دارم از تشییع جنازه معلمم میام ....
معلمی که سر کلاساش عشق میکردم ....
معلمی که منتظر یکشنبه ها و چارشنبه ها بودم تا بیاد سر کلاسمون ...
معلمی که خیلی دوسش داشتم و تازه داشتم شیرینی کلاساشو میچشیدم ....


یاد مهوبونیاش ، یاد شوخیاش ، یاد ابرو بالا انداختناش که میوفتم ، میخوام همون موقع بمیرم ....


خدایا چجور کنار بیایم با این دلتنگی ....
حال و احوالم دااااااغونه
دایا خودت کمکم کن که خاطراتشو فراموش کنم ....




تاریخ : سه شنبه 30 آبان 1396 | 04:43 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
23 آبان .....
سومین سال ...


+ میخوای بری از پیشم دیگه عشق من ، بی هم سفر ، میری سفر .... دلواپسم واسه تو ....


تاریخ : سه شنبه 23 آبان 1396 | 09:13 ق.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
سلام
یکم میخواستم راجع سهمیه ها صحبت کنم
من قبول دارم که کسایی که سهمیه های شهید و جانباز بهشون تعلق میگیره یه جورایی بهش نیاز دارن که کمبوداشون جبران بشه
اما این سهمیه ها داره حق خیلیای دیگه رو پایمال میکنه
کسایی رو عینا به چشم دیدم که هییییییچ امیدی به قبولیشون تو کنکور نبود ، اما با رتبه ی سه رقمی دارن پزشکی میخونن و این دکتر بودنشونم توی شیپور کردن و جار میزنن...
یکی نیس بهشون بگه آخه دختر جون/پسرجون ، تو اگه این سهمیه نبود که الان داشتی گوشه ی خونه پوشک بچه عوض میکردی!
چیه حالا با این رتبه ی سهمیه ایت هی دکتر دکتر میکنی!!!

خیلی حرصم درمیاد ، ولی متاسفانه تو مملکت ما به تنها کسایی که اهمیت میدن .......... هستن (درست نیس نام ببرم )

باز هم میگم ، من خطابم به کسایی نبود که سهمیه داشتن و واقعا با تلاش اومدن و پرشکای خوبی هم شدن 
روی صحبتم با کسایی بود که اگه این سهمیه به دادشون نمیرسید واویلا و همون افراد دکتر بودنشونو میزنن تو سر ما!!!

+ انسانم آرزوست .....

++ چون اطرافم دیدم واقعا حرصم دراومد 




تاریخ : چهارشنبه 17 آبان 1396 | 10:32 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید.


تاریخ : سه شنبه 16 آبان 1396 | 06:42 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
اولین آزمون سنجش رو هم دادم
همیشه سر آزمون های گزینه۲ بهمون کیک میدادن، ولی اینجا بهمون سیب و خرما دادن
همین باعث شد خیلی حس خوبی پیدا کنم ...
کلا نمیدونم چرا آرامشی که اینجا گرفتمو تو کل تابستون سر آزمونای گزینه۲ نگرفتم ....
نتیجه ی آزمونم خیلی تغییر کرده بود
تو شیمی و دینی و ریاضی واقعا پیشرفت داشتم و این خوشحالم میکنه

حالا که با گوشی اومدم، با لپ تاپ که اومدم ریز درصدامو رمز دار میزارم تا یادم نره

امروزم که کلی تبریک آخرین سال دانش آموزیمو دریافت کردم
خخخ حس خوبی داره آخری باشه
البته انشاالله

+تغییر موزیک وب
نظرتونو راجع بگین ، خیلی برام مهمه




تاریخ : شنبه 13 آبان 1396 | 11:42 ق.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات




این عکس بدجور وصف جال خودم بود ...
جملشم دقیقا جمله ایه که من به همه میگم ...

چند روزه دل گرفتگی ، مارو گرفته !
خخخ جمله قصار بود


دلم میخواست این پستو خصوصی کنم و خیلی چیزارو بنویسم
اما بعدش با خودم گفتم خاطرات بد و حرفای تلخ که گفتن نداره!

شنیدن بعضی حرفا ....
آخ آخ نگم .....

تصمیم گرفتم بزارمشون لای آلبوم تجربه هام
زندگیه دیگه ...
بزرگ که میشی تجربه هات بیشتر میشه
همین تجربه هام هست باعث میشه بفهمه تنهایی چقد قشنگه ...

این روزا خیلی از بقیه فاصله گرفتم ...
شاید میشه گفت هیشکی نزدیکم نیست ...
من همه ی این تنهایی رو ترجیح میدم به بودن با کسایی که آخرش پشیمون میشم از همنشینی باهاشون ...


بیخیال بیشتر از این تلخش نکنیم ....
روزای پاییزیتون سرشار از اتفات قشنگ




تاریخ : شنبه 6 آبان 1396 | 04:51 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات