بعدتر نوشت:
بعدتر نوشت:
آخ که نمی دونی وقتی به اینترنت دسترسی نداری چقدر سخته تحمل کردنش! یه مدتی بود که بخاطر جابجایی و قطع و وصل و جابجایی خط تلفنم و وصل مجدد سرویس ADSL-ام روی آدرس جدید کلا دسترسی به اینترنت نداشتم و حتی مدتی سیستمم رو هم جمع کرده بودم.
تو این مدت خیلی چیزا بود که دوست داشتم راجع بهشون بنویسم ولی حیف که دسترسی نبود و نشد . اگه وقت کنم مثل قبلترها گاهگداری وبلاگم رو بروز میکنم.
سال 1381 ، زمانی که اولین وبلاگ با سرویس کاملاً فارسی ایجاد شد شاید کمتر کسی با وبلاگ نویسی و یا حتی اینترنت (به سبب محدودیت در دسترسی در آن زمان ) آشنا بود. امروز اگرچه 11 سال ( به روایتی 12 سال ) از ایجاد اولین وبلاگ فارسی می گذرد و در ایران کاربران به اینترنت ( به اصطلاح! ) پر سرعت دسترسی بیشتری دارند اما هنوز جریان وبلاگ نویسی در میان کاربران اینترنت مسئله ای تازه و گاهی کاملا غریب به حساب می آید . اگرچه یک کاربر اینترنت به راحتی می تواند با استفاده از وبلاگ سرویس هایی نظیر پرشین بلاگ ، بلاگفا ، میهن بلاگ و ... به راحتی و بدون هیچ هزینه ای صاحب یک وبلاگ باشند ، اما همچنان خیلی از کاربران آشنایی چندانی با این موضوع ندارند! |
بطور کلی در دنیا وبلاگ نویسی به نوعی که در ایران رواج دارد ، مدت هاست که منسوخ شده و وبلاگ ها با دامنه های وابسته به وبلاگ سرویس ها ،عموماً جای خود را به دامنه های اختصاصی وبلاگ نویس داده اند . همچنین با رواج استفاده از شبکه های اجتماعی چون فیس بوک و توئیتر ، خیلی از وبلاگنویسهای غیر حرفهای ترجیح می دهند به جای انتشار مطالبشان در وبلاگ ، به این شبکهها روی بیاورند. در عین حال یک آمار غیر رسمی نشان می دهد که بیش از 50 درصد از کاربران توئیتر مطالبی دربارهی پست های وبلاگ شخصیشان را توئیت می کنند.
وبلاگ نویسی در میان فارسیزبانان و بطور خاص در ایران حال و هوای دیگری دارد و به نظر می رسد وبلاگنویسان ایرانی با انتشار روزنوشتها ، خاطرات شخصی ، عکس ها و ... این روزها وبلاگ های بروزتر و هدفـمندتری نسبت به چند سال گذشتهی خود را دارا هستند . اگر کمی وقت بگذارید و به وبلاگهای بروز شدهی برخی سرویسهای وبلاگنویسی مراجعه کنید این موضوع را کاملا احساس خواهید کرد.
برخی آمار غیر رسمی نیز نشان می دهد که وبلاگ های صرفاً تبلیغاتی رشد 68 درصدی نسبت به گذشته داشته اند . اگرچه تبلیغات یکی از مصارف وبلاگ نویسی است اما استفاده صرفا تبلیغاتی از وبلاگ موجب یک سویه شدن آن می شود بطوری که بعد از مدتی تنها این نویسندهی وبلاگ است که از وبلاگ خودش بازدید می کند!!
دولتهای ایران از گذشته تاکنون شاهد دزدیهای فراوانی بودهاند. برخی خودشان مسبب و ذینفع این دزدیها و برخی تنها شاهد و ناظر بر تحمیل تبعات این دزدیها بر مردم ایران بودهاند که البته این سکوتشان دست کمی از گروه قبلی ندارد! در این میان مردم " همیشه در صحنه " با چشمپوشی از این دزدیها چه از طرف دولتیها ، چه از زیر مجموعهها و دستگاههای دولتی و ... خود عاملی بر دلگرمی مسئولین گشتهاند که با خیال راحت به کلاهبرداریهای خود ادامه دهند که کسی پیگیرش نمیشود و مردم هر چه تو سری بخورند صدایشان در نمیآید!
نمونهای دیگر در این دزدیها ، کمفروشی از نوع پهنای باند اینترنتی است که دزدی با کت و شلوار ، اتو کشیده و بطور کلی شیک است!
مدتی است که شرکتهای ارائه دهندهی اینترنت دولتی و بعضاً حتی خصوصی جوی گذر سرعت اینترنت را بیش از پیش بر مردم ایران تنگ کردهاند. اینترنتی که به هر جایش بخواهی سر بزنی فیلتر است که دیگر ارزش بیش از ماهی 25000 تومان هزینه کردن را دارد؟؟
جالب اینجاست که اگر با شرکتهای مربوطه تماس بگیری و به این کم فروشی اعتراض کنی با آسودگی خیال و فراغ خاطر ( که دلیلش در بالا عرض شد ) شروع به پاک کردن مسئله شده و با وقاهت تمام از مشتریان خود میخواهند اگر از سرعت خود ناراضی هستند درخواست پهنای باند بیشتری کنند!! یعنی اگر زمانی پهنای باند شما 256 بود و با اشتراک یک به هشت دولتی سرعت شما در دانلود 32 کیلوبیت بر ثانیه بود اکنون باید اشتراک یک به شانزده را با سرعت دانلود 16 تا 20 را تحمل کنید ( مگر در برخی از ساعات که حجم ترافیک پایینتر است! ) و اگر از سرعتتان ناراضی هستید باید درخواست پهنای باند بیشتر و با هزینههای بالاتری را تجربه کنید. سر انجام ادامهی این وضعیت، پایانی تکراری و لوث را به دنبال دارد که همگی از آن با خبریم.
- اعتراض مستقیم سران دولت - مثلا شخص رئیس جمهور و یا وزیر ارتباطات - به وضعیت موجود و اعلام عدم رضایتمندی ایشان از وضع موجود است. ، و در مقابل ، شرکتها و دستگاههای زیر مجموعهی دولت که باید گوش به فرمان دولت باشند ، بجای سر فرود آوردن ، شاهد اعتراضشان خواهیم بود که اعلام میکنند هزینههایمان بالاست و جوابگو نیستیم و دولت اجازه افزایش نرخ خدماتدهی را نداده و ما مجبور به کم فروشی شدهایم! بنابراین مجوز افزایش قیمت خدماتدهی این دستگاهها به همین روال که البته روال همیشگی است از سوی دولت صادر میشود تا ما "به مرگ گرفته شده و به تب راضی شویم . . . "
معنای رضایتمندی مشتری در ایران دقیقاً همین بود که عرض شد . . .
همین و بس . . .
خیلی وقت بود که بخاطر مشغله های کاری و درسی و بطور کلی زندگی فرصتی دست نداده بود که یه دل سیر توی اینترنت گشتی بزنم. ولی امشبم که این فرصت بهم دست داد تازه متوجه شدم چقدر اوضاع خرابه ! وضعیت فعلی فیلترینگ واقعاً کلافه کننده است ! هر سایتی رو که کلیک میکنی فیلتر شده ! از قالب وبلاگ بگیر تا سایت های شخصی افراد ! از هنرمندان داخلی تا هنرمندان خارجی . . !
واقعاً ناراحت کننده است . واقعاً . . .
یاد حرف مهدی افتادم ! می گفت ماهی 65000 تومان هزینه ی اینترنت پر سرعت ( وایمکس ) رو میده اما هزینه ی الکیه! چون هر سایتی رو که انتخاب میکنه بسته است و فیلتر شده! اصلا چه ارزشی داره این نوع دسترسی به اینترنت؟ چه بهایی داره؟ مطمئناً اینقدری که براش پرداخت می کنیم ارزش نداره . اینترنتی که نه سرعت داره و نه کیفیت و نه حتی با وجود این همه فیلترینگ امنیت ! کاربر مجازی برای نفس کشیدن نیاز به فضا داره و الان این فضا نیست . کاش تصمیمات و سیاست های مسئولین تغییر پیدا کنه .