منوی اصلی
آریــــــــــــوداد
آریوداد در ایران باستان به معنای داده و فرزند ایران بوده است
  • سال 1393 با همه‌ی پستی‌ها و بلندی‌هاش ...
    با همه‌ی سختی‌ها و راحتی‌هاش...
    با همه‌ی غم‌ها و شادی‌هاش رو به اتمامه و تنها حدود دو ساعت و ربع دیگه به لحظه‌ی تحویل سال باقی مونده...

    امیدوارم سال 1393 برای همه‌ی دوستانم به خصوص دوستان خوب این دنیای مجازی و وبلاگ‌نویسان عزیز سال خوب و خوش و پر از شادی و نشاط و سلامتی و نعمت و رحمت و برکت بوده باشه و سال 1394 با صفتی تفضیلی از اونچه که آرزو کردم پیش روتون باشه و این خواسته‌ی قلبیم رو براتون از خدای بزرگ آرزومندم.

    و دعای پایانی سال 1393

    خدایا سپاس بی‌کران...
    الحمدالله ...
    برای تمام خنده‌های امسالم...
    سپاس برای تمام اشکهای امسالم...
    سپاس از درس‌های بزرگ زندگی امسالم...
    از اینکه یادم دادی خودم باشم بیشتر از همیشه...
    و خدایا ...
    قسم به تمام شکوفه‌های این بهار...
    آرزو می‌کنم خنده‌های امسال از ته دل...
    گریه‌هایی از سر شوق...
    آرامشی به قشنگی رنگین کمان...
    دانایی و بینایی و منشی به وسعت هر دو جهان...
    و خلوت‌هایی که با قشنگترین‌ها پر بشه و خدایا...
    خدایا...
    هرگز نگویم دستم بگیر که عمری گرفته‌ای...
    رهایش مکن!
    خدایا...
    من قدرت آن را ندارم تا قلب آنها که دوستشان دارم را شاد کنم ؛ از تو می‌خواهم در این لحظات پایانی سال ، مشکلاتشان را آسان ، دعاهایشان را مستجاب و دلشان را شاد گردانی...
    الــــــهـــــــی آمـــــین یا رب العالـــــمــــیــــن....


    آخرین ویرایش: چهارشنبه 5 فروردین 1394 14:28

    ارسال دیدگاه
  • چند وقتی میشه که تلویزیون باز هم شروع به پخش سریال خانه‌ی سبز کرده و برای خیلی‌ها از جمله دهه‌ی شصتی‌ها خاطرات جالبی رو به یاد میاره. سریال دوست داشتنی‌ای که پر از حس دوست داشتن بود و رنگ امید توی تار و پود این سریال حس می‌شد. امید و نشاطی که یکی از فاکتورهای اصلی در سریال‌های اون دوره بود و حالا دیگه کمتر اثری از اون رو می‌بینیم و جاشون رو فیلم‌های چینی و کره‌ای و ... گرفتند.

    یکی از خوبی‌هایی که این سریال داشت متن و سوژه‌هایی بود که برای این سریال در نظر گرفته می‌شد. ترکیب بیژن بیرنگ و مسعود رسام دو یاری که سال‌ها کارهای تأثیرگذاری برای تلویزیون ساختند. این سریال خیلی آموزنده بود و بازی گرم بازیگران و کارگردانی خوبی که در پشت صحنه‌ی این سریال زحمت می‌کشیدند در محبوبیتش نقش عمده‌ای داشتند. تماشای این سریال و بازی بازیگرانی چون زنده‌یاد خسرو شکیبایی و حمیده خیرآبادی من رو به فضایی نوستالژیک می‌بره.
    نوستالژی چهارشنبه‌های دوست داشتنی با پوآرو و خانه‌ی سبز... 
    به یاد اون چهارشنبه‌های سبزِ سبزِ سبز ...

    خانه‌ی سبز - آریوداد


    آخرین ویرایش: جمعه 15 اسفند 1393 00:42

    ارسال دیدگاه
  • این روزها اصلاً فرصتی برای خودم ندارم. همش بین محل کار و دانشگاه در رفت و آمدم و گاهی هم اگر بشه سری به خونه می‌زنم!! (البته با کمی اغراق!!  )
    البته این موضوع صدای بانو رو هم در آورده و میگه گاهی هم برای من وقت بذار ؛ البته حق هم کاملاً با ایشونه و کلاً حق با خانومهاست! ماده پاچه خواری بند الف!
    به خاطر دانشگاهم دیگه روز استراحت یا همون Off ندارم و هر روز باید سر کارم حاضر باشم. پنجشنبه و جمعه و اول هفته و آخر هفته هم نداره! خیلی خسته کننده است ولی خب بازم شکر از بی‌کاری خیلی بهتره. خدا کنه هیچ جوونی توی این مملکت بی‌کار نمونه بگو ایشاله..!!  

    فعلاً بای تا های 


    آخرین ویرایش: یکشنبه 10 اسفند 1393 22:11

    ارسال دیدگاه
  • بعد از یک مدت نسبتاً طولانی سلام!

    چند روز پیش توی یکی از خیابون‌های خیلی شلوغ ، به یکی از مغازه‌دارها که رگال‌های لباس‌هاش رو بیرون مغازه گذاشته بود گفتیم : "آقا لطفاً رگال‌هاتو بذار داخل"
    اما طرف خیلی راحت برگشت گفت اینجا حریم مغازه‌ی خودمه! در صورتی که جایی که رگال رو گذاشته بود توی خیابون بود و نه حتی جلوی در مغازش!
    متاسفانه هنوز هم خیلی‌ها معنای حریم مغازه رو درک نکردند! دردناک‌تر این بود که همین مغازه‌دارها گاهی دیده شده که جلوی مغازشون‌رو به دست‌فروشان بصورت روزانه کرایه میدن!! اونی که اجاره میده به کنار ولی اونی که اجاره میکنه عجب عقلی داره خدا وکیلی!! 


    آخرین ویرایش: سه شنبه 5 اسفند 1393 23:06

    ارسال دیدگاه
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات