˙·٠●❤ چار دختر جفنگ ❤●٠·˙

✿ مریم ✿ مینا ✿ فائزه ✿ ندا ✿

مرداد هم تموم شد...

خیلی وقته پست نذاشتم...
اما فعلا نه موضوعی دارم برای نوشتن،
و نه حوصله ای برای نوشتنش...


هعی... چقد زود گذشت...
امروز تولد 3سالگی عزیزترین جوجه ی زندگیمه
#حسام الدین
#پسردایی
#پسرعمه
#حسام صداش میکنیم؛ وگرنه بچه زیر بار این اسم سنگین له میشه که!!

خیلی مسخره س
دیشب طرف فامیلای پدری براش جشن تولد گرفتیم،
امشب هم طرف فامیلای مادری

با اینکه مامان و باباش اصراری به جشن تولد گرفتن ندارن،
چون هنوز خیلی کوچیکتر از اونیه که متوجه بشه جشن تولد چیه!
اما انقد این بشر دوس داشتنیه، همه خودشون دلشون میخواد براش جشن بگیرن




موضوع: ❤ چرند و جفنگ ، ❤ مناسبتی ،

[ یکشنبه 31 مرداد 1395 ] [ 02:37 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

کانون فرهنگی آموزش، قلم چی... هوهوو

امروزم رفتیم آزمون دادیم...
فائزه چرا وای نستادی پیاده برگردیم؟؟
ما با ندا و دوستش پیاده اومدیم..
بعد گرسنه مون بود سر بازار پیراشکی گرفتیم با خاک شیر!!
داغ و سرد باهم!!
تازه خسته هم بودیم بقیه شو با اتوبوس اومدیم...
کلا با اتوبوس خیلی خوش میگذره
مخصوصا اگه اتفاقی محدثه رم ببینی...!
بعدم تازه بفهمی مریم یادش رفته پول پیراشکیا رو حساب کنه!!
ینی گیج بازی در حد.... در حد چی بگم؟!
و تا مدت ها فک کنی به اینکه...
واقعا فروشنده هه فازش چی بوده پولشو نگرفته؟
اون که دیگه باید یادش می بوده!




موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ جمعه 20 فروردین 1395 ] [ 12:11 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

همه محترمن اما...

  از تعجب نمیدونم چی بگم...
دیگه تقلید در این حد که حتی لحن حرف زدنشم مث یکی دیگه کنه؟؟!
بعد تازه سه شنبه هم بخواد برمون داره ببره شمال...با شلوارک... جوج بزنیم... با نوشابه!!
#مهران_مدیری
#دورهمی

  چقد دوسش داره که حاضره کلاسشو ول کنه،
به جاش با اون حرف بزنه... بگه و بخنده!
#teachers_pet


  امروز یکیو از مرگ نجات دادم...
دیگه دستم راه افتاده...!!
#الکی
فعلا تا یه هفته شارژم!


  دیگه همین کارای پیش پا افتاده رو که باید بلد باشه!
فقط میتونم اینطور توجیه کنم که هول شده بود!


  به قول یکی از دوستان:
انگشتره انقد چرررک بود
3دورم با وایتکس می شستیش تمیز نمیشد!


  چه عقایدی دارن مردم...!
خدا به دادمون برسه!!


مگه داریم؟!
دختر انقد فوتبالی... که کیک تولدش لوگوی بارسلونا باشه؟!
#تولدت_مبارک


  فرقی نداره ما تو فیلم برداری جشنواره تدریس باشیم یا شما...
میدونم کار خانوم بیان اول میشه!
امیدوارم...


  حالا من هیچی نمیگم اما آخه شما کار کردی با من که توقع رتبه هم داری؟
دریغ از.....  هعی...
#المپیاد_ادبی


  1818#  #پیغام گیر
چی بگم از خودشیفتگی؟! بد دردیه...
(نوشتم بعد پاک کردم... از ترس رفت و آمدای اینجا!)


  به یاد دوران ابتدایی...
چشمای روشنش پیدا بود از پشت عینکش... یادمه...
آدم خوبی بود... یادمه...
یادمه ها... اما ببینمش نمی شناسم!

دیگه دهه هفتادی که باید باشه...


چقد خونواده میتونه درباره نظر افراد تاثیر داشته باشه...!
#پوریا_حیدری
کشف نشده تا الان...
چیکیت چیکیت هه


  سهیل رو دوس داشتم اما دیگه سوم میشد بسش بود
آرمان فاطمی باید دوم میشد...
حالا فرقی هم که نداشت!


  #سینما
علی گفته نه!
فیلمای سطح پایین
بازی های تکراری...!


#آیا_می_دانید؟
جمعیت اوتیسم هرکشور یه تعداد تقریبا ثابتیه
اما تو کره جنوبی 10 برابره بقیه س!!
خیییلییییه...  چرااااا...؟؟

همتون که میدونید اوتیسم چیه؟! نه؟
اگه نمیدونید بگید یه پست درباره ش بذارم...


  دنیا برام غریبه ترینه
#ایهام


  من که دیگه دارم میرم بین حرفه ایا...
#دومینو_جون




موضوع: ❤ خاطرات مدرسه دبیرستان نمونه دولتی، ❤ چرند و جفنگ ،

[ چهارشنبه 18 فروردین 1395 ] [ 04:09 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

95 95 عه!

*سال نو مبارک*
تولد ندا هم که امروزه مبارک!
تو عید خوب درس بخونید...
منم میخواستم درس  بخونم اما نشد دیگه...
داریم میریم مسافرت
عید خوش بگذره!




موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ دوشنبه 2 فروردین 1395 ] [ 05:31 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

فیزیک است دیگر...

امروز خوشحال و شاد و خندون اومدم خونه، به مامانم میگم: هوووراااا همه ی همه ی مدرسه مون تعطیل شدن!
بعد میگه: اما حتما ریاضیاتون باید برن مدرسه امتحان فیزیک بدن! نه؟!
چشام گرد شد...گفتم: از کجا فهمیدی؟
گفت: والا اینجوری که تو از معلم فیزیکشون تعریف کردی، واقعا هم همچین انتظاری ازش می رفت...!!

اونم نه فقط فردا... بلکه پس فردا هم باید برن مدرسه...!!
آخه واقعا انصافه؟
پس این عدالت کی قراره اجرا بشه؟
بعضی معلما همچین تو کارشون غرق شدن که مفهوم زندگی رو درک نمیکنن!

دوست جان های ریاضی ایم... 
واقعا متاسفم...اصن نمیتونم تو غمتون شریک باشم!
حتی نمیخوام یه لحظه به فیزیک فکر کنم... چه برسه به امتحان و معلمش!!




موضوع: ❤ خاطرات مدرسه دبیرستان نمونه دولتی، ❤ چرند و جفنگ ،

[ سه شنبه 25 اسفند 1394 ] [ 12:41 ق.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

ㅂㅏ얀

#عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد...
#مایه ی افتخار!
#انرژی مثبت/انرژی منفی
#غیبتو حلال نمیکنم!
#مشترکا" در جایگاه دشمن خونی!
#افراط و تفریط
#اتللو
#پنتاگو
#دومینو
#آقای رئوفی
# 5بار بگو: الل غالب بالغ




موضوع: ❤ خاطرات مدرسه دبیرستان نمونه دولتی، ❤ چرند و جفنگ ، ❤ مناسبتی ،

[ سه شنبه 18 اسفند 1394 ] [ 03:42 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

آثار برف!

امروز با فائزه
خیلی خوشحال و خندون رفتیم تو برفای پشت مدرسه
هنوز تمیز و دست نخورده بودن
و یه جاهایی هم هنوز چن سانت پامون فرو میرفت تو برفا!
خیلی حس خوبی بود!
انقدر برف بود که هنوز می شد روشون خوابید و قل خورد!
یکم راه رفتیم 
بعدش که خواستیم بریم
دیدیم کفشامون پررر از گله! پر!
انقدر گل به کفشامون چسبیده بود که سنگین شده بود!
برفاش خیلی خوب بودااا
اما زیراش آب شده بود، گل بود!
خلاصه نیم ساعت فقط داشتم با انواع روش های مختلف
گل کفشامو می کندم!
فک کنم کار احمقانه ای کردیم!!
اما خیلی خوش گذشت!




موضوع: ❤ خاطرات مدرسه دبیرستان نمونه دولتی، ❤ چرند و جفنگ ،

[ پنجشنبه 19 آذر 1394 ] [ 12:57 ق.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

به نظرم این پستمو خیلی بی احساس و مثل افسرده ها نوشتم ...!!

اصن حوصله ی این پستمو ندارم
دلم میخواد همین الان پاکش کنم
اگه دوس نداشتید نخونید
فقط میخواستم یه چیزی نوشته باشم...

امروز مثل پارسال و پیارسال که تابستون می رفتیم کلاس، بازم رفتیم کلاس...
فقط اون موقع ها شهریور می رفتیم، حالا از آخرای مرداد!
اون موقع ها می گفتن برای آمادگی کلاسای مدرسه باهامون تمرین می کنن
الان اسمش مثلا کلاس تسته، اما بازم مثل سالای قبل
فصل اول کتابای درسی سال بعدو جلوجلو  یاد می دن!
نمیدونم فایده این کلاسا چیه؟
وقتی که مدرسه ها شروع بشه، بازم همینا رو می خونیم
اما من تو خونه تنهایی درس نمیخونم... پس شاید یه فایده ای داشته باشه!
امروز مثل همیشه خواب موندم!
من اصن اگه خواب نمونم تعجب داره!!
با اینکه ساعت دو و نیم شب خوابیدم، اما 8 صبح خودم پاشدم!

خیلی تعجب آور بود!
اصن حوصله نداشتم که تا چشامو باز میکنم
پاشم برم بشینم سر کلاس ریاضی ای که اصن ازش خوشمم نمیاد
برا همین ترجیح دادم صبر کنم از زنگ بعدش که شیمیه برم
خیلی خوب بود که دوستای گلمو بازم باهم دیدم
دلم برای همشون تنگ شده بود!
حتی فائزه و نرگس که همین چن روز پیش دیده بودمشون...
هرکی رو که دوس داشتم امروز ببینم، دیدم!
سارا رو که دیدم، با اون هــِـدی که زده بود و مانتو شلوار سرمه ایش
یاد اول راهنماییمون افتادم... وقتی بغل دستی همدیگه بودیم!
هنوزم نمی فهمم چرا فائزه از معلم شیمیه خوشش نیومد
شاید به خاطر اینکه چون سرماخورده حوصله نداشته
شایدم از زنگ ریاضی قبلش خسته بوده
شایدم به خاطر رفتن خاطر رفتن خانوم یامولای عزییییز...
من که آقاهه رو دوسش داشتم، بد نبود
شایدم خسته کننده بود چون ما آخر نشسته بودیم و صدای اون آقاهه هم خیلی آروم بود
و پشت سری هامون داشتن اسم فامیل بازی میکردنو سرو صدا میکردن
و جمعیت زیادی توی نمازخونه دورهم جمع شده بودن..
باعث شده بود کلاس جالبی نباشه...
ما که به هر حال بازم با هم پچ پچ میکردیم!
نوشتنو خیلی دوس دارم
وقتی یکی جزوه میگه و ما فقط می نویسیم خیلی دوس دارم
املا نوشتنو هم خیلی دوس دارم...
بعضی وقتا هم میشینم کنار داداشم همراه اون از روی درس های بخوانیمش رونویسی میکنم!
نمیدونم چرا نوشتنو انقد دوس دارم
مخصوصا اگه با مداد نوکی باشه!
و مخصوصا اگه کره ای بنویسم!
اما با خودکار نوشتنو دوس ندارم!
اصن نمیدونم چرا این حرفا رو دارم میزنم
شاید یه نوع خوددرگیری باشه!
نمیدونم...







موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ شنبه 24 مرداد 1394 ] [ 09:14 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

یک سانتی متر ذوزنقه

داشتیم با داداشم درباره "یک سانتی متر مربع" صحبت میکردیم،
یهو اون یکی داداشم خیلی جدی پرسید : "یک سانتی متر بیضی" هم داریم؟؟!
خندم گرفته بود...
نمیدونستم باید چجوری جوابشو بدم که
منظور از مربع همون مجذوره...
حالا مجذور چیه؟

اما سوال جالبی بود
یک سانتی متر بیضی
ینی چه شکلی؟؟
یک سانتی متر لوزی چطور؟؟




موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ جمعه 23 مرداد 1394 ] [ 03:25 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

بزن شارژ شی


دیروز مامانم یه کارت شارژ دوتومنی میخواست
یادم اومد تو مسافرت از ATM گرفته بودم اما استفاده نکردم...
رفتم تو کیف پولم دنبالش گشتم
دیدم تبدیل شده به یه تیکه کاغذ سفید!!!
همه نوشته های روش محو شده بودن
چون از این گرمایی ها بود دیگه!
واااای دو تومن شارژ نازنین...!
به سختی میشد یه نوشته هایی رو تشخیص داد
البته خییییلی کم رنگ بودن
اما شانسمونو امتحان کردیم و رمزشو زدیم
و شارژ انجام شد!!
واقعا شانس آوردم
فقط قسمت رمز شارژش سفید سفید نشده بود
عدد هایی هم که پاک شده بودنو حدسی زدیم
اما شارژ نازنینم نجات پیدا کرد!
هووررراااا




موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ چهارشنبه 14 مرداد 1394 ] [ 09:54 ق.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

فیلم، فقط فیلم کره ای!!


امروز رفتم بانک...
کارت اعتباریمو که تاریخ اعتبارش گذشته بود، تمدید کردم
به آقاهه گفتم انقدر زمانشو طولانی کنه که حالا حالا ها نیام برا تمدید کارتم
اونم تاریخ اعتبارشو تا 12 / 99  تنظیم کرد!!!

تازه برا کارتم رمز دوم هم گذاشتم...



این سریال"تنهایی لیلا" چقد مسخره س!
مخصوصا اونجاییش که دختره نماز میخوند...
مهر و چادرشو می پذیرم
اما قبله رو از کجا پیدا کرد؟؟؟
نه واقعا؟
مامانم میگه حتما رو گوشیش قبله نما داشته!
اینم حرفیه...!

یه جاش هم خیلی ضایع بود
وقتی داشت سوره حمد و توحیدو رو کاغذ می نوشت،
جایی که و لا الضالین نوشته بود،
پشت سرش قل هو الله و احد نوشته بود...
ینی بینشون بسم الله الرحمن الرحیم نبود
اما دختره رو کاغذ بسم الله نوشت!
اون که فقط داشت رونویسی می کرد، از کجا فهمید بسم الله د اره ؟؟

ما کلا خانواده ی سوتی گیری هستیم
اینا جزئ تفریحات سالممونه!




موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ سه شنبه 13 مرداد 1394 ] [ 01:22 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

سلام رفقا... حالتون چطوره ؟ (با لحن رامبد جوان خوانده شود...)


امروز رفتم مدرسه ثبت نام کردم...
هیچ اتفاق خاصی نیفتاد
فقط خواستم در جریان باشید
همین!
خخخ

فائزه هم امروز ثبت نام کرد
اما زودتر از من رفته بود
و ما همدیگه رو ندیدیم...

تازه مستر سعادتمند هم به مامانم نشون دادم
اما اصن یادش نمونده!!!

امروز
فهمیدم بانک رفاه سر کوچه مون
وای فای داره
اونم بدون رمز!
خخ
این از کشفیات جدیدمه...
دوس داشتید بیاید طرفای ما....
هه هه


یه چیز بی ربط:
من اصولا اگر به چن دیقه ی اول فیلمم نرسم،
دیگه نمی بینم
صبر میکنم تا تکرارشو ببینم...
اما امشب با اینکه یه ربع از اول فیلمم رفته بود
اما بازم نشستم دیدم
برا اینکه روی داداشمو کم کنم
آخه گفت امکان نداره من بشینم ببینم
با اینکه جای خیلی مهمش بود
اما الان احساس خوبی دارم
حس لجبازیم ارضا شد!!





موضوع: ❤ چرند و جفنگ ، ❤ مناسبتی ،

[ دوشنبه 12 مرداد 1394 ] [ 07:43 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

مینا هستم... شناختید ؟!



اووووفففف
من نبودم چقد اینجا گرد و خاک نشسته !

دوستای گلم
یه مدت طولانی خیلی ازتون خبر نداشتم
حالتون چطوره ؟
احوالتون چطوره ؟
پساپس عیدتون مبارک
خخخخ

راستی چه خبر از کنکوری های شما؟
از رتبه شون راضی هستن ؟!

یه چیزی رو میدونید؟
فائزه گلی...
تو آزمون قلم چی
هفتم استان شده !!!

دوست منه دیگه!!
هه هه

من بیچاره ببین با کیا قراره رقابت کنم!


فاطمه جون
اون پستت که توش چیزایی که خوشحالت میکنه رو نوشتی خیلی خوب بود،
خیلی خوشم اومد!
ممنون که نظر مارو هم خواسته بودی...

محدثه؟
الان داشتم چن تا عکسی که بعد مسابقه هندبال گرفتیمو نگاه میکردم....
یهو چهره ی خنده روتو دیدم، ناخودآگاه لبخند زدم!
دیدم چقددد دلم برات تنگ شده!

ایشالا به زودی همدیگه رو می بینیم...
ایشالا






موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ پنجشنبه 1 مرداد 1394 ] [ 10:42 ق.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

محدثه بهم میگه تو الان اضافه کاری نمی کنی انقد پست میذاری تازه برگشتی سر کار :)

راس میگه هاااااااااااااا

بذارید از نفر چهارم وب ندا خانوم براتون بگم
چن روز بهش زنگ زدم حدود دو سالی می شد که باهم تلفنی صحبت نکرده بودیم
من اصلا تصور نمی کردم بشناستم

خلاصه مثل همیشه داداش کوچیکش گوشی رو برداشت تا رسیدن به اتاق ندا یک دقیقه ای طول کشید
گوشی و گرفت و با لحن همیشگیش سلام کرد

خب دیگه بقیه اش خصوصی نمی تونم بگم شما فقط بدونید منو شناخت
و یه عالمه برای هم دیگه ابراز علاقه کردیم


بقیش به بقیه ربطی پیدا نمی کنه خب چیکار کنم؟!!
فقط می خواسم بگم زنده اس
همین






موضوع: ❤ چرند و جفنگ ، ❤ خاطرات مدرسه راهنمایی شاهد ،

[ شنبه 20 تیر 1394 ] [ 06:15 ق.ظ ] [ ✿فائزه ✿ ]

[ نظرات() ]

...

آدم خیلی حرصش میگیره وقتی کی اتفاق جالب میفته و
میخوای خاطره شو تو وبلاگ بنویسی...
اما ویندوز کامپیوتر پریده باشه و نتونی پست بذاری!!
و همینجووور انتظار بکشی برا درست شدنش!


چن شب پیش شبکه پویا داشت یه کارتون بی مزه نشون میداد
درباره سلامتی و ایمنی بدن و... اینا!
من قبلا این کارتونه رو دیده بودم
اما این بار که توجه کردم دیدم اسم پسره " اُسمـُـــز" ه!!!!
خیلی جالب بود!
قبلا با این اسم آشنایی نداشتم و نمیدونستم چیه!



خیلی وقت پیش مربای توت فرنگی درست کرده بودم به مقدار زیااااد...
اما کم بهش شکر زدم که خوشمزه تر بشه
برا همین موندگاریش کم شده بود
مامانم هی میگفت: اینا رو زود بخور خراب میشه!
منم با خونسردی هر روز یه مقدارشو میخوردم...
چون خیلی خوشمزه بودن دلم نمیخواست زود تموم بشن...
تا اینکه پریشب وقتی یه ذره آخرش که مونده بودو اومدم بخورم
دیدم :به به!
عجب مزه الکلی میده!!!
هه هه!
کسی توت فرنگی الکلی نمیخوره ؟
خیلی خوشمزه س هاااا
دلم نمیاد بریزمش دور!!
حیف که فقط 3 تا امتحان دیگه مونده و ما هم وسط اسباب کشی هستیم...
وگرنه دوباره براتون درست میکردم میاوردم!


پ.ن: هیچ عنوانی برای این پست به ذهنم نمیرسه!




موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ پنجشنبه 21 خرداد 1394 ] [ 08:41 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

پست موقت


من با این قالبه یاد شازده کوچولو میفتم!!!




موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ شنبه 16 خرداد 1394 ] [ 02:17 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

منو دوستام





داشتم نگاه میکردم وبمون چقد هیچ عکسی نداره!!
حالا اینو می بینید ؟
اون کچله که داره از تو کلاه قلب در میاره منم...
همه اون قلبارم دارم برا دوستام میفرستم!
اما دیگه دوستام خیلی زیاد بودن،
همشون تو عکس جانشدن!
اون یکی هم که روسرش پاپیون داره،
نزدیک ترین دوستم، فائزه س!
و اختصاصا یه قلب جدا بهش دادم!


پ.ن:
الان فهمیدید فائزه همیشه خودشو تو همه عکسا جا میکنه؟!؟!؟!
 هه هه هه...







موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ شنبه 16 خرداد 1394 ] [ 01:29 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

ناتانائیل

بعد از این همه ادبیات خوندن ،
سوالای زیادی ذهنمو درگیر کرد !

اون داستانی که میگه امام علی (ع) موقع رکوع انگشتر ولایتشو به فقیر بخشیده...
 امام علی که انقدر به نمازش اهمیت میداده،
خب مگه حواسش به نمازش نبوده ؟
مگه وسط نماز جای صدقه دادنه ؟؟
هر کاری وقتی داره!
ببخشیدااا... اما خب وقتی بهش فکر میکنم اعصابم خرد میشه !!

تازه، اون فقیره...
ینی انقدر احمق بوده که اومده جلوی کسی که داره نماز میخونه
و بقیه هم پشت سرش نماز میخونن، گدایی میکنه ؟؟!
انقدر موقعیت نشناس بوده ؟!
ینی چن دیقه صبر میکرد نماز امام تموم شه ،
بعد صدقه بخواد ، می مرد ؟؟؟!؟!!!!




بگذریم...
بچه ها...
تا حالا دقت کرده بودین شهریار سید بوده ؟؟؟؟!!
من تا حالا دقت نکرده بودم!
فقط همیشه حفظ میکردم: "سید" محمدحسین بهجت تبریزی!
اما تازه فهمیدم : عه... راستی سید بوده!
اما من اصن از شهریار خوشم نمیاد !!


یه چیز دیگه:
اون عکس شهریار که زمینه شعر همای رحمت هست هم تاحالا ندیده بودم !!!!


اگه گفتید "عارفان" یعنی چی ؟؟؟!!
یعنی: عاشقان "حقیقی" !!!
هه هه هه هه...



حالا یه چیز دیگه:
شرط می بندم هیچ کدومتون تا حالا بهش دقت نکرده بودید!
میدونستید "رستم" راست دست بوده ؟؟!!
از اون جایی که برای کشتن اشکبوس،
خودش توی شعر میگه:
" بر او راست خم کرد و چپ کرد راست ..."


اینا تازه یه سری از نتایجی بود که من بهشون رسیدم...
برم بقیه درسم هم بخونم تموم کنم،
اگه چیز جدیدی کشف کردم، میام بقیشو می نویسم!


خیلی جالبه در توصیف یه شخص بگن: متفکر!
ینی دکتر علی شریعتی رو وقتی ازشون می پرسیدن شغلتون چیه؟
میگفته: من متفکرم... فکر میکنم ؟؟!!

من از همین الان تصمیم گرفتم
 متفکر بودنو جزء یکی از شغل های آینده م قرار بدم!!!!


ینی چی "بعضیا" انقدرررر زود درسشونو تموم می کنن
که بعدش ندونن از صبح تا شب چی کار کنن؟
چه معنی داره ؟
برنامه ریزی به این نیس که برسن تا شب درسشونو تموم کنن،
باید یه جوری با برنامه بخونن که "به موقع" تموم بشه!
خییییلی زود هم تموم بشه که به درد نمیخوره!
بچه بازیه!
"بعضیا" از من یاد بگیرن...
تا قبل از والیبال هم درسمو تموم می کنم!




موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ جمعه 15 خرداد 1394 ] [ 07:54 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

وای فای!

شاعر میگه : کفتر کاکل به سر واااای فاااای ... این مَسـِیج از من ببر وااای فاااای ...!!

دیروز پسرداییم اومده بود خونمون،
ما هممون سخت در حال خوندن امتحان امروز بودیم...
گفتیم این بچه گناه داره، حوصله ش سر میره...
چیکار کنیم مشغول بشه ؟!
رمز وای فایو دادیم، 2 ساعت نشست پای کِــــلَـــش !

هیچی دیگه...
دیشب ترافیک اینترنتمون تموم شد !
تا ما باشیم دیگه از این سرگرمی ها پیشنهاد ندیم !!

پیام اخلاقی: (نظر شما چیه ؟؟)

پ.ن:مثلا خواستم مدل فائزه بنویسم... اما نمیتونم علائم نگارشی نذارم !!!
 چطوره ؟!




موضوع: ❤ جملات ادبی و پند و اندرز، ❤ چرند و جفنگ ،

[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ 08:57 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

این فائزه...

این فائزه...
نمیدونم حواسش کجاست ؟؟!
پای تلفن دارم میگم: ساجی (مخفف ساجده) ، میشنوه: فجیع!

ハート のデコメ絵文字
دارم میگم: سعیده، میگه: حیدر دیگه کیه ؟!
میگم : حیدر کیه ؟ میگه : تو الان گفتی حیدر!!!!

モノクロ シンプル のデコメ絵文字آخه سعیده و حیدر چه ربطی به هم دارن واقعا ؟؟!!

モノクロ シンプル のデコメ絵文字میگم: بهار... میگه : دهات ؟؟؟!!!

دارم طرح یه شلواری رو توصیف میکنم، میگم : شلوار گاوی...
بعد میره تو بحث شلوار کردی !
میگه: مگه تو نگفتی شلوار کردی ؟
میگم : من گفتم شلوار گاوی !!
میگه : شلوار گاوی همون شلوار کردیه دیگه !

森ガール ふんわり のデコメ絵文字
تازه اینا یه چشمه از هنر های فائزه س !

気持ち のデコメ絵文字
یه وقتای دیگه ، یکی اون سر خونه داره خیلی آروم یه حرفی میزنه

بعد من نمیشنوم چی داره میگه، اما فائزه به صورت کاملا واضح میشنوه!
اصن یه وضی...
☆ミニ顔文字★ のデコメ絵文字

خیلی موجود عجیبیه این فائزه...!
整理 のデコメ絵文字




موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ یکشنبه 10 خرداد 1394 ] [ 08:20 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

بی شعور کصافط !!

این پست مربوط به من و مینا اس 
همین




موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ] [ 10:14 ب.ظ ] [ ✿فائزه ✿ ]

[ نظرات() ]

بازار

همین الان از بازار برگشتیم 
من و مینا :-)
قرار بود مریم هم بیاد که نیومد 

خلاصه من و مینا رفتیم تو مغازه ی مورد نظر یه چن مورد انتخاب کردیم 
حالا نمیدونستیم کدوم رو باید بخریم اما بلاخره خریدیم 
هورااا♥♡♥
اولین بار بود با هم میرفتیم بازار 
خوش گذشت 
بعدش رفتیم یه چن تا چیز میز کوچولو موچولو خریدیم 
البته من برا مینا یه گل سر یادگاری خریدم 
بعدش رفتیم مینا جون دو تا پیراشکی خرید خوردیم 
کلا امروز خوب بود خوش گذش
تجربه جدیدی بود 

پ.ن: اون انتخابی که گفتم  کادو برا دوستمون مهسا جون بود 
اخه فردا تولدشه ♧★☆♡♥♣


مینا:
قرارمون ساعت 6 بود...
من دقیقا سر ساعت اونجا بوم اما چون فائزه خیلی زودتر از وقت مقرر اومده بود ، احساس کردم خیلی دیر رسیدم !!!
این فائزه هم که هیچ جای بازارو بلد نیست !
من جلو می رفتم ، فائزه هم پشت سرم میومد!
احساس مامانایی رو داشتم که هر لحظه ممکنه بچه شون تو بازار گم بشه !!
رفتیم کاغذ کادوی شیک با روبان خریدیم...
فائزه هم همش قر میزد که دیر شد، دیر شد... نمیذاشت من خرت و پرت بخرم !!
اما لطف کرد گل سر هایی که میخواستم بخرمو حساب کرد!
بعدشم اینکه: من پیراشکی پیتزایی دوس ندارم ! فقط کرم دار میخورم!
موقع برگشتن هم با اینکه مسیر طولانی بود اما به خاطر اینکه فائزه رو همراهی کنم، تاکسی نگرفتم !
البته چون صحبت میکردیم اصلا متوجه نشدیم چقدر راه رفتیم !
وقتی شب پام درد گرفت ، فهمیدم که وااااای چقدر راه رفتیم !!!
تازه آب هویجم گرفتم ، رسیدم خونه با خانواده خوردیم!
درکل خیلی خوش گذشت...
ایشالا به زودی تجربه های بعدی...!





موضوع: ❤ مناسبتی ، ❤ چرند و جفنگ ،

[ چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ] [ 06:26 ب.ظ ] [ ✿فائزه ✿ ]

[ ♥♡♥() ]

فیزیک و ریاضی دو عدد خــــر هستن !!

دلــــم نمیـــخــواد فیــــزیـــــــک بخـــونـــم!

از ریـــــــاضــی هــم مــتـنـــفـــّـفـــّـفـــــــر ر ر م!!!

 

گفــــتم بدونــــیـــد،

اگـــــه یــــه وخ مـــن کــم تـــــرین نمــــــره کــــلاس شــــدم

تــعـــــــجــب نــکـــــنــیـــد...!!





موضوع: ❤ خاطرات مدرسه دبیرستان نمونه دولتی، ❤ چرند و جفنگ ، ❤ مناسبتی ،

[ جمعه 21 فروردین 1394 ] [ 05:31 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

همایش شیمی

آآآآآ ه ه ه ....

من خسته م! می فهمی ! خسته...

امروز یه عملیات فوق پیچیده ای داشتم
برای درست کردن پوستر شیمی برای همایش !!

قرار بود تا دیشب آماده ش کنم...
اما از دست این کامپیوتر لعنتی
که بی موقع ویندوزش عوض میشه
و الان حتی برنامه ورد و پاورپوینت هم نداره !!!
و برنامه فتوشاپم روش نصب نمیشه !!!
با کلی غصه دیشب خوابیدم...

امروز 7 صبح پاشدم که  پوسترمو درست کنم..
اما بازم تلاش هام برای نصب برنامه روی کامپیوتر بی فایده بود
برا همین به مغازه های کامپیوتری بیرون متوسل شدم...

با یه بابای مهربون رفتیم کامپیوتر یکی از این مغازه ها رو قرض گرفتیم...!
به کمک یه آقای باسلیقه ( واقعا توقع نداشتم بین مرد ها یه آدم باسلیقه هم پیدا بشه !)
که هرچی گفتیم انجام داد و نتیجه ش شد یه پوستر خوشگل !

بعدشم رفتیم یه جای دیگه چاپش کردیم....
از اون جا هم یه راست رفتیم پژوهش سرا که کارمو تحویل بدم...
البته هنوز خیلی راه داشت که کار روش انجام بدم
اما دیگه وقت نبود!

باید نهایتا تا یه ربع به 10 آثارمونو تحویل میدادیم
اما من 10 و ربع تحویل دادم !

و اینجوری بالاخره عملیات با موفقیت انجام شد!!

ایشالا رتبه بیاریم همه مون....




موضوع: ❤ مناسبتی ، ❤ چرند و جفنگ ،

[ جمعه 21 فروردین 1394 ] [ 12:10 ق.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

A B C 40 50 ...

bad shansi yani inke biay post bezari
bad computero har karish koni farsi nashe

va majboor beshi fingilish benevisi
dar halike az in kar motenafffferi





موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ پنجشنبه 20 فروردین 1394 ] [ 06:53 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

خیلی بی مزه اس

خیلی بی مزه اس
خیلی افتضاحه
خیلی احمقانه اس


یعنی چی ؟؟؟
تا نعطیلات تموم میشه امتحان باشه
دیگه نمی خوام برم مدرسه

شنبه خر است

پ.ن: هیچ تغیری تو این پست ایجاد نمی کنم
فونتش هم تغیر نمی دم چون عصبی ام




موضوع: ❤ خاطرات مدرسه راهنمایی شاهد ، ❤ خاطرات مدرسه دبیرستان نمونه دولتی، ❤ چرند و جفنگ ،

[ جمعه 14 فروردین 1394 ] [ 01:32 ب.ظ ] [ ✿فائزه ✿ ]

[ نظرات() ]

خیلی منطقیه

[ شنبه 8 فروردین 1394 ] [ 01:49 ب.ظ ] [ ✿فائزه ✿ ]

[ بعلعه() ]

خیلی خوبه

خیلی خوبه بعضی وقتایی یه دوستایی داشته باشی که حرفای خصوصی تو بهشون بگی

خیلی خوبه یه وقتایی یه دوستایی داشته باشی که تو رو محرم اسرار شون قرار بدن

خیلی خوبه بعضی وقتا یه دوستی داشته باشی که با اینکه باهاش نیستی اما هنوز تو رو یادش باشه

خیلی خوبه با دو تا خواهر دوس باشی

خیلی خوبه یه خاطره رو دو بار بشنوی با دو لحن متفاوت

خیلی خوبه یه چیزایی رو به یکیشون بگی و یه چیزایی رو به یکی دیگه

خیلی خوبه با یه دو قلو دوس باشی

خیلی خوبه وقتایی که حالت بده با یه تلفن به دوستات حالت خوب بشه

خیلی  خوبه دوستات مریم و مینا باشن

خیلی خوبه خیـــــــــــــــــــــــــــــــلی

دوستدار شما
فائزه





موضوع: ❤ مناسبتی ، ❤ جملات ادبی و پند و اندرز، ❤ چرند و جفنگ ،

[ جمعه 7 فروردین 1394 ] [ 12:05 ق.ظ ] [ ✿فائزه ✿ ]

[ مگه نه ؟() ]

تــــولــــــد فائـــــــزه


امروز
6 فروردین
تولد فائزه گلیه!

دست و جیغ و هورا

تولدت مبارک "گل گلی" !!

حالا فک نکن خبریه ها...
دعوتمون نکردی خونه تون
ما هم نمیایم...

باید صبر کنی تا
کادو های خوشگلتو تو مدرسه بهت بدیم...

دیگه مشکل خودته!
میخواستی تولدت تو تعطیلات عید نباشه!!

حالا کادو رو ول کن
خودت چطوری ؟؟!


دوست جون
امیدوارم به همه ی آرزو های قشنگت برسی...

امیدوارم همیشه خوشحال باشی
و دائم لبت به خنده باز بشه

یه دانشگاه خوب قبول شی
و رشته ای رو که دوس داری بخونی!

فقط امیدوارم پزشکی قبول نشی
که یه وخ بچه هات کمبود پیدا نکنن!!!!

امیدوارم در آینده
یه مامان خوب برای اون سه تا پسر سوسولت بشی!
و یه دختر خانوم خوبم تربیت کنی!!

امیدوارم انقدررر هنرمند بشی
که بزنی رو دست من و مریم!!

عم...
دیگه آرزو خوبام یادم نمیاد...

تولدت مبارک!!
مبارکه، مبارک!!

آهان یه چیزی دیگه:
خدایا...
یه کاری کن
این فائزه ی ما
یکم منظم تر بشه
ما از دست چادرش تو کلاس آسایش داشته باشیم...
و همه چی رو
هی هرچی میشه نگه:
الان اینجوری مده !!


هیی

همین!
هم
الان وقت ندارم
بعدا این پست رو کامل تر میکنم!!





موضوع: ❤ چرند و جفنگ ، ❤ مناسبتی ،

[ پنجشنبه 6 فروردین 1394 ] [ 05:32 ب.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

저와 한국



دیدم این چن روزه خییلی تو وبلاگمون تولده ،
گفتم قالبمونم یه مدت تولدی باشه !



امروز ،
یه کار هیجان انگیز کردم !
دیدم خیلی داره حوصله م سر میره ،
نشستم کل الفبای زبان کره ای رو یاد گرفتم!!
هیی !!
الان هر متن کره ای بذارید جلوم میتونم بخونم ،
هرچی هم به کره ای بگید میتونم بنویسم !!
اما معنی کلمه ها رو هنوز باید خییییلی کار کنم !

به افتخار خودم
دست و جیغ و هورا !!





موضوع: ❤ چرند و جفنگ ،

[ سه شنبه 4 فروردین 1394 ] [ 01:19 ق.ظ ] [ ✿ مینا ✿ ]

[ نظرات() ]

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات