سلام
خدا رو هزار مرتبه شکر که از جو استرس آور امتحانا بیرون اومدم.
بالاخره تموم شد.
امروزم که شکر خدا اردو بودیم.
رفتیم بوستان نرگس ، یکمی روحیمون تازه شه.
بدترین روز عمرم دیروز بود. واقعا حالم بد بود . هم جسمی (سرما خورده بودم شدید) هم روحی. امتحانا واقعا داغونم کرده بود .امتحان دینی هم بود ، اصلا نمیتونستم بخونم، به زووووور تمومش کردم.امتحانشم خوب دادم خدارو شکر.
حالا تا خدا هرچی بخواد
از امروز براتون بگمممممم
خیلی خوش گذشت. کوثر که گیتارش سیمش پاره شد ! ولی با گیتار یکی دیگه از بچه ها کللللی ساز زد و آهنگ خوندیم . خیلی حس باحالی داشت .
وااقعا از فیلمای هنریمون بگم . یه راه خیلی خوشگل بود . ما هم تنظیم کردیم ، راه میرفتیم و آهنگ عذاب محسن یگانه رو میخوندیم و یکی از بچه ها از روبه رومون فیلم میگرفت و پشت پشت میرفت .
واقعا قشنگ شد. البته با اینکه اولش توپوق زدیم و خندیدیم اما بعدش خوب شد.
بعدم که رفتیم چیپس و پنیر گرفتیم. اونجام کلی عکس گرفتیم. حالا وقتی عکساش به دستم رسید اینجا براتون میزارم.
آخر سر هم که مینا با باباش رفت و من و مهسا تو ماشین ، کلی آهنگ گوشیدیم و ذوق کردیم. فقدم شادمهر گذاشت!!!! اصن داغون شدم انقد امروز شادمهر عقیلی گوش کردم از دست مهساهههه!!!!!
من شادمهر دوست دارم . همه آهنگاشم حفظم . ولی وقتی امروزو زیادی ازش گوش دادم
از فردا روند عادی مدرسه شروع میشه. خدایا به امید خودت
راستی امتحان نقاشیمم افتاد 30 بهمن. من هنوز هیچی نخوندم. خیلی میترسم. خدا کنه بتونم تو این یه ماه یه کتاب 200 صفحه ایی رو بخونم.
وبو تغییر میدم . هم قالب هم موزیک . یکم تحول لازمه.
راستی جریان بدقولی رو یادتونه؟
درست شد . جبران کرد. ولی الان دیگه مثل اون موقع نیست . دیگه دیر شده . حالا که من دیگه قید همه چیو زدم درست شد!!!
هوففففف
حرف برا گفتن زیاد دارم . شاید دوباره اومدم و این متنو اصلاح کردم و یه چیزایی بهش اضافه کردم.
راستی عکس بالا هم کار خودمه.
روزای زمستونیتون پر از اتفاقای قشنگ