همسفران عشق
لژیون همسفر الهه - کنگره 60 نمایندگی سلمان فارسی اصفهان - بهترین راه درمان اعتیاد
 
 
چهارشنبه 29 شهریور 1396 :: نویسنده : همسفر پروین

به نام خدا 

  • جلسه درتاریخ27/6/1396به استادی سرکارخانم الهه عزیزم ودبیرفتانه عزیزم برگزارشد.

  •  
  • استادچنین فرمودخداوندبزرگ رابسیارشاکرم که اجازه دادباردیگردرکنارهم باشیم من حالم خوب است انشالله شماهم حالتان خوب باشدوهمه درصحت وسلامت باشید.




ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


چهارشنبه 22 شهریور 1396 :: نویسنده : Hamsafar Somayye
جلسه در تاریخ 1396/06/20 به استادی سرکار خانم الهه و دبیری خانم فتانه با دستور جلسه (از کجا به کجا) راس ساعت 16 اغاز به کار نمود...

استاد چنین فرمودند: من قبل از آشنایی با کنگره، سرشار از ترس و منیت وناامیدی بودم. انقدر ناامید بودم که تنها دلیلی که مانع خودکشی من بود، این بود که دینم آن را حرام کرده بود! کارهای عجیبی می کردم. سه سال به کفر رسیده بودم اما نمازم را ترک نکردم چون فکر می کردم نماز بخوانم که اگر روزی ثابت شد که خدایی هست، شرمنده اش نباشم! در بیست و شش سالگی اتفاقی در زندگی ام رخ داد که از شدت ترس، شش ماه در کنار مادرم میخوابیدم چون از تنهایی وحشت داشتم. منیت در من به اوج رسیده بود. از لحاظ دینی و مذهبی تصور می کردم سرآمد همه ی افراد هستم زیرا حج رفته بودم، حجابم را با حساسیت زیاد رعایت می کردم و همه آیین های مدهبی را بشدت انجام میدادم. به همین دلیل وقتی مشکلی برایم پیش آمد، فکر کردم خدا وجود ندارد، اگر وجود داشت آدم ها تا این حد ظالمانه رفتار نمی کردند! سه سال طول کشید تا به من ثابت شود که با وجود همه ی این چیزها خدا وجود دارد! آن سه سال دوران خیلی خوبی بود چون توسط خانم مرجان، آموزش های کنگره را می گرفتم و ارتباطم با خدا عوض شد. قبل از آن تصورم این بود که عدالت در حق من اجرا نشده است و این دلیلی بود برای عدم وجود خدا! فکر می کردم عدالت این است که همان بلایی که شخصی بر سر من آورده، با شدت بیشتر برای خودش مقدر شود. مثلث جهالت یعنی ترس، یاس و منیت در وجود من به حد اعلا رسیده بود. فکر می کردم متدین تر، راستگوتر و امانت دار تر از من اصلا وجود ندارد. خودم را شیخ شهر می پنداشتم! اینجا متوجه شدم که ایمان نداشتم، آن کارها و اعمال برای من امنیت ایجاد نمی کرد. الان همه چیز تغییر کرده است. دیروز خانم مرجان پیامی از مهندس برای من ارسال کردند که مهندس فرموده بودند گزارشات مربوط به اردوی مسافران را روی سایت بگذاریم. روز قبلش من بشدت بیمار بودم، تمام بدنم درد می کرد، به همراه تب و لرز،  مشکل گوارشی شدیدی هم داشتم. من کسی بودم که همیشه از خودم طلبکار بودم، آرامش نداشتم، همیشه فکر می کردم باید به هر شکلی به  دیگران خدمت کنم تا کمی از خودم راضی باشم. همیشه معروف بودم به عادل بودن.در جمع دوستانم مثلا اگر قرار بود کیکی بین چند نفر تقسیم شود، همه می گفتند الهه تقسیم کند چون عادل است. عدالتم به این گونه بود که کیک را بین همه بطورمساوی تقسیم می کردم اما برای خودم کمتر از همه بر می داشتم! تصور می کردم این کار درست و عادلانه است. بعدها فهمیدم که این کار درست نیست. این خیلی خوب است که انسان بی نیاز باشد یا در عین نیازمندی، بخشنده باشد اما ویژگی آن بخشش متفاوت است. وقتی بخشش واقعی است که هیچ توقعی در فرد ایجاد نکند. نه این که تو ببخشی و انتظار داشته باشی. در برابر لطفی که آقای مهندس به من کرده اند، هر کاری بکنم کوچک و کم ارزش است.



ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


دوشنبه 96/6/13لژیون هسفران عشق بااستادی خانم الهه و دبیری خانم فتانه

دستور جلسه وادی چهاردهم و سی دی باز سازی

خانم الهه:خداوند بزرگ را بسیار شاکرم که اجازه داد بار دیگر باهم باشیم من حالم خوب است انشاله شما هم حالتان خوب باشد و همه در صحت و سلامتی باشید

من پارسال از دکترام دفاع کردم و خیلی اتفاقات برایم افتاد و اذیت شدم و مطابق وادی چهاردهم که باید خودمان را دوست داشته باشیم رفتم و برای خودم یک دستبند خریدم واز روزی که برای خودم برای خودم جایزه خریدم خیلی خوشحالم اقای مهندس می فرمایند: وقتی عصبانی هستید بروید و برای خودتان جایزه بخرید و من خودم هر موقع حرص خورده باشم یا عصبانی شده باشم برای خودم بستنی میخرم ولی چون این چند وقت خیلی زیاد حرص خورده بودم رفتم و برای خودم جایزه گران قیمت خریدم و میخاهم به شما بگویم باید پول هایتان را پس انداز کنید و برای خودتان طلای دست دوم بخرید که مزد ساخت ان کم شود در قدیم زنان برای خودشان طلا میخریدنند و بعد که محتاج میشدند می فروختند پس مادران باید به فکر باشند و طلا بخرند که در اینده بتوانند برای فرزندانشان خرج کنند من نمی گویم یک دفعه پول زیادی بدهید کم کم طلا بخرید و برای روز مبادا پس انداز کنید چون زندگی خیلی سر بالای دارد .

لطفا تیتر وادی چهاردهم را بخوانید

انچه باور است محبت است و انچه نیست ظروف تهی ست

وخانم ثریا پیام وادی چهاردهم را از حفظ خواندند

بسم الله الرحمن الرحیم

عشق محبت انچه باور است محبت است

و انچه نیست ظروف تهی است

من که می گویم کلام خود نیست

بلکه فردیست در جمع بیکران هستی

که باورش کار هر کس نیست

مگر معنای ان بداند که ان چیست

ارابه ها را در بیکران به حرکت در اورید

که نگهبانان ماورابه انچه در زمین می گذرد نیازمندند

بشکافید انچه شکافتنی نیست

در دل سنگ بروید و ترکیب ها را جدا نمایید.

خانم الهه:

هر موقع که پیام خوانده میشود چه از کتاب 60 درجه و چه از کتاب عشق باید سکوت را رعایت کنید. 



ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


سه شنبه 7 شهریور 1396 :: نویسنده : همسفر منصوره

همسفر منصوره

دوشنبه 96.6.6لژیون همسفران عشق به استادی خانم الهه  و دبیری خانم فتانه


دستور جلسه : سی دی وادی اول و خانه دل

خانم الهه: خداوند را سپاسگزارم که اجازه داد بار دیگر باهم باشیم امیدوارم حال همگی خوب باشد حال من هم به الحمدالله خوب هست

مرزبان درمورد ماشین ها توضیح دادند گفتند ماشینهاتون را نگذارید در سایه چطور من خودم ماشینم را میگذارم در افتاب بقیه اتون هم بگذارید در افتاب ندیدم کسی دنبال سایه بگردد مشکلی از این بابت نداریم

درمورد خدمت هفته گذشتتون خیلی خوب بود و کنگره بسیار تمیز شده بود

فقط بحث شربت بود که کم امد من چون این کار را به پروین سپرده بودم درواقع پروین هم خیلی جوش زده بود که کم است ولی بچه ها گفته بودند نه خوب است ما میگیم نیست یکی هم گفته بود کم نیست میخواستم بهتون بگم وقتی که مسئولیت یک کاری را به شما واگذار میکنند اگر بیایید بگید که فلانی گفت نه بس است یا زیاد است یعنی شما در کارتان مسئولیتی که پذیرفته اید بی مسئولیتی کرده اید این تجربه ای باشد برای همیشه که اگر یکی کاری را به دستتان سپرد خودتان برعهده بگیرید

مثلا من میگم شهرزاد خیاط است پارچه بهش میدم میگم برایم بدوز در حالی که تا الان شهرزاد خیاطی نکرده بعد یک چیز تنگ برای من بدوز

میگویند یک نفر رفت خیاطی و یک پارچه داد تا برایش یک دست کت و شلوار بدوزد فردا رفت پیشش گفت میگویند با این پارچه دو دست کت و شلوار میشود خیاط گفت باشد روز دوم رفت پیشش گفت میگویند با این پارچه سه دست کت و شلوار میشود دوخت خیاط گفت باشد روز سوم هم رفت پیشش گفت با این پارچه چهار دست کت و شلوار میشود دوخت روز چهارم که رفت پیشش خیاط چهار دست کت و شلوار کوچک بهش داد

حالا اگر شما بخواهید به حرف این و ان گوش کنید عملا مسئولیت را از خودتان سلب کرده اید و ما به کنگره میاییم که مسئولیت های بالا تری را بپذیریم که حال بهتری را دریابیم حالا به حمدلله از لطف خداوند متعال و تلاش هفته پیش که بچه ها کردند ابرو ریزی نشد همچیز جمع و مرتب شد ولی این را در کل بهتان میگویم زمانی که مسئولیت کاری را میپذیرید که فلانی این کار را انجام بده نباید فکر کنی این چی میگوید و ان چه میگوید بعد هم حواستان باشد به من گفتند دو سه تا از این لژیون های وسط را نشمرده بودید اخر در کنگره که این همه ادم هست چطور میشود که یک دفعه سه تا لژیون بیست تایی که میشود شصت تا را نشمرده باشید ولی در هر صورت خدا را شکر بخیر گذشت تجربه اش ماند و تجربه ی خوبی هم شد برای ماها که بدانیم زمانی که کاری انجام میدهیم این کار را با دقت انجام دهیم من هفته پیش داوری بودم یک دانشجویی دانشجوی ارشد ترجمه بود یک کتاب را ترجمه کرده بود که من داورش بودم وقتی رفتم در جلسه دفاع دانشجو شروع به دفاع کرد و خیلی هم خوب توضیح داد رسید به داوری من اون داور مسن تر از من بود گفتم شما شروع کنید گفت خانم دست شما درد نکند خیلی خوب بود چند تا اشکال هم گرفت نوبت من رسید من هم گفتم خیلی ممنون دستتان درد نکند ولی اخر ان داور گفته بود به به چه ترجمه ی خوب و روانی بود قبلش من امده بودم ده برگ از دویست صفحه ای را که ترجمه کرده بود شانسی پرینت کرده بودم مطاقبت داده بودم با ترجمه فارسی دیدم که چقدر هپروت ترجمه کرده یک قسمت هایی را ترجمه نکرده حالا انها داشتند به به چه چه میکردند نوبت به من رسید گفتم خانم خیلی ازتون ممنونم ولی چیزی که من خوانده ام خیلی اشکال داشت فلان صفحه را باز کن فلان جا را بیار متن اصلی اینو گفته تو این را نوشتی بعد گفت که ببخشید من خیلی نمیفهمیدم که چی میگه گفتم بله ماهم از تو انتظار نداشتیم که همه اش را بفهمی که چی میگوید ولی میدانیم که کتاب در مورد ورزش دو و میدانی است بهش گفتم ما یک گروه تربیت بدنی داریم اینجا که ده بیست تا استاد عالی دارند همشون هم انگلیسی واردند تو حتی اگر از کسی هم نمیخواستی بپرسی پیش هرکدام ازین استاد ها که میرفتی راهنماییت میکردم بعد گفت حس دونده را نگرفتم گفتم درست است دونده نبودی که حسش را بگیری ولی میتونستی از یکی بپرسی من از بس ترجمه کردم حس دونده را گرفتم که چی میگوید

کاری که ادم برای رضای قلبش انجام می دهد ان کار نقص نباید داشته باشد مثلا اگر این هفته شما لژیون خدمت گذار بودید کارتان باید بی نقص باشد حتی اگر گوشه ی دیوار هم اشغال بود به بچه ها میگفتم این گوشه را هم تمیز کنید البته ریحانه دستشویی هارا شست و نگذاشت من بشورم ازین ماده ها اورده بودید و زدید همه چیز تمیز بود این یعنی اگر من خانه ی خودم را میخواستم تمیز کنم شاید به این تمیزی نمیشد ولی وقتی جایی پیش می اید که برای قلبم کاری را انجام بدهم ان را باید بدون نقص و با بهترین کیفیت انجام دهم تا لذتش را ببرم مخصوصا اگر برای کنگره باشد  و اگر هم نمیخواهید انجام دهید بهتر است انجام ندهید 



ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


بنام قدرت مطلق الله


روز دوشنبه لژیون همسفران عشق با استادی همسفر خانم الهه وحضور گرم اعضاوبا دستور جلسه سی دی خانه دل راس ساعت مقرر آغاز به کار نمود.

در ابتدا استاد محترم چنین فرمودند:

خداوند متعال را بسیار سپاسگذارم که بار دیگر توانستم در جمع شما عزیزانم حضور داشته باشم به شکر خدا امروز لژیون خدمتگذار بودیم مطمئنم که حالتان امروز به واسطه خدمتهایی که انجام دادید بسیار خوب است .

در ابتدا به خانم طاهره عزیز تبریک می گویم بابت استادی بسیار خوبی که داشتند ومن بسیار لذت بردم به خانم سمیه تبریک می گویم بخاطر خدمت مشاوره تازه واردین را داشتند وبه همه شما عزیزان تبریک می گویم که لیاقت خدمت داشتید. خواهشمندم از حس وحال امروزتان مشارکت کنید.

 

همسفر طاهره:

من امروزحس بسیار خوبی را  تجربه کردم از یک ماه پیش حس اگاه شدم که قرار است خدمتی بسیار خوب را تجربه کنم واستاد شوم .حتی با اینکه در مواقع حساس فشارم افت می کرد ولی امروز در جایگاه استادی حال بسیار خوبی داشتم وانرژی زیادی داشتم .در طی این هفته با اینکه نیروهای بازدارنده مشکلات زیادی برایم به وجود آوردند ولی به شکر خدا توانستم مطالبم را آماده کنم حتی به واسطه آموزشهایی که گرفتم توانستم به اطرافیانم که حال خوبی نداشتند کمک کنم .بسیار خداوند را شاکرم واز شما خانم الهه وهم لژیونیهای عزیزم تشکر می کنم.

همسفرفتانه:

من هم در این هفته  که باید وبلاگ را در صفحه می گذاشتم مشکلات عدیده ای برایم پیش می آمد که به شکر خدا توانستم گزارش را در صفحه بگذارم وانژری بسیار بالایی به دست آوردم.حتی امروز هم با اینکه عجله می کردم که به موقع برسم برای گرفتن خدمت اینقدر نیروهای بازدارنده مشکل برایم به وجود آوردند که زمانی که رسیدم خدمتها را بچه ها گرفته بودن ولی بشکر خدا توانستم در قسمت پذیرایی کمک کنم وحالم خوب شود.

 

همسفرثریا:

من هم چون از سرکارم مرخصی ندادند ودیرتر رسیدم نتوانستم خدمت بگیرم اما زمانی که خانم الهه دستور دادند که بروم وبه بچه ها کمک کنم بسیار خوشحال شدم والان بسیار سرحالم .

 

همسفر زهرا:

من هم امروز از صبح تلاش می کردم که زودتر به کنگره بیایم وخدمت بگیرم وخوشبختانه به موقع رسیدم حتی برای اینکه خدمتها تمام نشود ماشینم را درست پارک نکردم آمدم به شکر خدا خدمت گرفتم وبعد رفتم جای پارک ماشینم را درست کردم .وازاینکه توانستم خدمت کنم بسیار خوشحالم وشاکر خداوند.

همسفر مائده:

من نمی دانستم که با خدمت کردن حالم اینقدر خوب می شود ولی چون خانم الهه دستور دادند زودتر از همیشه آمدم وگفتم میخواهم خدمت کنم وچون همیشه از صحبت کردن در جمع واهمه داشتم برترسم غلبه کردم ویک نوشتار گرفتم وخواندم واز همین خیلی انرژی گرفتم واوج این انرژی زمانی شد که به بچه ها درپذیرایی کمک کردم وبسیار لذت بردم.

همسفرالهه:

متاسفانه من خبر نداشتم که امروز لژیون ما خدمتگذار هست ولی زمانی که آمدم وارد جلسه شدم آنقدر بچه ها انرژی داشتند که این انرژی به من هم منتقل شد.

 

همسفر فاطمه :

من هم بسیار امروز خوشحالم بابت خدمت  وبا اینکه امروز صبح در یک مصاحبه کاری قبول نشدم ولی انرژی خدمت باعث شد اصلا فراموش کنم وخیلی امروز لذت بردم که بچه ها برای خدمت به حالت سراسیمه می آمدند ونگران بودند که خدمت به آنها برسد .واین حالتشان بسیار لذت بخش بود.

همسفر شهرزاد:بسیار خداوند را شاکرم بابت هفت جلسه دبیری حس وحال بسیار خوبی را تجربه کردم وازشما خانم الهه عزیز وخواهر لژیونیهای عزیزم تشکر می کنم که بسیار کمکم کردند انشاالله که خدا  روزی خودشان بکند.

استاد گرامی خانم الهه:

درمورد مطلبی که فاطمه اشاره کرد اینکه عاشقان واقعی خدمت به حالت هروله می آیند دقیقا مثل کسانی که به زیارت خانه خدا می روند در بین سعی صفا ومروه به حالت هروله می روند یعنی حالتی بین راه رفتن تند ودویدن آهسته حرکت میکنند امروز بچه های عاشق خدمت هم به همین حالت می آمدند واین بسیار خوب است .بسیار لذت میبردم که پروین سعی می کرد خدمت میکروفن گردانی رابگیرد برای سمیه چون میگفت سمیه عاشق خدمت میکروفن گردانی است. خدا رو شکر میکنم از دیدن این لذتها.

مطلب مهم دیگراینکه زیر هیجده ساله ها نمی توانند خدمت بگیرند حتی خواندن نوشتارها. پس در دفعات بعدی که لژیون خدمتگذار بودیم رعایت کنید واینکه رعایت احترام همه در کنگره واجب است مخصوصا کمک راهنماها .حتی اگردر زمان خدمت مهمانداری مشاهده کردید که کمک راهنماها صحبت می کنند تدکر ندهید فقط کنارشان بایستید خودشان متوجه می شوند ورعایت میکنند.

برای تمیز کردن سالن در آخر وقت باید با احترام کامل از کمک راهنماها خواهش کنید که سالن را ترک کنند وحق بی احترامی یا دستور دادن ندارید.

در آخر از همه شما عزیزان تشکر میکنم بابت خدمتی که در پانزده جلسه نگهبانی الهام ودبیری خانم ها شهرزاد وسودابه انجام دادید وکمکشان کردیددر تمیزی سالن و... البته اصل حال خوش خدمت وبرکتش به خودتان می سد.

 

دستور جلسه هفته آینده:

سی دی خانه دل

 





نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


Elenaa:
به نام خدا .امروز دوشنبه جلسه به استادی سرکار خانم الهه راس ساعت 5 اغاز به کار نمود .دستور جلسه رادیو ،وادی 1 .ابتدای جلسه خانم الهه اینگونه آغاز نمودند .
سلام دوستان الهه هستم همسفر .برای دبیری بچه ها باید بگویم قوانینی را باید رعایت کنید .اول اینکه هیچ کس حق ندارد به هیچ نگهبانی اعلام کند که مرابرای دبیری انتخاب کند، برای دبیری اگر قانونش رای گیری بود حق دارید به مرز بانی بروید واسمتون را اعلام کنید وثبت نام کنید وگرنه کسی حق ندارد با نگهبان در مورد دبیری صحبت کند .بله شاید بگید خیلی ها این کار را میکنند بله خیلی ها انجام میدهند اما خیلی ها اشتباه میکنند .دوما کسی دبیر میشود که در جلسات مشارکت کند وخوب سی دی ها را گوش بدهد دائم فعال باشد تا بقیه بشناسنش تا بعد که خواست نگهبان بشود بشناسنش وبه او رای بدهند .ماخیلی ها را داشتیم امده 7الی 14جلسه دبیری کرده وبعد رفتند دنبال کار خودشان این که نشد خدمت .خدمت اینقدر باحال خراب که اصلا ارزش ندارد .پس کسی حق ندارد به نگهبان بگوید ونگهبان را در مضیقه بگزارد .ازشما میخواهم در مورد این یک هفته تعطیلات یا برای ما تنبیهات مشارکت کنین .از شهرزاد وسودابه والهام عزیزم هم بابت خدمت خوبی که انجام دادند تشکر میکنم .واز بچه ها میخواهم تشویقشان کنند خانم فاطمه: سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر .این هفته واقعا سخت بود حالا من از لحاظ برنامه ریزی برنامه مسافرت نداشتیم چون ما به حد کافی از کنگره وشهرمون دور بودیم ولی احساس میکنم بچه ها الان حس مرا درک کرده باشند وبفهمند چقد دوری از کنگره سخت است بقول سمیه عزیز که در دلنوشته زیبایش گفته بود که احتیاج داریم هر هفته به کنگره بیاییم به جایی که حس امنیت وارامش داریم ودر کنارش اموزش های بسیار .ومن مشکلی داشتم ونتوانستم ازاموزش ها کمک بگیرم واز خانم الهه کمک گرفتم وچشم گفتم به صحبت ایشان وامیدوارم حل بشه وامیدوارم کسانی که ارزش کنگره وصندلی که دارند را نمیدانند در این هفته فهمیده باشند وبدانیم خیلی راحت میتوانند اینجا واین صندلی را از ما بگیرند وبه همین دلیل بهتر وبیشتر خدمت کنیم خدمت در راه مستقیم نه اینکه سبب جلب توجه باشد برای حال خوشش باشد..خانم ثریا :سلام ثریا هستم یک همسفر ، نزدیک دوسال است که با کنگره اشنا شدم وروزهای دوشنبه هرروز ساعت 7 بیدار میشوم وبه کارهای خودم ومنزل میرسم وبرایم عادتی شده واین هفته هم که کنگره تعطیل بود بازهم من طبق روال قبل صبح زود بیدارشدم وکارهایم را انجام دادم وازخدا بابت اینجا و این صندلی سپاسگزارم .سلام دوستان مائده هستم ،همسفر .من هم حدود 20 روز حال خیلی خرابی داشتم ومدام ناشکری میکردم ومشکلی داشتم که مدام گریه میکردم با اینکه مسافرم سفر اولی هست ونباید اذیتشان کرد امامن مدام بهش غر میزدم واصلا همسفر خوبی نبودم وسی دی هام راهم خوب گوش نکردم ودر این 20 روز من حتی خواب درست نداشتم تا اینکه مسافرم گفت کتاب ها یت رابیاور تا باهم بخوانیم من کتاب 14 وادی عشق را بارها خواندم وبا ان گریه کردم ومدام میگفتم اقای مهندس حال من را خوب کنید تا اینکه امروز پدرم تصادف کردند وراهی بیمارستان شدند وبستری شدند وقتی فهمیدم من فقط گریه کردم وگفتم این نتیجه ناشکری های من است ومن از بس ناشکردی کردم خداوند این کارا بامن کرد وبعد واقعا حالم خوب شد باید ناراحت باشم که پدرم بیمارستان است اما یه حس خوب در من بوجود امد که بایدزیبایی های اطرافم را ببینم وبخاطر چیزهای کوچک انقدر ناشکری نکنم وجا دارد بگویم کتاب 14وادی حال من راخوب کرد .بچه ها التماس دعا برای من .همسفر پروین :ما از قبل برنامه مسافرت داشتیم که برنامه مان کنسل شد ونرفتیم منم هنوز به روز دوشنبه نرسیده بودم که یک احساس دلتنگی کردم ووقتی دلنوشته سمیه را خواندم زدم زیر گریه وکلی گریه کردم وواقعا دلتنگ خانم الهه وخواهر لژیونی هام شده بودم.امروز که به کنگره امدم گفتم کنگره بهشت وبوی بهشت میدهد ویه مشارکت هم برای وبلاگ نویسی ام دارم ؛من همیشه بچه ها از مشکلات وضد ارزش های که برای وبلاگ میگفتند باورم نمیشد تا اینکه این هفته برای خودم اتفاق افتاد ومدام گوشی هنگ میکرد ومشکلات پی درپی هم بودند اما بازهم با سختی های زیاد متنم را گذاشتم ولحظه شیرینی بود.همسفر طاهره: سلام دوستان طاهره هستم همسفر .منم این هفته هفته خیلی سختی بود برای من .من حدود سه سال ونیم است با کنگره اشنا شدم اوایل نیروهای باز دارنده خیلی زیاد بودن ولی خداراشکر 8ماهی هست که همه چی عالی شده والان روزای دوشنبه خیلی انرژیم بالااست .روز دوشنبه که تعطیل بود من فقط گریه میکردم وجسمم در منزل بود وروح وروانم در کنگره بود .وازخدا میخواهم این جایگهاه را ازمن وما نگیره .ازخدا میخواهمکه هرکس که میخواهد خدمت کندبهش کمک کند وبه من هم کمک کند التماس دعا .بعد از مشارکت های بچه ها خانم الهه خواستند در مورد سی دی رادیو که دستور جلسه امروز است مشارکت کنند .خانم منصوره:سلام دوستان منصوره هستم یک همسفر .در سیدی اولش اقای مجری در مورد ورزش صحبت میکند وبعد میگوید روی خط تلفن هستیم ومیخواهیم با اقای مهندس صحبت کنیم .وایشون مدیر وپایه گذار ه طرح کنگره 60 هستن بعد درمورد اقای مهندس صحبت میکند میگوید متولد 25ابان سال 28 هستن واهل کرمان پیشینه اقای مهندس را میگویند وبعد میفرمایند درسال 56فارغ التحصیل شدم از سال 48 هم کار میکردم به خاطر چشم الکترونیکی می گویم بخاطر همین چون خیلی کار کردم وتوانستم این چشم های الکترونیکی را درست کنم تا اسیبی به کارگران نرساند .بعد از ایشون سوال میکنند چطوری وارد حوضه اعتیاد شدی اقای مهندس میگویند هیچ وقت کسی صبح از خواب بیدار میشود معتاد نشده است من هم ذره ذره واردش شدم .میگویند یعنی چه؟؟؟میگویند من درخانه دانشجویی زندگی میکردم 4 سال اولش را با بچه هایی که هم خونه بودیم میکشیدند ومن مدام میپرسیدم شما چی میکشین وچرا میکشین تا اینکه ذره ذره خودم هم وارد مرحله اعتیاد شدم.ومن هم از قضییه جدا نبودم ومن هم گرفتار شدم .ازشون سوال میشود ایا گرفتاری شماهم اسون نبود میگویند اعتیاد مثل مرحله نامزدی می ماند اولش خوب وشیرین اما بعد به جایی میرسی که متوجه میشوی معتادی میگویند اعتیاد دوچیز خوب داره اول اینکه اصلا براش مهم نیست که شما از چه خانواده ای هستی پولداری یا فقیر یا سطح تسهیلات ......دوم اینکه اعتیاد طوری است که تو خودت متوجه نمیشی که معتاد هستی واخر از همه میفهی که توهم اعتیاد داری همه اطرافیانت میدانند ولی تو خودت نمیدانی.بعد از ایشان در مورد چشم الکترونیکی سوال میشود که چشم الکترونیکی را چیکار وبه کجا رساندند ؟میگویند همینجورکه یواش یواش رفت من هم رو به اعتیاد رفتم وهمه تحلیل شد .در ادامه خانم ندا مشارک کردند :سلام دوستان نداهستم همسفر .میگویند از اقای مهندس میپرسند چیشد که تصمیم به ترک گرفتی؟ میگوید هرکسی که پایش به اعتیاد باز بشود حتما ارزوی ترک دارد ورها یی را خواستار است،من بارها به رهایی وترک فکر کرده بودم


ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :



دوشنبه 9 مرداد 1396 لژیون همسفران عشق به استادی خانم الهه و دبیری خانم ندا

ابتدا استاد محترم چنین فرمودند :من در ابتدا هفته سایت را به همه شما تبریک می گوییم .این سه عزیزی که امروز در جایگاه بالا بودند (خانم راضیه و خانم شهرزاد خواهر لژیونی مان و خانم الهام) نتیجه تلاش همه عزیزان در لژیون بوده . به لیلای عزیزم تبریک می گویم که چندین سال پیش وبلاگ لژیون ما را راه اندازی کرد . همچنین به همه عزیزانی که خدمت گذار واقعی سایت هستند این هفته را تبریک می گویم واز بچه هایی که در سایت مشارکت ندارند درخواست دارم که برای رسیدن به حال خوش جز ء خدمت گذاران سایت شوند . وبلاگ نویسان لژیون در صورتی که به حدی رسیده باشند که بتوانند به سایت خدمت کنند و از نظر مدیر سایت  قابل قبول باشد به این خدمت ملحق شوند . من عضو هیـئت تحریریه سایت انگلیسی هستم و این بسیار مهم است کسی که خدمتی را قبول می کند باید به طور منظم و به بهترین نحو ممکن خدمت را انجام دهد . هیچ چیز مهمتر از قبول مسولیت و نظم  در خدمت نیست .در حالی که ما در سایت انگلیسی زیر نظر مستقیم جناب آقای مهندس هستیم و ایشان هیچ هنگام به ما سخت گیری نمی کنند ولی از نظر من هیچ عذر و بهانه و بخششی قابل قبول نیست . خدمت باید صادقانه و در راس با نظم همراه باشد .خدمت بلا عوض باید دقیق انجام شود . خدمت عاشقانه یعنی خدمت کامل . هر کس می تواند در کنگره 60 محدود خدمت کند و هر چه بهتر خدمت کند جایگاه بالاتری را لمس می کند و کسی که تشنه خدمت نیست طبق فرمایش جناب آقای مهندس بعد از 3 سال رهایی باید از کنگره برود . بعضی از ما قدر جایگاهی که در آن قرار داریم را نمی دانیم .


 

ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


سه شنبه 3 مرداد 1396 :: نویسنده : شهرزاد بصیری

به نام قدرت مطلق

یاد الله در هر جا ، یاد خود از قطره به اقیانوس است
دوشنبه 2 مرداد ماه 1396 لژیون همسفران عشق به استادی خانم الهه و دبیری خانم ندا

دستور جلسه : چگونگی برخورد همسفران با مشکلات پس از گرفتن آموزش ها


این مطلب را برای شماهایی می گویم که می خواهید بعد از این راهنما شوید ؛ یک راهنما ممکن است خودش در شرایط بسیار سختی باشد ولی نمی تواند وقتی رهجویش دارد در آغوشش گریه می کند ؛ بگوید : مشکل من از مشکل تو خیلی بزرگتر است و ... بلکه شما باید او را آرام کنید ، به او دلداری بدهید و ... باید قوی باشید .

مرد آن است که در کشاکش دهر     سنگ زیرین آسیاب باشد

یعنی باید در مقابل آن مشکلات و فشاری که به او  وارد می شود ایستادگی کند . یکی از بزرگان می گوید : مومن از کوه  محکم تر است . ما کوهها را ثابت می بینیم ولی آنها سالی چهار سانت حرکت می کنند ، کوه را هیچ چیز نمی تواند تکان دهد . نمی گوید به اندازه کوه محکم است بلکه می گوید : مومن از کوه محکم تر است...



ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


لژیون همسفران عشق روز دوشنبه مورخ 26/4/96 با دستور جلسه CDمجانی و وادی یازدهم با حضور اعضا شروع به کار نمود.


ابتدا استاد عزیز خانم الهه این چنین آغاز نمودند:

سلام دوستان الهه هستم همسفر: خداوند متعال را بسیار تا بسیار سپاسگزارم که اجازه داد دوباره با یکدیگر باشیم. هفته گذشته خانم زهرا در شعبه نیک آباد استاد بودند به ایشان تبریک می گویم.




ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


دوشنبه 26 تیر 1396 :: نویسنده : همسفر افسون

همسفر فتانه: در حرمت های کنگره آن بندی که مربوط به مراقبت از وسایل شخصی است، روی من تاثیر زیادی گذاشت. قبل از عید من با سهل انگاری دفتر نوشتار سی دی های خودم و مسافرم را گم کردم. خیلی مهم است که با دقت از وسایل خود مراقبت کنیم.

خانم الهه: من هیچوقت هیچ یک از وسایلم را گم نکرده ام زیرا در کلاس سوم دبستان یاد گرفتم که همیشه از وسایلم مراقبت کنم. آن سال برای اولین بار در مدرسه نماز می خواندیم و با خودمان جانماز می بردیم. جانمازم را در مدرسه جا گذاشتم و دوستم پیدا کرده، با خود به منزل برده بود و روز بعد آن را برایم آورد. این اولین و آخرین باری بود که چنین اتفاقی برای من رخ داد! این خیلی مهم است که حافظ چیزهایی که دارید، باشید.



ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


دوشنبه 26 تیر 1396 :: نویسنده : همسفر افسون

به نام دوست


دستور جلسه امروز آموزش مطالب سی دی کمان، از آقای مهندس بود. اعضاء با انرژی خوبی که از جلسه ی عمومی کسب کرده بودند در لژیوین حاضر شده و در ابتدا گوش جان سپردند به سخنان استاد.

ایشان در آغاز راجع به همایشی که سه شنبه ی گذشته برگزار شده بود فرمودند: هفته ی پیش در همایش بودیم. اکثر بچه ها آمده بودند اما چند نفر غیبت داشتند. یکی دو نفر دلیل غیبت شان را قبل از همایش به من گفته بودند. همایش بسیار خوبی بود. همه ی اعضاء،    با روسری یا شال سفید نشسته بودند،  نظم و حال خوش حضار خیلی زیبا بود. نمی دانم به افرادی که نیامده بودند چه بگویم! آنها از انرژی خوبی که آنجا بود محروم شدند. امیدوارم که بتوانند این غیبت شان را جبران کنند.

استاد در ادامه فرمودند: با توجه به این که تعداد اعضاء لژیون خدمتگزار امروز، کم است خواهش می کنم افرادی که می توانند، بعد از جلسه بمانند و برای انجام کارها به شهرزاد کمک کنند. شهرزاد خیلی خسته می شود. لطفا بمانید و به او کمک کنید. انشاا... خداوند برکت این خدمت ها را بارها و بارها به زندگی تان برگرداند.



ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


چهارشنبه 14 تیر 1396 :: نویسنده : همسفر زهرا. ن

سی دی کفر

همسفران خانمها افسون ،مریم ،منصوره، ندا، زهرا، طاهره، ثریا درارتباط با سی دی کفر مشارکت داشتند.


"به نام قدرت مطلق"

ماه رمضان را به همه تبریک می‌گویم. امیدوارم حس های خوبی را تجربه کنیم. امسال هم که جناب مهندس روزهء درصدی را برای همه واجب اعلام کرد و همانطور که روش DST از دل ماه رمضان پدید آمد و خیلی درمان های دیگر هم در کنار آن پدیدار شد و شگفتی ساز شد، خود همین روزه و آداب آن می‌تواند در درمان خیلی از بیماری ها تاثیر داشته باشد. مسئله اینجا بوده که آنهایی که سلامت کامل دارند، روزه استاندارد می‌گیرند و در آن بحثی نیست. در مورد کسانی که بیمار هستند؛ عُلَما و شریعت هم می‌گویند که واجب نیست روزه بگیرند و ما در کنگره می گوئیم: که با هماهنگی پزشکش می‌تواند روزه درصدی را بگیرد و این را هم هیچکس روی آن بحث و ناراحتی ندارد و چه بسا که یکسری از ما بتوانیم با بالا بردن نقطه تحمّل خودمان، آن اعتماد به نفس را در خودمان پیدا کنیم و جسممان را تقویت کنیم و سال های آینده روزه کامل بگیریم و چه بسا یکسری از بیماری ها رو به بهبود برود و لذّت هم دارد و تجربه کرده ایم که وقتی کسی چند ساعتی را روزه می‌گیرد و بعد کنار بقیّه سرسفره می‌نشیند، احساس خوبی دارد. نکته ای که برای من جالب بود اینکه؛ در همه ادیان، روزه به شکلی وجود دارد. حالا کامل ترین آن در اسلام است که به نظر سخت تر از همه است. امّا تأثیر و سازندگی اش هم بیشتر است. اخیراً دانشمندان روی این موضوع تحقیقاتی کرده اند و می‌گویند: اگر این کار را انجام دهید، مثلاً این خواص را دارد ‌و این شاید نقطهء آغازی باشد برای کسانی که فکر می ‌کنند علم چیزی است که آنها می‌دانند و قابل رویت است. و خیلی ها که خود را روشنفکر می‌دانند و اصلاً قبول ندارند و شاید به دید تمسخر نگاه کنند به آداب روزه. ولی یواش یواش این دارد وارد علم می‌شود و شاید زمانی برسد که این دیدگاه کاملاً تغییر کند و این نقطه تفکّر ایجاد شود که چطور یکی از نسخه های کتاب آسمانی آمد و راهگشای بشریّت شد برای درمان خیلی از بیماری ها. شاید ما به یک معدنی از گنج نزدیک شده باشیم یا رسیده باشیم که یکی از نسخه هایش توانسته است خیلی از مسائل را حل کند. اگر ما بتوانیم مسائل دیگری را از درون این قضیه استخراج کنیم و روی آن با دید تفکّر نگاه کنیم، شاید خیلی از مسائل دیگر را هم بتوانیم حل کنیم. حالا این مسائل چه چیزهایی می‌تواند باشد؛ باید خواند و مطالعه کرد. در ماه رمضان یکی از کارهایی که در کنار روزه گرفتن انجام می‌شود، معمولاً خواندن کلام الله شریف هست. من خودم کلام الله را مطالعه می‌کنم و از چیزهایی هست که دوست دارم. خیلی بهتر است که علاوه بر متن عربی، روی معانی هم کار کنیم. یک ترجمه خوب پیدا کنید و روی مفاهیم آن دقّت کنید. ترجمه خوب ترجمه ای است که از خودش چیزی را اضافه نکرده باشد. مثل بعضی از مترجمان که طرف دوسه جمله می‌گوید، بعد می پرسی چه گفت؟ می‌گوید: گفت مرسی!! همه را حذف می‌کند و همان یک کلمه ای که خودش بلد است را می‌گوید. بعضی از مترجمان قرآن برعکس این قضیه اند. اگر روی معانی متمرکز شویم چیزهای خوبی را پیدا می‌کنیم. جالب اینجاست که خیلی از بحث های کنگره هم برگرفته از قرآن است. مثل سی دی یاران جناب مهندس و....

هر چقدر که انسان حس هایش خوب می‌شود، قدرت جذب مطالب در او بیشتر می شود.  در ابتدای قرآن هم می گوید: "ذلکَ الکِتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدی لِلمُتَّقین" این کتابی است که در آن هیچ ریبی نیست، برای هدایت پرهیزکاران. یعنی اگر کسی پرهیزکاربود؛ همان وادی پنجم واجرای فرامین،  برای او قابل استفاده می شود و مفاهیم برایش باز می شود.  من خودم بارها این را تجربه کردم وقتی در تاریکی ها هستی وحس هایت خوب نیست وقتی مطالب را می خواندم دیدم قدرت جذبم تغییر کرده است.  علّت اینکه می گویند ثواب خواندن قرآن در رمضان بیشتر است هم همین است چون بهره بیشتری می‌برد.  چون طبیعتاً در ماه رمضان به خاطر آداب روزه و پرهیز کردن خیلی از مسائل، حس های انسان پالایش می شود و یک سری از حس هایش قوی می شود. قدرت جذب و فهمیدن آیات در او بیشتر می‌شود بنابراین با مطالعه در ماه رمضان بهره بیشتری می برد تا در حالت عادی! اینها برای کسانی هست که استفاده می‌کنند. 

 در کنگره یک اتّفاق خیلی جالب افتاد و بعد از درمان آقای مهندس این معجزه دوّم بود. آقای مهندس سیگار خیلی می کشید حتّی بیشتر از زمان مصرف! جالب اینجاست که آن موقع در کنگره سیگار یک ارزش محسوب می شد و کسانی که سیگار نمی کشیدند طرد می شدند و در خدمت ها جایی نداشتند و علّتش این بود که می گفتند کسی که به درمان رسیده و سیستم ایکسش راه افتاده، نشانه اش این است که بتواند خوب سیگار بکشد. یعنی کسی که سه پاکت می‌کشید سیستمش خیلی خوب کار می کرد. چون آدم خمار سیگار نمی خواهد. واین از نظر خودمان عادی بود ولی از نظر بیرون زیاد جالب نبود. مثلاً در مسابقات وقتی بازی تمام می شد همه سیگار می کشیدند. این صحنهبرای خیلی ها عجیب بود.

این درمانی که با یک سختی هم همراه شد و آقای مهندس بیمارستان رفتند؛ باعث کشف متد DST برای سیگار شد. آن موقع راهی وجود نداشت خیلی ها با خود سیگار کم می کردند که جواب نمی داد. جالب اینجا بود که وقتی جناب آقای مهندس از بیمارستان به خانه آمد، بعد از یک ساعت گفتند: بروید آن سیگار من را بیاورید! ما هم تعجّب کردیم و گفتیم الان اگر بکشد چه می شود بعد متوجّه شدیم که منظور شان بسته آدامس بوده است. ولی هیچ وقت نگفتند آدامس من را بیاورید یعنی به نیکوتین خوراکی به چشم سیگار نگاه می کرد. این یک کلید مهم است برای کسانی سفر سیگار می کنند. من خودم این سفر را انجام دادم و سال ۹۴به رهایی رسیدم و این دیدگاه را ما یاد گرفته ایم که دیگر به شربت نگوئیم شربت. بگوئیم شربت OT یا اپیوم! و این دیدگاه در سیگار هم به وجود آمد و چهره کنگره از آن به بعد کاملاً عوض شده و شاید بتوان گفت که درمان DST با درمان نیکوتین تکمیل شد و پلی شد برای برقراری ارتباط با محقّقان خارجی که در مجله "کان سِلرِ" نتیجه تحقیقاتشان در مورد سیگار آمد و بعد آمدند و کنگره را شناختند. الان که نگاه می کنم مصرف سیگار در طول سفر تدریجی برای سفر اوّلی، اثر منفی دارد. چون وقتی پلّه را کم می کند مقداری از انرژی که باید صرف بازسازی سیستم شود، صرف مهار و خنثی کردن تخریب سیگار می شود. پس بعد از این اتّفاق کیفیت درمان هم جهش پیدا کرد. خوب حالا موضوعی که من باید در موردش صحبت بکنم؛

**



ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


به نام قدرت مطلق
 
لژیون همسفران عشق با استادی خانم الهه و دبیری همسفر ندا راس ساعت ۱۶ شروع

به کار نمود...

استاد عزیز چنین آغاز کردند:از خداوند عزیز سپاسگذارم که بار دیگر به ما اجازه داد که در کنار هم باشیم.ایشان در ابتدا آرزوی قبولی طاعات و عبادات را برای همه خواستار شدندو در ادامه دو نکته را اشاره کردند.۱_پیشاپیش عید سعید فطر را به همه تبریک گفتند .۲_اگر حرکت مان را مانند یک مثلث ببینیم،حرکت میتونه مثبت ویا منفی و یا خنثی باشد




ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


به نام خداوند جان وخرد

 

.امروز دوشنبه راس ساعت5جتسه به استادی خانم الهه اغاز به کار نمود.               

 هرانچه راکه نمیتوانید به ان برسید به بهترین نحو به ان برسید وامیدوارم برای من هم دعا کنید .

سلام دوستان الهه هستم همسفر .ضمن قبولی طاعات وعبادت تکاتک شماها .بچه هاروز های بنجشنبه که نمیایید اینجا حال وهوای خاصی دارد ودر این ایام ماه مبارک رمضان افطاری هم میدهند  وواقعا لذت خاصی دارد چون همه دور هم هستیم امیدوارم سعی کنید بنجشبه ها هم بیاییدتا همگی دور هم باشیم وشما هم لذت ببرید .از بچه هایی که روزهای بنجشنبه امدن میخواهم مشارکت کنند.خانم مریم.سلام دوستان مریم هستم یک همسفر روزهای بنجشنبه که اینجا افطاری میدهند موقعی که اذان میگویند من حس میکنم داخل حرم اقا امام رضا هستم وخیلی حس خوبی دارم بنظر من خیلی دعاها مستجاب میشود چون داخل این جمع هستیم انشالا قسمت همه بشود .ممنون. خانم زهرا: سلام دوستان زهرا هستم همسفر .من خیلی وقت بود که بنجشنبه ها نیامده بودم وقبلا وقتی می امدم اینجا ودعای قبل افطار را میشنیدم خیلی لذت میبردم وخداراشکر این هفته قسمت شد وامدم خیلی جاتون خالی بود ماهمه دور هم بودیم واز مشارکت های همسفران ومسافران لذت بردیم .جمعیت زیاد بود وحس خیلی خوبی همه داشتند.انشالا قسمت بشه وشماها هم بیایین .خانم سمیه : سلام دوستان سمیه هستم همسفر .من هم کلا بنجشنبه ها قبل ماه مبارک هم می امدم ولی الان یه حس وحال خودش را داره انگار بنجشنبه ها یه جایی دعوتم وحس زیبایی دارد وروز بنجشنبه را اختصاص دادم به اینجا .وقتی میام واین همه مسافر رها شده با حال خوش در کنار همسفرش میبینم حس زیبایی است واین حس گفتنی نیست فقط بیاین واز این حس خوش برخوردار بشوید .خانم زهرا..سلام دوستان زهرا هستم همسفر . بچه ها اینجا موقع افطار حس وحال وهوای خاص خودش را دارد که گفتنی نیست وصفش به زبان نمی اید امیدوارم بیایین تا این حس خوب را نصیب خودتان کنید.

 حال خانم الهه خواستن در مورد ایام ماه مبارک رمضان اعضا مشارکت کنند.

 خانم سمیه: ماه رمضان امسال برای من ماه بسیار زیبا بودچون با نماز وروزه شروع شد ومن توانستم با ایه های قران وبیام های قرانی اشنا بشوم واز یکایک ان ها درس بگیرم وبه حال درونی خوبی رسیدم واحساس میکنم اتصالم با خدا خوب شده والان این ماه را به خوبی درک میکنم وخدا راشکر میکنم که از برکت کنگره واقای مهندس وخانم الهه توانستم با این ایام وخدای خودم بهتر اشنا شوم .

خانم بروین:سلام دوستان بروین هستم یک همسفر .ماه مبارک رمضان ماه بزرگی است من همیشه روزه میگرفتم ولی سال هایی که با کنگره اشنا شدیم خیلی فرق دارد ومن ومسافرم دعا گوی این مکان وراهنمای خودمان هستیم واز زمانی که مسافرم رها شده بهترین ماه رمضان را داشتیم ووقتی بلند میشویم و دعای سحر را گوش میدهیم واز انرزی باللای این دعا بهره میبریم ولحظه سحر دعاگوی تکااتک بچه های اینجا هستم به خصوص اقای مهندس وخانم الهه عزیزم

.شیرین:سلام دوستان شیرین هستم همسفر .خدارا شکر منم 8 ولی در این ایام تمام مزه ها راحس میکنیم وانگار برایمان طعم ها متفاوت هستن وفرق دارند.خانم طاهره ..سلام دوستان طاهره هستم همسفر .من قبل اینکه بیام کنگره وقتی روزه میگرفتم معده ام خونریزی میکرد ولی الان نه وبا تغییراتی که در ذهنم بوجود امد توانستم بدون هیچ مشکلی روزه بگیرم والان که قران میخوانم معهنی قران را میفهمم وبرای خودم کاربردی کردم .

استاد خانم الهه :.بچه ها این نکته خیلی جالب بود که شیرین گفتند که ما الان طعم غذا ومیوه ها وچیزهایی که میخوریم را میفهمیم وقبلا نمیفهمیدیم چون الان جهانبینی را داریددرست میکنید ووکسانی که جهان بینی ان ها درست بشود حسشون هم باز میشود ومزه ها را درک میکنند .بچه ها کسانی  میتوانند روزه بگیرند وحالشان خراب  نمیشود که ذهن سالم داشته باشند وغذا ومایعات مختلف مهم نیست برای روزه دار بلکه ذهن سالم مهم است وکسانی که نمیتوانند روزه بگیرن بخاطر غذا ومایعات نیبست بلکه بخاطر ذهن شان است کسانی که جهان ذهنشان ارام باشد میتوانند واین ها اگر بدترین خبر هم بهشان برسد همچنان ارام هستن وجهان ذهنشان سالم وخوب هست .زمانی که یک اتفاق برای کسی می افتد به شماجه بله شماتاجایی میتوانید همیاری کنید که خودتان سالم باشین نه اینکه خودتان هم الان نیاز دارین حالتان خوب بشود .بچه ها هر چیزی وهر اتفاقی فلسفه دارد واگر اتفاقی برای کسی می افتد زمان این است که رشد کند بس شما به حال خودتان کمک کنید نه بقیه .درضمن چیزی که روزی شما باشد خودش می اید ونیازی نیست شما به دنبال ان بوید برای مثال شوهر شما هروز وهر هفته بدون اینکه شما بگید رزق وروزی شما را می اورد بنابراین هیچ چیز زوری نیست مثلا خدمت حتی خدمت هم زوری نیست بلکه حودش می اید وهرچیزی که روزیتان باشد خودش می اید. حال بچه ها مشارکت کردند

.زهرا: سلام دوستان زهرا هستم همسفر .خدارا به اندازه تک تک قطره های بارانش سباس میگویم بخاطر اینکه این ماه را بخاطر سلامتی ما قرار داد وما توانستیم دور سفرهای زیبای افطار به صورت دسته جمعی جمع شویم وهرجا هستیم به هفطار خودمان را میرسانیم وسعی میکنیم در این ماه عبادتمان درست باشد وحتی نمازی را قضا نکنیم وحتی شده چند ایه از قران را در این ماه میخوانیم .

 خانم ثریا :سلام دوستان ثریا هستم همسفر .من قبلا برایم روزه گرفتن خیلی سخت بود ولی الان عالی است روزها واصلا اذیت نمیشوم وبه حس وذهن ارامی رسیدم وخدا راشکر میکنم که ما همه به خوبی مطیع کنگره شده ایم ومن به چشم برکت کنگره را دیدم .خانم الهه ..کسانی که میخواهند به راه راست وارامش برسند باید در راه راست قدم بردارند وکسی که میخواهد به حال خوش برسد یک راه بیشتر ندارد اموزش بگیرد وخدمت کند وقتی درست اموزش ببینی درست هم خدمت میکنی وکسی که خدمت نکند خود به خود خودش  از کنگره بیرون میرود هرکسی که امد واستفاده کرد و وارد گرد باد شد وتوانست بماند خوب است وهر کس هم نتواند برتاب میشود به سمت بیرون .هرکاری هستبکنین تا بتوانید بمانید انجام دهید تاحال خودتان هم خوب بشود وسطح انرزیتون بالا برود .  اکنون سراغ دستور جلسه که موضوع ان سرنوشت هست میرویم .


شیرین : سیدی سرنوشت میگوید ماهمه خوب هستیم ومیگوید وقتی نا امید ی هرچه فکر منفی هست به ذهن ما می اید وهمه این اتفاق ها را گردن سرنوشت میزاریم ومیگوید این خواست سرنوشت نیست بلکه سرنوشت را خود فردمیسازد وخداوند عالم حتی کوچکترین چیز راهم با نظم افرید.

و گفتن از یک بزرگوار و یا دانشمند هم که سوال کنید چه گونه به اینجا رسیده است میگوید با تلاش رسیدم و هیچوقت تنبلی نکرده .

میگویند هر چیزی را صریح و راحت به کسی نگویید چون شاید فرد هنوز جنبه را ندارد .ایشان میگوید یک فرد همیشه چاق نبوده بلکه هر چیزی را خورده و چاق شده و بعد میگوید سرنوشت من است در بدن انسان یک بروتیینی وجود دارد وقتی یک قسمت از بدن ضربه ببیند و مشکل داشته باشد فورزی به کمک ان می اید تا ان قسمت درمان بشود .

تقدیر چیزی نیست که روی بیشانی کسی باشد و فرمان الهی در شرایط خاصی اجرا میشود .فرمان الهی برای افراد خاص هم ارائه میشود .

منصوره : سلام منصوره هستم همسفر سرنوشت  خاص را افراد خودشان رقم میزنند در زمان حال خودش انجام می دهد و در زمان اینده گریبان گیرش می شود و میگوید  این سرنوشت من است هم تقدیر الهی را داریم و هم فرمان الهی ولی فرمان الهی برای افراد خاص مانند افراد خاص مانند بیامبران است ولی تقدیر برای افراد است .

ندا: سلام ندا هستم یک همسفر . تقدیر و سرنوشت به خواست ما است و یک دایره مانند است و ما دوران هستیم و دوباره برمیگردیم . با گریه و زاری چیزی درست نمیشود و تا در مسیر قرار نگیریم نمیتوانیم چیزی را عوض کنیم و با افسوس نه تنها کاری درست نمیشود بلکه خود را هم مایوس و ناامید میکنید بس در راه قرار بگیرید .

زهرا:سرنوشت را خوب یا بد خودمان رقم میزنیم و در اینده به ان میرسیم و اگر کارکرد ان خوب باشد ادم را بالا میبرد ولی اگر کارکرد خوب نباشد به جای نمیرسیم اگر از ضد  ارزش ها دوری کنیم مقام خودمان را بالا میبریم و ارامش ان را هم خودمان میگیریم .

استاد خانم الهه: چند نکته مهم هست که باد گفته شود

1 : حداقل دو بار دستور جلسه ی اقای امین را بخوانید دستور جلسه (که چی) را بخوانید نکته جالب که گفته اند این است در ایران برای هر فرد سرانه اب 300 تا 400 لیتر مشخص شده است یعنی هر فرد 400 لیتر اب مصرف میکند در صورتی که ما در یک کشور خشک و بیابانی هستیم ولی انگلستان که کشور بر ابی است سرانه ی اب هر فرد 100 لیتر است که از ان 100 لیتر به نحو احسن  استفاده میکنند . ایشان خیلی در دقت و صرفه جویی اب توصیه نمودند .

2: فصل گرما وتابستان است و خوردن گرمک فراوان. ایشان خواستن تخمه های گرمک را در یک نایلون بگزارند و بعد در سطل زباله بیندازند که اب و بو و ... راه نیافتد .

استاد خانم الهه خواستن از بچه ها که در مورد که چی  مشارکت کنند  در ادامه گفتند وقتی از تاریکی به روشنایی قدم بردارید که چی ها هم به سمت روشنایی میرود و از حرکت ظلمت حرکت کند و به روشنایی برسد .

خانم زهرا : سلام زهرا هستم یک همسفر . که چی که من کمک نکنم من کمک میکنم که به حال خوش برسم و خبر های خوب به من برسد .

خانم ثریا : در مورد فوضولی کردن در کار کسی میگویم و راحتی و ارامشی که دارم .که چی کسی چه کاری کرد که چی کسی چه چیزی گفت به شما چه کسی چه کار میکند چه میخورد و.. به من ربطی ندارد ما خیلی زرنگ هستیم به زندگی خودمان برسیم.

خانم سمیه : من خیلی که چی و چرا داشتم و خدا را شکر میکنم که این دستور جلسه را گوش دادم و فهمیدم به من ربطی ندارد و شاید یک خیری و حکمتی در هر کاری هست و برای هر چیزی چرا نگویم چون شاید خیر است .

خانم شهرزاد : .سی دی نوشتن : نوشتن سی دی خیلی وقت مبگیرد و من همیشه وقتی مینویشتم خیلی به دلم مینشست و قران نمیتوانم زیاد  بخوانم چون عربیش را نمیفهمم و ترجیح میدهم به جای ان سی دی گوش بدهم  چون اقای امین میگوید اگر صد ایه از قران را بخوانیم و انجام ندهیم کافی است سی دی گوش دهید و دو بیام ان را یاد بگیرید و انجام دهید برای همین من زمان ازادم را به سی دی گوش کردن میبردازم.

خانم الهه : بچه ها نماز خوانده و روزه گرفتن به ما رزبطی ندارد ما اینجا ستاد امر معروف و نهی از منکر نیستیم  و فقط روزه را بخاطر سلامتی خودتان میگیرین و ما اصراری برای چیزی نداریم هر موقع وقتش باشد خودتان انجام می دهید .

خانم طاهره : وقتی ما در مرحله ی نفس لواراه باشیم اگر سوالی برای ما بیش بیاید بهتر میتوانیم حلش کنیم و که چی های که برایمان بیش می اید را با دانایی های خودمان حل میکنیم و وقتی دانایی بالا برود که چی ها هم حل میشود.

و بعد از مشارکت بچه ها مراسشم دبیری را انجام دادیم و دعا خواندیم حال خانم الهه سی دی جلسه ی هفته ی اینده که سی دی بردازش است را معرفی کرد و در اخر باز هم مصرف اب را یاد اوری کردند.

 

 

 

 





نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


خداوند متعال را بسیار تا بسیارسپاسگزارم که اجازه داد با همدیگر باشیم.

فرارسیدن ماه مبارک رمضان را به همه عزیزان تبریک میگویم.انشاءالله طاعات همگی مبارک و مقبول باشد.

حال من خوب است انشاءالله حال همگی خوب باشد و در سلامت کامل باشید وروزه­هاتون گرفته باشید سالم وسرحال باشید و از برکات ماه مبارک رمضان استفاده کرده باشید.

همسفر خانم ثریا:خیلی خوشحالم که مسافرم بعد از 10 سال لحظه طعم خوش افطار وسحر ماه مبارک رمضان را با اینکه بیماری دیابت داشتند چشیدند و این آرامش را مدیون کنگره خانم الهه عزیز و شما دوستانم هست.

همسفر زهرا (1):خیلی خوشحالم وخدارا شاکر هستم که بعداز 8 سال با همسرم در این ماه مبارک سحر و افطار کنار همدیگر بودیم واین ماه مبارک رمضان از بهترین ماه ها، در این چندسال برای من است و امیدوارم این آرامش در زندگی همه دوستان به وجود بیاید از خانم الهه وآقای مهندس خیلی سپاسگذارم.

همسفر سمیه:من تا یک شب قبل از ماه مبارک رمضان تکلیف خودم را نمیدانستم .یک مدتی بود که همه چیز به هم ریخته بود نمیتوانستم نماز بخوانم و روزه بگیرم.خیلی نیروی بازدارنده بود.تا اینکه با خانم الهه عزیز تماس گرفتم وحال خودم را به ایشان گفتم ،و خانم الهه پیام دادند که سعی میکنم سحر بیدارتان کنم و این جرقه ای شد برای من وهمان لحظه تصمیم خودم را گرفتم واینقدر خوشحالم و خدا را شکر میکنم با اینکه این سه روز خوابم خوب نبوده وکارم زیاد بوده این روز ها به من خیلی خوش گذشته حتی به مسافرم و پسر 8 ساله ام و اینکه اگر من سحرها بیدار نمیشدم و مسافرم را بیدار نمیکردم نمیتوانستند روزه بگیرند از خانم الهه خیلی تشکر میکنم که همیشه آنجایی که موقع آن هست به سرا غمان می آیند.

همسفر فتانه: چند سالی بود که نماز نمیخواندم چه برسد به اینکه روزه هم بگیرم. تا هفته قبل که خانم الهه در مورد ماه مبارک رمضان صحبت میکردند. در راه به خودم میگفتم من راه چه به نماز چه برسد که روزه هم بگیرم . گذشت تاشبی که قرار بود ما فردا روزه بگیریم از خانم الهه پرسیدم که من نماز نمیخواندم و میخواهم نماز بخوانم چه کار کنم گفتند اشکالی ندارد که قبلاً نماز نمیخواندید از الان شروع کنید. واقعاً ته دلم قرص شد و گفتم من هم میتوانم نماز بخانم و سمت خدا بروم من روزه گرفتن را در سالهای سوم و چهارم دبستان چشیده بودم امسال بعد از چند سال سحر و افطار را درک کردم واز خانم الهه و آقا مهندس تشکر میکنم که باعث شدند ما به سمت خداوند بیایم.

همسفر زهرا(2):قبلاً مسافرم که مصرف میکردند روزه میگرفتند ولی به این صورت که از زمانی که سحری میخوردند میخوابیدند تا افطار و قبل افطار وسایلشان را آماده میکردندافطار که میکردند مصرفشان شروع میشد تا سحر و یا بیرون از خانه .و باهمدیگر نبودیم.اما امسال با اینکه بیماری دیابتشان کمی خوب شده بود توانستند روزه بگیرند و خیلی زیبا در کنار هم سحری میخوریم و افطار میکنیم.خداوند عمری با عزت به آقای مهندس و خانم الهه بدهد که این آرامش را به زندگی ما آوردند انشاءالله به همه سفر اولی ها این توفیق داده بشود.

همسفر مریم:من به دلایلی نمیتوانستم روزه بگیرم ولی آقای مهندس فرمودند درصدی روزه بگیریم و من توانستم این عمل را انجام بدهم و از خداوند خواستارم امسال بتوانم روزه کامل بگیرم.

استاد گرامی خانم الهه: چند پیام از اسیستنت محترم داشتند.

1-     در روزهای 2شنبه و 5شنبه اگر بچه می اورید کنار خودتان باشند.

2-     موقع پذیرایی راهنماها کمک میکنند.

3-     کمک به لژیونهای مالی(ماه مبارک رمضان) و زمین بکنید.

((آقای مهندس میفرمایند: همین قدر که اکسیژن برای ما مهم است دور هم بودن هم برای ما مفید است ))

*در جمع بودن نعمتی هست که خداوند به هرکسی نمی دهد*

آقای مهندس میفرمایند: شما اینقدر پول برای بچه ها خرج میکنید کلاسهای متعدد خانه بچه ها ،بهزیستی،مدرسه، دانشگاه،آخرش هم معتاد میشوند می آیند به کنگره ؛چرا پول و انرژیتان را صرف جای دیگر میکنید وآخرش می آیید کنگره از همان اول به کنگره کمک بکنید.

 استاد گرامی خانم الهه:

این سوال را از خودم بپرسم که در استحکام پایه های علمی ومالی کنگره چه کرده ایم؟

پس بر مبنای این دستور جلسه وضعیت این هست که یک ساختمان که میخواهند محکم کنند از سیمان استفاده میکنند و وقتی میخواهمند این سیمان را محکم کنند هر روز صبح وعصر به آن آب میدهند تا استحکام پیداکند.

حال ما میخواهیم بدانیم آبی که به سیمان کنگره میدهیم چیست؟

رهایی ها یعنی یک میخی میزنیم ومستحکم تر میکنیم .میتوانیم مقاله بنویسیم در سایت انگلیسی کمک بکنیم،وبلاگ بنویسیم کار وبلاگ نویسی سخت است ولی مطالب را خیلی خلاصه نکنیم تا مطلب درست تفهیم بشود.اگر دبیر بشویم با باید زودتر داخل کنگره باشیم. اگر رهجو شدیم نباید هینطور پشت سرهم سه جلسه غیبت داشته باشیم .رهجو به راهنما نمیتواند پیام بدهد که من نمیآییم باید اجازه بگیرد که فلان مشکل برایم پیش آمده اجازه میدهید که من امروز نیایم.رهجو باید قدر این جایگاه را بداند. من اگر رهجو هستم شالم باید سفید یک دست باشد.نه شالی سفید با توپهای مشگی.

((آقای مهندس میفرمایند:وقتی شال سفید یکدست سرتان میکنید شما متوجه نیستیددر صور پنهان شما چه اتفاقی می افتد ولی من که استادتان هستم و نگاهتان میکنم میدانم چه اتفاقی می افتد.وقتی میگویند.یک طرف همدیگر را بغل کنید چند بار دست ندهید و بوس نکنید یک طرف وآنهم طرف راست.

*اگر قرار است کاری انجام بدهیم تمام انجام بدهیم.*

اگر من همسفر مسافرم هستم به تمام همسفر باشم نه اینکه اسمم همسفر باشد .غر بزنم. بند پای مسافر باشم و غل زنجیر باشم .اگر باشم هیچ خدمتی به هیچ کس نتوانسته ام بکنم.

در برابر مسافرم سکوت کنم اگر حالش بداست. وضعیت اقتصادی خراب است. خیلی کارها به سختی انجام میشود.

اگر من همسفری خوبی باشم اگر مسافرم آمد چیزی به من گفت نترسد.

مثال:میپرسیم دیشب کجا بودی. میگوید ماشین خراب شده بود ما خنده تمسخر بکنیم و بگوئیم خودتی . ماباید بگوئیم شما که سرما نخوردید، اذیت نشده باشید.

ما اگر قرار باشد در این ماه صفات خداوند را کسب کنیم باید عیب های همدیگر را بپوشانیم نباید عیب های مسافرمان را به راهنمایش بگوییم.یک خانمی شکایت مسافرش را به راهنمای آاقا کرده بودند.آن راهنما میگفتند حس من نسبت به مسافر خراب شده تا این حس بخواهد عوض شود مدتها طول میکشد.

بچه هادر کنگره زود نقش میگیرند.

یک بزرگی میگفت شخصی پرده کعبه را گرفته و میگفت کعبه تو خیلی عزیزی ولی آبروی انسان از تو عزیزتر است .

حتماً سی دی بنویسید از روی سایت نگیرد در صورتی میتوانید که در آن هفته مشکلی داشته باشید و مجبور شده اید. در شرایط عادی جایز نیست.

همسفر خانم الهه:زمانی که خانم الهه گفتند با راهنمای مسافر حرف نزنیم این آموزش خوبی برای من بود که با راهنمای مسافرم صحبت نکنم و فقط سلام کنم خوشحالم که این اموزش را گرفته ام.

استاد گرامی خانم الهه:این برای تمام آقایان کنگره است یعنی هیچ صحبتی نکنیم. من خودم هم این کار را انجام نمیدهم شاید در این چندسال 4الی 5 بار بود باشد.

اگر میخواهید بچه های لژیونتان سر سنگین عاشقانه بیایند بروند این همه اش بستگی به من دارد که قرار است در آینده کمک رانما بشوم.

همسفر ابوالفضل:آنچه باور است محبت است و انچه نیست ظروف تهی است.من که میگویم کلام خودم نیست؛بلکه فردست در جمع بیکران هستی که باورش کار هرکس نیست؛مگر معنای آن، بداند که آن چیست. ارابه هارا در بیکران به حرکت درآورید که نگهبانان ماوراء به آنچه در زمین میگذرد ، نیازمندند.بشکافید آنچه شکافتنی نیست،در دل سنگ بروید و تر کیب ها راا جدا نمایید.

انتخابات دبیری.مسئول انتشارات و مسئول پذیرایی انجام شد.

خانم ندا :دبیر

خانم منصوره :مسئول انتشارات

خانم طاهره :مسئول پذیرایی

لژیون همسفران عشق شدند.



ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


چهارشنبه 3 خرداد 1396 :: نویسنده : همسفر افسون

به نام دوست

در ابتدای جلسه استاد فرمودند: امیدوارم که حال همگی خوب باشد. حال من هم خوب است. استاد عزیزمان خانم الهه همیشه تاکید خاصی روی نظم و انضباط لژیون دارند. دقت ویژه ای به چیدمان منظم صندلی ها داشته و اگر نامرتب چیده شده باشد، حتما تذکر می دهند و با بیان جمله ی معروف " نظم ما نشانه ی حال خوش ماست"، اهمیت نظم را یادآور می شوند.

سرکار خانم الهه: پیشاپیش حلول ماه مبارک رمضان را به شما تبریک می گویم.ما هیچوقت نمی گوییم "ماه رمضان"، می گوییم "ماه مبارک رمضان". لطفا در این مورد مشارکت کنید.



ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


سه شنبه 26 اردیبهشت 1396 :: نویسنده : شهرزاد بصیری

به نام قدرت مطلق

یاد الله در هر جا ، یاد خود از قطره به اقیانوس است
دوشنبه 25 اردیبهشت ماه 1396 لژیون همسفران عشق به استادی خانم الهه و دبیری خانم زهرا


دستور جلسه : وادی نهم ( نقطه تحمل ) و سی دی مستان

گاهی سر یک نفر را در آب فرو می برند و هر یک دقیقه ایی ، دو دقیقه ایی یک بار سرش را از آب بیرون می آورند و می خواهند ببینند ظرفیتش چقدر است ! یک وقتهایی هم زندگی به جایی می رسد که اصلاً نمی گذارند از زیر آب بالا بیایی ، همانجا تو را نگه می دارند ؛ چرا این کار را با ما می کنند ؟ اصولاً هدفمند است ؛ هدف این است که اگر قرار باشد شمشیری  برّنده باشد ؛ آهن  را در آتشی با دمای 1400 درجه نگه می دارند آهن را داغ می کنند و بعد در آب سرد فرو می برند و این کار را بارها تکرار می کنند چقدر شوک وارد می کنند و چقدر آن را تحت فشار می گذارند ؛ چرا ؟ ... چون اگر آن را تحت فشار نگذارند ؛ آن شمشیر ، قوی نمی شود ؛ آن کلام ، نافذ نمی شود ؛ آن حس ، نافذ نمی شود

 



ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها : کنگره 60، درمان اعتیاد، ترک اعتیاد، وادی نهم و تأثیر آن روی من،
لینک های مرتبط :


چهارشنبه 20 اردیبهشت 1396 :: نویسنده : همسفر ثریا

خانم الهه اینگونه آغاز سخن کردند:خداوند مهربان را بسیار سپاس گزارم که اجازه داد بار دیگر باهم باشیم ٬روز جوان را تبریک می گویم و امیدوارم همیشه شاد و سربلند باشید.

 

ما در هر مکانی که باشیم از نقطه تاریکی به سمت نور درحال حرکت هستیم وقتی متوجه زشتی ها و تاریکی ها شدیم تصمیم گرفتیم از تاریکی جدا شویم و به سمت نور حرکت کنیم؛در این حالت دو اتفاق برای ما وجود می آید زیرا ما تا قبل از این جزو نیروهای تاریکی بوده ایم اما هم اکنون که می خواهیم از این حلقه جدا شویم مقاومت می کنند و مثلا وقتی که می خواهم به کنگره بیایم اتفاقی برایم می افتد که مرا از این حرکت  به سمت نور باز بدارد.



ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


به نام قدرت مطلق الله
گزارش لژیون همسفران عشق به استادی خانم الهه و دبیری خانم زهرا با دستور جلسه سی دی شرک در تاریخ ۲۸ فروردین ۹۶ در ساعت ۱۶۰۴۵ آغاز به کار نمود.
استاد در ابتدا نکاتی را در مورد انرژی گرفتن در کنگره بیان کردند وگفتند :امروز زمانی که آواخوانده میشد در انتهای  سالن بودند و دیدند که چقدر سطح انرژی در انتهای سالن کم است واز همه خواستند زود به کنگره بیایند و برای اینکه انرژی بیشتری کسب کنند در ردیف های جلو بنشینند.....


ادامه مطلب


نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


به نام ایزد یکتا لژیون همسفران عشق در تاریخ 21/01/96 به استادی خانم الهه و دبیری خانم سمیه و با حضور گرم اعضاء اغاز به کار نمود .


امروز دوشنبه دومین جلسه از سال جدید در کنگره دور هم جمع شدیم وبه یاری حق جلسه امروز را اغاز کردیم .سرکار خانم الهه استاد عزیزمان بانام خدا وشکر وسپاس جلسه را اغاز کردندوعید را به بچه هایی که جلسه قبل نبودد تبریک گفتند وبرای تک تک بچه ها ارزوی موفقیت کردند .به خانم ندا تبریک گفتند اول بخاطر وبلاگ نویسی عالی ایشان ودوم بخاطر رهایی مسافرشان از سفر ویلیام وایت وبعد از خانم زهرا تشکر کردند ،بخاطر کار زیباشون که برنامه بچه های وبلاگ نویس را اماده کرده بودند،وبه خانم ( ندا ،فتانه ،سمیه ،زهرا ،ثریا ،مریم ،شهرزاد ومحدثه ) تبریک گفتند بخاطر وبلاگ نویسی . خانم سمیه گفتند: که مدت زمان 7 جلسه نشریات تمام شده وباید دوباره برای فرد جدید رای گیری شود..وخانم الهه از خدمت ایشان تشکر کردند وگفتند: اخر جلسه اینکار را انجام میدهیم واز بچه هایی که امروز امدند وجلسه قبل غیبت داشتند خواستند در مورد بهاروعید امسال مشارکت کنند. همسفر سمیه: سلام دوستان ،من سمیه هستم یک همسفر (امسال بهار خیلی زیبایی همراه مسافرم داشتم که هیچ سالی تجربه نکرده بودم ،ویک حال وهوای قشنگی داشت امسال ارامش بینظری داشتم ارامشی که سالها منتظر رسیدن به ان بودم وگفتند:بهاری را تجربه کردم که ارزویم بود ووقتی امروز به کنگره امدم تازه قدر کنگره را فهمیدم توی این مدت زمان که بخاطر عید کنگره تعطیل بود قدرش را فهمیدم وبا تمام وجودم ان را حس کردم .وبرای همه ارزوی این ارامش را کردند ..) همسفر مریم :سلام دوستان مریم هستم یک همسفر(ما باید قدر کنگره را بدانیم ،وباید از اموزش ها استفاده کنیم وگفتند: امسال عید خیلی خوبی بوده برایشان وارامش کامل داشتند ایشان گفتند: 13 روز طبیعت برایشان عالی بوده طوری که سال های قبل روز غم واندوه برایشان بوده ولی برعکس هرسال امسال عالی بوده وگفتند ابراز خوشحالی وشادکامی دارم وهمه ی این حس خوب وزیبا را مدیون کنگره واقای مهندس وسرکار خانم الهه استادعزیزمان هستم) همسفر الهه،:سلام دوستان الهه هستم یک همسفر (منم امسال بهار خیلی خوبی داشتم وباتمام وجودم زیبایی هایش را حس کردم . همسفر مائده :سلام دوستان مائده هستم یک همسفر (من امسال عید را واقعا دوست داشتم وباورم نمیشد عید اینطوری باشد) همسفر زیبا:سلام دوستان زیبا هستم یک همسفر (عید امسال حال وهوای دیگه ای داشت وگفتند: امیدوارم این حال خوش وارامشی که دارم را همه به ان برسند .واکنون خانم الهه استاد عزیزم مشارکت کردند وگفتند :سلام دوستان اللهه هستم همسفر .وازخانم ندا خواستند درمورد وبلاگ نویسی که داشتند مشارکت کنند وتغییراتی که در خودشون احساس کردند رابیان کنند .ندا اینچنین آغاز کردند:من در دلم برای نوشتن وبلاگ ترسی داشتم واعتماد به نفس پایینی داشتم وباورم نمیشد بتوانم بنویسم وگفتند خیلی خوب بود واعتماد به نفسم بالا رفت وانرژی بالایی گرفتم وخانم الهه ا ایشان تشکر کردند بخاطر وبلاگ زیباشون .وابراز خوشحالی کردند به خاطر اینکه در لژیون ما 8 نفر وبلاگ نویس هست ولی بازهم به وبلاگ نویس احتیاج داریم .وگفتند: ما 20 نفر هستیم ولژیون ما بسته شده وباید 20 نفر هم وبلاگ نویس داشته باشیم واز بچه ها خواستند که همکاری کنند وخدمت کنند وگفتند اموزش گرفتن مثل این است ،که من به خودم گرما وانرژی بدهم وگفتند فرض کنیم من نشستم سر یک سفره وهی غذا میخورم ولی هضم نمی شود وبه سلول های بدنم انرژی نمیرسد واین ها در معده من جمع میشود وخوردن این غذا فایده نداره چون هضم نمیشود وانرژیش به بدن نمیرسد همین خدمت گرفتن است اموزش گرفتن بدون عمل کردن هیچ فایده ای ندارد.،وبدتر هم هست باعث میشود تو ضعیف تر بشوی تو میگی میدانم ولی عمل وانجامی نداری وحالت خرابتر هست، گفتند ادمی که خدمت کنه سطح انرژیش بالا میرود .ودرمورد مراسم امشب شب عید حضرت علی (ع)گفتند :که امشب خانم های لژیون من باید بدون چشم داشتی هدیه تهیه کنند وگفتند باید برای مسافران عید خوبی فراهم کنند .


خانم الهه در ادامه فرمودند: اگر دونفر زن و مرد سر یکدیگر فریاد میکشند به دلیل دور بودن قلبهایشان از یکدیگر است فاصله ی فیزیکی مهم نیست فاصله روحی وروانیشون زیاده وصدای هم را نمیشنوند انگار وداد میزنند .)ووقتی فاصله زیاده بچه هااسیب میبینند وخداوند هیچ وقت خانواده ای رانمیبخشد که دران بچه اسیب دیده باشد . زن وشوهر نباید جلوی بچه دعوا کنند وباید جلوی چشم بچه باهم مهربان باشن وهمدیگر را دوست داشته باشند.چون اگر بچه ببینه قلب پدر ومادرش ازهم دور شده وفاصله گرفته احساس ناامنی میکند ووقتی احساس ناامنی میکند به بیرون خانه پناه میبرد ولی وقتی احساس امنیت کند به سوی کسی به جز پدر و مادر نخواهد رفت. .خانم الهه از بچه ها خواستند خدمت کردن را جدی بگیرنند چون تا خدمت نکنند اموزشی که گرفتید به هیچ دردی نمیخوره وبراتون فایده ای نداره ولطفا دوربین خودتان راهم فقط روی خودتان زوم کنید .واز بچه ها خواستند در مورد سی دی صراط مستقیم مشارکت کنند .همسفر فاطمه :سلام دوستان .،من فاطمه هستم یک همسفر .من از سی دی صراط مستتقیم این را متوجه شدم که ،وقتی میخواهی کاری را انجام بدهی، از یک نقطه مبدا شروع کن یعنی یک نقطه را مبدا ویک نقطه را مقصد وبین فاصله این دونقطه را هدف مشخص میکنیم اول راهت را مشخص کن اگر از همان اول کار ازدرک وفهم خودت استفاده کنی وبدانی که میخواهی به کجا برسی ومهم راهی که میخواهی به ان برسی واگر بخواهی راهت راکوتاه تر کنی یا بزرگ تر یا بخواهی راهت را خلاصه کنی هرگز به ان مقصد وهدف نمیرسی .

همسفر ندا: سلام دوستان ندا هستم یک همسفر:اقای مهندس میگویند کلمه صراط مستقیم را مادر روز در عبادت هایمان چندین بار تکرار میکنیم ولی اینکه باید در راه مستقیم قرار بگیریم خیلی مهم هست ،در صراط مستقیم مبدا، مقصد وهدف وجود دارد مبدا ما همان جایی که شروع کننده حرکت ومقصد جایی که ما میخواهیم به ان برسیم وهدف ارامش ما میشود ومثال :اگر مصرف کننده باشد باید بداند کجاست؟ چقدر مصرف دارد؟ چقدرتخریب شده؟ .وگفتند درصراط مستقیم نمیتوانیم با ضد ارزش ها باشیم کسی که در صراط مستقیم هست نمیتواند دروغ بگوید ،تهمت بزند،رشوه بگیرد ،نمیتواند در ضد ارزش ها باشد واینکه از هرجایی که میخواهی شروع کنی ،باید برایش ارزش قائل باشی وتا عملی نباشد ودوستش نداشته باشی هیچ فایده ای ندارد .اقای مهندس میگویند:باید رها باشند وخودشان راه را پیداکنند ودر اصل درصراط مستقیم قرار گرفتن باید تصفیه وپالایش انجام بشود تا از ان مسیر کنده بشود وبتواند در مسیر صراط مستقیم قرار بگیرد .وبتوانیم به ان ارامش برسیم .همسفر سمیه : در سی دی راه مستقیم اقای مهندس میفرمایند :که ما یک و نیم میلیارد مسلمان داریم ،که در رکعت های نمازی که در طول شبانه روز میخوانیم بارها وبارها از خدا میخواهیم که مارا به راه مستقیم هدایت کند ولی،اصلا نمیدانیم منظور از این راه مستقیم چه هست، اصلا درکی نداریم میگویند: باید سه جزء ان که مبدا ،مقصد وهدف است را بدانیم وبدانیم چی هست واصلا برای چی میخواهیم برسیم به راه مستقیم واقای مهندس میگویند مبدا همین جایی هست که هستیم ومقصدمان رسیدن به بهشتی است ،که هرکس یک بهشت توی نظرش هست ،وهدف هم همان نزدیک شدن به فرمان عقل است ومیگویند کوتاه ترین راه برای رسیدن به هدف هم همان صراط مستقیم است .،وحتی درهمین کنگره هم برای ترک خیلی از مسافران راه ها ی زیادی را رفتند ولی فایده ای نداشته وراه مستقیم یک ویژگی که دارد وبا بقیه راه ها فرق دارد ؛خیلی عریض تر وخیلی پهن تر است یعنی هرچه ادم طلب کند وبخواهد وارد این راه بشود جا برای همه هست .وگفتند چیزهایی که خمر محسوب میشوند وپرده میشوند وروی افکار را میگیرند مانند:الکل ،مواد مخدر ، در راه مستقیم جایی ندارند.دروغ،خیانت ،دزدی ،رشوه ،واینها در مسیر راه مستقیم جایی ندارد وکسی که وارد این راه میشود ؛نمیتواند این ها را انجام بدهد وگفتند: باید از ضد ارزش ها دور بشویم وانجام ندهیم تا بتوانیم وارد این راه بشویم .در صراط مستقیم هرچیزی که پیش می اید برای بالابردن تفکر انسان هاست وکسی که نادانی وجهل دارد نمیتواند به جایی برسد.؛باید تصویه وپالایش بشود .

ایشان در ادامه گفتند:صراط مستقیم سختی ومشقات ومشکلات دارد ولی به هدف خوبی میرسیم وبه صلح وارامش میرسیم . همسفر طاهره : در سی دی راه مستقیم اقای مهندس میگویند:کسی که میخواهد راه مستقیم را پیدا کند ،اول باید بداند مبدا کجاست ومقصد کجاست وهدف کجاست ؟.مبدا همان جایی است که هستیم ومقصد بهشت است وهدف به ارامش رسیدن .باید بدانیم راه مستقیم چه ویژگی هایی دارد وچگونه باید وارد این راه بشویم مثل :این است که بخواهیم ،به تبریز برویم ولی ندانیم ازچه راهی باید برویم وخیلی هم مهم است که ما بدانیم مبدا کجاست .اقای مهندس میگویند: کسی که در راه مستقیم هست نمیتواند با ضد ارزش ها باشد ونمیتواند، دروغ بگوید ،تهمت بزند،یا ماده مخدری استفادکند وحتی افکار منفی هم نباید داشته باشد وتجسس هم نمیتواند بکند وباید از ضد ارزش ها دوری کنیم وباید تک تک شروع کنیم وباید از کم شروع کنیم وبزرگترین دشمن خودمان که جهل ونادانی ونا اگاهی خودمان هست واگر به ان شناخت برسیم هرگز این کار را نمیکنیم ومیگویند قدرت الهی همیشه به ماکمک میکند وبرای اون مشکلی که برایمان پیش میاید به ماالهام میشود که ما چیکار کنیم .میگویند که دانش کم انسان را به خدا نزدیک ودانش بیشتر انسان را به خدا نزدیکتر میکند وبا علم ودانش هست که ما میتوانیم به هدف هامون برسیم .وکسی که کار های ارزشی عمل میکنه بهتر میتواند سفر کند وبیشتر انسان ها نابینا هستند وخوبی های کارهایی که برایشون انجام میگیرد را نمیبینند ونمیتوانند تشکر کنند وبه خداوند ومعاد اعتقاد ندارند میگویند اگر کسی می اید وبرای شما کاری انجام میدهد وزحمتی میکشد باید ازان تشکر کنیم وباید قدر دان باشیم وحضرت علی (ع)میفرمایند: اگر کسی بیاید ویک جمله به من بیاموزد من بنده اوهستم .وگفتند: اگر از اموزگار نیاموختی حتما از روزگار میاموزی وکسی که درجهل ونادانی هست به هدف نمیرسد وکسی که راه کج برود به مقصد نمیرسد وکسی که میخواهد راه مستقیم برودباید راه راست برود واز ضد ارزش ها دور بشودوقناعت کند وتشکر کند وگفتند فکر نکنید همه چیز در زمین هست نه چیزهایی خوب در جاهای دیگر هم هست وکاملترش در اسمان هاست .)وبعد استاد عزیزم خانم الهه از تک تک بچه ها بخاطر مشارکت زیبایشان تشکرکردند.ودر مورد سی دی صراط مستقیم گفتند :بچه ها در مورد سی دی صراط مستقیم چه اموختید ،؟ همسفر طاهره : من 3 سال هست که به کنگره می ایم وهمیشه فکر میکردم من دراه مستقیم قرار گرفته ام ولی وقتی این سی دی راگوش کردم تازه فهمیدم چرا وقتی عصبانی میشوم واعصابم خورد میشود بخاطر این است که من گناهی کردم وتازه خیلی از ضد ارزش های خود راشناختم وامیدوارم روی تک تک ان ها کار کنم ودرست کنم . همسفر سمیه :ما معتاد نیستیم اما اون حجاب وپرده ای که خیلی از ماها باعث میشه تفکر درست نداشته باشیم همون ضد ارزش هامون هست .در نماز هایمان خیلی از خدا میخواهیم مارابه راه مستقیم هدایت کند اما من دیشب فهمیدم خیلی راه مستقیم خیلی سخت ورسیدن به ان سخت است. استاد عزیز خانم الهه گفتند :حضرت عیسی مسیح میفرمایند :چطور شما خاری در چشم یک نفر را میبینید ولی دسته بیل را درچشم های خودتان نمیبینید. از خدای متعال سپاسگزاریم که بازهم توانستیم در یک جلسه کنگره شرکت کنیم وبه دانش مان بیفزاییم.جلسه راس ساعت ۱۸.۱۰ با دعای حاضرین پایان رسید

سی دی هفته آینده : شرک 1 و 2  .





نوع مطلب : گزارشات لژیون همسفران عشق، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




( کل صفحات : 7 )    1   2   3   4   5   6   7   
درباره وبلاگ


عشق قامتها را راست، اندیشه ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت؛ وانسان را به جهت تمامی علوم آماده می گرداند.
پس تو ای همسفر راه عشق با ما همراه شو تا نادانستنیها را بدانی و ناشنیدنیها را بشنوی!
ای همسفر بدان که خروج از ظلمت اعتیاد را راهی نیست جز این که به سه مولفه جسم، روان وجهان بینی بپردازیم و نیز بدان که اگر تو در این راه صعب، بال پروازی شوی برای آن مسافر عاشق؛ زندگانیت غرق در نور و سرور خواهد شد...
انشاالله

مدیر وبلاگ : همسفر الهه
مطالب اخیر
جستجو

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :

                    
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات