سلااااااام یلدا تون پساپس مبارک.  
خوش گذشت؟ مال من که بد نبود.  
مریض بودم و مهمونی که خونه مادربزرگمم دعوت بودیم, ساعت 9رفتم .  
حالم بد بود,  دیر تر رفتم. 
ولی وقتی هم که رفتم کلی خوش گذروندیم با اقوام. 
از اونجایی که من همیشه عکاسم و هیچوقت عکس قشنگی تو مهمونیا از خودم ندارم ، این دفعه گفتم سلفی بگیریم تا خودمم باشم. 

فرداش امتحان فیزیک لغو شد و ما هم بسی خوش حال شدیم. چون دیشبش شب یلدا بود و ما هم نتونسته بودیم کامل کامل بخونیم. 

امروز به طور اتفاقی با یه نفر که خیلی وقت بود باهاش نحرفیده بودم و ازش دلخور هم بودم , صحبت کردم. البته در حد پنج دقیقه!
ولی بازم همون بسه.  
فک نمیکنم فهمید ازش دلخورم یا نه, ولی همین که حرفیدیم و توجهشو جلب کردم,  خودش کلی خوبه . 


زمستونم اومد. فصل مورد علاقم . عاشششق برف و بارون و سرمام. عاشق اینم که که کللللییی لباسای گرم بپوشم و برم بیرون و وقتی هم برگشتم خونه بدوم سمت شومینه و خودمو بچسبونم بهش. 
مامانم برام شیر کاکائو و نسکافه و لبو و شلغم درست کنه. 
عاشق اینم که بیرون که هستم, بینیم از شدت سرما قرررررمز شده باشه و کلا روسری و مقنعه م کج و کوله شده باشه. 
عاشق دستکشای بافتنیمم. 
عاشق کرسی مادربزرگمم که وقتی میریم خونشون میریم زیرش و کلی با هم میخندیم.
ولی امام از دی ماهش.
اصن همه خوشییای زمستونو ، این دی ماه با امتحاناش از بین میبره.  


وای وای امتحانا شروع شد. شنبه اولین امتحانمون. فک کنم دیگه باید تا آخر امتحانا باهاتون خداحافظی کنم. 
شاید فقط بعضی اوقات بیام و کامنتامو چک کنم . ولی پست جدید نمیزارم و به کسی هم نمیتونم سر بزنم. با عرض پوزش   
دعام کنید تا امتحانامو خوب بدم.
ツ روزای زمستونیتون پر از اتفاقای قشنگ    ツ





طبقه بندی: خاطرات،

تاریخ : چهارشنبه 2 دی 1394 | 04:04 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات