پیش نویس کتاب های نهم

تاریخ ارسال : جمعه 4 اردیبهشت 1394 07:12 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

داستان خاکسپاری حافظ

رﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ از دنیا می رود ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯار ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻣﯿﺮﯾﺰﻧﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﺎﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽ ﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ .
ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺮﻣﯿﺨﯿﺰﻧﺪ . ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮﯼ ﻭ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ .
ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﻣﯿﺸﻮﺩ :
ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ
ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖ ........
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ ﻣﯽ ﺍﻓﮑﻨﻨﺪ . ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ
ﺣﺎﻓﻆ " ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ " ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ .
‏« ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ ‏» ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺩﻭﺍﺭﺩ ﺑﺮﺍﻭﻥ - ﺟﻠﺪ ﺳﻮﻡ

تاریخ ارسال : سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 11:13 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

...

سرعت آهو 90 کیلومتر در ساعت است در حالی که سرعت شیر 57 کیلومتر در ساعت است پس چطور آهو طعمه ی شیر می شود؟

.
.
.
.

ترس آهو از شکار شدن باعث می شود که او برای سنجش فاصله اش با شیر مدام به پشت سر نگاه کند و به خاطر همین سرعتش بسیار کم می شود تا جایی که شیر می تواند به او برسد!
یعنی اگر آهو به پشت سرش نگاه نکند طعمه ی شیر نمی شود!
اگر آهو به سرعت خود ایمان داشته باشد همانگونه که شیر به نیرویش ایمان دارد هیچگاه طعمه ی شیر نمی شود !
این قصه ی خیلی از ما آدم ها هم هست اگر به خودمان ایمان نداشته باشیم و در طول زندگی همیشه به پشت سر نگاه کنیم و به مرور خاطرات گذشته بپردازیم هم از زندگیمان عقب می مانیم و هم آینده را از دست می دهیم.

(( از زندگی لذت ببرید و خوش بین باشید ))

تاریخ ارسال : سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 11:10 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

پرفسور سمیعی

محله ما یک رفتگر دارد، صبح که با ماشین از درب خانه خارج می شوم سلامی گرم می کند و من هم از ماشین پیاده می شوم و دستی محترمانه به او می دهم، حال و احوال را می پرسد و مشغول کارش می شود.
همسایه طبقه زیرین ما نیز دکتر جراح است، گاهی اوقات که درون آسانسور می بینمش سلامی می کنم و او فقط سرش را تکان می دهد و درب آسانسور باز نشده برای بیرون رفتن خیز می کند.

به شخصه اگر روزی برای زنده ماندن نیازمند این دکتر شوم، جارو زدن سنگ قبرم به دست آن رفتگر، بشدت لذت بخش تر از طبابت آن دکتر برای ادامه حیاتم است.

 پرفسور سمیعی

تاریخ ارسال : سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 11:10 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

فقر یا عطر

یک روز از سر بیکاری به بچه های کلاس گفتم انشایی بنویسند با این عنوان که
فقر بهتر است یا عطر؟ قافیه ساختن از سرگرمی هایم بود.
 چند نفری از بچه ها نوشتند فقر , از بین علم و ثروت هم همیشه علم را انتخاب می کردند.
نوشته بودند فقر خوب است چون چشم و گوش انسان را باز می کند و او را بیدار نگه می دارد
ولی عطر آدم را بیهوش و مدهوش می کند. عادت کرده بودند مجیز فقر را بگویند چون نصیبشان شده بود.


فقط یکی از بچه ها نوشته بود عطر. انشایش را هنوز هم دارم. جالب بود
نوشته بود عطر حس هایی را در آدم بیدار می کند که فقر آن را خاموش کرده است.


رویای تبت _ فریبا وفی

تاریخ ارسال : سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 11:09 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

هفت پند مولانا

""هفت پند مولانا""

 

شب باش : در پوشیدن خطای دیگران
زمین باش : در فروتنی
خورشیدباش : در مهر و دوستی
کوه باش : در هنگام خشم و غضب
رودباش : در سخاوت و یاری به دیگران
دریاباش : در کنار آمدن با دیگران
خودت باش : همانگونه که می نمایی..

تاریخ ارسال : سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 11:07 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

"باهم" بودن

فروغ فرخزاد میگه:

در حیرتم از خلقت آب،اگر با درخت همنشین شود، آن را شکوفا می کند.اگر با آتش تماس بگیرد، آن را خاموش می کند.اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آن را تمیز می کند.اگر با آرد هم آغوش شود، آن را آماده طبخ می کند.اگر با خورشید متّفق شود، رنگین کمان ایجاد می شود.ولی اگر تنها بماند، رفته رفته گندآب می گردد.دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده و تاثیر پذیر است،و در تنهایی مرده وگرفته است.پس بیاییم با، "باهم" بودن دلهایمان را زنده و سرحال نگهداریم...

تاریخ ارسال : سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 11:05 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

دو کلمه حرف حساب

قیصر امین پور چه زیبا گفت :

مگر ﻣﯿﺸﻮﺩ در ازای ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺭﻭﺡ ﻭ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ کلمه ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ :
"ببخشید"

ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻋﻤﺮﯼ ﺭﺍ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ:
" ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﯿﮑﻨﻢ "

مگر ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻏﺮﻭﺭ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺧﺮﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ی "ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ " ﻏﺮﻭﺭ له ﺷﺪﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﺰﻧﯽ !!؟؟

مگر ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﺴﯽ ﺯﻭﺩ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺑﮕﻮﺋﯽ:
" ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ "

با ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ : ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩ؟
چه ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺨﺸﯿﺪ؟

گاهی ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻧﯿﺴﺖ ....
کاری ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﻣﺮﻫﻢ ﺩﺭﺩ ﺑﺎﺷﺪ، نیست.
گذﺷﺖ ﻫﻢ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ،
ﻭﻗﺘﯽ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﻢ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﻫﻮﯾﺖ ﻭ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ ....
انتظار ﺑﺨﺸﺶ ﻫﻢ ﻧﺎﺑﺠﺎﺳﺖ ....

شخصیت ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺑﻪ ﺁﺷﻮﺏ ﮐﺸﯿﺪﯼ ، ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺁﺭﺍﻡ نمی ﺷﻮﺩ ...


اگر آدمها را بفهمید،
دل، آلزایمر نمی گیرد...

تاریخ ارسال : سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 11:04 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

خدایا....

خدایا، شلوغی های روزگارم را؛ اگر برای رسیدن به توست،

پررنگ؛ و اگر مسبّب جدایی است،


خلوتش کن؛ مشغله های بی تو،

همان بهتر که پاک شوند ...

تاریخ ارسال : جمعه 4 اردیبهشت 1394 07:21 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

نادیده گرفته شدن

بزرگترین هراس یک زن .. نادیده گرفته شدن است !
این موجودات ظریف به گونه ای خلق شده اند که اگر دشمنشان نیز نسبت به آن ها بی اعتنایی کند .. رنج خواهند کشید …

گابریل گارسیا مارکز .. از کتاب ۱۷ انگلیسی مسموم

تاریخ ارسال : جمعه 4 اردیبهشت 1394 07:10 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

"دوازده ویژگی سخن خوب از دیدگاه قرآن کریم "

"دوازده ویژگی سخن خوب از دیدگاه قرآن کریم "

1-آگاهانه باشد ( لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ)
2- نرم باشد (قَوْلاً لَّیِّناً)، زبانمان تیغ نداشته باشد.
3- حرفی که میزنیم خودمان هم عمل کنیم (لِمَ تَقُولُونَ مِالا تَفْعَلُونَ)
4- منصفانه باشد ( وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا)
5- حرفمان مستند باشد (قَوْلًا سَدِیدًا) منطقی حرف بزنیم.
6- ساده حرف بزنیم (قَوْلاً مَّیْسُورًا) پیچیده حرف زدن هنر نیست. روان حرف بزنیم.
7- کلام رسا باشد (قَوْلاً بَلِیغًا)
8- زیبا باشد (قولوللناس حسنا)
9- بهترین کلمات را انتخاب کنیم (یَقُولُ الَّتی هِیَ اَحْسَن)
10- حرف هامان روح معرفت و جوانمردی داشته باشد (و قولوا لهم قولا معروفا)
11- همدیگر را با القاب خوب صدا بزنیم (قولاً كریماً)
12-کمک کنیم تا در جامعه حرفهای پاک باب شود (هدو الی الطیب من القول)

تاریخ ارسال : شنبه 22 فروردین 1394 09:39 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

آرامش

وقتی میشود دقایق عمرت را با آدمهای خوب بگذرانی چرا باید لحظه هایت را صرف آدم هایی کنی که با دلهای کوچکشان مدام درگیر حسادت ها و کینه ورزی های بچه گانه اند...
یا مدام برای نبودنت، برای خط زدنت تلاش می کنند؟
نه، همیشه جنگیدن خوب نیست!
این روزها فهمیده ام برای اثبات دوست داشتن، برای به دست آوردن دل آدمها، برای اثبات خوب بودن نباید جنگید!
بعضی چیزها وقتی با جنگیدن به دست می آیند بی ارزش میشوند!
این روزها نسخه فاصله گرفتن را می پیچم برای هرکسی که رنجم می دهد...
این را با خود تکرار میکنم و می بخشمشان...
نه بخاطر اینکه مستحق بخششند!
تنها به این خاطر که "من مستحق آرامشم" ...


پدر روانشناسی دنیا
فروید
از كتاب : روان ساده ، روان پاك

تاریخ ارسال : جمعه 14 فروردین 1394 09:46 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ

ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﯾﻚ ﻣﻌﺠﺰﻩ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﮔﺎﻡ ﻫﺎﯾﺶ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﺍﺳﺖ
ﻛﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺣﺘﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﻮﯼ ...
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺭﺩﺵ ﺭﺍ ﺗﺎ ﻣﻐﺰ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺣﺲ ﻣﯽﻛﻨﯽ .
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﯾﻚ ﺣﺲ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺍﺳﺖ،
ﻫﯿﭻﻛﺲ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻤﺎﻥ ﻛﻨﺪ
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻮﻉ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ،
ﺗﻌﺒﯿﺮﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ
ﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﯽ ﺁﺯﺍﺩ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ .
خوشبختی لذت بردن از لحظه اکنون است .

تاریخ ارسال : جمعه 14 فروردین 1394 09:46 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

یکرنگی ...

تخم مرغ ..!
یک رنگ است ..!
اما ..!
وقتی شکستیش ..!
دو رنگ می شود ..!
پس انتظار نداشته باش ..!
آدمی را ..!
که شکستی ..!
با تو یک رنگ باشد.
ﺍﻧﮕﺸﺘﻬﺎﯼ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ
ﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ ، ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒ
ﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﯾﮑﯽ ﻗﻮﯼ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺿﻌﯿﻒ
ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ...
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﻭ ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ , ﻟﻬﺶ
ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭘﺎﯾﯿﻨﺘﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﯿﻢ
ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻨﮑﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ،
ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎﺳﺖ ,
ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺎ ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ
ﺁﻓﺮﯾﺪ
ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ،
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻟﺬﺕ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﻢ.

تاریخ ارسال : جمعه 14 فروردین 1394 09:45 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

ﻓﺮﻫﻨﮓ

ﻓﺮﻫﻨﮓ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﭙﺬﯾﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﻭ ﻇﺎﻫﺮ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﻭ ﺑﺨﺶ دﺍﺭﺩ .

ﺑﺨﺶ ﺍﻭﻝ، ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻄﻮﺭ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺷﻮﻧﺪ.
ﺑﺨﺶ ﺩﻭﻡ، ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺑﻄﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ!

تاریخ ارسال : جمعه 14 فروردین 1394 09:45 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

ده نکته خوب :


١_ ترسناک ترین جای جهان ذهن شماست .
٢_ عمل باشید نه عکس العمل ، صدا باشید نه انعکاس صدا .
٣_ مراقب بدن خود باشید ، زیرا تنها جایی است که تا آخر عمر در آن زندگی می کنید .
٤_ اجازه ندهید رفتار دیگران آرامش درونی شما را بهم بزند .
٥_ آرزو کردن برای اینکه جای شخص دیگری باشید ، یعنی نادیده گرفتن خودتان .
٦_ ارزش شما با رفتار دیگران با شما ، تعیین نمیشود.
٧_ اگر کسی کار اشتباهی انجام داد، همه خوبی هایش را فراموش نکنین .
٨_ قهرمان بودن یعنی ایمان به خود ، وقتی دیگران به شما اعتقادی ندارند .
٩_ کسانی که در گذشته زندگی می کنند ، آینده خود را محدود می کنند.
١٠_ هیچ یک از ما برنده یا بازنده به دنیا نیامده ایم ، انتخاب کننده به دنیا آمده ایم .

تاریخ ارسال : جمعه 14 فروردین 1394 09:44 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

تکه ای کاغذ و پاک کن

ﺩﻋﻮﺍﮐﻦ … ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﮐﺎﻏﺬﺕ
ﺍﮔﺮﺍﺯﮐﺴﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ؛ ﯾﮏ ﮐﺎﻏﺬﺑﺮﺩﺍﺭﻭ ﯾﮏ ﻣﺪﺍﺩ
ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﯾﯽ, ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬﺑﻨﻮﯾﺲ.
ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻫﻢ ﺩﺍﺩ ﺑﮑﺸﯽ ﺗﻨﻬﺎﺳﺎﯾﺰﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻦ
ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ …
ﺁﺭﺍﻡ ﮐﻪ ﺷﺪﯼ،ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭﮐﺎﻏﺬﺕ ﺭﺍﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ.
ﺁﻧﻮﻗﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﻦ
ﺣﺎﻻ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺸﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ﻋﺰﯾﺰﺕ
ﭘﺎﮎ ﮐﻨﯽ.
ﺩﻟﯽ ﻫﻢ ﻧﺸﮑﺎﻧﺪﻩ ﺍﯼ, ﻭﺟﺪﺍﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﯿﺎﺯﺭﺩﻩ ﺍﯼ.
ﺧﺮﺟﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺪﺍﺩ ﻭ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ﺑﻮﺩ , ﻧﻪ ﺑﻐﺾ ﻭ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ.
"ﮔﺎﻫﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﻮﺭﻩ ﺧﺸﻢ ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ".

تاریخ ارسال : جمعه 14 فروردین 1394 09:44 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

محبت

یادمان باشد : محبت تجارت پایاپای نیست .
چرتکه نندازیم که من چه کردم و در مقابل توچه کردی .
بی شمار محبت کنیم ، حتی اگر به هر دلیلی کفه ترازوی دیگران سبک تر بود.

تاریخ ارسال : جمعه 14 فروردین 1394 09:43 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

قانون ۱۸، ۴۰، ۶۰

 دکتر دانیال امندر كتاب درود بر خودم در قانون ۱۸، ۴۰، ۶۰ مى‌گوید:
در هجده سالگى، نگران تفكر دیگران در مورد خودتان هستید. وقتى چهل ساله مى شوید، اهمیتى نمى‌دهید كه دیگران در مورد شما چه فكر مى‌كنند و زمانى كه شصت ساله مى‌شوید، پى مى‌برید كه اصلا هیچكس در مورد شما فكر نمى‌كرده است!

پس بهتر است زمانى را كه براى نگران شدن در مورد اینكه مردم درباره لباس، خانه و عقاید و اهداف شما چه فكری مى‌كنند هدر دهید، صرف تفكر و اندیشیدن در مورد انجام كارهایى كنید كه شما را به
اهدافتان مى‌رساند.

تاریخ ارسال : سه شنبه 11 فروردین 1394 09:28 ق.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

آدمها را بفهمید...

قیصر امین پور چه زیبا گفت :
مگر ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺭﻭﺡ ﻭ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ
ﮐﻠﻤﻪ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ :
" ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ "
ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻋﻤﺮﯼ ﺭﺍ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎﺯﻫﻢ ﮔﻔﺖ :
" ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﯿﮑﻨﻢ "
ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻏﺮﻭﺭ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺧﺮﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ی " ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ " ﻏﺮﻭﺭ
ﻟﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﺰﻧﯽ !!؟؟
ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﺴﯽ ﺯﻭﺩ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺑﮕﻮﺋﯽ " ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ "
ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ : ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩ؟
ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺨﺸﯿﺪ؟
ﮔﺎﻫﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻧﯿﺴﺖ ....
ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﻣﺮﻫﻢ ﺩﺭﺩ ﺑﺎﺷﺪ،
ﻧﯿﺴﺖ .
ﮔﺬﺷﺖ ﻫﻢ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ .... ﻭﻗﺘﯽ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﻢ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﻫﻮﯾﺖ ﻭ
ﺷﺨﺼﯿﺖ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ .... ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﺨﺸﺶ ﻫﻢ ﻧﺎﺑﺠﺎﺳﺖ ....
ﺷﺨﺼﯿﺖ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺑﻪ ﺁﺷﻮﺏ ﮐﺸﯿﺪﯼ ، ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺁﺭﺍﻡ
ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ...
آدمها را بفهمید دل آلزایمر نمی گیرد...

تاریخ ارسال : سه شنبه 11 فروردین 1394 09:27 ق.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

شکستن دل

علم پزشکی ثابت کرده است که شکستن دل واقعیت است.
یعنی وقتی دل کسی میشکند در قلب اتفاقی می افتد؛مثل یک خون ریزی کوچک یا یک جراحت ....
که حتی می تواند منجر به سکته قلبی شود....
تو دوست خوب من ...
هم مراقب دل خودت باش
هم دل دیگران...
دل شکستن هنر نیست .....
مواظب عواقبش باش
از عواطف انسانی که ارگانهای بدن را ضعیف میکند:
۱_ عصبانیت: کبد را ضعیف میکند.
۲_ غم و غصه: ششها را ضعیف میکند.
۳_ نگرانی: معده را ضعیف میکند.
۴_ استرس:قلب ومغز را ضعیف میکند.
۵_ ترس: باعث از کار افتادن کلیه ها میشود.
جلوگیری از این عواطف منفی میتواندباعث سلامتی شما گردد،پس خونسرد باشید،خوب نگاه کنید،خوب احساس کنید وخوب عمل کنید.
شاد باشید و درهمه حال لبخند بزنید.
اهل دلی میگفت : تاریخ تولدت مهم نیست، تاریخ تحولت مهمه. اهل کجا بودنت مهم نیست، اهل و بجا بودنت مهمه. منطقه زندگیت مهم نیست، منطق زندگیت مهمه. درود بر کسانی که دعا دارند و ادعا ندارند. نیایش دارند و نمایش ندارند. حیا دارند و ریا ندارند. رسم دارند و اسم ندارند...
                           
                                         اس ام اس دل شکستن                                       

تاریخ ارسال : سه شنبه 11 فروردین 1394 09:25 ق.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﯾﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ؟

"ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ" ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ؛
ﭼﻮﻥ ﻣﻔﯿﺪﯼ
"ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ" ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻤﺖ؛
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻣﻔﯿﺪ ﻧﺒﺎﺷﯽ

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﻬﻢ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﻌﺒﻪﯼ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺑﯽﺧﺎﺻﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ...
ﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﯿﺰی ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﻢ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮔﻠﺪﺍﻥ ﮐﻮﭼﮏ ﮐﺎﮐﺘﻮﺳﯽ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪﺍﻡ، ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ...

ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ "ﺧﻮﺩ ﻭﺍقعی من" ﻫﺴﺘﻨﺪ...

به کسی که دوستش داری ""دلبسته"" باش نه وابسته!!!
هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش.
سهمت را از" شادى زندگى"، همین امروز بگیر.
فراموش نکن "مقصد"، همیشه جایى در "انتهاى مسیر" نیست!
"مقصد" لذت بردن از قدمهاییست، که برمى داریم!

تاریخ ارسال : سه شنبه 11 فروردین 1394 09:24 ق.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

اشتباهات رایج

5اصطلاح غلط که در بین ما به کار میرود:

۱_ خدا بد نده!
این کلام اهانت به پروردگار است،زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده:
هیچ خوبی به شما نمیرسد مگر از ناحیه ی خدا و هیچ بدی بشما نمیرسد
مگر از ناحیه ی خود شما(و بخاطر اعمال خودتان است)

۲_جوان ناکام!
این اصطلاح‌ عامیانه برای جوانهایی که قبل از ازدواج از دنیا میروند بکار میرود ،
درحالیکه ازدواج کام حقیقی یک انسان نیست که اگر ازدواج نکرد به او بگویند ناکام ،بلکه کام حقیقی انسان رسیدن به مقام بندگی خداست
و استفاده ی خوب کردن از عمر و فرصتی که خدا به او داده است.

۳_عیسی به دین خود، موسی به دین خود!
این جمله معنای صحیحی ندارد، زیرا بین پیامبران خدا، کوچکترین اختلافی نبوده و همه ی آنها عقیده ی یکسانی داشتند.

۴_ ولش کردی به امان خدا!
این حرف کفر آمیز است ،زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان خدا بسپارد که غمی نیست
بهتر است بجای این کلام گفته شود: ولش کردی به حال خودش!

۵- انسان جایز الخطاست!
این حرف نیز غلط است ،زیرا انسان برای خطا آزاد نیست.
بهتر است بگوییم انسان ممکن الخطاست، یعنی ممکن است خطا کند.

تاریخ ارسال : سه شنبه 11 فروردین 1394 09:24 ق.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

گاهی ...


گاهى خودت رامثل یک کتاب ورق بزن،
انتهای بعضی فکرهایت " نقطه" بگذار که بدانی باید همانجا تمامشان کنی.
بین بعضی حرفهایت "کاما" بگذار که بدانی باید با کمی تامل ادایشان کنی .
پس از بعضی رفتارهایت هم "علامت تعجب" و آخر برخی عادت هایت نیز علامت "سوال" بگذار .
تا فرصت ویرایش هست... خودت را هر چند شب یکبار ورق بزن...
حتی بعضی از عقایدت را حذف کن ... اما بعضی را پر رنگ...
هرگز هیچ روز زندگیت را سرزنش نکن !
روز خوب به تو شادی میدهد،
روز بد به تو تجربه،
و بدترین روز به تو درس میدهد ...!
فصلها برای درختان هر سال تکرار میشود،
اما فصلهای زندگی انسان تکرار شدنی نیست ...
تولد ... کودکی ... جوانی... پیری و دیگر هیچ ...
تنها زمانی صبور خواهی شد که صبر را یک قدرت بدانی نه یک ضعف!
آنچه ویرانمان میکند، روزگار نیست،
حوصله کوچک و آرزوهای بزرگ است ...!

تاریخ ارسال : سه شنبه 11 فروردین 1394 09:22 ق.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

( تست های المپیادی کتاب فارسی هشتم )

تست های دروس نهم و دهم از فارسی هشتم :

1- درهمه گزینه ها نوعی جناس وجود دارد به جز...................

الف) زرع- ذرع                ب) بیم- نیم               پ) روان – روان              ت) کامل- باطل

2- در مصراع اول بیت زیر ، صفت شمارشی به کار رفته و در مصراع دوم صفت اشاره.    

" به یک سکه قلب ، دل می فروشند       مناسب تر ، از این حراجی ندیدم."    ص              غ

3- در بیت زیر ، صفت های اشاره و شمارشی ، با هم به کار رفته است.

" تقویم چار فصل  دلم را ورق زدم     آن برگ های سبز سرآغاز سال کو؟  "    ص                غ

4- در مصراع اول بیت زیر ، واژه های ...........و............به ترتیب ، به صورت صفت .......و صفت ...........

به کار رفته اند.

" پس از سی سال روشن گشت بر خاقانی  این معنی   

که سلطانی است درویشی و درویشی است سلطانی "

5- در کدام گزینه ، وابسته ی پیشین اشاره ، کمتر به کار رفته است؟

الف) این جا سرزمین خشک و بی آبی است . تو تنها جوانه ای هستی که در این سرزمین بی حاصل سر از خاک بیرون آورده ای .

ب) زندگانی ما بر روی آن ساحل مقصود در حرکت است. این دریای بزرگ ، همیشه در جزر و مد است.

پ) تو به این سرزمین بی حاصل ، شادی بخشیده ای. آب را از هر کجا باشد ، برای نجات تو دعوت می کنم.

ت) همین جوانه ی زیبا ، چند لحظه ی پیش، سر از این خاک بیرون آورد اما تشنگی ، او را از پای در آورده است.

6- در کدام بیت ، دو صفت اشاره ی این و آن ، با هم به کار رفته است؟

الف) بگفت او آنٍ من شد زو مکن یاد       بگفت این کی کند بیچاره فرهاد

ب) بیشی مطلب ز آن که درست است یقینم      کان خانه که این نقش نگارید شکسته ست؟

پ) دردا که بپختیم در این سوز نهانی          و آن خبر از آتش ما نیست که خام است

ت) یا رب ، این آتش که در جان من است       سرد کن زانسان که کردی بر خلیل

7- در عبارت " نویسنده با استفاده از این دو داستان و گنجاندن اصطلاحات امروزی در آن ، نوشته را از حالت شناخته شده آن ، خارج کرده است. این بیان خنده دار و هر نوشته ای از این گروه ، نوعی نقد اجتماعی محسوب می شودو تاثیر آن در همان زمان به نحو بارزی نمودار خواهد شد. "

الف) شش- یک     ب) چهار- یک     پ) پنج- دو        ت) سه- چهار

8- در گروه هخای اتسمی زیر ، به ترتیب چند صفت پیشین شمارشی و اشاره به کار رفته است؟

" پنج کیلو سیب – بهترین دانش آموز کلاس- نخستین روز مدرسه- یک فروند هواپیما- آن داور بین المللی – چندمین روز پیاپی- دانش آموز کلاس چهارم- این همه روزهای طلایی"

الف) سه- دو      ب) چهار- سه     پ) سه- سه     ت) پنج- سه

9- در عبارت زیر ، چند بار فعل ناگذر ( فعلی که جمله ی دو بخشی درست می کند) به کار رفته است؟

" غار ، تاریک ونمناک بود . قطره های آب از شکاف سقف می لغزید و از روی توده ای آهکی که از سقف آویزان بود ، پایین می آمد و از نوک آن به کف سنگی غار می چکید . باریکه ای از نور خورشید به داخل غار می تابید و فضا را روشن می کرد.

الف) دو      ب) پنج      پ) سه    ت) چهار

10- در عبارت زیر ، چند اسم یا صفت غیر ساده ، وجود دارد؟

" باریکه ای از نور خورشید به داخل غار می تابیدو فضا را روشن می کرد. کمال الدین ، تکه چوب نیم سوخته ای برداشت و روی دیوار غار ، تصویر مرغی را کشید که رو به سقف غار ، اوج گرفته بود. "

الف) یک           ب) دو                پ) سه                    ت) چهار

11- با توجه به شعر زیر ، به پرسش های بعدی پاسخ دهید.

" ای هدهد صبا به سبا می فرستمت              بنگر که از کجا به کجا می فرستمت

حیف است طایری چو تو در خاکدان غم          زین جا به آشیان وفا  می فرستمت

الف) از چند جمله تشکیل شده است ؟    ب) در دو بیت بالا چند فعل مضارع وجود دارد؟  

       پ) در کدام یک از مصراع ها ، مسند به کار رفته است؟      ت)

12- نوع جمله های عبارت زیر از نظر محتوا ، به ترتیب در کدام گزینه آمده است؟

" سردار گفت: آفرین بر قلم سحر آمیزت ! من درد را فراموش کردم . نقاشی تو طبیب زخم های ماست. "

الف)    خبری- عاطفی- خبری- خبری                ب) خبری- پرسشی- خبری- خبری 

پ) خبری- عاطفی- امری- خبری                     ت) خبری- پرسشی- خبری- پرسشی

13-عبارت مقابل از چند جمله تشکیل شده است؟ " سید جمال آرام و قرار نداشت. گاه در مصر بود ، گاه در استانبول ، گاه در افغانستان و گاه در هند."

الف) چهار         ب) سه          پ) دو           ت) پنج

14- در عبارت زیر ، به ترتیب چند صفت پیشین و چند صفت پسین ( صفت بیانی) وجود دارد؟

" این روحانی پر شور ، به انگلیس که رسید ، زبان انگلیسی را در مدتی کوتاه آموخت تا به این زبان سخنرانی کند و با اندیشمندان آن ها به گفت و گو بنشیند."

الف) سه- دو           ب) دو- دو               پ) دو- سه                           ت) یک- یک

15- کدام گزینه ، از عبارت زیر ، دریافت نمی شود؟

" قلیان ها شکسته شد. تنباکو ، تحریم شد. شاه به تنگنا افتاد و توطئه ی انگلیس شکست خورد. "

الف) ترکیب اضافی             ب) مسند               پ) فعل مضارع                  ت) نهاد

16- در عبارت زیر ، کدام واژه ، هسته ی گروه اسمی نیست؟

" ای دوست ، نام من خوشبو کردی و مرا بزرگ داشتی و حرمت نهادی . ما نیز نام تو معطر گردانیم. "

الف) دوست         ب) نام         پ) بزرگ         ت) ما

17- مفهوم بیت زیر ، با کدام گزینه ، ارتباط معنایی مناسب تری دارد؟

" حیف است طایری چو تو در خاکدان غم         زین جا به آشیان وفا می فرستمت"

الف) ساقی بیا که هاتف ٍ غیبم به مژده گفت            با درد صبر کن که دوا می فرستمت

ب) جان ، یک نفس درنگ ندارد، گذشتنی است        ورنه بدین شتاب چرا می فرستمت

پ) تو پرتو صفایی ، از آن بارگاه انس              هم سوی بارگاه صفا می فرستمت

ت) تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب             جان عزیز خود ، به نوا می فرستمت

18- عبارت زیر ، تاکید بر کدام ویژگی مردم دارد؟

" قلیان ها شکسته شد. تنباکو ، تحریم شد. شاه به تنگنا افتاد و توطئه ی انگلیس شکست خورد. "

الف) یک رنگی          ب) ایمان و اعتقاد          پ) وفاداری              ت) شکست ناپذیری

19- عبارت زیر ، کدام ضرب المثل را به یاد می آورد؟

" مرا بزرگ داشتی و حرمت نهادی ، ما نیز نام تو معطر گردانیم، در دنیا و آخرت تو را بزرگ و گرامی خواهیم داشت. "

الف) گندم ندهد بار چو جو می کاری                      ب) گندم از گندم بروید جو ز جو

پ) نابرده رنج گنج میسر نمی شود                        ت) جای گل ، گل باش و جای خار ، خار

20- در بیت زیر ، کدام آرایه های ادبی وجود ندارد؟

" ای هد هد صبا به سبا می فرستمت        بنگر که از کجا به کجا می فرستمت "

الف) جناس- واج آراییی         ب) تلمیح- تشبیه                پ) تکرار- تشخیص         ت) تضاد- مراعات نظیر

ادامه مطلب

تاریخ ارسال : چهارشنبه 27 اسفند 1393 08:41 ب.ظ | نویسنده : شهره شهیاد

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات