همسفر مریم : امسال ؛ اولین ماه رمضانی بود که بسیار لذت بردم چرا که سالهای قبل با روزه گرفتن ؛ هم خودم را اذیّت می کردم و هم اطرافیانم را ، ولی به واسطه آموزشهایی که گرفتم  امسال از این ماه لذّت بردم و برعکس سالهای قبل ، کاملاً شاد و خوشحال بودم و از این بابت بسیار مسرورم .

همسفر ثریّا (1 ) : سالهای قبل ؛ خیلی که تلاش می کردم بیشتر از پانزده تا روزه نمی توانستم بگیرم ! امسال از خداوند خواستم که به من قدرتی بدهد تا روزه های خود را بگیرم  و موفق هم شدم . خدا را شکر که جرقه کنگره 60 در ماه مبارک رمضان زده شد و ما هم به لطف خداوند و آموزشهای آقای مهندس توانستیم صراط مستقیم را پیش بگیریم .

همسفر فاطمه : سالهای قبل  در شبهای احیاء ؛ از اطرافیان می خواستم که پیش مسافرم بیایند تا او تنها نباشد و فکر می کردم اگر تنها باشد مواد مصرف می کند و گریز می زند ... امسال به این نتیجه رسیدم که چقدر در جهل و نادانی بودم ! ... او اگر می خواست گریز بزند  بالاخره این کار را انجام می داد ... خدا را شکر که کم کم توانستم به این جهل و نادانی خود واقف شوم و به گره های وجودی خودم  پی ببرم  و درصدد حل آنها برآیم .

همسفر شهرزاد : قبل از ورود به کنگره ، ماه رمضان را دوست داشتم ولی با آمدن به کنگره ، دید من  نسبت به ماه مبارک رمضان تغییر کرد و دوست داشتنم نسبت به این ماه رنگ و بوی تازه ایی گرفت . چند تا از اتفاقات خوب زندگی ، در ماه رمضان برایم رقم خورده ... آشنایی ما با کنگره ، دوم ماه رمضان سال 92 بود و رهایی مان در نهم ماه رمضان امسال و از این بابت بسیار خوشحالم . این ماه برکات مادی و بیشتر ؛  برکات معنوی را برایم به همراه آورده ... مسافرم به واسطه آموزشهای کنگره ، ایمانش به این ماه مبارک زیاد شده و از این موضوع بسیار خوشحالم چرا که سالهای قبل ؛ اصلاً حس خوبی نسبت به این ماه نداشت و به خاطر این تغییرات خداوند را بسیار شاکرم .

همسفر سمیّه : مسافرم از زمانی که رها شد روزه هایش را می گرفت ... در امتحان کمک راهنمایی قبول شد و بسیار منتظر بود تا اجازه تشکیل لژیون به او داده شود ؛ تا اینکه بعد از عید فطر به او خبر دادند که می تواند لژیون خود را در شعبه ... تشکیل دهد و به آن عهدی که با خدای خود بسته بود ؛ رسید .

همسفر زهرا ( 1 ) : امسال در شب احیاء ؛ تمام اعضاء لژیون و ... را با تمام وجود دعا کردم . امسال از خواندن قرآن ، بسیار لذّت می بردم ؛ برعکس سالهای قبل که فقط می خواستم هر چه زودتر قرآن را ختم کنم .

همسفر زهرا ( 2 ) : سالهای قبل که روزه می گرفتم ؛ بیشتر اوقات را می خوابیدم  ولی امسال که با آگاهی ( آگاهی از اینکه روزه چه فوایدی دارد ) و با حس خوب روزه گرفتم ، انرژی ام  بیشتر بود و به جای خوابیدن ، وقتم را با کلاسهای مفید پر می کردم .

خانم الهه فرمودند : سالهای قبل از ورودم به کنگره با وجود اینکه روزه می گرفتم  ولی می خواستم ماه رمضان ؛ فقط بیاید و برود و تمام شود  ولی امسال با اینکه هوا بسیار گرم بود و روزها هم طولانی ؛ بهتر توانستم روزه بگیرم . به قول آقای امین ؛ کسی می تواند روزه بگیرد که جهان ذهنش آرام باشد . اگر کسی مشکلی دارد ؛ مثلاً چشمش ضعیف است و یا ... می تواند روزه اش را بگیرد ولی آب بخورد و در واقع درصدی از روزه را می گیرد ... دو سال پیش  در ماه مبارک رمضان به همراه خانم مرجان رفتیم تهران ، متوجه شدم ایشان روزه اند ! از ایشان در این مورد سوال کردم که شما مسافر هستید ؛ آیا می توانید روزه بگیرید ؟ ! ... ایشان فرمودند : الان مثل زمان قدیم نیست که با شتر و ... به مسافرت می رفتند و روزه گرفتن برایشان سخت و دشوار بود ؛ ایشان ترجیح داده بودند روزه  خود را بگیرند و من هم به تبع ایشان آن روز را روزه گرفتم . من هم در ماه مبارک رمضان برای تمام همسفران و مسافران و ... دعا کردم ؛ انشاالله که به خواسته های معقول خود برسید و همگی سعی کنیم برای هم دعا کنیم .