سه شنبه 23 آذر 1395 23:55
نظرات ()
از عصر که برگشتم منزل تا همین حالا سخت مشغول نگهداری از مادر و فرزند بودم!! تا همین لحظه در خدمتشون بودم تازه اونم نه دست تنها!!! همسرجان بخاطر داروی بیهوشی و همینطور بیخوابی چند روز اخیر خیلی ضعیف و حساس شده و پسرجان هم که قربونش برم نیاز به تعریف نداره. بدترین چیزی که به شخصه منو واقعا اذیت می کنه اینه که فک و فامیل تشریف میارن با بچههاشون(!!!) برای دیدن بچه و همه هم دوست دار.ن بغل کنن بوس کنن، اگه هم حرف بزنی ناراحت میشن. سر و صدای ناشی از حضورشون و رفت و آمدها و اینجور رفتارها اصلا خوب نیست که هیچ واقعا آزار دهندست. میدونم که خیلی از این رفتارها از روی علاقه است اما گاهی بهتر نیست که پا روی علاقههامون بذاریم و موجبات رنجش و آزار دیگران نشیم؟ گاهی بهتر نیست که اصلاحاتی توی رفتارهای خودمون و رسوم اغلب قدیمی انجام بدیم و در این مورد بخصوص اجازه بدیم مادر و فرزند کمی در آرامش باشن تا جا بیفتن؟!
کمی به این موضوع فکر کنیم که بخاطر خودمون چه آزاری به دیگران میرسونیم؟!
کمی به این موضوع فکر کنیم که بخاطر خودمون چه آزاری به دیگران میرسونیم؟!