خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟

چهارشنبه بیست و دوم آذر 1396  11:33 ب.ظ

امشب به قطار همیشگی مترو نرسیدم، بی هوا مسیر مخالف راه خودم را رفتم، به پله برقی و فضای کناریش که رسیدم فهمیدم که اشتباه کردم، چه اشتباه شیرینی! گرمای بوسه ات نشست روی گونه ام، همان جایی که امشب به اشتباه آنجا ایستادم.
بعد از دو ماه امشب شروع کردم به شستن بخشی از ظرف های انباشته شده در آشپزخامه، تمام مدت شستن به یاد تو بودم و بوسه ات، توی این خانه همیشه سرد گونه ام چه گرمای دلنشینی دارد.

شعر که هیچ
تمام واژه های گفته و ناگفته دنیا
قربانی رقص مردم چشمانت


نوشته شده توسط: طاها | آخرین ویرایش:چهارشنبه بیست و دوم آذر 1396 | نظرات() 

  • تعداد کل صفحات:7  
  • 1  
  • 2  
  • 3  
  • 4  
  • 5  
  • 6  
  • 7  

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات