سلام به همه ی دوستای خوبم
مفتخرم که به وب من واردشدید
اینجا خـط خـطیـ هـای یـهـ روانــیهـ
وبلاگم قانونی نداره
نظراتتون هم محترمه
تاریخ ایجاد وبلاگم 17 خرداد هستش
شمارو به خوندن مطالب دعوت میکنم
راجبش نگین نمیخوام اشکام بریزه
راجبش نگین اون هنوزم واسه من عزیزه
راجبش نگین نمیخوام یادم بیاد ندارمش
راجبش نگین همین کافیه که خوبه حالش
ازم دور شین
راجبش نگین من با خاطراتش خوشم
به من چه که دیگه مال من نیست
اونو تو دلم نمیکشم
به من چه اگه خیلی راحت
منو از دلش پاک کرد
ازم دور شید پای خودم هرکاری که باهام کرد
ازم دور شید راجبش نگید
راجبش نگین ، راجبش نگین
تقصیر اون نبود نخواست بمونه
من گذاشتم براش از دل و جونم
به هرچی میشد دل خوشش کردم
انقدر پِی اش رفتم آخر گمش کردم
ازم دور شین
راجبش نگین من با خاطراتش خوشم
به من چه که دیگه مال من نیست
اونو تو دلم نمیکشم
به من چه اگه خیلی راحت
منو از دلش پاک کرد
ازم دور شید پای خودم هرکاری که باهام کرد
ازم دور شید راجبش نگید
راجبش نگین ، راجبش نگین
پ.ن 1 : نقاشی رو خودم کشیدم و الان تیکه تیکه شده :)
پ.ن 2 : تکست موزیک جدید علی یاسینی بود و حال و روز من :)
پ.ن 3 : چرا این اشکا تمومی نداره؟ داره 9 ماه میشه دیگه :)
در تاریکی
عبور از اشکها
عبوری طولانی
از روزی که نیامدی
تا روزی که نمیآیی.
آیا همچنان در انتظار تو خواهم ماند
بر راههای روشن
از لرزش سبز
تا لرزش طلاییِ
برگهای بید؟
Sorry can’t save me now
Sorry I don’t know how
Sorry there’s no way out
But down
متاسفم نمی تونم خودمو نجات بدم
متاسفم نمی دونم چطور
متاسفم راه خروجی نیست
جز پایین رفتن
( دیگر اگر خودش هم بخواهد نمی تواند از آنچه بر او گذشته فرار کند.
هیچ راهی جز فرو رفتن در غم و اندوه پیش رویش نیست. )
پ.ن 1 : این متن تکست و ترجمه یکی از موزیکای مورد علاقم بود
پ.ن 2 : کامنتا رو باز کردم ! یه دوستی گفت بستن نظرات بهترین راه نیست و اخرین راهه..
پ.ن 3 : همیشه فکر میکردم مطالب وبم خیلی مزخرفه ولی امروز دیدم که
چقدر از دلنوشته هام کپی میشه و به اسم دلنوشته های خودشون ثبت میشه!
ولی خب اینم برام مهم نیس!
نیت یه چیز دیگست :)
حالا که رنگی نمونده توویِ بومم که بخواد نقاشی بشه وقتی دنیا دورو برم برام مثِ یه سنگ به شیشه وقتی برف و بارون و برگا میریزه یخ میزنه ریشه تنها چیزی که برام مونده این قلب منه که از آتیشه
میشی راحت رد ، از این خاطرات بد میخوای آروم بشی باید قید عاشقی رو زد میشه توویِ سرت رپ ، هر کی کرده بهت بد میخوای یادت بره دیگه چه ضربه ای بهت زد ولی یادت نره هر چی بوده بین تو و اونه کسی نمیفهمه چقد ، خواستی پیشت بمونه کسی پیدا نمیشه که شبا تکستاشو بخونه تووی تنهاییا باشه باهاش و قدرشو بدونه نه ، قدرشو بدونه ، نه، نه قدرتو بدونه نه ، قدرشو بدونه ، نه، نه قدرتو بدونه اونم قلبتو بشکونه میره کسی که قدرتو بدونه نیست خواستی شب باشه بمونه پیشت ولی رفتش صبح بدونِ ریسک منی که طاقت اشکاتو نداشتم باورش سخته باهات نباشم آخرش رفتی من تنها تر شم نه واست نذاشتم برات کم حواس پرت نگو یادت نیست ، چون من یادم میمونه اگه عاشق شی ، میشه آدم دیوونه میدونم بد بودم من باهاش هر موقع مست بودم حق داشت انقد دنبالِ بهونه گشت تا من بشم غرق تووی اشکاش یادمه بهم گفتی نرو با دختر حتی بود پر و پا قرص بعضی وقتا بهم غلط میدادی طول میکشید دعوامون شبا تا صبح منو با تو ، هر کی میدید حسودیش میشد من میمردم هر جوری بی تو میشه بگی پَ کوشی چی شد؟ کوشی چی شد؟ پ.ن: یه تیکه هاییش مزخرفه ولی بقیشو دوس دارم
Don’t you know I’m no good for you
I’ve learned to lose you, can’t afford to
Tore my shirt to stop you bleedin
But nothin’ ever stops you leavin’
Quiet when I’m coming home and I’m on my own
I could lie, say I like it like that, like it like that
I could lie, say I like it like that, like it like that
Don’t you know too much already
I’ll only hurt you if you let me
Call me friend but keep me closer (Call me back)
And I’ll call you when the party’s over
Quiet when I’m coming home and I’m on my own
I could lie, say I like it like that, like it like that
I could lie, say I like it like that, like it like that
But nothing is better sometimes
Once we’ve both said our goodbyes
Let’s just let it go
Let me let you go
Quiet when I’m coming home and I’m on my own
I could lie, say I like it like that, like it like that
I could lie, say I like it like that, like it like that
پ.ن 1 : ادامه مطلب ترجمشو گذاشتم
پ.ن 2 : از اونجایی که فهمیدم مخاطب تکستام پستامو میخونه
(نمیدونم میخونه یا نه ولی میدونم که به اینجا سرمیزنه)
نمیدونم وقتی اینو فهمیدم باید خوشحال میشدم یا ناراحت :/
وقتایی که مینوشتمشون عمیقا دلم میخواس بخونیشون
ولی الان ... ن ک پشیمون شده باشم یا احساساتم عوض شده باشه یا این چیزا
نه! ... فقط احساس میکنم هرچقدر غرورم له شده بود بیشتر له شد
پس شاید بهتر باشه احساساتمو مخفی تر کنم :)
پ.ن 3 : مرسی از دنبال کننده های عزیز فکر نمیکردم بازدید وبم اینقد بالا بمونه
ادامــهـ
و گاهی از خدا دل میكنی یا نه ؟
تو هم وقتی كه از مشروب ِ شعر و شور می نوشی
به دنیا حرف ِ بد بد می زنی یا نه؟
به درد آبستنی یا نه؟
تو هم دیوانه ای آیا ؟
برای سوختن پروانه ای آیا ؟
تو هم وقتی كه می رقصد به روی گونه ات اشكی
دچار ِحسرت ِ یك شانه ای آیا ؟
به مردن قانعی آیا ؟
منم مثل توئم ، آری
اسیر روزمرگی های تكراری
منم مثل تو
خورشیدم كبود از تركه ی شب شد
گرفتارم، گرفتار ِ گرفتاری
اسیر ِرنج اجباری
دلم تنگ است از دوری
بمیرد كاش این لحظات ِ رنجوری
عجب سخت است اندوه ِضخیمی در دلت باشد
و با این زخم ِمهلك باز مجبوری بخندی كاملا زوری
من از این خنده بیزارم
همیشه پشت ِ خنده گریه می بارم
پر از اشكم،
پر از آهم،
پر از سرگیجه ی مزمن و
دارم گیج گیجی واژه می كارم درون ِ شعر ِ تبدارم
تو از حال من آگاهی
تو میدانی چرا بد می شوم گاهی
كه انگاری به روی بخت ِ من یك بختك افتاده
منو یك مشت فكر ِ درهم و واهی
از این دردم نمی کاهی ؟
کاش بشه وقتی که داری ور میری با گوشیت
دستت بره رو اسمم
کاش بشه آخره قِصه برسم یه جایی که بگم دیدی تونستم
کاش بشه راهت بخوره رد شی از این دور و ورا
یه سَری بهم بزنی
با اینکه خُرد شدم ، دوست دارم بشکنی تو
میدونی گرده زمین
نزار زندگی برام بیشتر از این سخت بشه
یه کم به خودت بیا فک کنم وقتشه
از آسمون سنگ بیاد حتی اگه جنگ بشه
دلِ من تو رو میخواد میدونی حقشه
نزار زندگی برام بیشتر از این سخت بشه
یه کم به خودت بیا فک کنم وقتشه
از آسمون سنگ بیاد حتی اگه جنگ بشه
دلِ من تو رو میخواد میدونی حقشه
نمیدونی از دست خیابونا چی میکشم
اگه نیای کلِ این شهرو به آتیش میکشم
توو کل این دنیا زورت به من رسید فقط
اگه نیای به خدا میگم که نگذره ازت
بهش میگم دوست دارم
شاید اون باور کنه
شاید یه کاری کنه ، توئه مریضو آدم کنه
دلم ازت واقعا پره ، دلت مثل آهن شده
اول تویی آخر خودت
نزار زندگی برام بیشتر از این سخت بشه
یه کم به خودت بیا فک کنم وقتشه
از آسمونه سنگ بیاد حتی اگه جنگ بشه
دل من تو رو میخواد
بعضی اوقات به خودم میگم
از طرفی وقتی ناراحتی و دلگیر
به نظرم خاطرات دو نوع هستن
شانس خوب من همیشه خاطرات تهنشین شده میان به عیادتم
بعضی آهنگها هم کاری باهات میکنند
این روزا نمیشه هر حرفی هم زد
بعضی حرفا انقدر تلخه که مزه دهنتم عوض میکنه
پیش خودم میگفتم بدون من یخ میزنه!
اینقدر سردمه که دیگه شعلههای عشق هیچکس دیگه گرمم نمیکنه...!
همهچیز میتونه در یک لحظه تغییر کنه
اصلا غرور یعنی با هم خندیدن و تنهایی گریه کردن :)
دلم به حال خودم نمیسوزه