78-پیوند...آره یا نه؟؟
نتیجه آزمایش منفی بود،یعنی خوب بود و درصد بلاست باقیمانده 0/004%بود.دکتر گفت :طبق آخرین توصیه آسکو(انجمن انکولوژی امریکا) با این نتیجه
،حالا تصمیم با خودته که دنبالش بری یا نه!!با گروه پیوند هم صحبت کن،ببین نظر اونا چیه؟؟
هفته بعدش یکشنبه صبح ما رفتیم درمانگاه پیوند بیمارستان طالقانی...وای چقد ترسناک بود

یه فلوشیپ خون بود که وقتی پرونده منو دید گفت تو (low risk)هستی
.چون یه سری فاکتورهای منفی بود،که من هیچکدوم رو نداشتم،ولی گفت:بهتره یه دهنده واسه خودت تعیین کنی
،بعد هم واسه من و درسا و برادرام آزمایش (HLA)نوشت
،و از 3نفری که آزمایش دادن،برادر بزرگم با من تطبیق داشتاین خبر درعین همه استرسی که به من وخانوادم وارد میکرد
من یه جورایی بیخیال پیوند شده بودم،که از بیمارستان طالقانی زنگ زدن
گفتن فردا کمیسیون پیونده،بیمار باید بیاد توی جلسه کمیته پیوند شرکت کنه
.موضوع: دوران درمان نگهدارنده(مهر 92به بعد)، آسپیراسیون مغز استخوان،
[ جمعه 23 اسفند 1392 ] [ 07:04 ب.ظ ] [ بهار ]
.وتخت 12 بستری شدم.ساعت 5 بود که دکترجون اومد.میخواست (BM)بگیره.قلبم داشت میومد تو دهنم.خدا خیرش بده همیشه میدازولام میزد،من تا تهش خواب بودم
.دکتر اومد بهش گفتم من خودم جوابو ندیدم
.راستی این دوره یه خانومه گیر داده بود میگفت رنگ موت چه شماره ایه
)البته مثلا میخواست منو دلداری بده،طفلی حتی برای این کار خودشون هم تحقیر کرد،گفت شما دانشجوهای پرستاری کار بالینی تون از ما دانشجوهای پزشکی خیلی بهتره
،به یه دستم بیکربنات و به اون یکی دستم متوتروکسات وصل بود.واقعا (U/A)با اون دو تا سرم غوز بالا غوز بود.یه جوری که آنژیوکت هام فقط یه روز دوام میاورد
..روز دوم دکتر از من (BM)گرفت.
.آقای مرادی دارومو آورد.
،مرخص شدم.وبه صورت پروفیلاکسی(پیشگیرانه)سه مدل قرص برای مصرف خونه بهم دادن.سیپروفلوکساسین،فلوکونازول،آسیکلوویر
و جو شلوغ و نور زیاد بالای سر ما توی اوژانس تحت نظر،اصلا اجازه خواب به آدم نمیداد
تازه بدتر از همه اینا اینکه 5 صبح ،یه نفر هی بگه با عرض پوزش ،با عرض پوزش و چند شیشه از آدم خون بگیره
!!!



،دکتر گفت:بی حسیش رفته و یه لیدوکائین دیگه خالی کرد توی سینه من
!!!
،آخه به من چه شما نتونستین درست نمونه بگیرین
؟؟!!
.آخرش هم بعد کلی معطلی توی اورژانس منو فرستادن بخش ترمیمی.،چون بخش خون تخت خالی نداشت.دکترم هم یه فوق تخصص خون بود که اسمش(ر-ش)بود،ولی توی 16روزی که بستری بودم حتی یه بار هم ندیدمش و فقط اسمش بالای پروندم بود.البته تو این مدت یه فلوشیپ خون دکتر(ن-ق) با 2تا رزیدنت گیج میومدن منو ویزیت میکردن
البته بماند که تو این مدت انگشتای من سوراخ سوراخ شده بود انقد که (PBS)میگرفتن
.خلاصه که ما رفتیم برای گرفتن مغز استخون
.خیلی طول کشید،تا از استخون(ایلیاک) لگن من نمونه گرفت
؟؟من فقط گفتم با این حرکات
،فکر کنم داره میشکنه
!!