--

صنما جفا رها کن

دوشنبه 2 اردیبهشت 1392  •  دیدگاه ها : ()  

صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد
بنگر به سوی دردی که ز کس دوا ندارد

ز فلک فتاد طشتم به محیط غرقه گشتم
به درون بحر جز تو دلم آشنا ندارد

ز صبا همی رسیدم خبری که می پزیدم
ز غمت کنون دل من خبر از صبا ندارد


ادامه مطلب
دسته بندی: مولوی،

برچسب ها: غزلیات مولانا ، غزل کهن ،

زده‌ام ناله‌ها ز فرقت تو

جمعه 3 شهریور 1391  •  دیدگاه ها : ()  

بیا بیا که شدم در غم تو سودایی
درآ درآ که به جان آمدم ز تنهایی

عجب عجب که برون آمدی به پرسش من
ببین ببین که چه بی‌طاقتم ز شیدایی

بده بده که چه آورده‌ای به تحفه مرا
بنه بنه بنشین تا دمی برآسایی


ادامه شعر
دسته بندی: مولوی، شعرهایی که دوست شان دارم،

برچسب ها: غزلیات مولانا ،

جان منست او

یکشنبه 11 تیر 1391  •  دیدگاه ها : ()  

جان منست او هی مزنیدش
آن منست او هی مبریدش

آب منست او نان منست او
مثل ندارد باغ امیدش

باغ و جنانش آب روانش
سرخی سیبش سبزی بیدش


ادامه مطلب
دسته بندی: مولوی،

آهسته‌تر زن زخمه ها

دوشنبه 5 تیر 1391  •  دیدگاه ها : ()  

بر گرد گل می گشت دی نقش خیال یار من
گفتم درآ پرنور کن از شمع رخ اسرار من

ای از بهار روی تو سرسبز گشته عمر من
جان من و جان همه حیران شده در کار من

ای خسرو و سلطان من سلطان سلطانان من
ای آتشی انداخته در جان زیرکسار من


ادامه مطلب
دسته بندی: مولوی، شعرهایی که دوست شان دارم،

برچسب ها: دیوان شمس ، غزل کهن ، غزلیات مولانا ،

ای غم تو دوای من

دوشنبه 29 خرداد 1391  •  دیدگاه ها : ()  

سیر نمی‌شوم ز تو ای مه جان فزای من
جور مکن جفا مکن نیست جفا سزای من

با ستم و جفا خوشم گر چه درون آتشم
چونک تو سایه افکنی بر سرم ای همای من

چونک کند شکرفشان عشق برای سرخوشان
نرخ نبات بشکند چاشنی بلای من


ادامه مطلب
دسته بندی: مولوی، شعرهایی که دوست شان دارم،

برچسب ها: دیوان شمس ، غزلیات مولانا ، غزل کهن ،

تیز مرو ز پیش من

دوشنبه 25 اردیبهشت 1391  •  دیدگاه ها : ()  

دوش چه خورده‌ای بگو ای بت همچو شکرم
تا همه سال روز و شب باقی عمر از آن خورم

گر تو غلط دهی  مرا رنگ تو غمز می  کند
رنگ تو تا بدی ده‌ام دنگ شده‌ست این سرم

یک نفسی عنان بکش تیز مرو ز پیش من
تا بفروزد این دلم تا به تو سیر بنگرم


ادامه مطلب
دسته بندی: مولوی، شعرهایی که دوست شان دارم،

برچسب ها: دیوان شمس ،

امان هر بلا

چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  •  دیدگاه ها : ()  

ای تو امان هر بلا ما همه در امان تو
جان همه خوش است در سایه لطف جان تو

شاه همه جهان تویی اصل همه کسان تویی
چونک تو هستی آن ما نیست غم از کسان تو

ابر غم تو ای قمر آمد دوش بر جگر
گفت مرا ز بام و در صد سقط از زبان تو


ادامه مطلب
دسته بندی: مولوی،

برچسب ها: غزلیات مولوی ، غزل کهن ،

نوبهار عاشقان

دوشنبه 29 اسفند 1390  •  دیدگاه ها : ()  

ای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ما
ای از تو آبستن چمن و ای از تو خندان باغ‌ها

ای بادهای خوش نفس عشاق را فریادرس
ای پاکتر از جان و جا آخر کجا بودی کجا


ادامه مطلب
دسته بندی: مولوی،

برچسب ها: دیوان شمس ، غزلیات مولوی ، غزل کهن ،

خیال خوش من

سه شنبه 23 اسفند 1390  •  دیدگاه ها : ()  

آمد خیال خوش که من از گلشن یار آمدم
در چشم مست من نگر کز کوی خمار آمدم

سرمایه مستی منم هم دایه هستی منم
بالا منم پستی منم چون چرخ دوار آمدم


ادامه مطلب
دسته بندی: مولوی،

برچسب ها: دیوان شمس ، غزل کهن ، غزلیات مولوی ،

حیلت رها کن عاشقا

شنبه 20 اسفند 1390  •  دیدگاه ها : ()  

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو


ادامه مطلب
دسته بندی: مولوی، شعرهایی که دوست شان دارم،

برچسب ها: دیوان شمس ، غزلیات مولوی ، غزل کهن ،

تعداد کل صفحات ( 2 ) 1 2
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات