آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست
حق با سکوت بود صدادر گلو شکست
دیگر دلم هوای سرودن نمیکند
تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست
سربسته ماندبغض گره خورده در دلم
آن گریه های عقده گشا درگلو شکست
ای داد!!کس به داغ دل باغ،دل نداد
ای وای!!های های عزا درگلو شکست
آن روزهای خوب که دیدیم،خواب بود
خوابم پرید وخاطره ها در گلو شکست
بادا مباد گشت و مبادا به باد رفت
آیا ز یاد رفت و چرا در گلو شکست
فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرین و آفرین ودعا درگلو شکست
تا آمدم که باتو خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا...درگلو شکست
(( قیصر امین پور ))