ارزش جناس به موسیقی و آهنگی است که در سخن میآفریند و زیبایی جناس در گرو پیوندی است که با معنی سخن دارد. جناس در شعر و نیز در نثر به کار میرود. جناس تام یکسانی دو واژه در تعداد و ترتیب واجهاست؛ جناس تام بر موسیقی درونی مصراع یا جمله میافزاید؛
مانند:
بردوختهام دیده چو باز از همه عالم تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است
در این مثال واژه « باز» دو بار به کار رفته است؛ باز اول به معنی پرنده شکاری و باز دوم به معنی گشاده است.
انواع جناس: 1-جناس تام 2- جناس ناقص
جناس تام : آن است که دو کلمه در بیتی بیاید در خط و تلفظ یکسان باشند، اما دو معنی متفاوت داشته باشند. مانند : شیر (به معنی شیر خوردنی، شیر حیوان، شیر آب). «بهرام گه گور میگرفتی همه عمر دیدی که چگونه گور بهرام گرفت».
گور اول به معنی گورخر و گور دوم به معنی قبر است.
انواع جناس ناقص :
جناس ناقص حرکتی
جناس ناقص اختلافی
جناس ناقص افزایشی
جناس ناقص حرکتی: یکسانی دو یا چند واژه در صامتها و اختلاف آنها در مصوتهای کوتاه است. تکرار صامتها، موسیقی درونی مصراع را پدید میآورد؛ مانند:
شکر کند چرخ فلک، از مَلِک و مُلک و مَلِک کز کرم و بخشش او، روشن و بخشنده شدم
در بیت بالا، سه واژه « مَلِک، مُلک، مَلَک» به کار رفتهاند، صامتهای هر سه واژه یکسان اما مصوتهای کوتاه آنان و همچنان معنی شان با هم متفاوت است.
جناس ناقص اختلافی: اختلاف دو کلمه در حرف اول، وسط یا آخر است. جناس میان دو واژه آنگاه جناس ناقص خوانده میشوند که اختلاف آنها بیش از یک حرف نباشد.
برای نمونه: بدان گه که خیزد خروش خروس ز درگاه برخاست آوای کوس
در این مثال، دو کلمه «خروش» و «خروس» در کنار هم آمدهاند، آخرین صامت دو کلمه با هم متفاوت است. هماهنگی این دو واژه در بقیه صامتها و مصوتها و هماهنگی حرف اول آنها با «خیزد» از عوامل آفرینش موسیقی در مصراع اول است. این جناس در کتب سنتی، به تفکیک اختلاف در حرف اول، وسط و آخر، جناس مضارع، لاحق و مطرف نامیده میشده است.
جناس ناقص افزایشی: اختلاف دو واژه است در معنی و تعداد حروف، این نوع جناس در کتب سنتی جناس زاید یا مذیّل نامیده میشده است. در جناس ناقص افزایشی، افزایش ممکن است در حرف اول، وسط و آخر رخ دهد.
مانند: سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند همدم گل نمیشود، یاد سمن نمیکند
در این بیت، واژه «چمان» یک حرف بیشتر از «چمن» دارد. این حرف در وسط آن افزوده شده است. همسانی سه صامت دیگر در این دو واژه و همراهی چمان و چمن با کلمه «چرا» در آفرینش موسیقی درونی نقش داشته است.