تاریخ : جمعه 9 فروردین 1392 | 06:36 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا
خیلی ها بــاران را نمــی فهمند
نمـــی فهمند باید خیس شـد تا سبکـ شد
نمی فهمند کـ ه شیشـ ه عینکشــان باید نمناکـ شود
نمــی فهمند کـ ه با بــاران باید خندید
بـ ه بـــاران باید عشق داد
با بـــاران باید عشق کـــرد
و شــایــد بــاران خیلــی ها را نمــی فهمــد !


+دلمـ خیلی بارون میخواد !!!
+نمیدونمـ چرا؟؟؟
+;) 










طبقه بندی: شعر، 
برچسب ها: دلمـ بــارون می خواد، باران، مریم اهورا، شعری در زیر باران، زیر باران باید رفت،  

تاریخ : جمعه 25 اسفند 1391 | 03:24 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا

+دوستای خوبه من عکس رو براتون کوچیک کردم ولی متاسفانه کوچیک تر از این تصویر رو خراب میکنه به خاطره همین برای دیدنه کامل اینجا کلیک کنید.



طبقه بندی: شعر، 
برچسب ها: سِتـاره ی شَبــ های مـَن، کارت پستال، هزار و یک شب، مریم اهورا، عاشقانه ها،  

تاریخ : پنجشنبه 3 اسفند 1391 | 03:09 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا
اولیـــن کسی کـ ه در دنیـــا 
زیباست را انتخاب نکــن
اما بــا میـــلِ بیشتــر اولیـــن
کسی کـ ه دنیای تو را زیبـــا
می کند انتخاب کـــن ! ! !


(مریمــ اهورا)



طبقه بندی: جملات کوتاه، 
برچسب ها: دنیای تو، دنیای زیبا، مریم اهورا، خانواده اهورا، دوستان من، به درستی انتخاب کن،  

تاریخ : پنجشنبه 23 آذر 1391 | 07:16 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا

"
کسی که می ترسد شکست بخورد حتما شکست خواهد خورد ".


" هرگز اشتباه نکن 

اگر اشتباه کردی تکرار نکن 

اگر تکرار کردی 

اعتراف نکن اگر اعتراف کردی 

التماس نکن اگر التماس کردی 

دیگر زندگی نکن ".

" آنقدر شکست خوردم که راه شکست‌دادن را آموختم ".

" تصور کن اگر قرار بود هر کس به اندازهٔ دانش خود حرف بزند چه سکوتی بر دنیا حاکم می‌شد ".

+چملاتی از ناپلئون بناپارت

+من به شخصه از نبوغ و شخصیت ناپلئون خوشم میاد. شما چطور؟

+مریمــ اهورا




طبقه بندی: جملات کوتاه، 
برچسب ها: ناپلئون بناپارت، شکست نخور، چملاتی از ناپلئون بناپارت، جملات بزگان، جملات زیبا، مریم اهورا، خانواده اهورا،  

تاریخ : چهارشنبه 1 آذر 1391 | 08:38 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا
بمان و بخوان
آوایی که در درونت غوغا کرده
بمان وببین 
این سنگینی قلب های اطرافت را 
بمان و بایست 
در پای حس همدردیت
بمان
بگذار به بودنت به شجاعتت افتخار کنند
این لحظات آخر یک تاریخ دردناک است 
بمان نه در خود بلکه در روح سرکشت که به دنبال واقعیت زمان است
بمان اینجا در کنارمان
هم صدا شو با تمامه ما
اینجا مرزو بوم انسان هایی متمدن است 
تو مکمل هدف های جوانان همسال خود هستی
سرت را بالا بگیر
اینجا ایران است 
بمان بگذار ببدانند که هستی ...      (مریمــ اهورا)


+ایام حزن انگیزه تاسوعا و عاشورا حسینی را به شما دوستان تسلیت میگم...



طبقه بندی: شعر، 
برچسب ها: بمان، تاریخ دردناک، واقعیت زمان، مرزو بوم، مکمل هدف های جوانان، مریم اهورا،  

تاریخ : چهارشنبه 17 آبان 1391 | 07:16 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا


همیشه اون طوری که می خوای پیش نمی ره دست بردن توی سرنوشت هم امکان نداره.

بعضی اوقات زندگیتو تمامه هستیتو می دی تا مثلا بتونی کناره بقیه زندگی خوبی رو داشته باشی.

پیشه خودم این جمله رو تکرار می کنم "این نیز بگذرد".وقتی چیزی برات نمونده چی می خواد بگذرد.

خدایا تو که هم من هم اونو دیدی .ما دوتارو و مشکلاتمونو با تمامه وجودت حس کردی.

چرا زندگیو سخت می کنی من که همین طوریش هم همه چی برام سخت بود.احساس عذاب وجدان داره خفه ام می کنه.

این نوشته هارو الان دارم تو جایی می نویسم که فقط و فقط خودت می دونی کجاست جایی که آرزومون بود که همیشه اونجا برای دفعه ی اول هم دیگرو ببینیم.

شاید هیچ کس باور نکنه ولی میگم امروز توی همین جایی  که هستم یه دختری اومد پیشم بعد با گوشیش داره بلند حرف میزنه مدام داره

اسمه کسی که دنیای منه رو میگه وای خدایا من خوابم آخه چرا بینه این همه آدماومد پیشه من. 

خوش به حالشون چه ذوقی میکنه وقتی داره باهاش حرف میزنه.این خواب نیست واقعیته چیزی  که می خواد مدام برای من تکرارشه.

من نتونستم حتی کوچیک ترین خواستشم براورده کنم.

من فقط برای این که بتونم اون جوری که دیگران دوست دارن زندگی کنم  از بهترینم کسم گذشتم.

منو با تمامه بدی هام با تمامه بیچارگی هام ببخش.منو سرنوشتمو ببخش.من نیز بگذرم با همه بدی هایم.ولی از یاده تو هیچ وقت نخواهم گذشت.

هنوز هم  روزنه های امید در فراسویم با وجوده کوچک بودنش می درخشد و هنوز من به لطف خداوند ایمان دارم.

خاطراتم را با این جمله تمام می کنم "و به راهه  آرزو ها همه عمر جست و جوها". (مریمــ اهورا)


+این جدایی به خواستو ارده من نبود.


+بهترینم منو ببخش من دوست دارم به یادتم هنوز هم می خوامت کمکم کن.


نوشته شده در 16\8\91

11:25

ا






طبقه بندی: روزمرگی های ما، 
برچسب ها: مریم اهورا، و به راهه آرزو ها همه عمر جست و جوها، این نیز بگذرد، تکه ای از خاطرات من، روزنه های امید، جدایی، منو ببخش،  

تاریخ : پنجشنبه 11 آبان 1391 | 02:35 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا
با دستانم خاک می کنم
این زیبایی را 
این جلوه عروسکی س ک س  گونه را 
دنیا مگر تو عدالت نداری؟!
انسان ها بر می خیزند بالنده می شوند عاشق می شوند
ولی نه عاشق جوهره وجودی!
عاشقِ حس پنهان باش
این ها و آن ها زود گذرند
چشمانی را پیشکش کن که نگاهی با تمنای منیت ها باشد
سخت است می دانم ولی سختر کشتن حس لطیف است . . .    (مریمــ اهورا)

+ مخاطب: نسلِ جوونِ ایران




طبقه بندی: شعر، 
برچسب ها: مریم اهورا، س ک س، خانواده اهورا، شعر، مخاطب نسل جوان ایران، هنر داستان و شعر و ...، اشعار زیبا،  

تاریخ : دوشنبه 8 آبان 1391 | 10:49 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا

دوست دارم توی دنیا سیاه خودم غرق بشم
تا این که اینجا توی دنیا به ظاهر روشن آدم ها
دلم می خواد صدای سکوتُ بشنوم 
روحم به دنباله رهاییست
من مقصرم که اونو توی خودم حبس کردم
آزاد باش روحه من . . .    (مریمــ اهورا)




طبقه بندی: شعر، 
برچسب ها: مریم اهورا، شعر، خانواده اهورا، دنیای این روز های من، دوست دارم توی دنیای سیاه خودم غرق بشم، تا این که این جا توی دنیای به ظاهر روشن ادم ها،  

تاریخ : یکشنبه 7 آبان 1391 | 06:34 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا
بهش توجه کن , بغلش کن , حتی اگه عصبانیه , حتی اگه داد میزنه
موهاش رو نوازش کن قبل از این که سفید بشن 
سرش رو روی سینه ات بذار
بذار ضربان بی نظم قلبت رو بشنوه , بذار دوست داشتنت رو حس کنه
مرده. . .مغروره
ولی با همه ی مرد بودنش دوست داره نوازشت رو , حست رو , ظرافتت رو







طبقه بندی: شعر، 
برچسب ها: مریم اهورا، خانواده اهورا، شعر، دوست داره، عشقت را نشان بده، هنر داستان و شعر،  

تاریخ : جمعه 5 آبان 1391 | 07:24 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا

گاهی از یک احساس که در گوشه ی
ذهنت تو را مدام به یادِ خاطراتِ تلخ می اندازد
خسته می شوی 
حتی به بالا آوردن آن هم راضی می شوی
ای کاش احساسات ماننده انسانی بی تفاوت
مرا تنها می گذاشت
آرام آرام در نوشته هایم غرق می شوم
آنقدر می نویسم تا دیگر در آن معلوم نشوم
احساساتم را در آن گم می کنم 
و خودم را از یاد می برم . . .

(مریمــ اهورا)







طبقه بندی: شعر، 
برچسب ها: مریم اهورا، احساس یک خاطره، اشعار عاشقانه، ای کاش احساسات ماننده انسانی بی تفاوت مرا تنها می گذاشت، خانواده اهورا، هنر داستان و شعر، شنیدن صدا هایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند،  

تاریخ : پنجشنبه 4 آبان 1391 | 10:42 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا
ساعتِ خوشِ آرزوها
در لا به لایِ شیارهای زمان
روی پلِ زمان
به انتظاره ثانیه های از دست رفته
صدای تیک تاکِ لحظه ها
چه آسان شب و روز می گذرند
چشمانم را به افتخاره 
این ساعاتِ خوش میبندم
منتظرم
صدای قدم هایی از دل گذشته زمان
حسِ آغازه آینده ای نو
فرصتی دوباره برای شروع زندگی
دست در دست فرداها
به امید دقایقی روشن . . .     (مریمــ اهورا)





طبقه بندی: شعر، 
برچسب ها: ارزوها، مریم اهورا، اشعار زیبا، به امید دقایقی روشن . . .، روزنه ی امیدی به نام شعر، خانواده اهورا، هنر داستان و شعر و ...،  

تاریخ : چهارشنبه 3 آبان 1391 | 03:27 ب.ظ | نویسنده : الیاس
                                    
                                    مریم اهورا


                                        مریم عزیز

         ورودت و به جمع خانواده 

            تبریک میگم عزیزم 

           امیدوارم روز های خوبی کنار 

          همدیگه داشته باشیم 

برچسب ها: ورودت مبارک مریم عزیز، خانواده اهورا، مریم اهورا، افشین اهورا، نگار اهورا، الیاس اهورا، شنیدن صداهایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند،  

تعداد کل صفحات : 2 ::      1   2  

  • امیر خان
  • انجمن مورفولوژی جغرافیایی
  • کارت شارژ همراه اول
  • شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات