91-اندر احوالات اسب نجیب!!!
میگن از اونجایی که برنامه ریزی ما برای خودمون با 
برنامه ریزی خدا برای ما فرق داره،قبل شروع هر کاری بگید انشاالله ،حالا 
حکمتش رو میفهمم !!
!!
گفته بودم 15 فروردین وقت دارومه،درحالیکه با موهای سر به فلک کشیدم میخوام برم بیمارستان و در عرض سه سوت،دارو بگیرم و بیام بخاطر
 ترافیک احتمالی روز جمعه که آخرین روز تعطیلات بود،ترجیح دادیم شنبه بریم 
بیمارستان.جمعه شب در حالیکه من چندین ساعت غرق در خوندن خاطرات یه نفر 
بودم
بخاطر
 ترافیک احتمالی روز جمعه که آخرین روز تعطیلات بود،ترجیح دادیم شنبه بریم 
بیمارستان.جمعه شب در حالیکه من چندین ساعت غرق در خوندن خاطرات یه نفر 
بودم ،یهویی درسا گفت:پات چی شده
،یهویی درسا گفت:پات چی شده  ؟نگاه کردم دیدم شاید به اندازه دو تا بند انگشت پشت ساق پام کبود شده،گفتم مهم نیست بابا،حتما خورده به جایی!!ولی درد نمیکرد
؟نگاه کردم دیدم شاید به اندازه دو تا بند انگشت پشت ساق پام کبود شده،گفتم مهم نیست بابا،حتما خورده به جایی!!ولی درد نمیکرد .درسا
 گفت:این ماه (CBC)عقب افتاده ها،فردا میریم آزمایشگاه!!(با خودم گفتم شاید
 (PLT)اومده پایین،آخه قبلنا که پلاکتم کم میشد،از این اتفاقا پیش میومد) 
صبح شنبه ما رفتیم آزمایشگاه، در حالیکه فکر میکردیم همه چی روبراه و رو به
 رشده
.درسا
 گفت:این ماه (CBC)عقب افتاده ها،فردا میریم آزمایشگاه!!(با خودم گفتم شاید
 (PLT)اومده پایین،آخه قبلنا که پلاکتم کم میشد،از این اتفاقا پیش میومد) 
صبح شنبه ما رفتیم آزمایشگاه، در حالیکه فکر میکردیم همه چی روبراه و رو به
 رشده ..،وقتی جوابو گرفتیم،دیدیم بعععله،رو به رشده،ولی نزولی
..،وقتی جوابو گرفتیم،دیدیم بعععله،رو به رشده،ولی نزولی !!!(WBC)در
 یک سقوط آزاد از 3400 رسید به 1800 و دوباره داروهای من قطع شدتا آزمایش 
بعدی...زین پس بجای واژه ی منحوس گلبول سفید،بفرمایید ملکه عذاب...از بس که این گلبول سفیدای من بی جنبه تشریف دارن و همش دنبال جینگولک بازین
!!!(WBC)در
 یک سقوط آزاد از 3400 رسید به 1800 و دوباره داروهای من قطع شدتا آزمایش 
بعدی...زین پس بجای واژه ی منحوس گلبول سفید،بفرمایید ملکه عذاب...از بس که این گلبول سفیدای من بی جنبه تشریف دارن و همش دنبال جینگولک بازین تا دوز داروهام میره بالا،خودشونو لوس میکنن و معلوم نیست میذارن میرن کجا؟؟نامردای بی معرفت
تا دوز داروهام میره بالا،خودشونو لوس میکنن و معلوم نیست میذارن میرن کجا؟؟نامردای بی معرفت
البته بقیه فاکتورا شکر خدا خوب بود،واین کاهش(WBC) هم احتمالا باز عوارض دارو باشه!!
مثل اینکه اسب 93 ما هم داره سرکش از آب درمیاد و تا افسارشو بدست بگیرم،یه کمی طول میکشه .ولی انگار خیلی هم بدم نیومد که داروهام قطع شد،آخه با این سر تقریبا شلوغم،نمیدونستم این همه عوارض دارویی رو کجای دلم بذارم
.ولی انگار خیلی هم بدم نیومد که داروهام قطع شد،آخه با این سر تقریبا شلوغم،نمیدونستم این همه عوارض دارویی رو کجای دلم بذارم .حالا
 بگم از دانشگاه:قرار بود بعد از عید من ماسکم رو بردارم،چون فکر میکردم با
 خوب شدن هوا و بالا اومدن(WBC)دیگه نیازی به ماسک نیست،و بچه ها قراره بعد
 از عید بهم بگن:
.حالا
 بگم از دانشگاه:قرار بود بعد از عید من ماسکم رو بردارم،چون فکر میکردم با
 خوب شدن هوا و بالا اومدن(WBC)دیگه نیازی به ماسک نیست،و بچه ها قراره بعد
 از عید بهم بگن: 

با این تفاسیر فعلا قرار نیست اینو بشنوم.و موکول شد به زمان صعود(WBC)

اون درس خوشگله بود (مبانی کامپیوتر((0000))واحدی)،طبق آخرین تحقیقاتم فهمیدم این درسهای صفر واحدی رو نمیشه با 10 پاس کرد،و نمره کمتر از 14 افتاده حساب میشه و ترمهای قبل هم کلی تلفات داده،منم که مدیریت بحرانم توپه
 ،گفتم
 بیخیال،چه کاریه؟؟با این سر شلوغم این همه کلاس برم،آخرش مثلا بشم 13/75 
بعد دوباره ترم بعد باید برش دارم،پس کلهم عطای مبانی رو موقتا به لقاش 
بخشیدم و این ترم سر کلاسش نمیرم
،گفتم
 بیخیال،چه کاریه؟؟با این سر شلوغم این همه کلاس برم،آخرش مثلا بشم 13/75 
بعد دوباره ترم بعد باید برش دارم،پس کلهم عطای مبانی رو موقتا به لقاش 
بخشیدم و این ترم سر کلاسش نمیرم درحالیکه از دست پروژه های پی در پی اساتید این دانشگاه شیکه ،این روزا خیلی سردرد میگیرم
درحالیکه از دست پروژه های پی در پی اساتید این دانشگاه شیکه ،این روزا خیلی سردرد میگیرم ،
 ،شروع دوباره داروهام مشروط شد به نتیجه آزمایش 2 هفته بعد و بالا اومدن دوباره ی(WBC)
راستی...
انشاالله
 
موضوع: دوران درمان نگهدارنده(مهر 92به بعد)، دانشگاه جدید،
[ چهارشنبه 20 فروردین 1393 ] [ 07:55 ب.ظ ] [ بهار ]
 ،تعطیلی ها هم مثل برق و باد گذشت،به قول تبلیغ سابق کرم حلزون،خودمو که تو آینه میبینم خجالت میکشم
،تعطیلی ها هم مثل برق و باد گذشت،به قول تبلیغ سابق کرم حلزون،خودمو که تو آینه میبینم خجالت میکشم آخه هیچ کار مثبتی نسبت به قبل نکردم
آخه هیچ کار مثبتی نسبت به قبل نکردم .تا 11ام عید من درگیر ترجمه یه مقاله34 صفحه ای بودم،استاد عزیز که قبلا گفته بود تا پایان تعطیلات وقت داری
.تا 11ام عید من درگیر ترجمه یه مقاله34 صفحه ای بودم،استاد عزیز که قبلا گفته بود تا پایان تعطیلات وقت داری ،دوم عید  اس ام اسی،اولتیماتوم داد که تا 11ام حاضرش کن
،دوم عید  اس ام اسی،اولتیماتوم داد که تا 11ام حاضرش کن ،میخوام نمره رد کنم.(توی دلمان گفتیم،آره جون ...
،میخوام نمره رد کنم.(توی دلمان گفتیم،آره جون ... ؟؟
؟؟ ،امروز بهترین روز من توی نوروز93 بود
،امروز بهترین روز من توی نوروز93 بود .
.  وبا پستیژ رفتم،امسال 15 فروردین دوباره وقت دارومه،میرم بیمارستان،اما با این تفاوت که موهام مال خودمه
 وبا پستیژ رفتم،امسال 15 فروردین دوباره وقت دارومه،میرم بیمارستان،اما با این تفاوت که موهام مال خودمه ،بستری هم نمیشم،یه ساعته میزنیم به بدن و میایم
،بستری هم نمیشم،یه ساعته میزنیم به بدن و میایم ،امیدوارم  پورتم مسدود نشده باشه.آخه
 دقیقا 6ماهه که نذاشتم ازش دارو بزنن، توی این مدت با آنژیوکت دارو گرفتم،
 هر چند اصلا خوشم نمیاد شروع سال کاری جدید با درد عوارض داروهام شروع بشه
 و با اون حال برم دانشگاه، ولی چاره ای نیست
،امیدوارم  پورتم مسدود نشده باشه.آخه
 دقیقا 6ماهه که نذاشتم ازش دارو بزنن، توی این مدت با آنژیوکت دارو گرفتم،
 هر چند اصلا خوشم نمیاد شروع سال کاری جدید با درد عوارض داروهام شروع بشه
 و با اون حال برم دانشگاه، ولی چاره ای نیست ، بازم جای شکرش واسه من باقیه،چون صبح ها چشمتو با صدای مامانت باز کنی
، بازم جای شکرش واسه من باقیه،چون صبح ها چشمتو با صدای مامانت باز کنی ،خیلی شیرینه،تا اینکه بخوای با صدای تحویل شیفت پرستارا بیدار شی
،خیلی شیرینه،تا اینکه بخوای با صدای تحویل شیفت پرستارا بیدار شی !!!
!!! !!!تازه بدتر از اون کلا اکثر مردم ذاتا دکترن
!!!تازه بدتر از اون کلا اکثر مردم ذاتا دکترن ،حالا فرق نمیکنه تحصیلاتشون چقده،ولی کافیه بگی فلان جام درد میکنه
،حالا فرق نمیکنه تحصیلاتشون چقده،ولی کافیه بگی فلان جام درد میکنه ،آخه این سیستم ایمنی ما میل عجیبی به جذب انواع باکتری و ویروس داره
،آخه این سیستم ایمنی ما میل عجیبی به جذب انواع باکتری و ویروس داره !!!و بسیاااااااااار غیورانه دفاع میکنه،ولی طفلی انگار مهمات کم میاره
!!!و بسیاااااااااار غیورانه دفاع میکنه،ولی طفلی انگار مهمات کم میاره !!!حالا امسال نمیدونم چی بگم؟؟؟پارسال نوه ی داییم اومده بود خونمون بهش گفتم عزیزم من سرماخوردم،گفت:عیب نداره منم سرماخوردم
!!!حالا امسال نمیدونم چی بگم؟؟؟پارسال نوه ی داییم اومده بود خونمون بهش گفتم عزیزم من سرماخوردم،گفت:عیب نداره منم سرماخوردم واقعا تو اون رودربایستی قیافه من دیدنی بود.
واقعا تو اون رودربایستی قیافه من دیدنی بود. ،خلاصه که ماااااااااااچ،اساسی
،خلاصه که ماااااااااااچ،اساسی (فک وفامیله داریم؟؟!!
(فک وفامیله داریم؟؟!! )آخه یکی نیست بگه بابا شاید ویروس تو با ما فرق داره!!!البته توقعی هم نمیشه داشت،بچه کلاس ششم ابتدایی بود.خلاصه که هیچی من بخاطر این دیدار نه چندان خوشایند، و رفتار پرخطری که نوه ی دایی جان داشت،تا دو روز، هر 8 ساعت ((2تا کلدستاپ با هم)) میخوردم واسه پیشگیری
)آخه یکی نیست بگه بابا شاید ویروس تو با ما فرق داره!!!البته توقعی هم نمیشه داشت،بچه کلاس ششم ابتدایی بود.خلاصه که هیچی من بخاطر این دیدار نه چندان خوشایند، و رفتار پرخطری که نوه ی دایی جان داشت،تا دو روز، هر 8 ساعت ((2تا کلدستاپ با هم)) میخوردم واسه پیشگیری !!!
!!! و هی مارو ماچ میکرد.، همش هم میگفت:اااااای قربونش برم،غلط کردی
 و هی مارو ماچ میکرد.، همش هم میگفت:اااااای قربونش برم،غلط کردی ،اون واسه بقیه ست!!!مخصوصا موقعی که ما تازه موهامون درومده بود،این کارش تشدید شده بود
،اون واسه بقیه ست!!!مخصوصا موقعی که ما تازه موهامون درومده بود،این کارش تشدید شده بود !!!)...
!!!)... . یه عالمه جزوه هم گرفتم که بخونم
. یه عالمه جزوه هم گرفتم که بخونم ،خبر دارید که این ترم چه وضعیه!!!
،خبر دارید که این ترم چه وضعیه!!! ، از صمیم قلب دعا میکنم همه ی اقوام و آشنایان امسال در سلامت کامل به سر ببرن
، از صمیم قلب دعا میکنم همه ی اقوام و آشنایان امسال در سلامت کامل به سر ببرن ،چون ترکش هاش دامن منم میگیره
،چون ترکش هاش دامن منم میگیره !!!
!!! ...صدا
...صدا ...دوربین
...دوربین .............حرکت
.............حرکت
 اصلا یه دلشوره خاصی داشتم،میخواستم تخم مرغ رنگ کنم ولی آبرنگامو پیدا نکردم،بیخیال شدم
اصلا یه دلشوره خاصی داشتم،میخواستم تخم مرغ رنگ کنم ولی آبرنگامو پیدا نکردم،بیخیال شدم .مامان یه عالمه روبان رنگی خوشگل واسه تزئینات هفت سین گرفته بود
.مامان یه عالمه روبان رنگی خوشگل واسه تزئینات هفت سین گرفته بود یه ذره از پروژه ی خونه تکونی ما باقی مونده بود،که مامان اینا از صبح زود مشغول کار بودن
یه ذره از پروژه ی خونه تکونی ما باقی مونده بود،که مامان اینا از صبح زود مشغول کار بودن ،دکوراسیون خونه رو هم عوض کردن
،دکوراسیون خونه رو هم عوض کردن .منم یه نقش بسیار پررنگ داشتم و مهندس ناظر پروژه بودم
.منم یه نقش بسیار پررنگ داشتم و مهندس ناظر پروژه بودم .اساسا من مدتیه که این وظیفه رو به عهده دارم
.اساسا من مدتیه که این وظیفه رو به عهده دارم بخاطر همین همه خسته بودن،منو درسا وسایل هفت سینو حاضر کردیم،دور سبزه و تنگ ماهی قرمزامونو روبان گرفتیم
 بخاطر همین همه خسته بودن،منو درسا وسایل هفت سینو حاضر کردیم،دور سبزه و تنگ ماهی قرمزامونو روبان گرفتیم ،یه
 آینه بزرگ داشتیم، هرسال همونو واسه هفت سین میذاشتیم ولی پیداش نکردیم و به جاش یه آینه 
کوچولو گذاشتیم.چند دیقه قبل از سال تحویل رفتم پشت پنجره و واسه هممممه ی دوست و
 آشناها دعا کردم،.یه آرزوی خییییلی بزرگ هم واسه خودم کردم
،یه
 آینه بزرگ داشتیم، هرسال همونو واسه هفت سین میذاشتیم ولی پیداش نکردیم و به جاش یه آینه 
کوچولو گذاشتیم.چند دیقه قبل از سال تحویل رفتم پشت پنجره و واسه هممممه ی دوست و
 آشناها دعا کردم،.یه آرزوی خییییلی بزرگ هم واسه خودم کردم .ازون لحظه ها داشتم فیلم میگرفتم،.وااااااای وقتی توپ سال تحویلو زدن،انگار باورم نمیشد که این منم دارم یه عید دیگه رو میبینم
.ازون لحظه ها داشتم فیلم میگرفتم،.وااااااای وقتی توپ سال تحویلو زدن،انگار باورم نمیشد که این منم دارم یه عید دیگه رو میبینم .آخه افعی سال 92 خیلی ماها رو نیش زد.،ولی اسب نجیبه،میدونم ما  رو اذیت نمیکنه
.آخه افعی سال 92 خیلی ماها رو نیش زد.،ولی اسب نجیبه،میدونم ما  رو اذیت نمیکنه ،با
 هیچکس هم تو خونه روبوسی نکردم،یه ویروس خفن اومده تو خونه ما و مامان 
،بابا،داداش سرما خوردن،بابا به هممون عیدی داد،(قطعا یه توپ قلقلی نبود
،با
 هیچکس هم تو خونه روبوسی نکردم،یه ویروس خفن اومده تو خونه ما و مامان 
،بابا،داداش سرما خوردن،بابا به هممون عیدی داد،(قطعا یه توپ قلقلی نبود )بعد از شام هم زنگ زدیم به بخش (7B)همون بخشی که 
شاید بیشتر از 70 روز از( 100 و چند) روزی رو که من سال گذشته بیمارستان بستری بودم،توی اون 
بخش گذروندم.دیگه توش احساس غریبی نمیکردم.فقط یکی از پرستارایی که 
میشناختم شیفت بود.خانم سبحانی
)بعد از شام هم زنگ زدیم به بخش (7B)همون بخشی که 
شاید بیشتر از 70 روز از( 100 و چند) روزی رو که من سال گذشته بیمارستان بستری بودم،توی اون 
بخش گذروندم.دیگه توش احساس غریبی نمیکردم.فقط یکی از پرستارایی که 
میشناختم شیفت بود.خانم سبحانی واقعا
 حرفاش خیلی روی فکرام اثر داشت.آخه 16 ام که من رفته بودم بخش آدرس این وب
 رو توی دفتر بخش نوشتم و اصلا فکر نمیکردم کسی همه رو بخونه،ولی خانم 
سبحانی خونده بود.حرفاش هم به درد الانم 
میخورد هم آینده،در کل انقدر اثر داشت که تصمیم گرفتم سبک نوشتنمو عوض کنم
واقعا
 حرفاش خیلی روی فکرام اثر داشت.آخه 16 ام که من رفته بودم بخش آدرس این وب
 رو توی دفتر بخش نوشتم و اصلا فکر نمیکردم کسی همه رو بخونه،ولی خانم 
سبحانی خونده بود.حرفاش هم به درد الانم 
میخورد هم آینده،در کل انقدر اثر داشت که تصمیم گرفتم سبک نوشتنمو عوض کنم !!لطفا هرکسی میخونه هر نظری داره بگه
!!لطفا هرکسی میخونه هر نظری داره بگه ،
، .میدونم الان تو دلتون میگید بابااااااا فید بک
.میدونم الان تو دلتون میگید بابااااااا فید بک ،نمیدونم چرا هرچی بلندتر میشه بازم سیخ میره روهوا
،نمیدونم چرا هرچی بلندتر میشه بازم سیخ میره روهوا ،آخه من قبلا موهام لخت بود
،آخه من قبلا موهام لخت بود ،موهام کم وکان شبیه سیا ساکتیه
،موهام کم وکان شبیه سیا ساکتیه شاید هرکسی بخونه بگه چقدر مسخره
شاید هرکسی بخونه بگه چقدر مسخره .پارسال دقیقا توی همین روزا بود که این بیماری شیک ما رو تشخیص دادن
.پارسال دقیقا توی همین روزا بود که این بیماری شیک ما رو تشخیص دادن  و الان یک ساله که از اون روز میگذره و من دارم باهاش میسازم
و الان یک ساله که از اون روز میگذره و من دارم باهاش میسازم .سال تحویل 92 که اسم پستش سال تحویل تلخ بود ،رو ما خانوادگی توی بیمارستان بودیم
.سال تحویل 92 که اسم پستش سال تحویل تلخ بود ،رو ما خانوادگی توی بیمارستان بودیم !! انشالله امسال سال خوبی برای همه و برای ما باشه.امشب هم چهارشنبه سوریه ،ایشالله که به خیر بگذره و غصه هاتون توآتیش امشب بسوزه
!! انشالله امسال سال خوبی برای همه و برای ما باشه.امشب هم چهارشنبه سوریه ،ایشالله که به خیر بگذره و غصه هاتون توآتیش امشب بسوزه .اگه عمری باقی بود،پست بعدی میشه سال تحویل شیرین
.اگه عمری باقی بود،پست بعدی میشه سال تحویل شیرین ،که بعد از سال تحویل میذارم.لحظه تحویل سال مارو یادتون نره!!!
،که بعد از سال تحویل میذارم.لحظه تحویل سال مارو یادتون نره!!!
 !!
!! ))به ((آنچه فرزندتان از شما میخواهد یک همبازی است
))به ((آنچه فرزندتان از شما میخواهد یک همبازی است )) ،این درس به لیست اضافه شد.اوضاع وقتی ضد حالتر شد که فهمیدم دانشگاه کذایی ما 2تا درس ((000000))واحدی داره،که پاس کردنشون اجباریه
)) ،این درس به لیست اضافه شد.اوضاع وقتی ضد حالتر شد که فهمیدم دانشگاه کذایی ما 2تا درس ((000000))واحدی داره،که پاس کردنشون اجباریه .فکر کن،کلاس بری،امتحان بدی،نمره در حد قبولی بگیری،برای صفر واحد و بعد هیچ جا حساب نشه
.فکر کن،کلاس بری،امتحان بدی،نمره در حد قبولی بگیری،برای صفر واحد و بعد هیچ جا حساب نشه .ای خداااااااااااا،نجاتمون بده
.ای خداااااااااااا،نجاتمون بده
 !!! خلاصه که سرم شلوغه در حد المپیک
!!! خلاصه که سرم شلوغه در حد المپیک !!!دیگه واسه دانشگاه رفتن هدبندم هم برداشتم،چون موهام تقریبا 4 سانت شده بود و میشد هدبند نزنم
!!!دیگه واسه دانشگاه رفتن هدبندم هم برداشتم،چون موهام تقریبا 4 سانت شده بود و میشد هدبند نزنم !!توی خونه هم دیگه روسری سرم نبود،ولی انگار خیلی بهش عادت کرده بودم،آخه سردم میشد،کلم یخ میکرد
!!توی خونه هم دیگه روسری سرم نبود،ولی انگار خیلی بهش عادت کرده بودم،آخه سردم میشد،کلم یخ میکرد 
 ....
.... !!درسا نگاش کرد گفت خوبه که
!!درسا نگاش کرد گفت خوبه که ،تا اینکه رفتیم پیش دکتر جون،گفت:دیگه مقدار دارو رو کم و زیاد نمیکنیم،همینطوری خوبه!و برعکس اون همه فکرای ترسناکی که من کردم
،تا اینکه رفتیم پیش دکتر جون،گفت:دیگه مقدار دارو رو کم و زیاد نمیکنیم،همینطوری خوبه!و برعکس اون همه فکرای ترسناکی که من کردم .نمیدونم اگه من  دکتر جونو
.نمیدونم اگه من  دکتر جونو نداشتم چیییییی کار میکردم
 نداشتم چیییییی کار میکردم
 یه سرماخوردگی خیلی خفن شروع شد
 یه سرماخوردگی خیلی خفن شروع شد که هیشکی تا صبح خواب نداشت
 که هیشکی تا صبح خواب نداشت ،و
 این سرفه ها هم به هـــــــــــــیچ قرص و شربت و مایع گرمی  جواب نمیداد.خلاصه 
که ما با همه ی بدبختی ها اون یه هفته فرجه رو هم گذروندیم
،و
 این سرفه ها هم به هـــــــــــــیچ قرص و شربت و مایع گرمی  جواب نمیداد.خلاصه 
که ما با همه ی بدبختی ها اون یه هفته فرجه رو هم گذروندیم .و
 21 ام امتحانامون شروع شد.اولیش داخلی جراحی(اعصاب)بود.یه کتاب 300 صفحه 
ای برونر-سودارث که طی ترم فقط روخونیش کرده بودم.(البته بنده خدا آزاده 
دوستم اسلایدای ترم قبل استادشونو برام ایمیل کرد
.و
 21 ام امتحانامون شروع شد.اولیش داخلی جراحی(اعصاب)بود.یه کتاب 300 صفحه 
ای برونر-سودارث که طی ترم فقط روخونیش کرده بودم.(البته بنده خدا آزاده 
دوستم اسلایدای ترم قبل استادشونو برام ایمیل کرد و اون کتاب چرت رو خلاصه نویسی کردم
و اون کتاب چرت رو خلاصه نویسی کردم !!!به خیر گذشت،نمرم هم خوب شد.امتحان روان پرستاریمون هم درنوع خودش فاجعه ای بود بی نظیر
!!!به خیر گذشت،نمرم هم خوب شد.امتحان روان پرستاریمون هم درنوع خودش فاجعه ای بود بی نظیر (نفهمیدیم
 روان بود یا زبان،آخه تمام اصطلاحات انگلیسی توی پاورقی رو سوال داده بود و
 از 15 تا سوال به جرات 10تاش  اصطلاحات انگلیسی  بود.
(نفهمیدیم
 روان بود یا زبان،آخه تمام اصطلاحات انگلیسی توی پاورقی رو سوال داده بود و
 از 15 تا سوال به جرات 10تاش  اصطلاحات انگلیسی  بود. .!!!پرستاری بهداشت جامعه رو نگو.
.!!!پرستاری بهداشت جامعه رو نگو. ..عین امتحان نهایی راهنمایی ..پر از شکل و تصویر.
..عین امتحان نهایی راهنمایی ..پر از شکل و تصویر. ..با  مثالای مسخره،طفلی استادمون،فکر کنم بچه بوده نذاشتن کارتون ببینه
..با  مثالای مسخره،طفلی استادمون،فکر کنم بچه بوده نذاشتن کارتون ببینه )
) !!!امتحان
 پوست و سوختگی،چشم وگوش،توانبخشی،خون،زبان تخصصی،فرهنگ و تمدن و دفاع مقدس رو با اینکه  
سوالاشون آسون نبودن خوب دادم.تازه با اون حال زاری که من 
داشتم!!!بعــــــــــله!!!خعـــــــــــــــــلی روزای پر استرسی بود
!!!امتحان
 پوست و سوختگی،چشم وگوش،توانبخشی،خون،زبان تخصصی،فرهنگ و تمدن و دفاع مقدس رو با اینکه  
سوالاشون آسون نبودن خوب دادم.تازه با اون حال زاری که من 
داشتم!!!بعــــــــــله!!!خعـــــــــــــــــلی روزای پر استرسی بود ،قشنگ
 حس میکردم داره به بدنم فشار میاد،آخه در کمال ناباوری ابروهایی که 3 ماه 
بود درومده بودن و هیچیشون نشده بود، موقع امتحانام ریخت
،قشنگ
 حس میکردم داره به بدنم فشار میاد،آخه در کمال ناباوری ابروهایی که 3 ماه 
بود درومده بودن و هیچیشون نشده بود، موقع امتحانام ریخت .ولی خیلی خلوت شد. من هرروز دعا میکردم خدا کمک کنه و موقع امتحانا حالم بد نشه،با همه ی سختی ها ،9 بهمن امتحانای ما تموم شد
.ولی خیلی خلوت شد. من هرروز دعا میکردم خدا کمک کنه و موقع امتحانا حالم بد نشه،با همه ی سختی ها ،9 بهمن امتحانای ما تموم شد  
 !!!یه ماه
!!!یه ماه !!گفت:به نظر من بزنی،بهتره
!!گفت:به نظر من بزنی،بهتره !!(اینجور گفتن از 100 تا نه بدتر بود
!!(اینجور گفتن از 100 تا نه بدتر بود )
) ،رفتم بیمارستان و وین کریستین زدم
 ،رفتم بیمارستان و وین کریستین زدم