منوی اصلی
آریــــــــــــوداد
آریوداد در ایران باستان به معنای داده و فرزند ایران بوده است
  • مدت زیادی بود که وبلاگم رو بروز نکرده بودم. طبیعتا هجوم انواع شبکه‌های اجتماعی از یک سو و مشکلات عدیده زندگی از سوی دیگه ، لذت وبلاگ‌نویسی رو در این مدت از من گرفته بود. اما خوشحالم که الان این فرصت رو دارم. 
    وبلاگ فارسی تا همیشه زنده است...

    در طول این مدت زندگی روزهای خوب و گاهی سخت رو به ما نشون داد. ما یعنی من ، همسرم و عزیز دل بابایی آقا مهراد. آقا مهراد دیگه توی ۲۱ ماهگی هستش و کم کم داره تلاش میکنه با ما ارتباط کلامی قوی‌تری برقرار کنه. بابا ، آبا ، ماما ، توپ ، آبه ، طوطی ، چطوری (البته به سبک خودش!) ، یا الله ، سلام ، پیشی ، هامه و کلماتی از این دست رو میگه.
    یه وقت‌هایی به این فکر می‌کنم که واقعا قدیمیا راست میگفتند که "بچه شیرینی زندگیه!" . توی خیلی از لحظات زندگی مشترکمون ، من و همسرم بارها و بارها به این جمله رسیدیم و واقعا از داشتن فرزند لذت بردیم! و شخصا خیلی حس کردم این کوچولوی دوست داشتنی ما شدیدا به یک خواهر یا برادر نیاز داره. اما واقعیت اینه که در روزگاری که زندگی می‌کنیم حتی تصور فرزند دوم بدون یک پشتوانه مالی قوی حتی تا حدودی تمسخر آمیزه! و باز در کنار این لذت بی‌پایان همیشه برای من به عنوان پدر یه نگرانی وجود داشته و اون اینکه آیا توانایی تأمین آینده فرزندم رو دارم؟ البته که خدا بزرگه و روزی رسونه اما گاهی می ترسم از آینده‌ای که در انتظار پسر من و فرزندان این مرز و بومه. 
    شیطان از همیشه به ما نزدیک‌تره...
    کاش از خدامون غافل نشیم....
    کاش به خودمون و به همدیگه وفادار بمونیم...


    آخرین ویرایش: یکشنبه 21 مرداد 1397 17:49

    ارسال دیدگاه
  • امروز برای پسر عزیزم مهراد دندونی گرفتیم. مهراد من حالا یه دندون داره.
    بابا عاشقته مهرادم...



    آخرین ویرایش: دوشنبه 30 مرداد 1396 17:21

    ارسال دیدگاه
  • این روزها بیشتر از همیشه زندگی‌ام پر شده از اعداد و ارقام! گاهی خواب می‌بینم حقوق‌ها جابجا شده و یا اسم کسی از لیست بیمه جا مانده!! سیل کارها بر سرم آوار شده و هر چه بیشتر تلاش می‌کنم انگار باز هم کم است! پروژه‌های جدید قوزی بالای قوز است! از طرفی اتمام پروژه‌های قبلی به منزله شروع محاسبات عیدی و سنوات از حالاست! خلاصه اینکه اوضاع دل‌انگیزی است!
    گاهی یاد جواب دوستانم در دوران سربازی می‌افتم که در جواب سوال فرمانده که می‌پرسید :
    - "کی خستست؟!"
    برخی پاسخ می‌دادند:
    - "داداش من!" (بجای دشمن!)

    اما من همچنان خستگی‌ناپذیرم! عشقی که از همسر و فرزندم به من سرایت می‌کند امیدبخش آن است که این روزها نیز می‌گذرد و هر سختی‌ای ارزش لبخند دلنشینشان را دارد.


    آخرین ویرایش: دوشنبه 26 تیر 1396 20:16

    ارسال دیدگاه
  • سال ۹۵ ، به اتمام رسید. سالی که برای من و خانواده‌ام سال خوبی به شمار می‌رفت. همین که سلامتیم و سایه‌ی بزرگترها را بالای سرمان حس می‌کنیم یعنی سال خوبی را پشت سر گذاشتیم و از همه مهمتر اینکه خدا مهراد را در سال ۱۳۹۵ به ما هدیه داد. البته سال ۹۵ برای من سال بسیار سخت و پرکاری هم بود. فشار کاری بسیار زیادی بخصوص در انتهای سال را پشت سر گذاشتم و این روزها در کنار خانواده مشغول سفر و استراحت هستم. مدت‌ها بود احساس خستگی می‌کردم و شدیداً به استراحتی اینچنینی به دور از هرگونه دغدغه ذهنی و مالی و کاری نیاز داشتم.
    سال ۹۶ در پیش روست و امیدوارم برای همه‌ی ایرانیان سالی پر از شادی و سلامتی و ثروت روزافزون باشد...
    سال نو مبارک...


    آخرین ویرایش: یکشنبه 6 فروردین 1396 01:44

    ارسال دیدگاه
  • همیشه از دیگران شنیده بودم که بچه‌دار شدن لذت دارد؛ به آغوش کشیدن بچه‌ها برای من لذت‌بخش بوده اما تا زمانی که پدر نباشی حرف‌های اطرافیان را واقعا درک نمی‌کنی!
    وقتی کودکت گریه می‌کند و تو به آغوشش می‌گیری وقتی در آغوشت آرام می‌گیرد ، وقتی لبخند می‌زند تازه متوجه میشوی که پدر شدن یعنی چه؟!! دوست نداری حتی یک لحظه هم از او دور باشی و حتی دوست نداری از آغوشت جدا کنی.
    پدر شدن با تمام سختی هایی که در پیش رو داری به لذتش می‌ارزد. باید پدر یا مادر شوی تا لذتش را درک کنی. متأسفانه در این دوره و زمانه کسی علاقه‌ای به بچه‌دار شدن ندارد اما اگر بدانند که کودک با بدنیا آمدنش چه عشقی به آنها می‌دهد نظرشان حتما عوض می‌شد.
    مهرادم ممنونم که لذت پدر شدن را به من بخشیدی. خدایا شکر از نعمت و هدیه‌ات... خدایا دوستت دارم...


    آخرین ویرایش: دوشنبه 22 آذر 1395 10:06

    ارسال دیدگاه
تعداد صفحات : 2 1 2
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات