غزلیات حافظ
غزل ۴۵۲: طفیل هستی عشقند آدمی و پری
غزل ۴۵۳: ای که دایم به خویش مغروری
غزل ۴۵۴: ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
غزل ۴۵۵: عمر بگذشت به بیحاصلی و بوالهوسی
غزل ۴۵۶: نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
غزل ۴۵۷: هزار جهد بکردم که یار من باشی
غزل ۴۵۸: ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
غزل ۴۵۹: زین خوش رقم که بر گل رخسار میکشی
غزل ۴۶۰: سلیمی منذ حلت بالعراق
غزل ۴۶۱: کتبت قصة شوقی و مدمعی باکی
غزل ۴۶۲: یا مبسما یحاکی درجا من اللالی
غزل ۴۶۳: سلام الله ما کر اللیالی
غزل ۴۶۴: بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالی
غزل ۴۶۵: رفتم به باغ صبحدمی تا چینم گلی
غزل ۴۶۶: این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی
غزل ۴۶۷: زان می عشق کز او پخته شود هر خامی
غزل ۴۶۸: که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی
غزل ۴۶۹: انت روائح رند الحمی و زاد غرامی
غزل ۴۷۰: سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
غزل ۴۷۱: ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
غزل ۴۷۲: احمد الله علی معدله السلطان
غزل ۴۷۳: وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
غزل ۴۷۴: هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی
غزل ۴۷۵: گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی
غزل ۴۷۶: نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی
غزل ۴۷۷: دو یار زیرک و از باده کهن دو منی
غزل ۴۷۸: نوش کن جام شراب یک منی
غزل ۴۷۹ : صبح است و ژاله میچکد از ابر بهمنی
غزل ۴۸۰: ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
غزل ۴۸۱: بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
غزل ۴۸۲: ای دل به کوی عشق گذاری نمیکنی
غزل ۴۸۳: سحرگه ره روی در سرزمینی
غزل ۴۸۴: تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
غزل ۴۸۵: ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی
غزل ۴۸۶: بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی
غزل ۴۸۷: ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی
غزل ۴۸۸: سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی
غزل ۴۸۹: ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی
غزل ۴۹۰: در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
غزل ۴۹۱: به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی
غزل ۴۹۲ : سلامی چو بوی خوش آشنایی
غزل ۴۹۳: ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
غزل ۴۹۴ : ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی
غزل ۴۹۵ : می خواه و گل افشان کن از دهر چه میجویی