پز است. سمنو:به نام فرشته ی شهریور نماد عشق و خوراک و غذاهای خوب و خیر و برکت و فراوانی و شیرینی زندگی سیب : به نام فرشته ی اسفند نمادی از راز و رمز عشق و دلدادگی و باروری ،مهر و مهرورزی ،زیبایی و تندرستی سیر:به نام اهورا مزدا نماد پزشکی،نقش محافظت کننده ،جلوگیری کننده از بیماری ها و نشان گند زدایی و پاکیزگی و زدودن چشم زخم. سفره :نماد گستردگی جهان و سفیدی آن نشانه ی پاکی و سفید بختی است.سنجد:به نام فرشته ی خرداد و میوه درخت کنار به نشانه ی عشق،زیرا معتقدند که وقتی کنار به حد رشد خود رسید رایحه ی آن و میوه ی آن باعث عشق مردم به یکدیگر می شود.سکه:نماد دارایی و برکت.سپند:نماد پیش گیری از چشم زخم.آینه : نماد جهان بی پایان و بارگاه خداوندی و نمادی از وجدان و بازتاب اندیشه .جامی پر از آب :نشان تازگی و نماد باروری و وجود زندگی. البته چند قطره گلاب در آن می ریزند. تخم مرغ رنگ شده :نمادی از زایش.نشانه رنگارنگی نژادهای مختلف بشری و تاکید بر این که بنی آدم اعضای یک پیکرند.نان : بنیاد تغذیه و در سفره نشانه ی برکت و روزی.گندم :نماد روزی و فراوانی و برکت.شمع :نماد روشنایی.دیوان حافظ:ایرانیان همواره از دیوان حافظ به عنوان آرامش دهنده و مسکن قلب در زمان ناراحتی ها و غم استفاده می کنند.وجود این کتاب در سر سفره هفت سین نمادی است برای گوش دادن به نصیحت ها و اندرز بزرگان. ..........................................................................................پیشاپیش سال جدید را به شما عزیزان تبریک عرض میکنم . امید به اینکه سال جدید ،سالی پر از موفقیت و سلامتی و بهروزی و شادابی و عاقبت به خیری برای همه ما ایرانیان در سراسر گیتی باشد. و در این روزهای آخر سال درود می فرستیم به روان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تمامی شهدای گران قدر که در راه اعتلای میهن عزیزمان، ایران، گام ها برداشته و از جان خویش گذشتند.
خواص هفت سین عید نوروز
رایحه پاکیزگی به فضای خانه، روح سرسبزی و طراوت بخشیده است. لباس های نو بر تن کرده ایم و درکنار سفره هفت سین به انتظار نو شدن نشسته ایم. سفره زیباست و همه منتظر حلول سال نو. هیجانی زیبا، تمام وجوداعضای خانواده رادربرگرفته است. این سفره یک سفره خیالی و پوچ و بی معنی نیست، بلکه نشانه ای از آن است که در آغاز سال که روز و سال نو می شود ما نیز نفس خویش راتهذیب کنیم و بر آن تزکیه ارج نهیم تا خداوندی که هفت آسمان را آفریده و هفت دریا را زیر آن نشانده ، بدین وسیله هفت نماد را فرا روی ماقرار داده و به ما نشان می دهدکه به کدامین وجه زندگی خویش را سپری کنیم و با نشستن و برخاستن در کنار این سفره، اسطوره عشق و صفا و پاکی ای را که درآن وجود دارد، در جسم و روح خود منعکس کنیم. سین اول، سنجد
سین دوم، سیب سین سوم، سبزه سبزه پس از سنجد و سیب بر سر سفره گذاشته می شود که نشانه خرّمی و شادابی و خوش اخلاقی است.سبزی با خود شادابی ، نیکویی و سرزندگی را به همراه می آورد. رنگ سبز ارتعاش افکار ما را موزون نگه می دارد و به ما آرامش می دهد. سین چهارم، سمنو سین پنجم، سیر سیر به نشانه رعایت حدود و مرزهاست. به سفره هفت سین راه یافته تا پای را از گلیم خویش بیرون ننهیم .سیر نماد مناعت طبع است یعنی انسان باید همواره با قناعت بر جهان بنگرد. پس سیر که نشانه قناعت و یادآور امتناع از تجاوز است را بر سر سفره می نهیم تاانسانی عاقل ،سالم ،شاداب، قوی و قانع باشیم.سیرچشمی و چشم سیری از بزرگ ترین صفات انسان برتر است. سین ششم، سرکه و سین هفتم، سماق مرد جوانی از سقراط پرسید راز موفقیت
چیست؟ سقراط به او گفت: "فردا به كنار نهر آب بیا تا راز موفقیت را به تو بگویم. صبح فردا مرد جوان مشتاقانه به كنار رود رفت. سقراط از او خواست كه به دنبالش راه بیفتد. جوان با او به راه افتاد ، به لبه رود رسیدند و به آب زدند . آنقدر پیش رفتند تا آب به زیر چانه آنها رسید. ناگهان سقراط مرد جوان را گرفت و زیر آب فرو برد؛ جوان نومیدانه تلاش كرد خود را رها كند؛ امّا سقراط آنقدر قوی بود كه او را نگه دارد. مرد جوان آنقدر زیر آب ماند كه رنگش به كبودی گرایید و بالاخره توانست خود را خلاصی بخشد . همین كه به روی آب آمد، اولین كاری كه كرد آن بود كه نفسی بس عمیق كشید و هوا را به اعماق ریهاش فرو فرستاد. سقراط از او پرسید "زیر آب چه چیز را بیش از همه مشتاق بودی؟ گفت: "هوا." سقراط گفت: "هر زمان كه به همین میزان كه اشتیاق هوا را داشتی ، موفقیت رامشتاق بودی، تلاش خواهی كرد كه آن را به دست بیاوری؛ موفقیت راز دیگری ندارد. قدیمیترین سرودههای بهجامانده به وداهای هندوان باستان بازمیگردد. از تاریخ سرایش وداها اطلاع دقیقی دردست نیست و تاریخ قدیمیترین سرودهٔ ریگودا را از هزار تا پنج هزار سال پیش از میلاد مسیح پنداشتهاند. همانگونه که اشاره شد گاتاهای زرتشت نیز از سرودههای کهن هستند. دیگر سرودهٔ قدیمی، گیلگمش نام دارد. حماسه گیلگمش نخستین منظومهٔ حماسی جهان است. آنجا که تاریخ تمام میشود اسطوره آغاز میشود؛ حماسههای بزرگ مبتنی بر اسطورهاند و اسطورههای بزرگ بر پایهٔ شرایط تاریخی بنا میشوند. جهان چندین حماسهٔ بزرگ را بهخود دیدهاست:
که تمامی این حماسهها در بزنگاههای خطیری از تاریخ هر ملت ساخته شدهاند.» چینیهای باستان نیز به شعر علاقه نشان دادهاند و آثاری در این زمینه خلق کردهاند. شی چینگ یا کتاب شعر یا کتاب سرودها، از جمله آثار بهجامانده از چین باستان در زمینهٔ شعر است.
مرا به خانهی زهرای مهربان ببرید
اگر نشانی شهر مدینه را بلدید
كجاست، آن در آتش گرفته، تا كه مرا مرا اگر شدم از دست برنگردانید كجاست آن جگر شرحهشرحه، تا كه مرا مرا كه مهر بقیع است در دلم چه شود نه اشتیاق به گل دارم و نه میل بهار
كسی صدای مرا در زمین نمیشنود
افشین علا از بایزید بسطامی پرسیدند: عمر تو چند است؟ گفت: چهارسال. گفتند: این چگونه باشد؟
روزگار حجاب از عمر نشمارم. اشکـ هـای یواشکـی
اتباع : ( از او پیروی کرد - در پی کسی رفتن» و پیروی کردن ) لفظی
است مهمل و بی معنی یا فاقد معنی روشن. آن دنبا ل اسم یاصفت می آید
برای تاکید و گسترش معنی آنها یا بیان نوعی مفهوم جنس یا قسم .ممکن
است معنی نیز داشته باشد مثل شایسته بایسته .
.از این دو کلمه یکی اصلی است که آن را 'متبوع 'میخوانند و دیگری فرعی که 'تابع 'نامیده
میشود'
اتباع از این جهت که در لفظ و معنی و مکان تابع کلمه اصلی است بدین اسم نامیده شده است و چون معمولا در ترکیب با کلمه، مهمل و بی معنی
است و یا حداقل معنی روشنی ندارد .آن را تابع مهمل( بیهوده - کلام
بیهوده ) نیز گفته اند .مانند: بغل مغل - رخت و پخت ،یعنی : رخت و و امثال
آن -لباس و چیزهایی ازآن قبیل .دکتر مکتر ،یعنی صنف دکترها و پزشک ها
-دکترو افرادی از آن صنف و طبقه چون جرّاح و غیره .اتباع گاهی همراه واو
عطف است و گاهی بی همراهی آن .همانند :مرج -پخت-مکتر-توک در
ترکیبات هرج و مرج -رخت و پخت-دکتر مکتر-تک و توک .
گاهی معنی کلمه متبوع نیزکاملا روشن نیست ،مانند شرو ور ،که شاید شر
معنی و عامیانه شعر باشد .اتباع بیشتر اختصاص به تداول عامه دارد و در
ادبیات فولکوریک بیشتر رایج است .گاهی در اتباع بر خلاف معمول ،لفظ بی
معنی دراول می آید مانند بهمان و فلان -چک و چانه -سلمبه و قلمبه-نک و
نال .
انواع و اشکال اتباع : الف ) تبدیل حرف اول کلمه به «م» بدون تغییرات دیگر : تارو مار -دکترمکتر -خرده مرده-تازه مازه-کتاب متاب -پول مول - قلم ملم - بچه مچه - کژ مژ -چاق ماق جاهل ماهلها .
اگر کلمه خود با میم آغاز شود اتباع معمولا با «پ»می آید : مرغ پرغ -مرد پرد . پرند - ساخت و پاخت - شلوق پلوق - ج) تبدیل حرف اول به حروفی از قبیل «ل- و - ب- ت- ف- س »بدون
تغییرات دیگر : آش و لاش - شرو ور - هاج و واج - «حیص و بیص - کار و بار - اخم و تخم -) ... د ) تبدیل حرکت اول به u (او): هارت و هورت - خرت و خورت - تک و توک - شیفته و شوفته - سیت و سوت - چاپ و چلوپ - چاله چوله -لات و لوت -
پرت و پلا - قرض و قوله «کج و کوله - پول و پله - چاق و چله - خاک و خل -
آت آشغال - گاه گدار - فلان و بهمان »
ازاتباع یکی از انواع اسم مرکب ساخته میشود : چرند و پرند « چیز و میز »
ناگهان تکبیر پرواکرد در میان آتش و باروت غوغا کرد کودکی از جنس نارنجک در دهان تانک ها افتاد در مورد نحوه شهادت حسین فهمیده بارها و بارها روایت های متعدد نقل شده است. اما متاسفانه در این روایت ها دقت و توصیف های جزئی دیده نمی شود و به همین دلیل دانش آموزانی که در درس هایشان با حسین فهمیده آشنا می شوند خیلی متوجه موضوع نمی شوند. آنها نمی دانند چرا حسین می بایست خودش را به زیر تانک بیندازد تا آن را منهدم کند؟اما ماجرا از این قرار بوده که حسین و دوستش در روز هشتم آبان 59 زمانی که در سنگر بودند به محاصره عراقی ها در می آیند. شمس زخمی می شود و حسین با زحمت بسیار او را به پشت خط می رساند. حسین وقتی دوباره به سنگر برگشت 5 تانک را می بیند که به سمت رزمندگان هجوم آورده و قصد دارد همه آنها را قتل عام کند. اما این نوجوان با سن کمش در آن لحظه و با چند عدد نارنجک چه می توانست بکند؟ او می اندیشد و به این نتیجه می رسد که تنها راه این است که آنها را به هراس بیندازد؛ هراسی که آنها را وادار به فرار کند. والا تانک های غول پیکر به راحتی وارد شهر می شدند. تصور حضور آنها در شهری بی دفاع برای حسین غیرممکن بود. به همین دلیل تنها راه را در این می بیند که نارنجک ها را به کمر ببندد و خودش را به تانک جلویی برساند. همین کار را هم می کند. با نارنجک ها خودش را به زیر تانک می اندازد و انفجار بزرگی رخ می دهد. او با این کار با یک تیر به چند هدف زده بود. اولا اینکه چند نارنجک را همزمان منفجر کرده بود که در حالت عادی امکان نداشت همه با هم منفجر شوند. با این کار توانست تانک اولی را منهدم و جلوی عبور بقیه آنها را هم بگیرد. دشمن هم که تصور نمی کرد رزمندگان، تجهیزاتی داشته باشند که بتوانند جلوی تانک ها مقاومت کنند با انفجار بزرگ اولین تانک، به تصور اینکه حمله گسترده ای آغار شده است به سرعت از تانک ها پیاده شدند و پا به فرار گذاشتند. در نتیجه حلقه محاصره شکسته شد و بعد از مدتی نیروهای کمکی از راه رسیدند. قطار میرود تو میروی تمامِ ایستگاه میرود... و من، چــقدر ســادهام که سالهایِ سال در انتظارِ تو کنارِ این قطارِ رفته ایستادهام و همچنان به نردههای ایستگاهِ رفته تکیه، دادهام! قیصر امین پور
به
آنهایی که دوستشان دارید بی بهانه بگویید: دوستت دارم ...
در بزنید و بگویید در این دنیای شلوغ، سنجاقشان کرده اید به دلتان بگویید گاهی فرصت با هم بودنمان، کوتاه تر از عمر شکوفه هاست شما بگویید حتی اگر نشنوند ... یادتان باشد: وقتی کسی باعث رنج شما می شود؛ دلیلش این است که او درون خودش عمیقا رنج می برد ! و رنج وی در حال لبریز شدن است ، او نیازی به تنبیه ندارد،
او احتیاج به کمک دارد ... این
داستانی است درمورد اولین دیدار "امت فاكس"، نویسنده و فیلسوف معاصر، از
آمریكا، هنگامی كه برای نخستین بار به رستوران سلف سرویس رفت.
وی كه تا آن زمان هرگز به چنین رستورانی نرفته بود، در گوشه ای به انتظار نشست، با این نیت كه از او پذیرایی شود.اما هرچه لحظات بیشتری سپری میشد، ناشكیبایی او از اینكه میدید پیشخدمتها كوچكترین توجهی به او ندارند، شدت گرفت.از همه بدتر اینكه مشاهده میكرد كسانی كه پس از او وارد شده بودند، در مقابل بشقابهای پر از غذا نشسته و مشغول خوردن بودند.
همیشه در
زندگی وقتی چیزی را طلب میکنی دیگر به سراغ"شاید و اما و اگر" نرو .
هرگاه که در خواسته تو سبز که باشی، دیگر فرقی نمی کند کجای فصل ها ایستاده باشی. بهار باش؛ و ببین زمستان چطور حوالی خانه ات زانو می زند ... لحن لحن،نحوه ی خواندن و بیان كردن جملات است با توجه به شرایط موجود و فضای حاكم بر جمله وكل متن. انواع لحن و آهنگ های زبان فارسی : لحن ستایشی: در چنین متونی خواننده باید تقدس ساحت پروردگار را در نظر بگیرد و با بیانی نرم متواضعانه اورا ستایش كند . نكته ای دیگری كه در لحن ستایشی باید لحاظ شود، رابطه ی صمیمانه میان بنده و آفریدگار است، یعنی در عین كوچكی و ناچیزی متن را طوری باید بخواند كه این مؤانست در ذهن مخاطب تداعی شود. |