106-وقتی همه خواب بودند...

با مشت محکمی که به چونه م خورد بیدار شدم




درسا هم که خوابه،پس کی بود زد توی چونه م

بهتره تا خوابم نپریده، بخوابم


در واقع نه اثری از مشت بود و نه کسی که بخواد بزنه توی چونه م




یهویی ذهن خوابالودم جرقه زد




ساعت نزدیک 4 بود و صبر کردنا بی فایده بود...شاید کم اسپری زدم





تحمل کردن همانا و سوختن لثه و زبون و لب همانا...

تا خود صبح چشم رو هم نذاشتم


البت زابرا کردن بقیه بی فایده بود


لبم عین اینایی که پروتز میزنن ورم کرده بود و سنگین شده بود.

با خوردن یه دونه استامینوفن رفتم کاراموزی ، واقعا شده بودم مصداق ضرب المثل میمون درد خودش کم بود،آبله مرغونم گرفت


اما این درد آخری دسته گلی بود که خودم به آب داده بودم


مامان گفت:حالا بیا ناهار بخور تا عصر بریم دکتر


غروب بود که رفتیم دندونپزشکی ،پیش همون دکتری که سوءقصد به جون دو تا دندون عقلم داشت.

گفتم دیشب دندونم درد گرفت ،لیدوکائین زدم روش که خوابم ببره!!! دندونم خوب نشد هیــــــــــچ،تمام لب و دهنمم سوخت

گفت:با لیدوکائین میخواستی بخوابی


گفتم:نه خب،خواستم دردش ساکت بشه


گفت :باید NSAIDs میخوردی،یه دونه ژلوفن میخوردی خوب میشد!!!تو اشکالت اینه که زیادی میدونی،و زیادی دونستن بعضی وقتا خوب نیست.زدی تمام پوستت رو تخریب کردی

(ای بابا این توضیحاتو دادم که بگم مواظب لب و لوچه سوخته ما باشی و لیدوکائین نزنی،نه اینکه دعوام کنی

گفت:اینی که میزنم safe هست،نگران نباش،هروقت احساس کردی لبت ورم کرد و گزگز میکنه بهم بگو

گفتم والا لبم از اولشم ورم کرده بود و گزگز میکرد

گفت: خب هروقت احساس کردی بی حس شد بگو

گفتم خب بی حسم بود دیگه

رفت نشست پیش بابا و گرم صحبت شدن،چند لحظه یه بار میگفت بی حس شد؟؟منم دست میزدم و میدیدم هیچ تغییری نکرده

دکتر گفت:مگه میشه آخه؟!! اصلا باورش نمیشد...گفتم :والا این مدت انقدر به من مورفین و لیدوکائین و پتدین زدن ،فکر نکنم به این زودیا اثر کنه

بعد چند دیقه گفت:من شروع میکنم اگه درد گرفت بگو و منم که محو دستکش های صورتی شده دکتر از اثر سرخابم شده بودم


آمپولای من فیل رو میندازه و امکان نداره واسه کسی دو بار بزنم




به خودم میگفتم:نچ...نچ...نچ..ببین چجوری عملی شدی که آمپول فیل افکن هم روت اثر نداره

با تشکر از پرسنل (ICU) بخاطر مورفینهای فرد اعلاء

بالاخره بعد از کلی انتظار، دندونام به خواب رفتن و دکتر تونست عصب بیچاره ی دندونمو بکشه و بِکشه و جاش ملات بریزه




انگار آمپول بی حسی کم کم داشت اثر میکرد و تا زیر ابروم بی حس شده بود.









"کاراموزی در عرصه پرستاری" یعنی چی؟(خودمون بهش میگیم "عرصه"

در رشته مقدس پرستاری دو ترم آخر بطور کامل کارورزیه و توی بیمارستان سپری میشه ، گرفتن واحد تئوری (از درسهای تخصصی) ممنوعه







فقط این شکلکا سیر اتفاقاتی هست که من برای ورود به عرصه پشت سر گذاشتم


عکس مدرک جرم در ادامه مطلب
ادامه مطلب
موضوع: دوران درمان نگهدارنده(مهر 92به بعد)،
[ پنجشنبه 10 مهر 1393 ] [ 12:21 ب.ظ ] [ بهار ]