سلام سلام
بالاخره من نت دار شدم . تونستم بیام
چهههه خبر بوددد.
بزارید ازاول شروع کنم .
یعنی از روز نیکوکاری مخصوص کلاس ما.

از زنگ اول یکسرررره راه رفتیم . از این ور به اونور . اینو بیار . اونو ببر.
واییی . در حین کار هم چقد دیوونه بازی کردیم
انققددد هم خندیدیم که نگووووو.
خیلی خوش گذشت .
خانم بیان به یکی از بچه ها سپرده بود کسایی که میخرنو اسماشونو بنویسن تا براشون مثبت بزاره
زنگ آخر هم که غذامون کباب بود ، ما چهار تا نشسته بودیم وسط حیاط داشتیم غذامونو میخوریدیم که خانم بیان اومد هممونو صدا کرد و جمع کرد تا عکس دست جمعی بگیریم .
خودمون کللللی عکسای باحال با خانم بیان گرفتیم و خندیدیم.
خلاصه غیر از خستگیش ، خیلی بهمون خوش گذشت
زیاد پول جمع نشد .
ولی برای خودمون رضایت بخش بود.




طبقه بندی: خاطرات،

تاریخ : دوشنبه 24 اسفند 1394 | 01:57 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات