61-تبعات دوره 7ام کموتراپی، خوشحالم!!
با اینکه دیفن هیدرامین میخوردم،ولی همیشه بعد ریتوکسی مب تا چند روز گلودرد خیلی شدیدی میگرفتم.یه جوری که کل فک و استخونای صورتم تیر میکشید.استخون درد و بی اشتهایی هم مثل همیشه ادامه داشت.درسا خیلی اصرار کرد که طی دوره (CBC)بدم ولی اصلا آزمایش ندادم و میگفتم مهم نیست.دوره
های فرد خون لازم نمیشه.رفته بودیم پیش دکتر که دستور بستری
بگیریم،درسا قبلش رفت جواب (MRI)وسیتولوژی رو گرفت.گفت:من نگاه کردم،گفتم هیچی نگو،نمیخوام جواب رو بدونم.تا اینکه ما رفتیم پیش دکتر.دکتر جوابارو نگاه کرد.خدارو 1000000مرتبه شکر،همه چی روبه راه بود،هییییییچ خبری هم از هیچ سلول بی تربیتی توی (CSF)ومغز ما نبود.من خیلی خوشحال شدم.
به هیشکی به اندازه دکتر جون اعتماد نداشتم.اگه همه دنیا جمع میشدن،میگفتن
چیزیت نیست،باور نمیکردم.ولی انگار گفتن دکتر جون با بقیه فرق داشت.بهش گفتم(MTX)خیلی منو اذیت میکنه،نمیشه یه چیز دیگه به جاش بدین؟؟گفت:این دوره آخره،دیگه تموم میشه.بعدش میریم برای درمان نگه دارنده.(G-CSF)تو خونه داشتیم ولی چون (CBC)نداده بودم،از (WBC)خبر نداشتم،وهیچ آمپولی هم برای بالا رفتن (WBC)نزدم.
موضوع: تبعات بعد کموتراپی(سال92)،
برچسب ها: /متاستاز/،
موضوع: تبعات بعد کموتراپی(سال92)،
برچسب ها: /متاستاز/،
[ چهارشنبه 7 اسفند 1392 ] [ 05:50 ب.ظ ] [ بهار ]