منوی اصلی
آریــــــــــــوداد
آریوداد در ایران باستان به معنای داده و فرزند ایران بوده است
  • Robin Williams + رابین ویلیامز

    امروز به تماشای مستند " آرزوی رابین " نشستم که برشی از زندگی این کمدین سینمای هالیوود تا روز پایانی زندگیش بود. در این مستند دوستان و همسایگان و پزشکان درباره شخصیت و زندگی رابین ویلیامز صحبت می‌کنند. از چگونگی حضور این بازیگر در آخرین سکانس‌های فیلم سینمایی "شب در موزه ۳" که همه کسانی که در لوکیشن و در طول فیلمبرداری این فیلم سر صحنه حضور داشتند همگی متوجه بودند که یک مورد غیر عادی در رابین ویلیامز مشهود است! اینکه او را هرگز اینچنین ندیده بودند.
    رابین ویلیامز فرد طناز ، شوخ و باهوشی بود که دیالوگ‌ها را به راحتی حفظ می‌کرد و در بسیاری از سکانس‌ها بداهه‌پردازی داشت. اما ظاهرا در دو فیلم آخر خود که بصورت همزمان در آن حضور داشت به طرز عجیبی خودباوری را از دست داده بود و دیالوگ‌ها را به سختی به یاد می‌آورد.
    در دو سال پایانی زندگی‌اش ، او و همسرش متوجه بیماری شده بودند اما پزشکان بیماری او را پارکینگسون تشخیص داده بودند و این همان موردی بود که بلافاصله بعد از خبر ناگهانی فوت رابین و انتشار اخبار ضد و نقیض و شایعه‌هایی مبنی بر اُوِر دوز ، الکلی بودن ، ورشکستگی ، افسردگی حتی خودکشی به دلیل اطلاع از خیانت همسرش و... که همگی در روزهای بعد توسط همسرش تکذیب و این بیماری بعنوان علت اصلی بطور رسمی اعلام شد.
    در این مستند مشخص می‌شود که پزشکان بیماری رابین ویلیامز را به درستی تشخیص نداده و او به بیماری "زوال مغز" یا "Lewy Body Dementia" مبتلا بوده که دروه‌های پایانی زندگی‌اش بیماری به شدت پیشرفت کرده و کل سیستم عصبی مغز را درگیر کرده است.
    این بیماری به تدریج باعث ایجاد توهم ، خواب‌زدگی و... می‌شود که این بیماری پس از مرگ وی و کالبدشکافی توسط پزشکان تشخیص داده شد.
    آخرین سکانس این فیلم پیدا کردن کتابی در کشوی میز کار رابین توسط همسرش بود که رابین ویلیامز روی صفحه اول آن نوشته بود:
    امیدوار است روزی بتواند کاری کند تا مردم کمتر بترسند...


    آخرین ویرایش: پنجشنبه 3 مهر 1399 16:17

    ارسال دیدگاه
  • روزی ملانصرالدین الاغ خود را با زحمت فراوان به پشت بام برد ؛بعداز مدتی خواست او را پایین بیاوردولی الاغ پایین نمی آمد. ملا نمی‌دانست الاغ بالا می‌رودولی پایین نمی آید.

    پس از مدتی تلاش ملا خسته شد و پایین آمد ولی الاغ رویپشت بام به شدت جفتک می‌انداخت و بالا و پایین می پرید تا اینکه سقف فرو ریخت والاغ جان باخت!

    ملا که به فکر فرو رفته بود ، باخود گفت : لعنت بر من که ندانستم اگر خری را به جایگاه رفیعی برسانم هم آن جایگاه را خراب می‌کند و هم خود راهلاک می‌نماید!!!


    آخرین ویرایش: شنبه 2 دی 1396 02:28

    ارسال دیدگاه
  • ایرانسل با وجود یک سری کاستی‌ها و کمبودهایی که در کارهاش وجود داره اما در بعضی از موارد همواره پیشرو بوده ؛ سیم‌کارت‌های اعتباری و ارزان قیمت با ایرانسل وارد کشور شد و اینترنت GPRS هم با همین اپراتور به مردم ایران معرفی شد اون هم در روزهایی که راهی بجز Dial-Up برای بسیاری از مردم برای دسترسی به دنیای اینترنت وجود نداشت.

    تماشای فیلم و سریال در فیلیمو با ترافیک رایگان

    فیلیمو فیلیمو یکی از زیرمجموعه‌های شرکت صباست که مدیریت سایت‌هایی چون میهن‌بلاگ و آپارات رو هم به عهده داره. اشتراک در سایت فیلیمو بسیار ارزان و به صرفه است و تنها با پرداخت مبلغ ۵۰۰۰ تومان می‌توانید برای یک ماه مشترک این سایت باشید. اگر ایرانسلی هم باشید تماشای تمام فیلم‌های موجود در این سایت برای شما با ترافیک رایگان مقدوره و این لذت تماشای فیلم رو چند برابر میکنه. ۵۰۰۰ تومان هزینه ۱ حلقه فیلم اورجیناله و یا هزینه دانلود حداکثر ۸ فیلم با کیفیت پایینه. در سایت فیلیمو اکثر فیلمها رزولوشن بالایی دارن و متناسب با سرعت نت شما تنظیم می‌شن.
    ممنون از فیلیمو و ممنون از همکاری ایرانسل...


    آخرین ویرایش: سه شنبه 1 فروردین 1396 08:56

    ارسال دیدگاه
  • بچه مثبت - آریوداد

    امروز از طریق فیدخوان ، بعضی از پست‌های نیکولا رو خوندم. نیکولا واقعاْ خوب می‌نویسه و من وبلاگش‌رو دوست دارم. این پست به نظـــرم خیلی جذاب و دوست داشتنی اومد و راستش رو بخواهید انگار خودم هم به نوعی درگیـــر چنین موضوعی بودم ( و فکر می‌کنم هنوز هم هستم )!! بد ندیدم که این مطلب رو بازنشرش کنم...

    " بچه‌خوبه خانواده نباشید. بچه‌خوبه بودن اولش کیف می‌دهد، همه به‌به و چه‌چه می‌کنند و لپ‌تان را می‌کشند و می‌گوبند «چه بچه خوبی!» و شما توی هر جمعی به خاطر بچه‌خوبه بودنتان حسابی می‌درخشید. اما هر چه بزرگ‌تر شوید نه ‌تنها درخشش‌تان بیشتر نمی‌شود بلکه روز به روز کم‌نورتر شده و به‌تدریج به جایی می‌رسید که دیگر کسی شمای بچه‌خوبه را نمی‌بیند. هیچ‌کس از شما نمی‌پرسد چه غذایی دوست دارید، چون همیشه مثل یک بچه‌ خوب هرچه جلوتان گذاشته‌اند، خورده‌اید. هیچ‌کس از شما نمی‌پرسد که دوست دارید به مسافرت بروید یا نه، چون شما بچه‌خوبه خانواده بوده‌اید و همیشه بدون سر و صدا دنبال دیگران راه افتاده‌اید، برای هیچ‌کس مهم نیست که شما دیدن فلان برنامه تلویزیون را دوست دارید، بیدار ماندن را دوست دارید، خوردن ماست پر چرب را دوست دارید، چون شما مجبورید به خاطر خوب بودنتان برنامه‌ای را تماشا کنید که دیگران دوست دارند، ساعتی بخوابید که دیگران دوست دارند، و آن مدل ماست کم‌چرب بی‌مزه‌ای را بخورید که دیگران دوست دارند. چرا؟ چون شما بچه‌خوبه‌اید! بچه‌خوبه بودن همانقدر ناجور است که بچه‌بده بودن! طوری باشید که گاهی برایتان به‌به کنند و گاهی اه اه! از ما به شما نصیحت!"


    آخرین ویرایش: جمعه 26 تیر 1394 08:45

    ارسال دیدگاه
  • امشب طی یک مسیری سوار تاکسی شده بودم. کنار راننده یک خانم میان‌سالی نشسته بود و مشغول صحبت بودند. خانومه داشت از اوضاع بد جامعه تعریف میکرد و میگفت پسرم سی سالشه دنبال یک دختر خوب میگرده اما نمیتونیم پیدا بکنیم براش!! راننده ناگهان از جا پرید و گفت نه خانوم!! این همه دختر خوب!! دخترای ایرانی خیلی خوبن!!نگاه به مانتوشون نکن دلشون صافه و ...!! بعد بحث رسید به اینجا که راننده گفت منم یه دختر دارم عاشقشم! میاد میگه بابا این مانتو رو بپوشم؟ منم میگم خودت ببین مناسبت هست یا نه؟؟ من کاری ندارم!! بعد کلی تعریف و تمجید که دختر من هزارتا خواستگار داره پاشنه‌ی درمون رو از جا کندن! (نمیدونم تو این دوره زمونه اینجوری هم میشه واقعا آیا؟!) منتظریم صفر تموم بشه بگیم بیان دیگه خستمون کردن!! دخترم مهندسه ماهی دو میلیون درآمد داره و...
    این رو که گفت این بار خانومه از جا پرید و یک تکونی به خودش داد و گفت : احسنت خیلی خوبه که دستش توی جیب خودشه! پسر منم مهندسه ماهی سه میلیون تومن حقوقشه!!! (این حقوق‌های میلیونی رو کجا میدن ما هم بریم وایسیم تو صف والله!! ) خلاصه یکی این گفت و یکی اون جواب داد! منم تو دلم داشتم میگفتم بابا میخواید دختر و پسرتون رو به همدیگه بندازین روتون هم نمیشه!! آخه راننده 4 تایی اومده بود که بین این همه خواستگار یه خواستگار خیلی خوب داره دخترش که فوقش دیپلم داره -شما بخوانید فوق دیپلم!- و ماهی یک میلیون و پانصد هزار تومان درآمد داره -من موندم لیسانسه‌هاش بیکارن یا دارن برای دو زار پول همه کاری انجام میدن چجوری به فوق دیپلم این حقوق رو میدن؟!- میخوایم بدیمش به اون!! اما بعد که شنید خانومه پسر مهندس داره و درآمد 3 میلیونی (مثلاً) هی داشت گرا میداد که حیف دیگه من دختر ندارم بدم به شما و هی این جمله رو تکرار میکرد که خانومه در بیاد بگه شما که هنوز دخترتو ندادی شمارتونو بدید بعد از صفر بیایم ما هم ببینیم!! کاملاً این موضوع تابلو بود. اما خب خانومه هم که به نظر میومد راجع به نیکی‌ها و درآمد پسرش 4تایی که چه عرض کنم 6تایی اومده روش نمیشد این تعارف رو بزنه چون اگر میرفتن احتمالاً تابلو میشد که همچین درآمدی نداره پسرش و صاحب همچین کمالاتی هم نیست احتمالاً!!

    البته خدا عالمه که حرف‌هاشون چقدر صحت داشت اما گمون نکنم حتی 5 درصدش درست باشه . به خصوص اینکه بعد از پیاده شدن خانومه از میانه‌ی راه راننده در اومد و گفت اصلا من از عاشورا و محرم و صفر متنفرم و هیچ چیزی رو قبول ندارم و همش دروغه و ... در حالیکه چند دقیقه قبلش گفته بود منتظریم صفر تموم بشه!! کسی که اعتقاد نداره بدون شک منتظر تموم شدن صفر نمیشه که خواستگارهای سمج رو راه بده خونش!!

    من که هر چقدر سعی کردم فکر کنم 4تایی نیومدن نشد! به هر حال لحظات شادی رو برای من بوجود آوردن دستشون درد نکنه!!!


    آخرین ویرایش: دوشنبه 1 دی 1393 01:06

    ارسال دیدگاه
تعداد صفحات : 3 1 2 3
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات