شب همه شب
شب همه شب شکسته خواب به چشمم
گوش بر زنگ کاروانستم
با صداهای نیم زنده ز دور
هم عنان گشته هم زبان هستم.
*
جاده اما ز همه کس خالی است
ریخته بر سر آوار آوار
این منم مانده به زندان شب تیره که باز
شب همه شب
گوش بر زنگ کاروانستم.
تجریش، آبان1337
شاعر: نیما یوشیج
دسته بندی: نیما یوشیج،
برچسب ها: شعر نو ، شعر معاصر ،
گوش بر زنگ کاروانستم
با صداهای نیم زنده ز دور
هم عنان گشته هم زبان هستم.
*
جاده اما ز همه کس خالی است
ریخته بر سر آوار آوار
این منم مانده به زندان شب تیره که باز
شب همه شب
گوش بر زنگ کاروانستم.
تجریش، آبان1337
شاعر: نیما یوشیج
دسته بندی: نیما یوشیج،
برچسب ها: شعر نو ، شعر معاصر ،