معلم ادبیاتمون ، خانم دایی حسنی ، وقتی مراقب بود توی امتحانا ، می نشست روی صندلی و دستشو می ذاشت زیر چونش و می رفت تو رویا .

ما هم ازین زمان استفاده می کردیم و می رفتیم رو پایه ی تقلب . چقدر کیف می داد . خخخخخ

 



تاریخ : جمعه 28 شهریور 1393 | 05:45 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات