سلام.

امروز دقیقا یک ماه از رفتن مرتضی گذشت...

امروز حالمون زیاد خوب نبود .

اصلا حوصله درسو نداشتیم.

دلمون بدجور گرفته بود ...

هعی ...

 

هنوزم تو کلاس با بچه ها آهنگاشو می خونیم .

 

 

امروز زنگ اخر زبان داشتیم.

دست معللمون درد نکنه با این کاراش روحمونو شاد کرد .

زنگ اخر از خنده دل درد گرفته بودیم دیگه .

 

 

یکی از دوستام امروز رفته بود مسابقه والیبال و کلاس نبود.

هرکاری میکردیم ، می گفتیم : واییی اگه فلانی اینجا بود چی کار می کرد...

دلمون برا دیوونه بازیاش تنگ شده بود یه روزه




طبقه بندی: خاطرات،

تاریخ : سه شنبه 25 آذر 1393 | 03:32 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | کامنت نمیدی؟!
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات