تقدیم به آنکس که آفتاب مهرش از آستان قلبم هرگز غروب نخواهد کرد...


نویسنده :عرفان
تاریخ:پنجشنبه 4 اردیبهشت 1393-11:16 ب.ظ

امشب...

امشب به ساز خاطره مضراب می­زنم

مضراب را به یاد تو بی تاب می­زنم

آری‚ كویر عاطفه‌ام‚ تشنه توام

دل را به یاد توست كه بر آب میزنم

فانوس آسمانی و من هم ستاره وار

چشمك به سوی زورق مهتاب می­زنم

رفت آن شبی كه اشك مرا خواب می ربود

"
امشب به سیل اشك ره خواب می­زنم"

بین هجوم این همه تصویر رنگ رنگ

تنها نگاه توست كه در قاب میزنم

                                            ((حسین منزوی))





داغ کن - کلوب دات کام
نظرات() 

نویسنده :عرفان
تاریخ:پنجشنبه 4 اردیبهشت 1393-09:52 ب.ظ

آنچه واقعا خوب است...

 

خطاهایی را بخشیده ام که تقریبا نابخشودنی بودند . 

تلاش کردم تا جایگزینی برای افراد غیرقابل جایگزین پیدا کنم ،

و افراد فراموش نشدنی را فراموش کنم ... 

به دست افرادی که انتظارش نمی رفت دچار یاس شدم ، 

ولی افرادی را هم ناامید کردم ... 

کسی را در آغوش کشیدم تا پناهش باشم . 

موقعی که نباید ، خندیدم ... 

دوستانی ابدی برای خویش ساختم . 

دوست داشتم و دوست داشته شدم ...

ولی گاهی اوقات هم پس زده شدم . 

دوست داشته شدم و بلد نبودم دوست داشته باشم . 

فریاد کشیدم و از این همه خوشی بالا و پایین پریدم . 

با عشق زیستم و وعده هایی ابدی دادم ،

ولی بارها قلبم شکست ... 

با شنیدن موسیقی و تماشای عکس ها گریستم ...

تنها برای شنیدن صدایی تلفن کردم ... 

عاشق یک لبخند شدم ... 

قبلا تصور میکردم که با این همه غم خواهم مرد ،

و از اینکه شخص بسیار خاصی را از دست دهم ، 

می ترسیدم (که از دست هم دادم ( ... 

ولی زنده ماندم ، و هنوز هم زندگی می کنم ! 

و زندگی ... از آن نمیگذرم ... 

و تو ... 


تو هم نباید از آن بگذری ... 

زندگی کن ! 

آنچه واقعا خوب است ، 

این است که با یقین بجنگی ، 

زندگی را در آغوش بکشی ،

و با عشق زندگی کنی ...

و شرافتمندانه ببازی و با جرات پیروز شوی . 

چون دنیا متعلق به کسانی است ،

که جرات به خرج می دهند ... 



دل نوشت: زندگی برای این که بی معنی باشد ،


                                      خیلی خیلی زیاد است ... !

 




داغ کن - کلوب دات کام
نظرات() 




شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات