در این روزهایی که مسئولین کشور مردم رو به فرزندآوری بیشتر تشویق میکنند و حتی قوانینی در ممنوعیت روشهای جلوگیری از بچهدار شدن رو به تصویب میرسونند من به این فکر میکنم که شکم این بچههایی که با وضع این قوانین و یا تشویقاتی که احتمالاً عملی نخواهد شد (مانند هر فرزند یک میلیون تومان یا کسر خدمت سه ماهه به ازای هر فرزند!) رو چه کسی و به چه طریقی سیر میکنه؟؟! وظیفهی تربیت این فرزندان به عهدهی کیست؟
در سالهایی که جنگ بر کشور ما تحمیل شد مشابه این وضعیت در کشور اتفاق افتاد ؛ امروز جمعیت کشور در حدود دو برابر جمعیت اون زمان هستش و نتیجهی اون فرزند آوری و تولید نسل چه بود؟؟
آمار تحصیل کردههای بیکار کشور افزایش داشته و چندین برابر شده - آمار رسمی ندارم اما بیشتر کسانی رو که در اطراف خودم میشناسم بیکارند و یا در شغلی بجز رشتهی تحصیلیشون مشغول به کار هستند - آمار جوانان مبتلا به بیماری اعتیاد چندین برابر شده ، نرخ ازدواج به شدت پایین اومده و نرخ طلاق به ازای هر ازدواج بسیـــــــار افزایش پیدا کرده ؛ به تمامی این مشکلات اضافه کنیم : بیحیایی و بی عفتی و روابط بسیـــــــــار نامشروع در حد روابط جنسی بین زن شوهردار و مردانی که حتی بعضی ، از دوستان همسر اون زن محسوب میشند!!
هویت؟؟ فرهنگ 2500 ساله؟؟ کدام فرهنگ؟؟ فرهنگ آن تخته سنگی بود که الان در موزه نگهداری میشود! در کوچههای محلهی ما کم و بیش دیده میشه پسرهایی که سوار بر یک موتور مزاحم نوامیس مردم میشن و حتی دیگه یک نفر "مرد" ، یک ''لات'' با مرام که جلوی این کارها را بگیرد نیست! اونقدر با قمه و دشنه و انواع سلاحهای سرد و گرم به جان این مردم افتادند که دیگر کسی جرأت امر به معروف و نهی از منکر ندارد! یعنی دیگر کسی حالش را هم ندارد! "سری را که درد نمیکند را که دستمال نمیبندند!!"
امروز نسلی داریم که عموماً یا تلاش کرده و تحصیل کرده اما بیکار هستند و یا تلاشی نکرده و نه تحصیلاتی دارند و نه کاری و نه حتی فرهنگ و شعوری!! تشویق به افزایش جمعیت و تولید نسل در آن سالها موجب شد که خانوادهها برای امرار معاش خانواده و فرزندان ، بیشتر به دنبال کسب درآمد باشند تا تربیت صحیح فرزندانشان!! فرزندانی بیهویت و بیفرهنگ دستپخت تورمها و زاد و ولد تشویقی است!! در خوشبینانهترین حالت فرزندانی که در خانوادههای با ریشه و هویت تربیت شدهاند امروز با انواع مشکلات اعم از بیکاری و بیپولی و عدم انگیزه و هدف کافی برای ادامهی زندگی دست و پنجه نرم میکنند..
امروز در کلان شهری مثل تهران نه میتوانی سر بالا راه بروی و نه سر به زیر باشی!! سر بالا که باشی خانمهایی را میبینی که با ساپورتهای جذب و بدن نما مشغول نمایش خود هستند و اگر بچهی خوب و سر به زیری باشی حالت از دیدن محتویات حلق اطرافیانت که با بی فرهنگی تمام آن را روی زمین خالی کردهاند بهم میخورد...
امروز ایران 78 میلیون نفر جمعیت دارد...
وای بر روزی که 100 میلیون نفر شویم...!!
پینوشت : منظورم از نوشتن این پست نه سیاهنمایی است ، نه مخالفت با بچهدار شدن و نه ایجاد نا امیدی! منظورم این بود که برای افزایش جمعیت و تولید نسل باید برای آیندهی تک تک فرزندانمان برنامهای داشته باشیم از تحصیل و اشتغال تا فرهنگ و ... نه اینکه بصورت هیجانی و با تصویب یک قانون بخواهیم بدون هیچ مطالعه و برنامهریزیای جمعیت جوان کشور را افزایش دهیم.
بیربط نوشت : اگر کسی دوست داشت توی فید وبلاگ من یا
بقیه ی دوستانش مشترک بشه و از بروز رسانی وبلاگ هاشون با خبر بشه ، راجع
به فید خوان و نرم افزار مربوطه و لینک دانلودش و حتی نحوه ی اشتراک
توضیحات مفصلی توی این لینک دادم که خوشحال میشم بخونید و توی فید وبلاگم مشترک بشید.
|