78-پیوند...آره یا نه؟؟
شنبه 13 ام مهر بود، ما عصر رفتیم بیمارستان که دکتر (BM)بگیره،بیشتر از اینکه از خود بیوپسی بترسم،نگران نتیجش بودم،آخه نتیجه این آزمایش تعیین میکرد که من پیوند مغز استخوان لازم دارم یا نه؟؟ساعت 4بود که دکتر اومد و ازمن(BM) گرفت.بعد از اون هم اولین دوز از درمان نگهدارنده رو زدن.یعنی همون 2تا وین کریستین. نمونه رو دادیم بردن آزمایشگاه پیوند،واسه انجام آزمایش (MRD)،که توش مقدار باقیمانده بیماری رو بررسی میکردن.جوابش 3-2 روز بعد حاضر شد وما بیستم مهر رفتیم پیش دکتر که جواب رو ببینه.
نتیجه آزمایش منفی بود،یعنی خوب بود و درصد بلاست باقیمانده 0/004%بود.دکتر گفت :طبق آخرین توصیه آسکو(انجمن انکولوژی امریکا) با این نتیجه ،تو نیاز به پیوند نداری،حالا تصمیم با خودته که دنبالش بری یا نه!!
با گروه پیوند هم صحبت کن،ببین نظر اونا چیه؟؟
هفته بعدش یکشنبه صبح ما رفتیم درمانگاه پیوند بیمارستان طالقانی...وای چقد ترسناک بود،همه ی اونایی که پیوند شده بودن واسه معاینه دوره ای اومده بودن انگار میخواستن مواد هسته ای جابه جا کنن،همه با ماسک و دستکش بودن.از نظر ظاهری هم ناله و درب و داغون.
یه فلوشیپ خون بود که وقتی پرونده منو دید گفت تو (low risk)هستی.چون یه سری فاکتورهای منفی بود،که من هیچکدوم رو نداشتم،ولی گفت:بهتره یه دهنده واسه خودت تعیین کنی،بعد هم واسه من و درسا و برادرام آزمایش (HLA)نوشت،تا ببینن با کدومشون تطابق ژنی دارم.من و درسا رفتیم آزمایشگاه قلهک و برادرام هم فرداش رفتن و این آزمایشو دادن.جوابا 26ام مهر حاضر شد،و از 3نفری که آزمایش دادن،برادر بزرگم با من تطبیق داشت،
این خبر درعین همه استرسی که به من وخانوادم وارد میکرد،از طرفی هم خوشحال کننده بود.چون امکان پس زدن رو کم میکرد.
من یه جورایی بیخیال پیوند شده بودم،که از بیمارستان طالقانی زنگ زدن و گفتن بیاین واسه تشکیل پرونده.12آبان بود که ما بازم رفتیم بیمارستان طالقانی،بعد از کلی معطلی تا ظهر گفتن فردا کمیسیون پیونده،بیمار باید بیاد توی جلسه کمیته پیوند شرکت کنه.
موضوع: دوران درمان نگهدارنده(مهر 92به بعد)، آسپیراسیون مغز استخوان،
نتیجه آزمایش منفی بود،یعنی خوب بود و درصد بلاست باقیمانده 0/004%بود.دکتر گفت :طبق آخرین توصیه آسکو(انجمن انکولوژی امریکا) با این نتیجه ،تو نیاز به پیوند نداری،حالا تصمیم با خودته که دنبالش بری یا نه!!
با گروه پیوند هم صحبت کن،ببین نظر اونا چیه؟؟
هفته بعدش یکشنبه صبح ما رفتیم درمانگاه پیوند بیمارستان طالقانی...وای چقد ترسناک بود،همه ی اونایی که پیوند شده بودن واسه معاینه دوره ای اومده بودن انگار میخواستن مواد هسته ای جابه جا کنن،همه با ماسک و دستکش بودن.از نظر ظاهری هم ناله و درب و داغون.
یه فلوشیپ خون بود که وقتی پرونده منو دید گفت تو (low risk)هستی.چون یه سری فاکتورهای منفی بود،که من هیچکدوم رو نداشتم،ولی گفت:بهتره یه دهنده واسه خودت تعیین کنی،بعد هم واسه من و درسا و برادرام آزمایش (HLA)نوشت،تا ببینن با کدومشون تطابق ژنی دارم.من و درسا رفتیم آزمایشگاه قلهک و برادرام هم فرداش رفتن و این آزمایشو دادن.جوابا 26ام مهر حاضر شد،و از 3نفری که آزمایش دادن،برادر بزرگم با من تطبیق داشت،
این خبر درعین همه استرسی که به من وخانوادم وارد میکرد،از طرفی هم خوشحال کننده بود.چون امکان پس زدن رو کم میکرد.
من یه جورایی بیخیال پیوند شده بودم،که از بیمارستان طالقانی زنگ زدن و گفتن بیاین واسه تشکیل پرونده.12آبان بود که ما بازم رفتیم بیمارستان طالقانی،بعد از کلی معطلی تا ظهر گفتن فردا کمیسیون پیونده،بیمار باید بیاد توی جلسه کمیته پیوند شرکت کنه.
موضوع: دوران درمان نگهدارنده(مهر 92به بعد)، آسپیراسیون مغز استخوان،
[ جمعه 23 اسفند 1392 ] [ 07:04 ب.ظ ] [ بهار ]