--

من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران

چهارشنبه 21 بهمن 1394  •  دیدگاه ها : ()  

 من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران

گنج حسن دگران را چه کنم بی رخ تو؟
من برای تو خرابم، تو برای دگران

خلوت وصل تو جای دگران‌ست، دریغ!
کاش بودم من دل خسته به جای دگران


ادامه شعر
دسته بندی: دیگر شاعران، شعر عاشقانه، شعرهایی که دوست شان دارم،

برچسب ها: هلالی جغتایی ،

دیگر نخواهد مرد حتی روز رستاخیز

سه شنبه 18 آذر 1393  •  دیدگاه ها : ()  

دیگر نخواهد مرد حتی روز رستاخیز
شوری که در سر دارم از تو عشق بی پرهیز!

هرجا دیارت می شود دنیای من آنجاست
در چشم مولانا جهان یعنی همان تبریز

امشب که فرهادت در آغوش اجل خواب است
راحت بگیر آری ! تو هم در بستر پرویز


ادامه مطلب
دسته بندی: شعر عاشقانه،

برچسب ها: محمدعلی علیزاده ، شعر معاصر ، غزل معاصر ،

حقّ النّاس

یکشنبه 16 آذر 1393  •  دیدگاه ها : ()  

عشق، دعوای میان خِرَد و احساس است
سرنوشت همه عشّاق جهان حسّاس است

لااقل عاشق معشوقه مردم نشوید
که به فتوای همه ، مظهر حقّ الناس است


شاعر: نفیسه سادات موسوی


دسته بندی: نفیسه سادات موسوی، شعر عاشقانه، شعرهایی که دوست شان دارم،

برچسب ها: شعر معاصر ، شاعران زن ،

هرچه کنی بکن مکن ترک من ای نگار من

شنبه 5 مهر 1393  •  دیدگاه ها : ()  

هرچه کنی بکن، مکن ترک من ای نگار من
هر چه بری ببر، مبر سنگدلی به کار من

هر چه هلی بهل مهل پرده به روی چون قمر
هر چه دری بدر مدر پرده اعتبار من

هر چه کشی بکش مکش باده به بزم مدعی
هر چه خوری بخور مخور خون من ای نگار من


ادامه مطلب
دسته بندی: دیگر شاعران، شعر عاشقانه،

برچسب ها: شوریده شیرازی ، غزل کهن ،

امید

جمعه 4 مهر 1393  •  دیدگاه ها : ()  

ای آن که پیدا در تو شد  امید ناپیدای من
این زندگی زندان بُود دور از تو ای دنیای من

پابند افسونت منم آوای محزونت منم
دانی که دل خونت منم عشق من ای لیلای من

وصلت نباشد باورم بر باده ده خاکسترم
وای از دل غم باورم وای از من و سودای من

چون جان تو با من زیستی پس چون کنارم نیستی
پیدای پنهانی‌ستی ای دلبر رعنای من


شاعر: نواب صفا


دسته بندی: شعر عاشقانه، شعرهایی که دوست شان دارم،

نیمی از جانِ مرا بردی ، محبّت داشتی

جمعه 7 شهریور 1393  •  دیدگاه ها : ()  

 نیمی از جانِ مرا بردی، محبّت داشتی
نیمِ باقیمانده هم هر وقت فرصت داشتی

بر زمین افتادم و دیدم به سویم می‌دوی
دستِ یاری چیست؟ سودای غنیمت داشتی


ادامه شعر
دسته بندی: دیگر شاعران، شعر عاشقانه، شعرهایی که دوست شان دارم،

برچسب ها: شعر معاصر ، غزل معاصر ،

تو را از من جدا کردند و پشت میله ها ماندم

سه شنبه 4 شهریور 1393  •  دیدگاه ها : ()  

نم باران نشسته روی شعرم ، دفترم یعنی
نمی بینم تو را، ابری است در چشم ترم یعنی

سرم داغ است، یک کوره تبم ، انگار خورشیدم
فقط یک ریز می گردد جهان دور سرم یعنی

تو را از من جدا کردند و پشت میله ها ماندم
تمام هستیم نابود شد، بال و پرم یعنی


ادامه مطلب
دسته بندی: مهدی فرجی، شعر عاشقانه، شعرهایی که دوست شان دارم،

برچسب ها: غزل معاصر ، شعر معاصر ،

خدا آنقدر برق انداخت شمشیر نگاهت ر

چهارشنبه 25 تیر 1393  •  دیدگاه ها : ()  

خدا آنقدر برق انداخت شمشیر نگاهت را
که حتی راهزنها هم نمی بندند راهت را

دو چندان می شود زیباییت وقتی که می گیرد
هلال ابر گیسوی سیاهی روی ماهت را

به آسانی جهانم را تصرف می کنی وقتی
مجهز می کنی با عشوه ای حتی سپاهت را


ادامه مطلب
دسته بندی: شعر عاشقانه،

برچسب ها: محمدسعید شاد ، شعر معاصر ، غزل معاصر ،

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

چهارشنبه 25 تیر 1393  •  دیدگاه ها : ()  

مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی

بهارها که ز عمرم گذشت و بی‌تو گذشت
چه بود غیر خزان‌ها اگر بهار تویی

دلم ز هرچه به غیر از تو  بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی


ادامه مطلب
دسته بندی: سیمین بهبهانی، شعرهایی که دوست شان دارم، شعر عاشقانه،

برچسب ها: شعر معاصر ، غزل معاصر ، شاعران زن ،

مباد آنکه بگویی تو را خداحافظ

دوشنبه 23 تیر 1393  •  دیدگاه ها : ()  

مباد آنکه بگویی تو را خداحافظ
بگو سلام عزیزم چرا خداحافظ

تو قول داده ای از ابتدای صبح سلام
که هیچوقت نگویی تو را خداحافظ

 نمی روم! بروم نیز باز خواهم گشت
کدام عشق به هم خورده با خداحافظ؟


ادامه مطلب
دسته بندی: شعر عاشقانه، دیگر شاعران،

برچسب ها: شعر معاصر ،

تعداد کل صفحات ( 5 ) 1 2 3 4 5
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات