عقاب
گشت غمناک دل و جان عقاب
چو ازو دور شد ایام شباب
دید کش دور به انجام رسید
آفتابش به لب بام رسید
باید از هستی دل بر گیرد
ره سوی کشور دیگر گیرد
خواست تا چاره ی نا چار کند
دارویی جوید و در کار کند
ادامه مطلب
دسته بندی: دیگر شاعران، شعرهایی که دوست شان دارم،
برچسب ها: شعر معاصر ، مثنوی ،
چو ازو دور شد ایام شباب
دید کش دور به انجام رسید
آفتابش به لب بام رسید
باید از هستی دل بر گیرد
ره سوی کشور دیگر گیرد
خواست تا چاره ی نا چار کند
دارویی جوید و در کار کند
ادامه مطلب
دسته بندی: دیگر شاعران، شعرهایی که دوست شان دارم،
برچسب ها: شعر معاصر ، مثنوی ،
گفتار در چگونگی عشق
یکی میل است با هر ذره رقاص
کشان هر ذره را تا مقصد خاص
رساند گلشنی را تا به گلشن
دواند گلخنی را تا به گلخن
اگر پویی ز اسفل تا به عالی
نبینی ذرهای زین میل خالی
ادامه مطلب
دسته بندی: وحشی بافقی، شعر عاشقانه،
برچسب ها: منظومه فرهاد و شیرین ، مثنوی ،
کشان هر ذره را تا مقصد خاص
رساند گلشنی را تا به گلشن
دواند گلخنی را تا به گلخن
اگر پویی ز اسفل تا به عالی
نبینی ذرهای زین میل خالی
ادامه مطلب
دسته بندی: وحشی بافقی، شعر عاشقانه،
برچسب ها: منظومه فرهاد و شیرین ، مثنوی ،
عاشقانه
ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر تو ام سنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شایدم بخشیده از اندوه پیش
همچو بارانی که شوید جسم خاک
هستیم ز آلودگی ها کرده پاک
ادامه مطلب
دسته بندی: فروغ فرخزاد، شعر عاشقانه، شعرهایی که دوست شان دارم،
برچسب ها: شاعران زن ، شعر معاصر ، مثنوی ،
سینه از عطر تو ام سنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شایدم بخشیده از اندوه پیش
همچو بارانی که شوید جسم خاک
هستیم ز آلودگی ها کرده پاک
ادامه مطلب
دسته بندی: فروغ فرخزاد، شعر عاشقانه، شعرهایی که دوست شان دارم،
برچسب ها: شاعران زن ، شعر معاصر ، مثنوی ،