منوی اصلی
آریــــــــــــوداد
آریوداد در ایران باستان به معنای داده و فرزند ایران بوده است
  • انتخابات آمریکا بیش از آنکه در وضعیت اقتصادی آن کشور تأثیرگذار باشد، نرخ ارز و طلا و سایر اقلام که در بازار ایران رشد بی‌رویه‌ای داشتند را تحت تاثیر خود قرار داد!

    حال باید دید این روند نزولی با اعلام نتایج برنده این انتخابات همچنان ادامه‌دار خواهد بود یا با حبابی بزرگ‌تر روبرو خواهیم شد؟!


    آخرین ویرایش: یکشنبه 18 آبان 1399 07:02

    ارسال دیدگاه
  • راه برون‌رفت کشور از اوضاع نابسامان تورم همزمان با رکود و جلب رضایت مردم و جامعه کارگری

    از روزهای پایانی سال 1398 و جلسه‌هایی که منتج به خروجی برای کارگران نشد تا همین چند هفته قبل که بالاخره مصوبه‌ای بدون امضای نمایندگان کارگری کارگروه تعیین مزد ابلاغ شد ، کارگران مانند همیشه منتظر مصوبه‌ای بودند تا شاید کمکی باشد به سبد معیشت خالیشان! به رغم صحبت‌هایی که از طریق خبرها مبنی بر اعتراض و شکایت به دیوان عدالت اداری به گوش می‌رسد، به نظر می‌آید که دیگر نباید منتظر تغییری در بخشنامه مزد ۹۹ باشیم و الباقی هیاهوها بیشتر جنبه سیاسی ماجراست و شاید هم تظاهر به اختلاف میان نمایندگان کارگری با دولت بر سر مصوبه اخیر تا شاید کارگران باور کنند که برای صدایشان گوش شنوایی هست!

    اما از اینها گذشته به نظر بنده افزایش یکباره دستمزد نیز برای کارفرمایان میسر نیست و امکان از بین رفتن تعداد زیادی شغل بر اثر تعدیل نیرو یا در نهایت به جهت جبران هزینه‌های دستمزد موجب گرانی اجناس و کالاهای اساسی شود و باز هم دست عده‌ای از مردم از رسیدن به برخی کالاها در سبد معیشت خالی بماند ؛ و از طرفی با رشد نقدینگی در بین آحاد جامعه، خود مسبب افزایش تورم پلکانی شود. 

    با توجه به اقتصاد بیمار کشور که رکود و تورم را همزمان داریم، به نظر مسیر درست برای پوشاندن اختلاف درآمد کارگران و نرخ تورم، چند راهکار زیر باشد که باید توامان و همزمان انجام پذیرد و انجام یکی و نادیده گرفتن دیگری تأثیر چندانی بر اقتصاد کشور نگذارد:

    ۱- فاصله بین افزایش مصوبه دولت و نرخ رسمی تورم با پرداخت بن غیر نقدی خرید مایحتاج پوشانده شود. بدین ترتیب دولت کارت‌های اعتباری صادر نموده و با توجه به آمار و بانک اطلاعاتی که در اختیار دارد ، دو مولفه میزان درآمد و تعداد افراد هر خانوار را جهت شارژ کارت‌های اعتباری سرپرستان خانوار مد نظر قرار دهد بطوری که در هر فروشگاه و پایانه‌ای، مایحتاج اصلی نظیر، برنج، گوشت و مرغ تازه، قند و شکر، روغن و نظایر آن قابل خرید باشد. بدین ترتیب چند اتفاق مهم رخ می‌دهد.

      اول اینکه پول نقد به جامعه وارد نمی‌شود و در نتیجه نرخ تورم به طور فزاینده‌ای افزایش نمی‌یابد

    دوم اینکه مردم صف‌های طولانی را مجدد تحمل نخواهند کرد؛ چرا که در هر فروشگاهی می‌توانند خرید انجام دهند

    سوم اینکه مردم قدرت انتخاب خواهند داشت که با مبلغی که دولت به آنها یارانه غیرنقدی داده، برنج ایرانی بخورند یا برنج هندی! 

    چهارم اینکه یارانه غیرنقدی توان خرید مردم را بالا خواهد برد که این خود به تنهایی موجب تحریک شاخص‌های بازار ، رونق اقتصادی ، کمک و حمایت غیرمستقیم و به دور از رانت‌دهی به تولید کننده‌های داخلی است. در چنین شرایطی تبعا تقاضای بازار افزایش یافته و میل و نیاز کارفرمایان به حفظ کارگران و جلب رضایت ایشان و در نهایت افزایش امنیت و ثبات شغلی و حتی ایجاد فضای خالی اشتغال برای بی‌کاران جامعه دور از انتظار نخواهد بود!

    در واقع تنها اتفاقی که این وسط رخ می‌دهد تخصیص اعتبار و یارانه غیرنقدی به مردم است و در نتیجه آن بدهی دولت به پایانه‌های فروشگاهی که باید دولت از طریق بانک مرکزی بدهی خود را تسویه نماید.

    ۲- یارانه ۶۰ لیتر بنزین 1500 تومانی به هر شماره ملی تعلق گیرد و نه به هر کارت سوخت خودرو! در حال حاضر نرخ متوسط هر خانوار ایرانی 3.3 نفر می‌باشد که می‌توان به ازای هر نفر 20 لیتر یارانه بنزین در نظر گرفت. در روش فعلی تنها کسانی که دارایی و خودرو دارند از یارانه بنزین دولت بهره‌مند شده‌اند و آنها که خودرو و موتور و سایر وسایل نقلیه را ندارند از یارانه دولت بی‌نصیبند! ناگفته پیداست که این عین بی عدالتی است!! اگر این یارانه برای همه افراد جامعه تخصیص یابد، مردم کم بضاعت می‌توانند یارانه سهم بنزین خود را که خودرویی برای استفاده از آن نیز ندارند، به خودروداران و صاحبان دارایی بفروشند و برای خود کسب درآمد کنند! این خود موجب گردش سرمایه و پول در جامعه می‌گردد. اتفاقی که سالهاست با این وسعت در کشور رخ نداده است!!

    ۳- همین یارانه ناچیز دولت که دیگر خنده‌دار است را ، به ارز و نه به ریال به مردم پرداخت‌ کنند. این روش نیز ضمن مهار تورم ناشی از نقدینگی یارانه، موجب کاهش نرخ ارز و به تبع کاهش نرخ تورم و افزایش رونق اقتصادی خواهد شد. مردمی که نیاز به دلار ندارند، دلارشان را در بازار آزاد خواهند فروخت و برای خود درآمد جانبی کسب می‌کنند. در عین حال تزریق ارز به بازار آزاد ، جهت فروش توسط مردم ، همواره قیمت ارز را در یک تعادل نسبی قرار خواهد داد.

    - نظر شما راجع به عملکرد اقتصادی دولت و راهکارهایی که دولت می‌تواند با انجام آنها اوضاع اقتصادی کشور و مردم را سامان بخشد چیست؟
    شما چه راهکارهایی پیشنهاد می‌کنید؟


    آخرین ویرایش: شنبه 13 اردیبهشت 1399 14:09

    ارسال دیدگاه
  • مدت زیادی بود که وبلاگم رو بروز نکرده بودم. طبیعتا هجوم انواع شبکه‌های اجتماعی از یک سو و مشکلات عدیده زندگی از سوی دیگه ، لذت وبلاگ‌نویسی رو در این مدت از من گرفته بود. اما خوشحالم که الان این فرصت رو دارم. 
    وبلاگ فارسی تا همیشه زنده است...

    در طول این مدت زندگی روزهای خوب و گاهی سخت رو به ما نشون داد. ما یعنی من ، همسرم و عزیز دل بابایی آقا مهراد. آقا مهراد دیگه توی ۲۱ ماهگی هستش و کم کم داره تلاش میکنه با ما ارتباط کلامی قوی‌تری برقرار کنه. بابا ، آبا ، ماما ، توپ ، آبه ، طوطی ، چطوری (البته به سبک خودش!) ، یا الله ، سلام ، پیشی ، هامه و کلماتی از این دست رو میگه.
    یه وقت‌هایی به این فکر می‌کنم که واقعا قدیمیا راست میگفتند که "بچه شیرینی زندگیه!" . توی خیلی از لحظات زندگی مشترکمون ، من و همسرم بارها و بارها به این جمله رسیدیم و واقعا از داشتن فرزند لذت بردیم! و شخصا خیلی حس کردم این کوچولوی دوست داشتنی ما شدیدا به یک خواهر یا برادر نیاز داره. اما واقعیت اینه که در روزگاری که زندگی می‌کنیم حتی تصور فرزند دوم بدون یک پشتوانه مالی قوی حتی تا حدودی تمسخر آمیزه! و باز در کنار این لذت بی‌پایان همیشه برای من به عنوان پدر یه نگرانی وجود داشته و اون اینکه آیا توانایی تأمین آینده فرزندم رو دارم؟ البته که خدا بزرگه و روزی رسونه اما گاهی می ترسم از آینده‌ای که در انتظار پسر من و فرزندان این مرز و بومه. 
    شیطان از همیشه به ما نزدیک‌تره...
    کاش از خدامون غافل نشیم....
    کاش به خودمون و به همدیگه وفادار بمونیم...


    آخرین ویرایش: یکشنبه 21 مرداد 1397 17:49

    ارسال دیدگاه
  • این روزها یک سره اخبار اغتشاشات و اعتراضات را می‌شنویم و صحبت از فیلترینگ و رفع فیلتر تلگرام همه‌جا هست. کلیپ‌های گاهی واقعی و بسیاری هم با هدف شایعه‌پراکنی و تفرقه افکنی در بین مردم دست به دست می‌شود. کلیپ‌هایی مثل شکستن شیشه‌های مغازه‌ها توسط نیروهای امنیتی و ورود به مغازه‌ها که اگر ذره‌ای سواد رسانه‌ای داشته باشی و حوصله و دقت کنی به وضوح متوجه تقلب شایعه‌پراکنان در انتشار چنین کلیپ‌های میشویم.
    در این بین آقای به اصطلاح ولیعهد هم از آن طرف آبها پیام تبریک و تسلیت و حمایت برای مردم ایران میفرستد و از درگیری نیروهای پلیس با مردم انتقاد می‌کند! یکی نیست بگوید شما که اینقدر مردم‌دوست هستید چرا سال ۵۷ روی مردم رگبار بستید؟ این سوال برای من جوان سی ساله که روزهای انقلاب را ندیده‌ام به وجود آمده ، آقای ولیعهد پاسخ بدهید لطفاً! البته اگر پاسخی دارید!

    سوال دوم اما اینجاست: چه لزومی دارد در پیام تصویری ولیعهد به وضوح آبلیسک - یکی از نمادهای ماسونی- دیده شود؟ آیا بجز این است که به دنبال نمادگرایی و نمایش آن به هم‌کیشان خود بودند؟

    بدون شک شروع ماجرا از اعتراضات به حق مردمی بود. اما در ادامه آشوب‌گران تمام همت خود را به کار گرفتند تا از اوضاع جامعه حداکثر استفاده را ببرند و به اغتشاش و درگیری بکشانند.

    اعتراض حق مردم است و ایستادگی نظام در مقابل آشوبگران و حفظ نظامی که مردم با خونشان در آن مشارکت داشته‌اند هم از حقوق همین مردم است...


    آخرین ویرایش: چهارشنبه 20 دی 1396 00:18

    ارسال دیدگاه
  • این پیام تو تلگرام برام اومد. حرف حسابه واقعاً...


    گل فروش سر کوچه می گفت:

    ما بچه بودیم .

    بابام یخ فروش بود گاهی درآمد داشت گاهی هم نداشت .

    گاهی نونمون خشک بود گاهی چرب

    شاید ماهی یکبار هم غذای آنچنانی نمیخوردیم.

    نون و پنیر و سبزی گاهی نون خالی...

    اما چشممون گشنه نبود.

    یه دایی داشتم اون زمان کارمند دولت بود .

    ملک و املاک داشت و وضعش خوب بود.

    مادرمون ماهی یک بار میبردمون منزل دایی .

    زنش، زن خوبی بود .

    آبگوشت مشتی بار میذاشت و همه سیر میخوردیم ...د

    سه تا بچه هم سن و سال من داشت. به خدا ما یک بار فکر نکردیم باباشون وضعش توپه و بابای ما یخ فروش.

    از بس مردم دار بودن، انسان بودن، خودنمایی و پز دادن تو کارشون نبود .

    اونا هم میامدن خونه ما...

    داییم دو سه کیلو گوشت و برنج میآورد یواش میداد دست مادرم و سرشو میآورد دم گوش مادرم و آهسته میگفت آبجی ناقابله .

    تا مادرم میخواست تشکر کنه با چشماش اشاره میکرد که چیزی نگه .

    مادرم هم ساکت میشد.

    الان دیگه اینطوری نیست .

    مردم دنبال لذت بردن از زندگی نیستن.

    دنبال این هستن که مدام داشته هاشون رو به رخ دیگران بکشن.

    دلیلشم اینه که تازه به دوران رسیده ها، زیاد شدن.

    تقی به توقی خورده، یه پول وپله ای افتاده دستشون، دیگه نمیدونن اصالت رو نمیشه با پول سیاه خرید،،،

    حتی بچه ها هم، اهل دک و پز شدن.

    بچه یه وجبی، به خاطر کیف و کفش قر و فریش، همچین پزی میده به دوستاش که بیا و ببین.

    اینا بچه ان ، تربیت نشدن، ننه و باباش، ملتفتش نکردن که این کار بده .

    اگه همکلاسیش نداشته باشه، باید چکار کنه ؟

    لابد میدونن که میره خونه، بهانه میگیره، و باباش شرمنده میشه تو روش.

    قدیم اگه کسی ناهار اشکنه میپخت ، تلیت میکرد و یه کاسه هم واسه همسایه اش

    می فرستاد و میگفت شاید بوی غذام همسایه ام رو به هوس بندازه و اونم غذا نداشته باشه.

    اگه یه خانواده توی محل تلویزیون 14 اینج می خرید همه جمع می شدن توی خونه اش واسه تماشا ...

    دک و پز نبود .

    نهایت صفا و صداقت بود.

    الان طرف پسته میخوره پوستشو قاب میگیره!

    میخواد بگه آهای مردم من وضعم خوبه ، دیگه نمیگه شاید همسایه اش نداشته باشه و حسرت بخوره.

    قدیم مردم صفا داشتن، الان بی وفا شدن.

    ربطی هم به پیشرفت علم و اینجور چیزا نداره.

    این رفتارا که پیشرفت نیست اینا افت اخلاقه...

    كاش دنیا مثل قدیما بود...


    آخرین ویرایش: - -

    ارسال دیدگاه
تعداد صفحات : 8 1 2 3 4 5 6 7 ...
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات