ماجرای دعوای ما با اون معلم هم دقیقا از همین جا شروع شد .

نظر فراموش نشه

چند جلسه بعد از شروع کلاس علوم یه روز که علوم داشتیم ،

معلم مذکور جای دو نفر از دوستای من که هم گروهی هم بودیم رو عوض کرد . من گفتم : خانم مگه شما نگفته بودین هم گروهی ها باید پیش هم بشینن ؟

معلم فلان فلان شده ( خخخخخخ ) گفت : شما دخالت نکن .

منم که به شدت عصبانی ، تقریبا تا وسطای نوبت اول باهاش حتی یک کلمه حرف نزدم و کل وقتی که باهاش کلاس داشتیم اخمامو کردم تو هم .....

( چ معلمای بی ادبی پیدا می شن ب خدا )




طبقه بندی: خاطرات،

تاریخ : چهارشنبه 18 تیر 1393 | 11:47 ق.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات