عووخی
[ جمعه 25 خرداد 1397 ] [ 01:54 ق.ظ ] [ (مریم ، مینا ، فاعزه ، ندا ) ]
˙·٠●❤ چار دختر جفنگ ❤●٠·˙✿ مریم ✿ مینا ✿ فائزه ✿ ندا ✿ |
عووخیاین 490 امین پست اینجا عه از سال 92 تا الان از اون موقع ها که 4 تا بچه فسقله راهنمایی بودیم تا الان که ترم دوممون داره تموم میشه دیگه البته مریم و ندا نیستن نمیدونم چه فکری میکنن ک دیگه نمیان بنویسن اینجا شایدم مثه من رمزشو گم گردن مینا همون دختر باوقاری ک بود هنووزم هست حالا درستع یذره خیلی بی منطقه تازه بقیه فک میکنن چه خانومیه الکی قدیسش کردن منم سعی کردم یذره کمتر عصبی شم تو بحثای سیاسی و اینا ارومتر با طرف مقابلم صحبت کنم یذره هم دغدغه های بی مربوط ساختم واسه خودم این پستم از اون پست بی مربوطاس ک تا جزوه باز کردم تصمیم ب نوشتنش کردم الان میدونم هیچ محتوای خاصی نداره چن ماه بعد ک میام میخونم ک هیچی همین الانم با خودم میگم چقد چرت و پرت [ جمعه 25 خرداد 1397 ] [ 01:54 ق.ظ ] [ (مریم ، مینا ، فاعزه ، ندا ) ] پوووووفیه روزایی بلند ک میشی ازخاب طولانیت میگی اوکی ی روزعالی رو داریم بعد همین جوری یاد یه اشنای عزیز قدیمی میوفتی میری میگردی تو وبلاگ دنبال لینک وبلاگ هاش میری تو اولی میبینی اخرین پستش چن ماهه پیش عه هر خط شو ک میخونی دلت بیشتر پژمرده میشه ک چی به سر اون ادم ایده ال مهربون اومده بغض گلوتو میگیره میام کامنت بزارم فک میکنی شاید منم یه دونه از اون ادما باشیمکه یادآور خاطرات ناخوشایندش میشه پس حرفای تایپ نشدتو میزاری تو صندوق دلت میری اون یکی وبلاگش برا چن شب پیشه پستش نوشته هاش... نگم از نوشته هاش :) (و نمیدونم الان پستو میخونید یا نع ولی روز به روز خوشالتر باشید الهی ❤ ولی باید حسم خالی میکردم اینجا) حالا دیگعه روز عالی م دیگه عالی نیست با حاله ی بدی که دورم. جمع شده میرم یذره مکانیک میخونم بعدش میرم شهرزاد ببینم بشووره ببره تا شاید کمی که بدتر از بد شد =) چن ساعت بعد میری اینستا میبینی دوتا از دوستات بدون اینکه بهت بگن باهم رفتن بیرون یه اتفااق کاملن ساده کاملن بی اهمیت ولی نه برا آدمی که یه روز مزخرف داشته پس بهم ب میخوره یذره ناراحت میشم بعد دیگه هر چی هم میگذره سیاهی شب بهم غالب میشه با اهنگ های سردرد اوری که پشت هم پلی میشه الانم نامجو داره میگه این روزا دنیا واسه من از خونمون کوووووچیکتررررره قبلنم گفتم اینجا از اونجاهاس ک هر وقت دلتنگ میشم میام میگم خوب میشم میرم
[ سه شنبه 22 خرداد 1397 ] [ 02:23 ق.ظ ] [ (مریم ، مینا ، فاعزه ، ندا ) ] عنوانی ب ذهنم نمیرسه
ولی یه چیزی که جالبع برام
میریم اینستا تو دایرکت یه موضوعی در حال گفتمانه میرم تلگرام یه موضوع دیگه واتس اپ هم که داریم تو گروه درباره یه موضوع جدید بی ربط به اون دوجا حرف میزنیم حتی تو کامنت های اینجا و اس مس هامون اینهمه موضوع چجوری میتونه بین سه نفر ادم باشه چرا منو مینا و نرگس یه جای واحدی نداریم پ.ن: تو مدرسه ها فک میکردم اگه قبل امتحان وقت بدن همه درسامون بیسته الان فهمیدم فورجه کلن چیز بی خاصیتی عه [ دوشنبه 21 خرداد 1397 ] [ 04:13 ق.ظ ] [ (مریم ، مینا ، فاعزه ، ندا ) ] شروع خردادخب، اردیبهشتی که عاشقش بودم تموم شد و اول خرداد شد؛ ولی ما امتحان ترم نداریم! خودش یه اتفاق خیلی خوبه! و یه نشونه از بزرگتر شدن! امروز کلاسامون رسما تموم شد؛ یعنی پایان ترم 2! همینجوری الکی الکی سال اول دانشگاهمونم گذشت! ولی خب امتحاناش مونده هنوز... ماه رمضونه؛ طاعات و عباداتتون قبول امسال هنوز خیلی حس ماه رمضونو درک نکردم! شاید چون عادت داشتم کل یک ماهشو بیکار باشم و هر وقت دوس داشتم بخوابم و بیدار شم! نه مث امسال که اولش با کلاس درس همراه باشه و آخرش با امتحانا! این هفته خودم 3روز تنهایی با ماشین رفتم دانشگاه و برگشتم به خودم افتخار میکنم خیلی پیشرفت کردم کلللی ذوق دارم برای جام جهانی کمتر از یک ماه دیگه! بهار امسال خیییلی خوب بود انقدررر بارون اومد و هوا خنک بود که اصن به بهارای قم نمیخورد! کاش همیشه همینطوری بود!
[ سه شنبه 1 خرداد 1397 ] [ 04:46 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ] |
|
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |