یه روز که کلاس علوم داشتیم ، زنگ تفریح قبل از کلاس ، بچه ها روی تخته نوشتن : "نترسید ، نترسید ، ما همه با هم هستیم ."( آخه همه بچه ها از معلم علوممون می ترسیدن . خداییشم ترسناک بود )

معلم که اومد سر کلاس می خواست بره پای تخته ، روی تخته رو خوند . رو کرد به بچه ها گفت : چی شده نترسید نترسید نوشتید ؟

بچه ها هیچی نگفتن . فقط تو دلشون و زنگ بعد حسابی خندیدن .

اینم یکی از شیطنت های ما بود .




طبقه بندی: خاطرات،

تاریخ : شنبه 21 تیر 1393 | 01:59 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات