سلام
خوبین؟

تابستونم داره تموم میشه
با اینکه اونجوری که باید ازش استفاده نکردم ، ولی درکل راضیم. چون ۸۰ درصد پایه رو تموم کردم

چند وقتی میشه که اون آرامش لازمو ندارم...
نمیدونم چم شده ...
همه چی که میخوامو دارم، اما اون آرامشه نیس ...
نمیدونم مشکل از کجاست ..‌.
شاید همه هستن ولی حضورشون اونطور که باید نیس .... ینی هستن ولی انگار نیستن ...
شایدم مشکل از منه ....
هرچی که هست فکرم خیلی بهم ریختس ...
یه تنبلی ریزی هم هست که نمیزاره خودمو جمع و جور کنم خخخ

نمیدونم.... انگا چیزایی که قبلا دوست داشتم و دیگه ندارم
مثلا من قبلا عاشق یه نوع شیرینی بودم ، ولی چند روز پیش که خوردم اصلا خوشم نیومد
یا اینکه دیونه ی گشتن تو طبیعت بودم... ولی جدیدن وقتی‌میرم تو طبیعت حوصلم سر میره !!

بیخیالش شما خودتونو درگیر این چرت و پرتای من نکنید
از این شهریور قشنگ لذت ببرین...

روزای قشنگ شهریوریتون سرشار از عشق ❤❤❤❤



تاریخ : یکشنبه 19 شهریور 1396 | 04:24 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
چه تاریخ باحالی ، ۹۶/۶/۶ ...
پارسال هم ۹۵/۵/۵ پست گذاشتم
ولی امسال زیاد حرفی برا گغتن نیس، خخخ 

اینم لینک پست پارسالم : کلیک




تاریخ : دوشنبه 6 شهریور 1396 | 11:52 ق.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
سلام
از آزمون برگشتم
ریاضیمو زیاد خوب ندادم
ولی در کل بد نبود آزمون

چقد بوی مهر نمیاد .‌..
چه تابستونی بودااا
برعکس تابستونای سال قبل کلی مسافرت و تفریح رفتیم
البته من موندم خونه و بقیه رفتن !
موندم درس بخونم هعیییی
ان شاالله نتیجشو ببینم واقعا ...

راستی آلبوم جدید ماکان باند اومده بیرون
خیلی توپ بود خدایی
دمشون گرم

چقدم فکرم درگیره این روزا ... هووفففف
نمیخواستم سال کنکورمو اینطور شه ...
همیشه فکر میکردم سال کنکورم میشه خالی از هر دغدغه ای و فقط درس !
اما اینطور نشد ... خسته شدم از این وضعیت ... گاهی فکر میکنم کاش آلزایمر میگرفتم و کل گذشتم از ذهنم پاک میشد تا میتونستم با یه فکر خالی و آزاد درس بخونم ...‌..

جدیدن هم فهمیدم بعضیا هستن تا باهاشون برخورد جدی نکرد ول کن زندگیتون نیستن!
باید حسابشونو رسید تا دست بردار شن ...
(از روی پستای قبلی که پاکشون کردم به این نتیجه رسیدم!)

روز های قشنگ شهریوریتون سرشار حس های قشنگ و امید به زندگی 



تاریخ : جمعه 3 شهریور 1396 | 11:40 ق.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
سلام سلام 
حالتون چطوره؟
با گرمی این روزا چه میکنید؟
ما که در ۴۰ درجه گرمای اینجا رسما زغال شدیم

خوشبختانه ساعت مطالعم رو ۶ساعت تنظیم شده، البته ۵ساعتم میشه
قرار بوط تو مرداد ۷ساعت بشه، اما نشد!
به من چه باو ، این مسافرتا نمیزارن
راستی مسافرت !
شما شهر آمل روستای فیلبند رفتین؟؟
اگه ترفتین به جرعت میگم از دست دادینش...
عااالیه
تو گوگل که سرچ بکنین نوشته روستایی برفراز ابرها!
ما عکساشو که دیدیم باور نمیکردیم ، اما واقعیه، ینی هرچی راجع فیلبند میگن واقعیه، ینی عااااالیه
خیلی رویاییه، من دوست دارم هرسال تابستون فقط برم اونجا
چون واقعا جذاب بود


خلاصه ...
نتایج کنکور هم اومد ، منم وقتی فکر میکنم سال دیگه منتظر نتیجه ی کنکور خودمم واقعا استرس میگیرم!

راستی ترازم از اول تابستون تا الان از ۶۵۰۰ بالاتر نرفته و این خیلی نگرانم میکنه....

یه آقا دکترم تو فامیل داریم ، که یه سال ازم کوچیک تره و دوسالو جهشی خونده، امسال کنکور داده ، رتبش شده ۹۸ کشور و ۱۵ منطقه!
ینی ترکونداااااا ! ترکوند!
از ۳سال پیش صداش میزدن آقای دکتر ! (ایییییییشش! )

جدیدن هم یه سره ماکان باند گوش میدم!
ینی بگم خدا مینا رو چیکار نکنه!
اون معرفی کرد ، خخخ
ینی یکسره تو خونه دارم میگم : هربار این درو ، محکم نبند درو ،....

روزای گرمتون پر از شوق زندگی 





طبقه بندی: خاطرات،

تاریخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 | 02:20 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
یه سوال داشتم ، خواهشا همه جواب بدن
از جایی که الان تو زندگیتون هستین راضی هستین یا نه؟
حالا از هرجهت ، علمی ، دینی ، عاطفی ، اخلاقی ، اجتماعی ، ....

+ خیلی برام سواله .
هرچند وقت یکبار از خودم میپرسم ، ولی جوابی پیدا نمیکنم ، میخوام نظر بقیه رو هم بدونم ...


تاریخ : چهارشنبه 4 مرداد 1396 | 01:09 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
واااایییی ینی سوتی بزرگتر از این تو عمرم ندادم!!!
من برا درس خوندن میرم کتابخونه که انگیزم زیاد بشه برا خوندن، بعد اونجا خیلی از همکلاسیامو میبینم
یه روز داشتم تست میزدم و هندزفری (یا به قول مهسا حسن فری ! :| ) تو گوشم بود.
بعد یکی از بچه ها اومد پیشم شروع کرد حرف زدن، بعد منم گوش میکردم و تایید میکردم حرفاشو. البته نمیشنیدم ، چون هندزفری تو گوشم بود
بعد همینطور که داشتم حرفاشو الکی تایید میکردم ، دیدم چپ چپ چپ نگام کرد و رفت!
من با تعجب نگاش کردم ، بعد که فکر کردم فهمیدم گفته بوده : خب دیگه مزاحمت نمیشم ، منم گفتم اره اره 
بعد رفته ...


تونستم ساعت مطالعمو برسونم به ۶ساعت
اما بعدش ضعیف شدم شدید
چنروزه ضعیف شدم حتی ۳ساعتم به زور میخونم 
هووففففف

راستی واقعا دارم دیگه از درس خوندن لذت میبرم
عاشق درس خوندن شدم
به طوری که رفته بودم مشاوره تخصیلی برا برنامه ریزی ، بهم گفت اول روز باید با یه درس تخصصی شروع کنی که خیلی دوسش داری، کدومو دوست داری؟
یکم فکرکردم وگفتم من عاشق ۴تا تخصصیامم 
فقط با عربی مشکل دارم!
(زهرا ، راضیم ازت )

+برقا هم رفته خیلی گرمه 

++یه موزیک شاد براتون گذاشتم رو وب
اگه خودش پلی نمیشه لطفا شما پلی کنید
روزای داغتون سرشار از خنکای نسیم پاییزی 



تاریخ : چهارشنبه 28 تیر 1396 | 09:51 ق.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
دلم میخواد درس بخونم ،ولی نمیدونم با سردردام چیکار کنم!
دیگه شورشو دراورده
اخه روزی ۴ و نیم ساعت درس خوندنه ؟؟!!
اه ، یکم درس میخونم سردرد میگیرم


دلم میخواد بخوابم ، بیدار که شدم ۱۰ سال دیگه باشه ....
هوففف


+ماجرای قتل آتنا واقعا بهمم ریخت ... حال روحی : افتضاح!!

++ تغییر اسم وبلاگ




تاریخ : پنجشنبه 22 تیر 1396 | 06:50 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
یه بغض خیلیییی خیلی بزرگ
و آهنگ "عاشقت شدم" از میثم ابراهیمی....



تاریخ : چهارشنبه 21 تیر 1396 | 06:20 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید.


تاریخ : شنبه 17 تیر 1396 | 04:13 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
زندگی به روش کنکوری ها !

بعله دیه...
ولی خب من چرا انقد هرروز خستم؟!
ینی من فقط هر روز میتونم یه اختصاصی بخونم و یه عمومی
بیشتر از این اصن نمیتونم . چشمام درد میگیره خوابم میبره...

دیروز که روز اول بود ۶/۵ ساعت درس خوندم
برای شروع خیلی خوب بود خداییش
سعی میکنم بیشترش کنم
ما اینیم دیه داداش

از مسافرتم فعلا خبری نیس ...
هعیییی
بیچاره روح خسته ی من !

روزای بسیااااار گرم تابستونیتون سرشار از اتفاقات قشنگ 


+ محدود شدن خیلی اذیتم میکنه ... 
احساس دلمردگی میکنم...
جوانی در من مرد !






تاریخ : یکشنبه 11 تیر 1396 | 10:24 ب.ظ | نویسنده : زهرا❤ | نظرات
تعداد کل صفحات : 32 :: ... 4 5 6 7 8 9 10 ...
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات