این شعر رو به کمک بچه های کلاس گفتیم .
قرار بود روز معلم توی برنامه بخونیم اما معاون پرورشیمون اجازه نداد .
ای دوست مبارک بادت این روز
که باشد روز تقدیر از معلم ها در این روز
همی فرخنده بادت ای معلم
که دادی بهر ما علم و تعلم
به آن بانوی خوشدل
که دارد بر رخش ابروی خوشگل
به خانم حامدی و دستکش های زیبا
که آموخت به ما عشق علوم را
به خانم آوژی که پاشنه هایش
می برد هرکسی را به حیرت
به حیرت می برد تدریس خانم پورحسینی
مرا که می دهد 5 درس در نصف زنگی
خانم خانعلی زاده که هستن
کمی حساس روی فامیلی خویشتن
سویشرت های رنگی خانم نوری
که می برد دلم را به زودی
بگویم از نظم بانوی رنجبر
تا باز شود آن عقده ی در به در
زنگ موبایلش که بسیار زیباس
شادی دل های ما بچه هاس
کم بگویم من از آن استادان
که دلم نمره بخواهد من از آن استادان