1- اولین قدمها
بهش اهمیت ندادیم ،فکر کردیم یه سرما خوردگی ساده است
موضوع: دوران خوش خیالی(آخر91)،
[ یکشنبه 24 آذر 1392 ] [ 03:15 ب.ظ ] [ بهار ]
بهاردوباره(خاطرات کموتراپی من)باد با چراغ خاموش کاری ندارد، اگر در سختی هستی ، بدان که روشنی … |
1- اولین قدمها
همه چیز از یه درد ساده ی قفسه سینه شروع شد.درست زمانیکه ما برای امتحانات دی ماه که پایان ترم 4بود اومده بودیم فرجه
بهش اهمیت ندادیم ،فکر کردیم یه سرما خوردگی ساده است موضوع: دوران خوش خیالی(آخر91)، [ یکشنبه 24 آذر 1392 ] [ 03:15 ب.ظ ] [ بهار ] 14- تشخیص قطعی ودرمان نفرت انگیزاینجا بود که دیگه دوران خوش خیالی تموم شد (ALL)تشخیصی بود که از روی نمونه داده بودن... توی خونم 45%بلاست بود ومن باید شیمی درمانی میشدم. موضوع: دوران خوش خیالی(آخر91)، خاطرات کموتراپی من(سال92)، برچسب ها: /کموتراپی، شیمی درمانی/، [ چهارشنبه 25 دی 1392 ] [ 11:50 ق.ظ ] [ بهار ] 13- مغز استخوان سوممن هنوز تب داشتم بالاخره
اون شب کذایی تموم شد و صبح گفتن باید بری اورژانس زنان،تا زمانی که تخت
بخش خالی بشه.توی اورژانس که بودیم خیلی از دکتر قدیانی(دکتر جون
فعلی)تعریف کرده بودن شب ساعت 11بود که اومد فرداش من به بخش 7B منتقل شدم اونجا وزن شدم
50 کیلو بودم.رفتم توی یه اتاق 3تخته.هنوز چند دیقه نگذشته بود که دراز کشیده بودم که با یه حالت گرگرفتگی شدید پا شدم پنجره رو بستن . شب هم ساعت 10 بود که دکتر اومد.خیلی واسم عجیب بودکه
چه طور یه اتند(فوق تخصص)اون موقع شب بیاد و مریض ببینه (توی بیمارستان امام خمینی از1 ظهربه بعد جز دکترهای آنکال،هیچ دکتری رو نمیتونستی پیدا کنی!!!) بخاطر تجربه های تلخی که از گرفتن مغز استخون توی بیمارستان قبلی(امام خمینی) داشتم موضوع: دوران خوش خیالی(آخر91)، آسپیراسیون مغز استخوان، [ چهارشنبه 25 دی 1392 ] [ 11:44 ق.ظ ] [ بهار ] 9- دومین مغز استخوان بی حاصل
بعد نمونه گیری اول که تقریبا بی فایده بود،
.ما هم قبول کردیم. و رفتیم برای نمونه گیری دوم،متاسفانه وسایلشون هم حاضر نبود،یه دونه آمپول لیدوکائین زد توی سینه من،بعد وقتی سوزنو بهش دادن،گفت این سوزن واسه استرنوم خوب نیست،رزیدنتا گفتن باید از پایین بیاریم ،دکتر گفت:بی حسیش رفته و یه لیدوکائین دیگه خالی کرد توی سینه من ،همچین هم با تعجب به من میگفت:درد میکنه((در جریان باشیدکه فقط بافت بی حس میشه و امکان بی حس کردن استخون وجود نداره،در تمام مدت یه درد تیرکشنده بیمارو آزار میده و بهتره با یه داروی سداتیو (خواب آور) ،هوشیاری بیمارو از بین ببرن،ولی اونجا...)) بدون هـــــــــــــــیچ داروی سداتیوی نمونه میگرفتن،یه جوری که آدم همه چیزو به چشم میدید و حس میکرد خودش نمونه رو میگرفت رزیدنتا لام میکشیدن.خیلی آسپیره کرد و چرخوند،ولی فقط یه ذره خون توی سرنگ اومد !!!آخرش من در حالی بلند شدم که استرنوم از 2 جا سوراخ و تمام لباسام خونی بود متاسفانه جواب دومی هم چیزی رو مشخص نکرد،وقتی دکتر ن-ق اومده بود پیش من میگفت:پولپ ندادی!!فقط سلول واکوئل دار دادی !!!یعنی دلم میخواست... ،آخه به من چه شما نتونستین درست نمونه بگیرین ؟؟!!بعد از گرفتن اون همه آنتی بیوتیک ودگزامتازون تقریبا به وضع مطلوبی رسیده بود البته اون فلوشیپ عقیده داشت که من باید سی وی لاین بذارم واونها درمان رو شروع کنند،و خیلی مصر بود که من علائم لنفوم بورکیت رو دارم و هرچی سریعتر باید درمان بشم.فقط روز آخر یه فوق تخصص خون اومد منو ویزیت کرد و گفت بالاخره یه تشخیص بذارین و شروع کنید دیگه... موضوع: دوران خوش خیالی(آخر91)، آسپیراسیون مغز استخوان، [ سه شنبه 24 دی 1392 ] [ 05:54 ب.ظ ] [ بهار ] 8- اولین مغز استخوان
فکر کنم 3روزی میشد که من توی اورژانس امام خمینی(تهران) بستری بودم،ولی هیچ متخصص خونی منو ویزیت نکرده بود
.آخرش هم بعد کلی معطلی توی اورژانس منو فرستادن بخش ترمیمی.،چون بخش خون تخت خالی نداشت.دکترم هم یه فوق تخصص خون بود که اسمش(ر-ش)بود،ولی توی 16روزی که بستری بودم حتی یه بار هم ندیدمش و فقط اسمش بالای پروندم بود.البته تو این مدت یه فلوشیپ خون دکتر(ن-ق) با 2تا رزیدنت گیج میومدن منو ویزیت میکردن![]() برای تب بالای من آنتی بیوتیک گذاشته بودن و همون روزای اول 2واحد خون گرفتم.دکتر گفت باید ازت مغز استخون بگیریم البته بماند که تو این مدت انگشتای من سوراخ سوراخ شده بود انقد که (PBS)میگرفتن .خلاصه که ما رفتیم برای گرفتن مغز استخون .خیلی طول کشید،تا از استخون(ایلیاک) لگن من نمونه گرفت !!گفت:ما از 10 نفر توی این چند روزه نمونه گرفتیم،همه خوب سلول دادن،..خودت میگی استخونام شکننده ست!!نمیدونم واللا من کی همچین حرفی زده بودم ؟؟من فقط گفتم با این حرکات ،فکر کنم داره میشکنه !!نمونه ای رو که گرفت گذاشتن توی یخ وبابام برد آزمایشگاه بیرون بیمارستان.بعد از یک هفته جوابش اومد موضوع: دوران خوش خیالی(آخر91)، آسپیراسیون مغز استخوان، [ یکشنبه 24 آذر 1392 ] [ 05:51 ب.ظ ] [ بهار ] |
|
| [ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |