تاریخ : یکشنبه 21 خرداد 1391 | 04:28 ب.ظ | نویسنده : افشین اهورا
ما بدهــــــکاریم به یکدیگر..
بخاطر تمــــــام دوستت دارم های ناگفــــته ای..
که پشت دیوار غرورمان بلعیـــــــدیم..
تا نشان دهیـــــــــم منطقــــی هستیم...!
بخاطر تمــــــام دوستت دارم های ناگفــــته ای..
که پشت دیوار غرورمان بلعیـــــــدیم..
تا نشان دهیـــــــــم منطقــــی هستیم...!
تاریخ : یکشنبه 21 خرداد 1391 | 04:24 ب.ظ | نویسنده : افشین اهورا
آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد ، به زودی موفق میگردد ؛ ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است ، زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند .)
تاریخ : یکشنبه 21 خرداد 1391 | 04:23 ب.ظ | نویسنده : افشین اهورا
برای نابینا شیشه و الماس یكیه ؛ اگر كسی قدرتو ندونست ،
فكر نكن تو شیشه ای ، بلكه اون نابیناست ..
ادمین بلانش
فكر نكن تو شیشه ای ، بلكه اون نابیناست ..
ادمین بلانش
تاریخ : یکشنبه 21 خرداد 1391 | 04:18 ب.ظ | نویسنده : افشین اهورا
این روزها به جای" شرافت" از انسان ها ، فقط" شر" و" آفت" می بینی ... !
تاریخ : یکشنبه 21 خرداد 1391 | 04:17 ب.ظ | نویسنده : افشین اهورا
آدم معمولاً از همون سمتی می افته كه تكیه كرده !
تاریخ : یکشنبه 21 خرداد 1391 | 04:15 ب.ظ | نویسنده : افشین اهورا
شاید میان این همه نامردی باید شیطان را بستانیم
که دروغ نگفت و جهنم را به جان خرید اما تظاهر به دوست داشتن
آدم نکرد .....
که دروغ نگفت و جهنم را به جان خرید اما تظاهر به دوست داشتن
آدم نکرد .....
تاریخ : یکشنبه 21 خرداد 1391 | 03:44 ق.ظ | نویسنده : افشین اهورا
دردم این نیست که
او عاشق نیست
دردم این نیست که
معشوق من از عشق تهی است
دردم این است که
با دیدن این سردیها
من چرا دل بستم...؟!
او عاشق نیست
دردم این نیست که
معشوق من از عشق تهی است
دردم این است که
با دیدن این سردیها
من چرا دل بستم...؟!
تاریخ : یکشنبه 21 خرداد 1391 | 03:39 ق.ظ | نویسنده : افشین اهورا
بـــه ســــــــلامتی پسری که لاشــــــی بازیو بلد بود اما هیچ وقت واسه هیچ دختری امتـــــــحانش نکرد...
تاریخ : یکشنبه 21 خرداد 1391 | 03:36 ق.ظ | نویسنده : افشین اهورا
من برای متنفر بودن از کسانیکه از من متنفرند وقتی ندارم،
زیرا من گرفتار دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند…
زیرا من گرفتار دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند…
تاریخ : یکشنبه 21 خرداد 1391 | 03:34 ق.ظ | نویسنده : افشین اهورا
به سلامتی پسری که اگه قشنگ ترین دختره دنیارو هم تو خیابون ببینه سرشو میندازه پایین و زیرلب میگه:
.
.
.
.
.
.
میرم جلوتر شاید بهترشو دیدم :))))))))
.
.
.
.
.
.
میرم جلوتر شاید بهترشو دیدم :))))))))
تاریخ : یکشنبه 21 خرداد 1391 | 03:29 ق.ظ | نویسنده : افشین اهورا
هر چه دقایق بیشتری از بازی سپری میشه به پایان بازی نزدیکتر میشیم
تاریخ : یکشنبه 21 خرداد 1391 | 03:28 ق.ظ | نویسنده : افشین اهورا
ترس من از مردن و رفتن به اون دنیا ، دوباره دیدن آدم های این دنیاست !
.: Weblog Themes By Pichak :.